شناسهٔ خبر: 28861849 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

ترامپ یا محمد بن‌سلمان؟

قضیه عجیب قتل روزنامه‌نگار عربستانی، در کنسولگری این کشور در استانبول، جهان را در شوک فرو برد. نه به‌دلیل اینکه یک نفر کشته شده است و نه حتی به این دلیل که یک مخالف رژیم کشته شده است؛ چرا که از این نوع قتل‌ها زیاد رخ داده است.

صاحب‌خبر -



رژیم‌ها به عللی مخالفان خود را در داخل یا خارج سر به نیست می‌کردند، پس از این هم کمابیش انجام خواهند داد. پس چرا این قتل این اندازه بازتاب داشت و حتی کشورهای غربی را وادار به تغییر رفتار کرد و حتی احتمال می‌رود که موجب تغییرات مهمی هم در داخل عربستان شود؟ پاسخ این است که این قتل به کلی غیرمنتظره بود. زیرا هیچ کشوری حاضر نمی‌شود به‌صورت احمقانه یک شهروند خود را برای انجام یک کار اداری از یک کشور دیگر به یک کشور دیگری دعوت کند و روز قبلش یک تیم مأمور ویژه با هواپیما به مقصد بفرستد و نیز در همان روز تمامی کارمندان محلی را به مرخصی بفرستد و سپس برخلاف بدیهی‌ترین سنت‌های رایج اخلاقی و عربی، او را به محلی که ظاهراً باید امن باشد بیاورد و سپس بدون چون و چرا او را بکشد و قطعه‌قطعه کند و مأموران اعزامی بلافاصله پس از اجرای مأموریت به عربستان برگردند. انجام این کار در قرن 21 به مغز هیچ بشری خطور نمی‌کرد ولی انجام شده است. چرا؟
اجازه دهید به یکی از قتل‌های مهم مشابه اشاره شود. در سال 1940 و در اوج جنگ جهانی دوم که 99 درصد اخبار جهان را به خود اختصاص می‌داد، یک جوان اسپانیایی، تروتسکی را در مکزیک و در خانه خودش با چاقو یا تبر کشت. آن فرد به‌صورت عادی وارد خانه تروتسکی شد و در هنگام گفت‌و‌گو او را کشت. خبر ترور تروتسکی در آن تاریخ در برابر اتفاقاتی که در جبهه جنگ رخ می‌داد اهمیت چندانی نداشت. حتی اگر استالین هم می‌گفت من دستور به کشتن او داده‌ام هیچ اتفاقی رخ نمی‌داد. چون غربی‌ها برای شکست دادن آلمان هیتلری حاضر به همکاری با هر شیطانی بودند، چه رسد به استالین. ولی قاتل هیچ‌گاه و هیچ‌گاه حاضر نشد که بگوید از کجا دستور قتل را گرفته است. 20 سال بعد که آزاد شد، رفت روسیه و به او مدال لنین را دادند. حالا این قتل را با آن قتل مقایسه کنیم متوجه ماجرا می‌شویم. در حالی که دنیا به دلایلی باید به سمت قانونمداری و اخلاقیات بیشتری برود، چنین پسرفت وحشتناکی را تجربه می‌کند. چرا؟ آیا محمد بن‌سلمان یک احمق است؟ به نظر من شاید بگوییم او احمق است ولی همه ماجرا این نیست.
زمانی که سعید مرتضوی فاجعه کهریزک را در دامن نظام گذاشت، گفتم که او پیش از این کارهایی انجام داده که باید مانعش می‌شدند که نشدند. آنان که برای کارهای پیشین او کف می‌زدند و هورا می‌کشیدند، در بروز جنایت کهریزک نقش مؤثرتری از مرتضوی دارند. در واقع آنان سبب بودند و در اینجا سبب اقوا از مباشر است. بنابراین مسببین نباید منتقد این رفتار او باشند. قضیه محمد بن‌سلمان نیز همین طور است. روزی که او توانست با خرید سیاست‌های دولت‌های غربی، در یمن فاجعه بیافریند، نخست‌وزیر لبنان را بازداشت کند و برای هر کار دیگری کمابیش چک سفید امضا به او دادند و ترامپ با او رقص شمشیر نمود؛ باید منتظر چنین اقدامی هم می‌بودند!
ولی این اقدام محمد بن‌سلمان چند اشکال اساسی داشت که آنها نیز ریشه در همین سیاست‌های غربی‌ها داشت. اول اینکه به لحاظ عملیاتی بسیار احمقانه طراحی شده بود. در واقع اگر می‌خواستند به همه دنیا بگویند که ما خاشقجی را کشتیم، بهتر از این نمی‌توانستند برنامه‌ریزی کنند. چرا عملیات احمقانه بود، چون نیازی به اندیشه و فکر و برنامه‌ریزی ندارند و حوصله آن را هم ندارند. با کمک پول همه اینها را می‌خواهند جبران کنند. حتی برنامه توسعه 50 ساله را می‌خواهند طی 10 سال پیش ببرند. چرا؟ چون پول دارند. لذا خیلی به فکر و برنامه نیاز ندارند.
اشکال دوم دست‌کم گرفتن یا بی‌توجهی به امکانات فناوری جدید است. احتمالاً ترک‌ها در آنجا دوربین یا شنود داشته‌اند، دوربین جلوی در هم که وجود دارد. ساعت خاشقجی و موبایل همسرش نیز همه چیز را ضبط می‌کرده است. بنابراین متوجه نبودند که اگر به خدا اعتقاد ندارند، که به کارشان نظارت کند، باید متوجه باشند که دوربین و ضبط همه جا هست.

اشکال سوم، عمل بشدت غیراخلاقی آنان است که بی‌گفت‌و‌گو و برخلاف حداقل قواعد اخلاقی او را به جایی دعوت کرده و می‌کشند و تکه‌تکه می‌کنند. این فاجعه‌بار است. آنان می‌توانستند کار کنسولی وی را انجام دهند و پول بدهند یک نفر در خیابان او را ترور کند. حتی حاضر به این حد از برنامه‌ریزی حداقلی هم نبودند. گروه‌های زیادی از تروریست‌ها در آنجا هستند که این کارها را به‌صورت کنتراتی انجام دهند!! و بالاخره ایراد دیگرشان این بود که ترکیه را دست‌کم گرفتند. آنان در امریکا یا کشورهای غربی او را به کنسولگری خود نبردند که بکشند. چون برای غربی‌ها حریم قائل بودند و می‌ترسیدند که هزینه دهند. لذا ترکیه را دست‌کم گرفتند که می‌توان اردوغان را خرید و سر و ته قضیه را هم آورد. آنان به‌دلیل نادانی ناشی از حمایت‌های غرب خود را در موقعیت برتر نسبت به همه کشورهای منطقه می‌دیدند. غافل از اینکه دزد ناشی به کاهدان می‌زند. اگر اردوغان کوتاه می‌آمد، شاید خودش هم نابود می‌شد. در هر حال این حد از حماقت رفتاری و ضعف در برنامه‌ریزی فقط یک علت دارد و آن همراهی‌های غرب با عربستان و سکوت در برابر جنایات آن و فروش سیاست در برابر پول است. اگر این جنایت محصول حماقت است، این حماقت نیز محصول آن حمایت است و این حماقت‌ها سبب این جنایت است و محمد بن‌سلمان فقط مباشر است ولی در اینجا سبب یا حمایت‌های ترامپ اقوا از مباشر است. کوشش ترامپ برای مبرا کردن محمد بن‌سلمان از این جنایت و خودسرانه دانستن آن نوعی از حلقه‌های همین حمایت است. بهترین حالت این است که این اقدام با دستور و نظارت لحظه‌ای و مستقیم محمد بن‌سلمان انجام شده باشد. زیرا در این صورت معلوم است که ماجرا چیست. ولی اگر خودسرانه باشد معلوم نمی‌شود که باید گریبان چه کسی را گرفت؟ 

کلمات کلیدی

عباس عبدی

ترامپ یا محمد بن‌سلمان

قتل روزنامه‌نگار عربستانی

نظر شما