شناسهٔ خبر: 28852081 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

ضرب الاجل سه روزه آمريکا به بن سلمان/ وليعهد عربستان عزل مي شود؟

صاحب‌خبر -
خبرگزاري آريا- در حالي که آمريکا ضرب الاجل سه روزه به بن سلمان براي پايان تحقيقات در ماجراي خاشقجي داده است، رسانه هاي جهان از احتمال عزل وليعهد عربستان سخن مي گويند.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري آريا به نقل از شبکه تلويزيوني الجزيره، پايگاه خبري اکسيوس فاش کرد مايک پمپئو وزير امور خارجه آمريکا به محمد بن سلمان وليعهد عربستان سعودي هفتاد و دو ساعت براي پايان تحقيقات درباره قتل جمال خاشقجي روزنامه نگار منتقد عربستاني در کنسولگري اين کشور در استانبول فرصت داده است.

توصيه گاردين به پادشاه سعودي
روزنامه انگليسي گاردين به شاه عربستان سعودي توصيه کرد از تجربه شاه مخلوع ايران درس عبرت بگيرد.
به گزارش شبکه تلويزيوني الجزيره، روزنامه گاردين در مقاله اي نوشت: محمد بن سلمان وليعهد سعودي هرگز اصلاح گرا نبود. بن سلمان مستبدتر از پيشينيان خود است و به همين علت ابهامات مربوط به ناپديد شدن جمال خاشقجي آنطور که در ابتدا به نظر مي رسيد غافلگيرکننده نيست.
اين روزنامه افزود: تاريخ نشان مي دهد سرکوب وحشيانه معارضان باعث انباشت نارضايتي مردم تا حد قيام آنها مي شود و عواقب وخيمي به همراه دارد. ملک سلمان بايد آنچه را که بر سر شاه ايران آمد به خاطر داشته باشد و اين خاطرات را در اختيار فرزند محبوب خود قرار دهد.

پادشاه عربستان بايد محمد بن سلمان را از وليعهدي عزل کند
نيويورک تايمز نوشت: عربستان سعودي در پي قتل جمال خاشقجي، براي حفظ آبرو و اجتناب از تبديل شدن به يک دولت مطرود بايد فرد ديگري را جانشين محمد بن سلمان کند.
روزنامه نيويورک تايمز چاپ آمريکا در تحليلي به قلم مضاوي الرشيد نوشت: عربستان سعودي به لطف اقدامات بي منطق محمد بن سلمان وليعهد - از جنگ وحشيانه در يمن گرفته تا نزاع با کانادا و جديدترين اقدام يعني قتل جمال خاشقجي روزنامه نگار- در معرض خطر تبديل شدن به يک دولت مطرود قرار دارد.
اگر آنها هوشيارانه عمل کنند، اقدام تعيين کننده اي اتخاذ خواهند کرد. اول اينکه، ملک سلمان بايد پسرش محمد را از سمتش برکنار کند، مسئوليت قتل خاشقجي را بر عهده بگيرد و با عواقب آن مواجه شود. سپس اگر دولت عربستان سعودي واقعا بخواهد به يک عضو معتبر جامعه بين الملل تبديل شود، بايد گام هايي در جهت شکل دهي يک پادشاهي مشروطه (مبتني بر قانون اساسي) بردارد.
اين ايده که ملک سلمان پسرش محمد بن سلمان معروف به "ام بي اس" را برکنار و يک وليعهد کم شر و شور و متعادل تر جايگزين وي کند، هرچند ممکن است غيرواقع بينانه به نظر برسد- اما سابقه دارد. اگر پادشاه اراده کند، برکناري وليعهد چندان دشوار يا جنجال برانگيز نيست. ملک سلمان از سال 2015 که به پادشاهي رسيد، دو وليعهد خود را برکنار کرد، نخست برادر ناتني خود شاهزاده مقرن بن عبدالعزيز ، و دوم برادرزاده خود شاهزاده محمد بن نايف. هر دو آنها به لحاظ رتبه سلطنتي به حاشيه رانده شدند.
اما ايده برکناري ام بي اس، يک نمونه تاريخي مفيدتر دارد: ملک سعود بن عبدالعزيز دهه 1960 با اقداماتي همچون چپاول ثروت، توطئه براي ترور رهبران عرب از قبيل جمال عبدالناصر در مصر و بعدها برافراشتن پرچم ضد امپرياليستي و ملي گرايي عرب موجب دردسر خاندان سلطنتي شد. پادشاهي عربستان آن زمان در آستانه سقوط قرار گرفته و براي آمريکا هشدار برانگيز شده بود. چند شاهزاده به سردمداري طلال بن عبدالعزيز پدر شاهزاده وليد بن طلال ترک وطن کردند و به بيروت و قاهره رفتند و از اين دو کشور خواستار تشکيل يک پادشاهي مشروطه شدند.
ملک سعود تبديل به يک عنصر نامطلوب در خاندان سلطنتي شد. فيصل بن عبدالعزير وليعهد که يک استراتژيست زيرک بود، در تباني با ديگر شاهزاده ها با دريافت يک حکم مذهبي (فتوي) از روحانيون و متعاقبا محاصره قصر ملک سعود با گارد ملي، او را مجبور به کناره گيري از سمتش کرد.
اکنون ملک سلمان و ديگر چهره هاي ميانه رو در خاندان سلطنتي لزومي ندارد قصر را محاصره کنند اما مي توانند يک راه صلح آميز تر براي کنار زدن ام بي اس پيدا کنند.
آنها چند نامزد مشروع براي جانشيني وليعهد دارند. شاهزاده احمد برادر ملک سلمان که پس از دوره کوتاه تصدي معاونت وزير کشور براي مدتي طولاني در حاشيه بوده است، ممکن است گزينه خوبي باشد. او به عنوان فردي در حاشيه محسوب مي شود نه فردي قدرتمند يا تهاجمي.
با توجه به انزجار حاکم ضد مشت آهنين ام بي اس و تمايل وي به تحقير اعضاي رده بالاي خاندان سلطنتي، شيوه رفتاري کمتر خصومت طلبانه شاهزاده احمد ممکن است به عربستان سعودي در شکل دهي مجدد اجماع سلطنتي فروپاشيده کمک کند.
غير از او، رقباي برجسته تري نيز وجود دارند از جمله شاهزاده نايف برادرزاده ملک سلمان و وليعهد سابق که يکسال قبل با خفت از سمتش برکنار شدو شاهزاده متعب بن عبدالله که قبل از دستگيري و آزاد شدن در سال 2017، عهده دار رياست گارد ملي عربستان سعودي بود.
شاهزاده نايف به بي رحمي معروف است و ممکن است نتواند حمايت کافي خاندان سلطنتي و مردم عادي را جلب کند. او به علت مبارزه ضد القاعده از سال 2003 مورد علاقه دولتهاي غربي واقع شد و سازمان سيا چند هفته قبل از برکناري وي از سمت وليعهدي در سال 2015، به وي مدال جرج تنت اعطا کرد. شاهزاده نايف با دستگيري و شکنجه فعالان، موجب ارعاب در جامعه شده بود و بسياري از سعودي ها هدف اقدامات وي تحت عنوان جنگ با تروريسم قرار گرفتند، جنگي که در واقع براي سرکوب اعتراضات مسالمت آميز بود.
در مقابل، نام شاهزاده متعب تداعي کننده سرکوب نيست. پايگاه قدرت وي ميان گروههاي قبيله اي بود که به گارد ملي ملحق شدند.او مي تواند از شهرت پدرش به عنوان حامي ديرينه نظام پادشاهي استفاده کند.اگر او شيوه عمل پدرش را ادامه دهد مي تواند به نماد بازسازي اعتماد ميان خاندان خود تبديل شود.
هيچکس مطمئن نيست خاندان سلطنتي سعودي در چه فکري هستند اما اگر ملک سلمان پسرش را برکنار کند، هيچکس او را به چالش نخواهد کشيد. اکثر افراد مورد حمايت ام بي اس به تازگي صاحب منصب شده اند و نبايد انتظار داشت به مقابله با ملک سلمان برخيزند.
با اين حال معلوم نيست ملک سلمان سالخورده قادر به درک کامل خساراتي باشد که ام بي اس به پادشاهي وارد کرده است. اقدامات نسنجيده وي در به راه انداختن جنگها، بازداشت ها، شکنجه و اکنون قتل، اعتبار نظام پادشاهي را لکه دار کرده و با ايجاد نارضايتي ميان بخش وسيعي از خاندان سلطنتي، موجب فروپاشي اجماع ديرينه در اين خاندان شده است. اقدامات ظاهري- مثل رانندگي زنان، سينما و تئاتر- به تنهايي به ايجاد افق جديد در نظام پادشاهي منجر نخواهند شد.
اگر ملک سلمان فرد ديگري را به جاي ام بي اس منصوب کند،هرچند بعيد به نظر مي رسد، بايد پادشاهي خوکامه سعودي را به يک پادشاهي مشروطه با يک دولت و پارلمان منتخب تبديل کند تا از آن پس تاييد انتصاب پادشاه و وليعهد از آن طريق صورت گيرد. همين امر مي تواند مانع از ظهور چهره جديدي شبيه ام بي اس شود که تمامي قدرت را قبضه و منافع پادشاهي را تهديد مي کند.
عربستان سعودي فرصت و پول کافي براي متحول ساختن و تبديل خود به يک کشور نوين را دارد، کشوري که به حقوق و آزاديهاي اساسي بشر احترام بگذارد، اما از اين مسير اجتناب ورزيده است. در گذشته، شهروندان و برخي اعضاي خاندان سلطنتي در صدد شکل دهي صورتهاي اوليه نمايندگي سياسي در کشور بر آمده اند اما درخواستها براي ايجاد پادشاهي سلطنتي به زنداني شدن طرفداران اين ايده انجاميده است و در نتيجه اميد چنداني به تغيير نيست.
با توجه به حمايت غرب به ويژه ترامپ از ملک سلمان، اکثر دولتهاي غربي ممکن است خوشحال شوند که چهره جديدي در اين پادشاهي بتواند خشم جهاني ناشي از ناپديد شدن و قتل خاشقجي را خنثي کند.
جايگزيني ام بي اس و حرکت به سمت يک پادشاهي مشروطه ممکن است فعلا خيال واهي به نظر برسد اما اين دو اقدام ممکن است عربستان سعودي را از آشوب و آشفتگي جدي تر و درون پاشي احتمالي در آينده نجات دهد.

چه‌کسي جاي بن سلمان را مي‌گيرد؟
روزنامه انگليسي تايمز در چارچوب پوشش خبري تحولات مربوط به ناپديد شدن جمال خاشقجي روزنامه‌نگار منتقد رژيم سعودي و واکنش‌هاي جهاني 15روزه اخير به آن در مقاله‌اي با عنوان "چه‌کسي جاي محمد بن سلمان وليعهد سعودي را مي‌گيرد؟" آورده است: آمدن محمد بن سلمان به‌ منزله چتر نجاتي براي آمريکا و انگليس شده است. حمايت اين دو کشور در طول دهه‌هاي گذشته از ائتلاف خود با عربستان به‌عنوان يک مبناي اساسي در راهبرد امنيتي و خارجي آنها به‌خاطر نفت و موضوع ايران باعث شده است که عربستان يک جزيره مستقل و طرفدار غرب در کوران ناآرامي‌هاي منطقه‌اي به‌نظر آيد.
اين روزنامه افزود: اما اين ائتلاف به‌خاطر سياست‌هاي عربستان در قبال زنان و مقوله آزاديها در سطح مردمي و نيروهاي مخالف در غرب قابل قبول نبود تا اينکه محمد بن سلمان با رويکرد اصرار بر تغيير دادن همه روي کار آمد و به‌اصطلاح "اهداف اصلاح‌گرايانه او" از پاره‌اي حمايت برخوردار شد.
اين روزنامه نوشت: با افزايش خشم و فشارها به‌خاطر ناپديد شدن جمال خاشقجي و شک و ترديدهاي واشنگتن مبني بر اينکه بن‌سلمان ممکن است دستور قتل او را صادر کرده باشد، سخن گفتن از يافتن جايگزيني براي بن‌سلمان ساده‌تر از عملي کردن آن است زيرا بدترين سناريويي که آمريکايي‌ها يا انگليسي‌ها مي‌توانند تصور کنند، اين است که ثبات عربستان در معرض تهديد قرار گيرد.
روزنامه تايمز در عين حال افزود: اگر سلمان بن عبدالعزيز شاه سعودي تصميم بگيرد که وليعهد را قرباني کند، به‌احتمال زياد ترجيح خواهد داد که اين سمت در اين جناح خاندان آل‌سعود باقي بماند و براين‌اساس، شاهزاده خالد سفير عربستان در واشنگتن که در پي حوادث شهر استانبول (پرونده خاشقجي) فراخوانده شد، احتمالاً جانشين بن‌سلمان خواهد بود.
همچنين نشريه فرانسوي «فيگارو» پنجشنبه (27 مهر) در خبري اختصاصي مدعي شد که تحرکاتي در رياض براي کنار گذاشتن «محمد بن سلمان» از ولي‌عهدي سلطنت اين رژيم شروع شده است.
اين نشريه به نقل از منابع مطلع گزارش داد: «در روزهاي گذشته هيأت موسوم به "هيأت بيعت" در عربستان سعودي براي بررسي مسئله خاشقچي و وضعيت بن سلمان تشکيل جلسه داده است».
اين منابع با بيان اينکه اگر «خالد بن سلمان» سفير کنوني رياض در واشنگتن مجددا به اين سمت منصوب نشود، احتمال زيادي وجود دارد که وي به عنوان نايب ولي‌عهد معرفي شده و محمد بن سلمان در ميان‌مدت کنار گذاشته شود.
فيگارو مي‌گويد با گسترش ابعاد پرونده مفقود شدن «جمال خاشقچي» روزنامه‌نگار منتقد سعودي در کنسولگري عربستان در استانبول و افزايش فشارهاي بين‌المللي بر سعودي‌ها در اين پرونده، هيأت بيعت به دنبال گزينه‌اي با بيشترين منفعت و کمترين ضرر در مورد آينده محمد بن سلمان است.
اين نشريه تاکيد مي‌کند که اين خبر مورد تاييد يک مقام سعودي در رياض نيز هست.
اين در حالي است که پيشتر روزنامه «نيويورک تايمز» گزارش داده بود که خالد بن‌سلمان ديگر به آمريکا بازنخواهد گشت.
از سوي ديگر «ديويد ايگناتيوس» ستون‌نويس مطرح روزنامه «واشنگتن‌پست» بامداد جمعه (به وقت تهران) از شکل‌گيري جرياني در عربستان سعودي حول تنها فرزند زنده و به سلطنت‌نرسيده بنيانگذار حکومت سعودي خبر داده است.
وي در يادداشتي با موضوع لزوم تحقيق و تفحص کنگره از عملکرد سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريکا در موضوع مفقود شدن «جمال خاشقچي» روزنامه‌نگار منتقد عربستاني، نوشته است: «منابع سعودي به من مي‌گويند کساني که با "محمد بن سلمان" [ولي‌عهد سعودي] مخالف هستند، به صورت پنهاني دارند گرد شاهزاده "احمد بن عبدالعزيز" آخرين پسر باقي‌مانده شاه "عبدالعزيز ابن سعود" جمع مي‌شوند.»
ايگناتيوس سپس اين سوال را مطرح مي‌کند که «آيا آژانس‌هاي اطلاعاتي ايالات متحده هيچ ارزيابي‌اي درباره ديدگاه‌هاي احمد و چشم‌انداز سياسي او در اختيار کاخ سفيد قرار داده‌اند؟ آيا او اين پادشاهي را بعد از زلزله محمد بن سلمان آرام مي‌کند يا او هم بر اين بي‌ثباتي مي‌افزايد؟»
احمد بن عبدالعزيز که گفته مي‌شود سي و يکمين پسر ابن سعود است، از سال 1975 تا 2012 معاون وزير کشور عربستان سعودي بود و براي مدت کوتاهي هم وزير کشور شد. او در نوامبر گذشته و ساعاتي پيش از بازداشت يازده نفر از شاهزادگان توسط بن سلمان، موفق به فرار و عزيمت به آمريکا شد.

ترامپ مي تواند بن سلمان را تبرئه کند؟
سه مانع در برابر طرح هاي ترامپ براي بستن پرونده جنايت قتل جمال خاشقجي و تلاش وي براي تبرئه محمد بن سلمان وجود دارد.
سردبير روزنامه رأي اليوم و تحليلگر معروف عرب با اشاره به تلاش هاي ترامپ براي تبرئه وليعهد عربستان از جنايت قتل احتمالي جمال خاشقجي نويسنده مخالف سعودي، نوشت: تحرکات گسترده مخالفان سياست هاي ترامپ در کنگره و به عبارتي دولت پنهان آمريکا براي برکناري محمد بن سلمان، انتشار مستمر جزئيات اين ماجرا توسط نهاد امنيتي ترکيه و طرح مستمر جزئيات ماجراي قتل خاشقجي در رسانه هاي آمريکايي مانع از ختم زودهنگام اين پرونده خواهد شد.
اکنون سه مانع در برابر طرح هاي ترامپ براي بستن پرونده جنايت قتل جمال خاشقجي نويسنده سعودي در کنسولگري کشورش در استانبول و تلاش هاي وي براي تبرئه محمد بن سلمان وليعهد و حاکم عملي عربستان از هرگونه سرزنشي، قرار دارد و من بر اين باورم اين سه مانع حرف آخر را خواهد زد:
- نخست تحرکات گسترده عناصر بارز نهاد قانون گذاري آمريکا "کنگره" براي سرنگون کردن بن سلمان و مسئول دانستن وي در مساله دست داشتن در اين پرونده که مهمترين آنها دو سناتور جمهوري خواه يعني مارکو روبيو کانديداي سابق رياست جمهوري، ليندسي گراهام و 22 نماينده ديگري هستند که خواستار اجراي بند تحريم کشورهاي ناقض حقوق بشر در قانون اساسي آمريکا هستند.
دوم: مقامات ترکيه خواستار تداوم هجمه رسانه اي کنوني درباره مسئله خاشقجي با انتشار مستمر خبرهايي هستند که قتل و مثله شدن وي را تاييد مي کند و مثل مجموعه هاي تلويزيوني درام ترکي جزئيات اين واقعه را بيان مي کند.
سوم: رسانه هاي آمريکا که به منظور مخالفت با شيوه دولت ترامپ جبهه واحدي تشکيل داده اند و بر افشاي ماهيت عوامل اين جنايت و مجازات آنان و در رأس آنها محمد بن سلمان پافشاري مي کنند.
حمله تند سناتور گراهام به بن سلمان در خور توجه بود. وي با توصيف بن سلمان به عنوان مردي ويرانگر، آشکارا وي را به اين متهم کرد که در مصاحبه با شبکه تلويزيوني نزديک به ترامپ و مورد قبول وي يعني فاکس نيوز، دستور ترور خاشقجي را صادر کرده است. گراهام تاکيد کرد عربستان برخورد اهانت آميزي با ارزشهاي آمريکا دارد و اين مرد يعني بن سلمان بايد برود چرا که او شخصيتي آزار دهنده است و نمي تواند در عرصه بين المللي رهبري کند.
سناتور مارکو روبيو نيز که چيزي نمانده بود در انتخابات حزب جمهوري خواه براي نامزدي رياست جمهوري ترامپ را شکست دهد، با مخالفت با ترجيح دادن قراردادهاي تسليحاتي بر حقوق بشر، برخورد تندتري با اين دو يعني بن سلمان و دوستش ترامپ داشت. وي گفته بود: "هيچ پولي نمي تواند اعتبار ما را درباره حقوق بشر بخرد". اين دو سناتور نماينده دولت پنهان آمريکا يا جناحي هستند که با سياست هاي دولت ترامپ در مديريت اين بحران با باج خواهي از مقامات سعودي و بهره برداري از ضعف کنوني دولت عربستان براي دستيابي به پولهاي بيشتر چه با سرمايه گذاري يا با خريد سلاح مخالفند و از حمايت هاي بيشتر همکاران خود در سنا و مجلس نمايندگان برخوردارند.
هدف از انتشار مرحله اي گزارش هاي فجيع نهاد امنيتي ترکيه درباره شيوه اعدام خاشقجي، مثل اينکه گفته مي شود هنگام بازجويي از وي در کنسولگري پيش از بريدن سرش انگشتان او را قطع کرده اند، بسيج افکار عمومي جهان عليه مقامات سعودي و مشخصا محمد بن سلمان، تحريک براي برکناري وي از قدرت، زنده نگه داشتن اين ماجرا در رسانه هاي سنتي و الکترونيکي و اشاره به اين مطلب است که رجب طيب اردوغان به ازاي بستن يا دور کردن اين پرونده از طرف اصلي که پشت صحنه ماجراست يا جستجو به دنبال «قوچ قرباني»، در پي معامله نيست.
شايد بد نباشد بگويم روزنامه واشنگتن پست که خاشقجي يکي از نويسندگان آن بود و اکنون پيگير ماجراي اوست و از خانواده وي حمايت مي کند، همان روزنامه اي است که رسوايي واترگيت را فاش کرد و موجب سرنگوني ريچارد نيکسون رئيس جمهور آمريکا شد. فکر نمي کنم اين روزنامه ماجرا را نيمه کاره رها کند، به ويژه اينکه هماهنگي هايي بين واشنگتن پست و مقامات ترکيه وجود دارد و تقريبا پيش از همه خبرهاي مربوط به اين جنايت را منتشر مي کند. بعيد هم نيست در پايان ماجرا اين روزنامه سرنخهايي از محمد بن سلمان به دست بياورد.
به نظر مي رسد تلاش براي عادي سازي ماجرا چه با تشکيل کميته سعودي براي تحقيق درباره اين جنايت، شناسايي عاملان آن و محاکمه آنها به بهانه اقدام به اين جنايت بدون اطلاع مقامات عربستان از اين امر، يا با خريدن ترامپ و جلب رضايت وي با دستيابي به پول و عقد معاملات، شايد تا حدودي موفقيت آميز باشد. آخر چطور ممکن است متهم اصلي جنايت ترور به تحقيق درباره آن اقدام کند؟ و بدتر از آن تحقيقات او جدي گرفته شود!


نظر شما