حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی شد
عجیب اما واقعی
صاحبخبر - طبق اعلام رسانهها حسین انتظامی بهعنوان مدیرعامل سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شده است. انتظامی از دی ماه سال گذشته، دستیار ارشد عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم بود و قبل از آن هم بهعنوان معاون مطبوعاتی این وزارتخانه فعالیت داشت. حالا گفته میشود انتظامی جایگزین کسی شده که هنوز تکلیفش برای رفتن و ماندن به صورت قطعی از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اعلام رسمی نشده است. محمدعلی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی فعلی، نه عزل شده و نه استعفا داده است. دوره مدیریتی او هم تمام نشده بود و دولت هم در فصل جابهجایی این مدیر با مدیر بعدی تغییر نکرد؛ بلکه تنها یک قانون، قانونی که گفته میشود با نیت جوانگرایی و بالاتر بردن ظرفیت مدیریتی کشور ابلاغ میشود، باعث برکناری او و جایگزینی حسین انتظامی شده است. با گرم شدن زمزمههایی که از ابلاغ قانون منع بهکارگیری بازنشستگان شنیده میشود، یکی از مدیرانی که در رصد شمول این قانون قرار گرفت، محمدعلی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی وزارت ف رهنگ و ارشاد بود. حیدریان خودش به جای یکی از جنجالیترین مدیران این نهاد؛ یعنی حجتالله ایوبی روی این کرسی نشست. مدیر جنجالی و پرحاشیهای که اتفاقا چون سعی میکرد سینما را به دور از هر حاشیه، شور و جنجالی اداره کند تا این اندازه در دام حواشی فرو رفت. ایوبی در سوابق مدیریتیاش هیچ ارتباط وثیقی با سینما نداشت و بیشتر میشد او را یک دیپلمات دانست تا مدیری فرهنگی. سینمای ایران در سالهای مدیریت ایوبی صدمات زیادی از جانب همین وضعیت محافظهکارانه خورد و محمدعلی حیدریان هم طی مدتی که مسئولیت این مجموعه را عهدهدار بود، کاری نکرد جز تلاش برای آرام کردن بعضی غائلههای بهپا شده در دوران ایوبی و راضی کردن بعضی از شاکیان دوره قبل، توسط اعطای رانتهایی که همینها هم خودشان گاهی ناعدالتیهای جدیدی ایجاد میکردند. حالا حیدریان هم باید کنار برود، چون این را قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در مشاغل دولتی میگوید. برخلاف ماجرای شهرداری تهران که با مشخص شدن لزوم کنارهگیری محمدعلی افشانی به دلیل بازنشسته بودن، شورای شهر و گروههای سیاسی مرتبط با اعضای آن را دچار وضعیت ملتهبی کرد و تلاش برای ابقای افشانی از یک طرف و پیدا کردن جایگزین مناسبی برای او از طرف دیگر، وضعیت آشوبناکی را در اردوگاه آنها به وجود آورد، وزیر فرهنگ و ارشاد زودتر از ابلاغ این قانون دست به کار شد تا جایگزین حیدریان را انتخاب کند؛ اما انتخاب عباس صالحی نشان از این دارد که همچنان مساله سینما و فرهنگ آنچنان که ادعا میشد، اولویت مدیران حال حاضر نیست. به عبارتی اساس مدیریت دولتی در حوزه فرهنگی کشور، محل اشکال است و با رفتن و آمدن یکیدو نفر، مسائل حل نخواهند شد. این روزها مساله اجرای تئاتر «بینوایان» با قیمت نجومی بلیتهای آن در هتل اسپیناس تهران، خشم اهالی هنر را برانگیخته و جالب اینجاست که کارگردان این اثر حسین پارسایی، مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. در واکنش به جو ایجاد شده در این خصوص و بهرغم اینکه گمانهها و پرسشها درباره تئاتر «بینوایان» مسائل بسیار حساسی را مطرح میکنند که پولشویی، رانت و... بعضی از آنهاست، عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هر نوع اقدام خود در این رابطه را به نوشتن یک توئیت با این مضمون که «تئاتر لاکچری تیر خلاص به این هنر مردمی است» و درخواست از ادارهکل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر برای مصون نگه داشتن حوزه نمایش از این مخاطرات محدود کرد و حتی بعد از آن دیگر علاقهای به گفتوگو با رسانهها در این خصوص هم نشان نداد؛ کاری که ابعاد آن از کمترین تلاشهای معمولیترین خبرنگاران تئاتر کشور هم محدودتر بود. صالحی نتوانست جلوی مدیری که حکمش را از خود او گرفته بایستد یا نخواست این کار را بکند و با نگاه به همین اتفاق ساده، میشود فهمید که اوضاع وزارتخانه تحت مدیریت او به چه شکل میگذرد. حالا همین وزیر، حسین انتظامی را بهعنوان رئیس سازمان سینمایی انتخاب میکند، سازمانی که شبکه نمایش خانگی زیرمجموعه آن است و اگر صالحی توانست مدیر شبکه نمایش خانگی را کنترل کند، میشود امیدوار بود که از پس حسین انتظامی هم بربیاید. این مساله زمانی بغرنجتر میشود که تحلیل برخی اهالی رسانه در مورد حسین انتظامی و بیارتباط بودن او با وضعیت امروز سینما هم درست از آب دربیاید. برخی معتقدند این تغییر هیچ حرکت روبه جلویی برای اهالی سینمای امروز نخواهد داشت و مدیریت انتظامی بر سینما همانی خواهد شد که در بهترین حالت در دوران ایوبی یا حیدریان شکل گرفته بود و حتی شاید ضعفهایی که در هر دوی این افراد وجود داشت، در دوره او، به صورت یکجا، نمود پیدا کنند چون انتظامی هم مثل ایوبی نسبتی با سینما ندارد و هم مثل حیدریان ناگزیر است روی ریلی که کلیت مجموعه دولت پیش روی او قرار داده و شکل دیگری از محافظهکاری و سازش با بعضی از گروههای سینمایی را در دستور کارش میگذارد، حرکت کند و در این میان، باز هم صدمات جدی و جبرانناپذیری به بدنه سینما خواهد خورد. بزرگترین لطفی که انتظامی میتواند به سینمای ایران بکند، نپذیرفتن این مسئولیت است و شاید چنین اقدامی بیشتر لطف او در حق خودش باشد؛ چه اینکه با کنار رفتن این گزینه، به هیچوجه تضمینی نیست که صالحی گزینهای بهتر از او برای این پست انتخاب کند و در مجموعه اجرایی که اساسا بدنه آن از جوانها تشکیل نشده، قانونی مثل «منع به کارگیری بازنشستگان» هیچ تغییری جز آشفتگیهای بیشتر ایجاد نخواهد کرد.∎
نظر شما