شناسهٔ خبر: 28903605 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

به بهانه برگزاری کنگره ۳هزار شهید قزوین؛

گذری بر زندگی شهید فاتح خیبر+تصاویر

شهید حسن‌پور اولین فاتح جزایر مجنون، درکنار سایر رزمندگان استان قزوین حضوری فعال در عملیات خیبر داشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  صبح قزوین؛ شهید رضا حسن پور، در23 آذر 1339 در تهران بدنیا آمد و پس از گذراندن دوران کودکی در سن هفت سالگی همراه با خانوده به قزوین آمد.


با پشت سر گذاشتن دوران ابتدایی با وجود توانا بودن در تحصیل به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرد، در سال 1356 به سنت پیامبر و دین عمل کرده و زندگی مشترک تشکیل می‌دهد.

حضور فعال در صحنه‌های انقلاب ودفاع مقدس و راهپیمایی‌ها از جمله ویژگی‌های او بود. پس از پیروزی انقلاب با کمیته انقلاب اسلامی همکاری کرده و در زمینه مبارزه با عوامل ضد انقلاب به فعالیت می‌پردازد.
 

حضور در کردستان و همکاری در پاک سازی شهرتکاب و گشت زنی در طول شب از جمله فعالیت‌های او در این زمینه بود.

در سال 58به طور رسمی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عضو شد ویک سال پس از آن برای انجام ماموریت به عنوان فرمانده یک گروهان عازم قصر شیرین شد. 

مقابله با قیام مسلحانه منافقین و اقدامات تروریستی آنها در قزوین نیز ازجمله فعالیت‌های این شهید در شهر محل زندگیش بود. یکی از دوستانش در این باره می‌گوید: «با رضا در ‹‹واحد عملیّات ››سپاه قزوین بودیم.

یک روز خبر دادند که در شهر منافقین شخصی به اسم ‹‹حصاری›› را ترور کرده‌اند. رضا سریع خودش را با موتور به محل حادثه رساند، با شهامت تمام یکی از منافقین را دستگیر کرد اما یکی دیگر از آنها گریخت. 

با شروع جنگ تحمیلی باتوجه به فعالیت‌های فراوان این شهید در عرصه مبارزه با ضدانقلاب و تجربه‌ها وعلاقه‌ای که برای مبارزه با ظلم داشت در جبهه حضور پیدا کرد. در دوران دفاع مقدس مسئولیت گروه در گیلانغرب و سرپل ذهاب را به عهده داشت. 

فرماندهی گردان در عملیات فتح المبین، عملیات رمضان، بیت المقدس، فرماندهی تیپ الهادی در سال 61 و شرکت در عملیات والفجر مقدماتی، قائم مقام لشکر 17(جانشین شهید زین الدین)، شرکت در عملیات‌های والفجر3 و4، شرکت در عملیات خیبر از جمله مسئولیت‌ها و فعالیت‌های او در جبهه بود. 
 

حضور و رشادت در آزاد سازی ارتفاعات میمک از دیگر فعالیت‌های شهید حسن پور در دوران جنگ بود. با شهامت تمام در شناسایی منطقه، تا عمق دشمن نفوذ می‌کند.

یکبار نیز همراه سه نفر از همرزمان خود، به تعقیب نیروهای عراقی می‌روند و یک تانک سالم را از آنان به غنیمت می‌گیرند. 

این شهید، پس از مدتی ، برای گذراندن دوره آموزشی تخصصی به تهران آمده و پس از آموزش عازم جبه‌های جنوب می‌شود. 

در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان در عملیات شرکت کرده و با مدیریت و نظم خاصی، به هدایت نیروها می‌پردازد.

در همین عملیات از ناحیه سر و پهلو مجروح شده و به اسارت نیروهای عراقی درمی‌آید. اما پس از کامل شدن حلقه محاصره دشمن، نیروهای عراقی به اسارت رزمندگان درآمده و شهید حسن پور نیز از چنگ آنان آزاد می‌شود. 
 

هنگام فرماندهی نیروها در عملیات والفجر مقدماتی مجروح می‌شود، با این حال دست از هدایت نیروها برنداشته و همچنان با تن مجروح فرماندهی می‌کند و اوج رشادت و توانمندی و مدیریت نظامی خود را در این عملیات به نمایش گذاشته و پس از آن سوی فرمانده لشکر 17 به عنوان قائم مقام لشکر انتخاب شده و در عملیات‌های والفجر 3 و4 شرکت می‌کند. 

شهید حسن پور در عملیات خیبر وارد عمل شده و هنگام هدایت نیروهای لشگر،مجروح می‌شود، امااین بار نیز پس از یک هفته بستری شدن در بیمارستان به ادامه عملیات بازمی‌گردد و در همین عملیات بر اثر اصابت ترکش وضربه مغزی در 14 اسفند 1362 در جزیره مجنون دعوت حق را لبیک گفته و به شهادت می‌رسد. پیکر این شهید در گلزار شهدای شهرش به خاک سپرده شده است. 

شهید حسن پور از دیدگاه همرزمان و مسئولین: 

از زبان فرمانده تیپ ۸۲ صاحب الامر(عج) قزوین؛ جزیره مجنون را آزاد کرد و از حصار تن آزاد شد 

سرهنگ هاشم آذربایجانی درمراسم سالگرد غرورآفرین عملیات خیبر درباره حضور و تاثیر شهید حسن پور در این عملیات گفت: عملیات خیبر در نوع خود بی‌نظیر بود چراکه با هیچ یک از تاکتیک‌های ارائه شده از سوی فرماندهان نظامی دنیا از منظر عملی شدن اجرایی به نظر می‌رسید. 
 

در این عملیات شهید حسن‌پور اولین فاتح جزایر مجنون، درکنار سایر رزمندگان استان قزوین حضوری فعال داشت.

در کل رزمندگان استان حضوری تاثیرگذار در مجموعه عملیات داشته و در آن بیش از ۱۰۰شهید تقدیم انقلاب اسلامی شد. 

اولین فرمانده ای که وارد جزیره مجنون شد و اگر همت و شجاعت او نبود، عملیات خیبر پیروز نمی‌شد، سردار شهید حسن پور بود که در روز دوم عملیات به خاطر اصابت ترکش به مقام رفیع شهادت رسیدند. 

عبور رزمندگان با قایق از عرض 14 کلیومتری به سمت جریزه مجنون، احداث پل به طول 14 کلیومتر و ایجاد پل خاک ریزی به مدت 2 هفته در طول عملیات، ایجاد جاده خاکی در جریزه در کنار احداث پل حاصل تلاش‌ها و رشادت‌های رزمندگان در عملیات خیبر بود. 

از زبان سردار عراقی 

سردار عراقی که خود از نیروهای تحت امر سردار رضا حسن پور بوده است از او به عنوان فرمانده ی دلاوری که بر دلها نفوذ داشته است، یاد کرده و می‌گوید: تاکنون هر وقت که صحبت از شهدا شده است، فکر می‌کنند شهدا فرشته هایی بوده اند که فقط نماز می‌خواندند، در حالی که امثال شهید حسن پورها، نیروهای توانمند و خلاقی بودند که با دست خالی و ابتکارات و خلاقیت های خود، ابتکار عمل را از دشمن گرفته و بر آنها غلبه داشتند.

از زبان سردار مهدی صباغ 
 

سردار مهدی صباغ که در عملیات خیبر دوشادوش شهید حسن پور شاهد پیروزی رزمندگان اسلام در این عملیات بوده است، می‌گوید: عملیات خیبر در نیمه‌های راه بود که به دلیل مشکلات نفوذ در دشمن، به بن بست رسیده و نه تنها رزمندگان، بلکه سردار مهدی زین الدین، فرمانده لشکر علی ابن ابیطالب(ع) نیز از ادامه ی راه ناامید شده بودند، اما سردار رضا حسن پور با ابتکار عمل و شجاعت مثال زدنی اش و با یاران اندک خود موفق به گشودن معبری شدند که راه نفوذ در جزیره مجنون هموار شده و در کمال ناباوری فرماندهان ارشد عملیات، وی به عنوان فاتح خیبر وارد جزیره مجنون شد.

اگر همت و شجاعت شهید حسن پور نبود، عملیات خیبر پیروز نمی شد. 

وصیت‏نامه شهید 

بسم ‏الله الرحمن الرحیم 

الله اکبر، الله اکبر، اشهد ان لا الله الا الله، اشهد ان محمداً رسول الله 

سلام، سلامى گرم از میان دود و آتش، سلامى گرم از میان غرش توپ و تانک، سلامى گرم از میان ترکش خمپاره‏ها، سلامى گرم و پرمحبت، سلامى گرم از میان قلبهاى پاک و صاف و ساده و جانهاى برکف نهاده جوانان رزمنده، سلام بر مردم همیشه در صحنه، سلام بر مردم همیشه بیدار و هشیار و خنثى کننده نیرنگ منافقان و کفار و مشرکین، سلام بر مردمى که همیشه به یاد خدا و همیشه به یاد رزمندگان جبهه‏هاى جنگ حق علیه باطل.

نمی‌دانم من به نوبه خود چگونه از شما تشکر کنم، نمی‌دانم چگونه این بخشش و ایثار شما را جبران کنم و نمىی‌دانم چگونه پس از برگشت از جبهه در میان شما سر بلند کنم چرا که تا به حال آن طورى که سربازان امام حسین (ع) براى اسلام کار کردند من کار نکردم و هیچ کارى نیز از دستم برنمى‏‌آید جز این که دعا کنم: خدایا مرا پهلوى امام مهدى (عج) و نایب بر حقش امام خمینى و این مردم فداکار و با ایثار رو سیاه مگردان، اى خدا دیگر بیش از این خجالتم مده، که دیگر گوش‌هایم توانایى شنیدن این را ندارد که بشنود یک پیرزن هشت عدد تخم‏ مرغ خانه‌‏اش را براى رزمندگان جبهه فرستاده است.

اى مردم همیشه در صحنه، اى دوستان و آشنایان و اى خانواده‏ام همه این را می‌دانید و بدانید که من خودم اختیاراً به خدمت سپاه در آمدم و باز خودم داوطلبانه به جبهه رفتم و این مطالب را براى تکبر و غرور و منیت نمی‌گویم که شنیده بودم عده‏اى از افراد مال پرست شایعه پراکنى مى‏کنند که این جوان‌ها را به زور به جنگ مى‏‌برند. 
 

در جواب به این افراد باید بگویم: وقتى که من در اینجا از گناهانم کم مى‌شود و به لقاءالله می‌رسم پس چرا به زور بیایم یا از اینجا فرار کنم، اگر سعادت داشته باشم چه جایى از اینجا بهتر. این را همه بدانید که من به جنگ نیامده‌‏ام به خاطر غرور و تکبر و نه به خاطر ترس از آتش دوزخ و نه به خاطر خوب و راحت بودن بهشت و نه به خاطر شهید شدن که این نوع طرز فکر، شرک است. من به خاطر رضا خدا به جنگ آمده‏‌ام، همین و بس. 

در ضمن پدر یا برادرم مسئول گرفتن حلالیت از طرف دوستان و آشنایان مىی‌باشند. هر کسى هم که از بنده طلبى دارد مى‏‌تواند به خانواده اینجانب مراجعه کند و طلب خود را دریافت کند.

اینها را می‌‏گویم به علت اینکه وقت تنگ است، چون امشب شب عملیات است، به امید پیروزى رزمندگان اسلام بر کفر. 

منابع: سخنرانی همرزمان در همایش لاله‌های زهرایی 
مصاحبه با همرزمان شهید 

انتهای پیام/

برچسب‌ها:

نظر شما