«هزار و چندشب لیالی»
نویسنده: سیدعلی شجاعی
ناشر: نیستان، چاپ اول 1396
156صفحه، قیمت13000تومان
****
فرخنده ترین اتفاقی که میتوانست برای سیدعلی شجاعی در این سالها بیفتد، بیرون آمدن از زیر سایه پدر بوده؛ مشکلی اغلب فرزندان چهره های نامدار با آن دست به گریبانند. به خصوص که هر دوی آنها یک گونه از ادبیات را نمایندگی میکنند. اما باید پذیرفت که سیدعلی شجاعی به واسطه تلاش و تداوم درکار نوشتن، کم و بیش صاحب سبک و تشخص قلمی خاص خود شده است که از جدی گرفتن این حوزه از سوی او حکایت دارد. از سید علی شجاعی تاکنون بیش از صد یادداشت، تحلیل و گفتگو در رسانهها به چاپ رسیده و انتشار آثاری کوتاه و بلند و چندین مجموعه داستان کوتاه در داخل و حتی خارح از ایران نیز به چشم میخورد. مجموعه داستان کوتاه «هزار و چند شب لیالی» را سال گذشته (1396) نشر نیستان به قلم این نویسنده جوان به بازار فرستاد. مجموعهی چهارده داستان کوتاه که اسامی آنها بدین قرارند: «هزار و چند شب لیالی»، « اِن دو برای دندان شماره سی و هشت»، « به وقت میزان»، « در باب ذاتیات چاقو و اعتراض به آن »،«اندوه سیگار و چند خاطره»، « دفتر نهم، باب هشتاد و یکم»، « چند گزاره مخدوش از تئوری انتخاب اصلح»، « آینه فراموش نمیکند .... حتی اگر رفته باشی»، «کبین کرو بی فور تیک اف»، « یک دال و دو پ»، « اف ارسی برای دندان شماره سی و هشت»، « اندوه، حسرت و یک خاطره»، «فلو چارت ساخت، یک باب توالت» و « تا سه دل».
یکی از بارز ترین وجوه «هزار و چند شب لیالی»، نگاه خاصی است که نویسنده به انسان دارد و کوشیده با زاویه دیدی تازه مصایب و مشکلات انسان امروز را بازگو کند. اما نویسنده آدمی را از اجتماع جدا ندیده و در تلاش بوده حال و هوای جامعه را به تصویر بکشد تا خواننده با او هم مسیر شود و سیاهی و سفیدی های اجتماع را ببیند. موضوع داستان کوتاه ها در این مجموعه اجتماعی است و نویسنده همانند منتقدی اجتماعی انگشت نقد به سوی سیاهی ها نشانه رفته است. در مجموعه داستان کوتاه « هزار و چند شب لیالی» از سید علی شجاعی، مخاطب را همپای شخصیت های داستان در دل موقعیت قرار می دهد، به همین خاطر از همانجا کنجکاو می شود تا اطلاعاتی را که نویسنده از قبل و بعد زندگی او میدهد دنبال کند، کنار هم قرار دهد و در ذهن خود باز سازی کرده و نتیجه گیری کند.
مضمون داستانهای این مجموعه، حکایت از روابط انسانی دارد، به خصوص گسستن رشتههایی که آنها را به هم مربوط میکند. تصور این که روزی انسان بتواند بدون همدم و دیگر انسانها به زندگیاش ادامه دهد تصور غلط و ناممکن است، اندیشهای عبث و بیهوده که در هیچ جا نوشته نشده است. ارتباط مهمترین اصل زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست. اما در دنیای کنونی ارتباط رنگ و بویی غریب یافته و در نتیجه روابط انسانی تغییر یافته است هنر نیز به عنوانی منعکس کننده زندگی نیز حکایاتی از همین موقعیت را به تصویر میکشد و ادبیات نیز در تلاش است روح و ذهن آدمی را که در این مسیر دچار تحولات شده دوباره مرور کند تا انسان بتواند از این ورطه نجات پیدا کند.از جمله مضامین اصلی این مجموعه کاویدن شرایط و جنبه های فرهنگی، بیگانگی انسانها نسبت به یکدیگر و ... است که تاثیر بسزایی در بالا آمدن سطح فرهنگ جامعه دارد. نویسنده در این داستانها زمان، مکان و شخصیتها را به صورتی دلالتمند انتخاب کرده است و قدرت نویسنده در نحوه تلفیق عناصر داستان کاملاً محسوس است و تاثیر به سزایی به خواننده دارد.
داستان کوتاه «هزار و چند شب لیالی» که عنوان کتاب نیز وامدار این داستان است می توان یکی از موفق ترین داستانهای این مجموعه یاد کرد که کم و بیش بسیاری از ویژگی های شاخصی که در داستانهای دیگر این کتاب دیده میشود، در این داستان کوتاه نیز وجود دارد. داستان کوتاه «هزار و چند شب لیالی» شرح زندگی مدرن انسان امروزی که به شکلی موجز و با عنایت به نظم حاکم بر موقعیت زندگی امروزی روایت میشود. توجه به زندگی انسان امروز که درگیر با دغدغههای برآمده از زندگی مدرن هستند از بن مایههایی است که در داستانهای دیگر کتاب نیز می توان مشاهد کرد. همچنین استفاده از روایتی موجز و به دور از زوائد که تقریبا در تمامی داستانهای کتاب به شکلی قابل پذیرش دیده میشود.
اغلب داستانهای کتاب دارای طرح (plot) ساده اما تاثیرگذار هستند. نویسنده دست روی موضوعاتی گذاشته که در زندگی روزمره انسان امروزی هر روز به نوعی تکرار میشود و برای نشان دادن آن از توصیفاتی ساده و دیالوگهای کوتاه بهره برده که نقشی کلیدی در این داستانها دارند. شجاعی میداند که چگونه اطلاعات داستان را در جای جای آن توزیع کند و گاه با پنهان نگاه داشتن بخشی از این اطلاعات ذهن مخاطب را تشنه کرده و بیشتر با داستان درگیر سازد.
از مضامین و داستانهای این کتاب و همچنین مفاهیمی که توسط نویسنده مورد تاکید قرار گرفته اند میتوان دریافت که نویسنده دغدغه معنا و انتقال آن به خواننده دارد اما این دغدغه که گاه شکل پررنگی به خود گرفته باعث نشده نویسنده در دام شعارزدگی و اغراق افتاده و دچار تاکیدهای گل درشتی شود که به جای بردن معانی به لایه های درونی اثر آنها را به سطح آورده و توی ذوق مخاطب می زنند.
البته این مجموعه، داستانهای موفق کم ندارد و از جمله ویژگی های مهم آن این است که تفاوت محسوس و معناداری به لحاظ کیفی میان داستانها نمیتوان مشاهده کرد. بلکه به شکلی کلی داستانهای کتاب نشان دهنده حرکت روبه جلوی نویسنده در این مجموعه در قیاس با دیگر آثار پیش از این منتشر شده است.
نظر شما