روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم سید مسعود رضوی، آورده است: قهرمانان و شخصیتهایی که الگو و نماد یک ملت متمدن و بافرهنگ هستند، باید شایسته این مرتبه و منزلت باشند. کسانی که سخنان و موقعیت نافذ دارند و در توده و عامّه مردم اثرگذار هستند باید بهترین الگوها را برای تأسّی و تربیت جامعه و همانندسازی به مردم ارائه کنند.
در حقیقت هرچه آرمانها و الگوهای مردم بلندتر و اصیلتر باشند، آن جامعه زودتر به رشد و صلاح دست مییابد و اخلاق و نجابت و علم و ادب و ثروت و فرهنگ و تمام عناصر اساسی تمدن در وجود نسلها ماندگارتر خواهد شد.
بر عکس، وقتی الگو و نماد جوانان یک کشور از میان طبقات کمارزش و خدای ناکرده بزه کاران (به تقصیر یا بلاتقصیر) انتخاب و معرفی شوند، سرنوشت بد و هولناکی در انتظار آن مردم و آن جامعه خواهد بود. به ویژه اگر زورگویی و زمختی و جاهل بودن به فضیلتهایی مانند شجاعت و نیک نفسی و ساده دلی و ایمان بی شائبه تعبیر شود و فریبی بزرگ ایجاد کُنَد تا نادانی و جاهل بازی در بین عامه گسترش یابد و مناسبات مبتنی بر سنّتهای زشت و کراهتبار دوباره در جامعه زنده شود.
شکی نیست که جوانان و توده مردم باید تربیت شوند و ادب و نزاکت و دانش در میان قوم ستایش شود. باید حرمت علم و فرهنگ با گسترش الگوهای بزرگی چون علامه قزوینی و علامه طباطبایی و شهید مطهری و هشترودی و فروزانفر و مصاحب و جلال همایی و امثالهم گرامی داشته شوند.
در ورزش هم اینگونه است و چرا جوانمرد دانایی چون غلامرضا تختی مانند قهرمانی ملی گرامی است؟ همین طور ناصرخان حجازی و موحد و دایی و خادم و کسانی که هم دانش و ادب داشته و دارند و هم افتخار آفرین بودهاند. اینها قهرمانان شایسته برای معرفی هستند و این نکات جزو امور بدیهی است که بازگویی و تکرار کردم.
اما چرا ناگزیر از بیان مکررِ آن شدم؟ اخیراً چند نوار خطابه از افراد موصوف به دانشمند به دستم رسیده که فوق العاده پرمخاطب هستند. از شنیدنشان حیرت کردم. سالهاست یک جریان فاقد ریشه و اصالت، که به قول جامعه شناسان از خرده فرهنگهای متناظر به ضدفرهنگ و موضوعات مورد توجه عامّه تغذیه کرده و سود هم برده و پروار شده است، جامعه و جوانان را به سوی ناکجا آباد جاهلان و عامیان و عناصر خطرناک در پستترین محلات و مناسبات دعوت میکند.
نمیخواهم گلایه کنم، اما شاگردان مکتب جعفری، یعنی روحانیون و منبریان و خطیبان روحانی را متذکّر میشوم که پیامبر نازنین ما(ص) به جان و خرد عالمی را مطیع کرد. به ضرب و زور و خشونت
جزیرهالعرب و جهان را مسخر نکرد، بل به مکارم اخلاق و ادب و عشق و محبت و اندرزهای حکیمانه، همچنان که استادالاساتید حکمت، ولی عرفان و نماد عدل و انصاف امیرالمومنین حیدر(ع) معلم ادب بود و نماد زیبایی در سخن و دانش و دین، و... این سلسله ادامه دارد.
ائمه هدی امام باقر و امام جعفر صادق(ع) نیز به درس و بحث و دانش و شاگردپروری سنتهای شیعه را مستحکم و مستدام کردند. شما که درس شیخ انصاری و صاحب جواهر و صاحب لمعه و شیخ بهایی و آخوند خراسانی و امثالهم را میخوانید، پس از چه رو بعضی از شما برای مردم و جوانان از لاتها و جاهلها مثال میزنید و مثلاً فردی موسوم به «مصطفی دیوانه» را الگوی اخلاص و تدین و ارادت به سیدالشهداء(ع) معرفی میکنید؟ آیا رواست که این نمادهای فراموش شده و ناموجه را تطهیر کنید و به عنوان چهرههای درجه اول خلوص به جوانان و مخاطبان ساده دل عرضه کنید؟
در سالهای قبل از انقلاب که سینمای مستقل و هنری تحت فشار مضاعف قرار گرفت، به تدریج فیلمهای عامه پسند از ضد قهرمانهایی شبیه جاهلها و کلاه مخملیهای دوره پهلوی به پرده سینماها بازگشت. سریالهای تلویزیونی نیز برای جلب مخاطب همین راه را برگزید و افراد لوده و کم فرهنگ و حرّاف و ضد اخلاق را به جای متخصصان و الگوهای سنگین و موضوعات عمیق به صحنه آوردند!
کار ازینها فراتر رفت و به تدریج بعضی فیلمهای مربوط به جبهههای پاکیزه دفاع مقدس هم توسط برخی از همین افراد پر شد. خلافکاران توبه کار و امثال آنان با چاشنی مختصری از عشق و عاشقی و تکیه کلامهای لوده و بیمعنی، همانها که با رنج بسیار از صحنه هنر و فرهنگ اخراج شده بودند، دوباره بازگشتند و سر و کله شان در بعضی فیلمها پیدا شد. در انتخاب الگوهای اخلاقی برای جوانانمان باید بیش از این دقت کنیم و حساس باشیم.
*منبع: روزنامه اطلاعات،1397،7،28
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131
در انتخاب الگو برای جوانان کشور دقت کنیم
تهران- ایرنا- در حقیقت هرچه آرمانها و الگوهای مردم بلندتر و اصیلتر باشند، آن جامعه زودتر به رشد و صلاح دست مییابد و اخلاق و نجابت و علم و ادب و ثروت و فرهنگ و تمام عناصر اساسی تمدن در وجود نسلها ماندگارتر خواهد شد.
صاحبخبر -
نظر شما