به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش خراسان جنوبی، شهید احمد علی قنبری یکی دیگر از 435 لاله خونین بدن آموزش و پرورش خراسان جنوبی است که در دوم آذرماه 1339 در شهرستان نهبندان دیده به جهان گشود و در تاریخ 16 مرداد ماه سال 62 به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
در وصیت نامه این معلم شهید آمده است: بسم ا... الرحمن الرحیم. (( من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا ا... علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا )) (( من طلبنى وجدنى و من وجدنى عرفنى و من عرفنى احبنى و من احبنى عشقنى و من عشقنى عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلى دینه و من على دیته فانا دیته ))
(( آنکس که مرا طلب کند مى یابد ، آنکس که مرا یافت مى شناسد ، آنکس که مرا شناخت دوستم میدارد ، آنکس که دوستم داشت بمن عشق میورزد ، آنکس که بمن عشق ورزید میکشم او را و آنکس را که بکشم خونبهایش بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس من خود خونبهایش هستم ))
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنى هر دو جهانش بخشى دیوانه تو هر دو جهـان را چه کند
انا لله و انا الیه راجعون
همه از سوى خدائیم و بازگشت همه بسوى اوست
همچنانکه وصیت یک وظیفه شرعى است و چون من عازم سفر شهادتم ، از ایزد متعال پیروزى اسلام و طول عمر امام را میطلبم .
این وصیتنامه را مینویسم تا اینکه به آخرین و بلندترین وظیفه ام عمل کرده باشم .
آرزو دارم شهید شوم تا اینکه خداگونه شوم ، به اوج کمال انسانیت برسم . آرى چنین است ، طى طریق راه تکامل .
خدایا ! مرا از آنچه که بر خلاف رضاى توست برحذر دار .
نمیدانم سخنم را از کجا شروع کنم ، از خانواده ام یا از اجتماع ؟
بهتر است از اجتماع شروع کنم که خانواده نیز در جامعه خلاصه میشود .
تا میتوانید از روحانیت پشتیبانى کنید .
بنام ا... خالق جهان و بحق محمد (ص) ، خاتم پیامبران و على (ع) ، ولى خدا و مهدى (عج) ، مصلح جهانى و نایب او ، رهبر مستضعفین، درهم کوبنده مستکبرین ، امام خمینى ، بنیانگذار جمهورى اسلامى و به شهیدانى که در راه خدا قدم گذاردند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند ، همچون بهشتى ، باهنر ، رجائى و شهداى محراب ، حقانیت را در این راه یافتم که فقط خداى یگانه را بپرستم و دینم اسلام باشد و رهبرم امام خمینى تا تحت رهبرى وى بتوانم در راه ا... براى اسلام عزیز خدمتى کرده باشم .
در هر حال از خداوند باریتعالى طلب مغفرت مینمایم و از شما خانواده محترم میخواهم که مرا حلال نمائید و از شما مردم محروم جنوب خراسان خصوصا مردم ایثارگر نهبندان ، اگر لایق باشم بعنوان یک شهید خواهش میکنم که از روحانیون مبارزى چون حضرت آیت ا... منتظرى و حجت الاسلام رفسنجانى و حجت الاسلام سید على خـامنه اى و آیت ا... موسوى اردبیلى تا میتوانید پشتیبانى کنید .
به دوستانم بگوئید که خیلى معذرت میخواهم که نتوانستم از شما حلال بودى بخواهم و امیدوارم که مرا حلال کنید .
به امید پیروزى حتمى بر مستکبرین .
پدر و مادر و خواهر و برادران عزیزم ، امکان دارد در جنگ اتفاقى بیافتد که جنازه من بدست شما نرسد ، اگر چنین شد هیچ ناراحت نباشید و هرگاه دلتان گرفت بیاد شهداى کربلا باشید و بیاد اینهمه مادر جوان از دست داده باشید ، آنوقت است که درد خودتان فراموش میشود.
برادران عزیز بدانید که بقاى اسلام و قرآن و حکومت ا... بخون شهیدان است و بس .
مادرم به جوانان بگو شهادت افتخار مردان خداست و از شهادت نهراسید که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است . به پدران بگوئید فرزندان را على گونه تربیت کنند .
و تو اى جوان بکوش که از اسارت دنیا برهى .
مادرم به مادران بگو شهید پرور شوند و دامن پاک دارند تا فرزندانى مبارز و افتخارآفرین بیارى خدا گسیل دارند و به دختران بگو که اى خواهر ، پاسدار عفت باش و بکوش زینب گونه عمل کنى .
و تو اى برادر : در پایان بگو که نایب مهدى ، على زمان ، فرزند حسین ، خمینى بت شکن فریاد :
( هل من ناصر ینصرنى ) سر میدهد . اى همه انسانها بیاریش بشتابید .
برادران و خواهران ، مرگ با افتخارى را که بارها به آن نزدیک شده ام ، ولى نصیبم نشد شاید لیاقت شهادت نداشتم ، زیرا که شهید مقام والائى و من فرزندى گنه کار و خوارم .
اینک که با یاد خدا به جبهه میروم ، نه براى انتقام بلکه بمنظور احیاى دینم و تداوم انقلابم و امنیت میهنم پاى در چکمه میکنم و خدا را به یارى میطلبم و از او میخواهم که هدایتم کند . به آنسو و آنچه که خود صلاح میداند هدفم خدا ، مکتبم اسلام و مرادم روح ا... است و راهم کربلا الى ا... .
هر قدمى که برمیدارم و هر گلوله اى که شلیک کنم و قلب دشمن را هدف سازم به یاد خدا باشم و براى خدا هر گلوله اى که به تنم خورد بیاد خدا تحمل کنم ، دردش و زجرش را که شیرینتر از عسل است .
((چرا از شهادت میترسیم ، مگر کودکى را سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد )) امام حسین (ع) عروس من شهادت است - سفیر گلوله عقد ما را خواهد خواند و با پوششى از خون تازه سرخ در غلغله شادى و بارش نقل سرب در حجله سنگر ، عروس شهادت را در آغوش خواهم کشید و در همهمه تشییع کنندگان پیکرم که اتومبیل تابوتم گلباران میشود من این پیام را میسرایم :
نهضت ما حسینى رهبر ما خمینى
خواهرم ، اى خواهر خوبم برایت آرزوى سعادت میکنم و امیدوارم با قلبى صاف و روحى آزاد از هرگونه تعصب و خداى نخواسته هواى نفس بپرهیزى . همراه با تحقیق عمیق در اصول اسلام جزء خادمان صدیق و مفید انقلاب عزیزمان باشى .
خواهر عزیزم انشاءا... که همیشه همسرى عفیف و مومن براى خانواده ات باشى و گرفتاریهاى دنیا تو را از شناخت اسلام واقعى و تشیع راستین باز ندارد .
خواهر عزیزم انشاء ا... همیشه سلامت باشى و همراه آموختن درسهایت آگاه شوى و درس چگونه مسلمان بودن را هم بیاموزى و نمونه یک دختر مومن باشى . امیدوارم هیچوقت به من ناکام نگوئید چون در نهایت کامم را گرفتم که بهترین نعمتهاست .
برادران و خواهران عزیز هنگام تشییع چشمانم را باز گذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه به این راه قدم نگذاشتم . دستانم را بیرون بگذارید تا راحت طالبان و دنیا دوستان ببینند که چیزى با خود به آن دنیا نمیبرم و مشتانم را گره کنید تا منافقان بدانند که جسم بى جانم نیز نخواهد گذاشت حتى لحظه اى آرامش به خود ببینند .
اولا روى مزارم چیزى ننویسید ، اگر نوشتید بنویسید :پر کاهى بر آستانه کبریائى به امید پیروزى رزمندگان اسلام بر کفر جهانى و فتح کربلا و گشایش راه قدس عزیز احمد على قنبرى
نظر شما