شناسهٔ خبر: 28848389 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در نشست نقد و بررسی «پنج اثر از گوته» مطرح شد

گوته یک فرد نیست یک گفتمان است/ گوته با جسارت به تابو‌ها پرداخت

شاعر و فیلسوفی که خالق مفهوم ادبیات جهانی بود

علی عبدالهی در نشست نقد و بررسی «پنج اثر از گوته» گفت: گوته شاعر، درام‌پرداز، افسانه‌پرداز، قصه‌گو، نمایشنامه‌نویس، نظریه‌پرداز، مشاور و دستیار حاکمان، محقق در حوزه علوم طبیعی و فیزیک، سفرنامه‌نویس و فیلسوف است. گوته یک فرد نیست یک گفتمان است؛ مانند حافظ و سعدی و فردوسی و تحلیل او اهمیت زیادی دارد.

صاحب‌خبر -
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست هفتگی شهر کتاب که عصر پنجشنبه(۲۶ مهرماه) برگزار شد به نقد و بررسی کتاب «پنج اثر از گوته» اختصاص داشت و محمود حسینی‌زاد، علی عبداللهی و سعید پیرمرادی در این نشست سخنرانی کردند. کتاب «پنج اثر از گوته» با ترجمه‌ سعید پیرمرادی به تازگی به همت نشر چشمه منتشر شده و در آن دو نمایشنامه‌ شورانگیز و متفکرانه، یک دیالوگ جمعی روشنفکرانه با موضوع زنان و دو افسانه‌ معروف از گوته، شاعر و ادیب نامدار آلمانی برگزیده و ترجمه شده‌اند.
 
رابطه‌ام با گوته حالت شیدایی به خود گرفته است
سعید پیرمرادی، مترجم اثر، در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره علاقه و آشنایی‌اش با گوته پرداخت و گفت: رابطه من با گوته حالت شیدایی به خود گرفته است و حدود هشت سال است با گوته زندگی می‌کنم و هرجا سخنی از گوته باشد در آنجا حضور دارم. زمانی‌که آثار گوته را ترجمه می‌کنم سعی می‌کنم به متن وفادار بمانم و به گونه‌ای ترجمه می‌کنم که گویی گوته زنده است و این اثر را می‌بیند.
 
وی که علاوه بر این کتاب، ترجمه آثار دیگری از گوته مانند «تفنن و سرگرمی‌های مهاجران آلمانی»، «اشتیاق» و «خویشاوندهای اختیاری» را در کارنامه‌اش دارد، درباره اینکه چرا و چگونه آثار گوته را برای ترجمه انتخاب کرده است، گفت: به صورت کاملا اتفاقی کتاب‌هایی که ترجمه کرده بودم به دست یکی از استادان دانشگاه هایدلبرگ و مولف کتاب «اشتیاق» رسید. او در این کتاب از زاویه دید روانشناسانه زندگی گوته را بررسی و تحلیل کرده و باورها، رنج‌ها، دردها و خلاقیت گوته را در این تحلیل به خوبی نشان داده بود.
 
این روانشناس در ادامه بیان کرد: من در آن زمان کم و بیش با گوته آشنایی داشتم اما به تدریج این علاقه دیرین در من تبدیل به شوق شد و تصمیم گرفتم بیشتر به گوته بپردازم. چراکه هیچ کدام از شاعران و نویسندگان غربی به اندازه گوته در مطرح کردن ادبیات ایران در جهان نقش نداشته‌اند. گوته با شوق و عشقی که به ادبیات ایران داشت با نگارش «دیوان غربی شرقی» به جهانی شدن ادبیات ایران کمک زیادی کرد و ما باید دِین او را ادا کنیم.
 
گوته با جسارت به تابو‌ها پرداخت
وی افزود: بعد از ترجمه کتاب «اشتیاق» با کارهای گوته بیشتر آشنا شدم و خودم تعدادی از آثار او را برای ترجمه انتخاب کردم. «تفنن و سرگرمی‌های مهاجران آلمانی» نخستین ترجمه من بود. مطالب این کتاب مرا تحت تاثیر قرار داد چون خودم نیمی از عمرم را در مهاجرت بسر بردم. مطالب این کتاب به گونه‌ای است که گویی گوته در عصر کنونی زندگی می‌کند. همچنین دیالوگ 30 صفحه‌ای جذابی در آغاز این کتاب وجود دارد که گوته در آن انقلابیون و ضدانقلابیون را مقابل هم قرار می‌دهد. در این کتاب چند داستان کوتاه و نیمه بلند آورده شده است. گوته جسارت طرح موضوعاتی که در جامعه تبدیل به یک تابو شده است، را دارد.

پیرمرادی در ادامه به کتاب بعدی که از گوته ترجمه کرده اشاره کرد و درباره آن توضیح داد: بعد از آن کتاب «خویشاوندی‌های اختیاری» را که یکی از اساسی‌ترین موضوعات نوع بشر و جدال بین خرد و احساس را به تصویر می‌کشد، ترجمه کردم. این کتاب توانست برای نخستین بار روابط موازی و سیر تشکیل و فرجام آن‌ها را بیان کند و نسبت به سایر ترجمه‌های انجام شده، بیشتر مورد استقبال قرار گرفته است چون دارای موضوعی ملموس و حاد است و گاهی من این کتاب را برای درمان به مراجعه‌کنندگانم معرفی می‌کنم.
 
گوته خالق مفهوم ادبیات جهانی بود
این مترجم آثار آلمانی افزود: بعد از این کتاب تصمیم گرفتم مخاطبان را با سبک‌های نگارش دیگر گوته آشنا کنم. «پنج اثر از گوته» مجموعه‌ای است متنوع که شخصیت و اندیشه‌های گوته را از زوایای گوناگون نشان می‌دهد. دو نمایشنامه «کلاویگو و استلا» را انتخاب کردم. کلاویگو برداشتی روانشناسانه و هستی‌شناسانه از انسان و درگیری‌ها و تضادهایش مطرح می‌کند و شخصیت مردی خواهان ترقی اجتماعی و عاطفی اما گرفتار در کشاکش سهمگین میان پیشرفت اجتماعی و دلبستگی عاطفی را به تصویر می‌کشد، نمایشنامه استلا نیز عشقی بدفرجام میان مردی متاهل و پریشان و معشوقه‌ جوانش را با ظرافتی کم‌نظیر به تصویر می‌کشد.

به گفت پیرمرادی کلاویگو نیز مانند استلا و نمایشنامه‌های دیگر عنوان توبه ادبی گوته را به خود اختصاص داده است و گوته توانسته جفاهایی که در حق معشوقه‌هایش انجام داده در قالب این نمایشنامه‌ها به تصویر بکشد. همچنین پاریس نو و ملوزین نو، دو افسانه‌ شگفت‌انگیز گوته‌اند که قوه‌ تخیل خواننده را به پرواز درمی‌آورند.
 
تالیف بیش از 80 هزار مقاله علمی درباره گوته
وی در ادامه با بیان اینکه گوته خالق مفهوم ادبیات جهانی بود، گفت: نمی‌توانیم به اثری از گوته برسیم که اثری از فرهنگ‌های دیگر در آن نباشد. و تا به حال بیش از 80 هزار مقاله علمی درباره آثار گوته به زبان‌های مختلف انجام شده که بسیار شگفت‌آور است.
 
پیرمرادی همچنین ‌از ترجمه دیگر آثار گوته خبر داد و گفت: تا پایان ماه آینده ترجمه کتاب «دیوان غربی شرقی» را به پایان رسانده و به نشر چشمه تحویل می‌دهم بعد از آن هم به ترجمه دو رمان مربوط به دوران سالمندی گوته که حجم زیادی در حدود دو هزار صفحه فارسی دارند، می‌پردازم.
 
وقتی سراغ گوته می‌روید با یک غول دست و پنجه نرم می‌کنید
محمود حسینی‌زاد، سخنران دیگر این نشست درباره اینکه چگونه یک مترجم جرات می‌کند، به ترجمه آثار گوته بپردازد، گفت: در آلمان، گوته شخصیتی کاملا استثنایی دارد چون شرایط متفاوتی داشته است. او در خانواده اشرافی رشد کرده و تا 85 سالگی زندگی می‌کند و با دربار ارتباط دارد. گوته در آلمان مقام بالایی دارد و در همه شهر می‌توان نامی از گوته شنید. براین اساس وقتی سراغ گوته می‌روید باید بدانید که با یک غول دست و پنجه نرم می‌کنید.
 
این مترجم آثار آلمانی و داستان‌نویس در ادامه به توان سعید پیرمرادی در ترجمه آثار گوته اشاره کرد و گفت: من از سال‌ها پیش، زمانی که پیرمرادی در آلمان زندگی، تحصیل و کار می‌کرد وی را می‌شناسم و می‌دانم که او کاملا با گوته و شخصیت و مقامش در آلمان آشنایی دارد. او بر ترجمه آثار گوته متمرکز شده و به نویسنده دیگری نمی‌پردازد و گوته را از جهات مختلف بررسی می‌کند و خودش را محدود به آثاری همچون «دیوان غربی شرقی» نکرده است و برای ما گوشه‌هایی از گوته را نمایان کرده که خیلی درباره‌اش اطلاعات نداشتیم.
 
گوته مخاطب را بین دو فرهنگ غرب و شرق می‌گذارد
این منتقد ادبی و مولف مجموعه داستان «سیاهی چسبناک شب» گوته را فردی چندوجهی عنوان کرد که به حوزه‌های مختلف پرداخته است و گفت: گوته در اصل نمایشنامه نویس است و پیرمرادی در این کتاب نمایشنامه‌هایی از گوته ترجمه کرده است. گوته مخاطب را بین دو فرهنگ غرب و شرق می‌گذارد و نوعی تصمیم‌گیری در همه آثار گوته به چشم می‌خورد.
 
زبان پیرمرادی هم بوی امروزی دارد هم بوی کلاسیک
مولف مجموعه داستان «آسمان، کیپ ابر» در ادامه به آثار ترجمه شده از سوی پیرمرادی اشاره کرد و گفت: او در آغاز «اشتیاق» را ترجمه کرد و با این کتاب ابتدا شناختی از گوته به مخاطب ارائه داد سپس سراغ کارهای کمتر شناخته شده گوته رفت و داستان‌های کوتاهی از او ترجمه کرد که ما کمتر با آن آشنا بودیم.
 
به اعتقاد مترجم «قاضی و جلادش» کار مهم پیرمرادی، زبانی است که او برای ترجمه این آثار انتخاب کرده و خواندن این کتاب‌ها را برای مخاطبان روان کرده، زبانی که هم بوی امروزی دارد و هم بوی کلاسیک. او جمله‌بندی‌ها را نمی‌شکند ولی با انتخاب واژگان مناسب، حس امروزی بودن را به مخاطب منتقل می‌کند.
 
 

گوته یک فرد نیست یک گفتمان است
علی عبدالهی، شاعر و مترجم آثار آلمانی، نیز در این نشست به فقدان مجموعه منسجم از ترجمه کتاب‌های گوته اشاره کرد و گفت: ما ترجمه‌های پراکنده‌ای از آثار گوته داریم و باید توجه بیشتری در زمینه تولید یک مجموعه منسجم در این زمینه صورت گیرد و تلاش‌های پیرمرادی در این زمینه ارزشمند است. گوته شاعر، درام‌پرداز، افسانه‌پرداز، قصه‌گو، نمایشنامه‌نویس، نظریه‌پرداز، مشاور و دستیار حاکمان، محقق در حوزه علوم طبیعی و فیزیک، سفرنامه‌نویس و فیلسوف است. گوته یک فرد نیست یک گفتمان است؛ مانند حافظ و سعدی و فردوسی و تحلیل او اهمیت زیادی دارد.
 
مترجم «سکوت آینده من است، مجموعه شعرهای عاشقانه اریش فرید» با بیان اینکه وقتی کسی می‌خواهد درباره گوته صحبت کند، نمی‌داند درباره کدام جنبه‌اش حرف بزند، افزود: گوته بازتابنده کامل و روح دوران خودش بود و تبیین‌گر انسان اروپایی، انسان کنجکاو، بررسی کننده تمام ابعاد علوم و واکاونده عوالم درون انسان، انسان ابزارساز و انسان هوشمندی است که می‌تواند خرد ابزاری را به خدمت ساخت نهادهای اجتماعی درآورد و انسان مدنی که ما می‌شناسیم از دل فاوست درمی‌آید و این کار بزرگ گوته است. بااینکه گوته همه این کارها را انجام داده به طرز عجیبی علایق پراکنده‌ای داشته و امروزه برخی اندیشه‌هایش در زمینه‌هایی مانند رنگ‌شناسی چندان مطرح نیست چون علم پیشرفت‌های زیادی داشته است.
 
گوته تلاش زیادی برای معرفی فرهنگی‌های دیگر انجام داد
مترجم «اکنون میان دو هیچ، مجموعه شعرهای نیچه» یادآور شد: گوته تلاش زیادی برای معرفی فرهنگی‌های دیگر انجام داد. این جست‌وجو از آشنایی کامل با فرهنگ یونان باستان و روم باستان شروع شد و با اساطیر و کتاب‌های مقدس و آشنایی با فرهنگ فرانسوی و اسپانیایی و سفرهایی که به ایتالیا داشت ادامه یافت و به سروده‌های رومی که عاشقانه است و نگاه گوته به تاریخ ایتالیا رسید و در سال‌های بعدی عمرش به آشنایی با فرهنگ شرق و حافظ و سعدی رسید و در خلال مطالعه‌های ترجمه‌های موجود توانست حافظ را بشناسد.
 
مترجم «عاشقانه‌های هرمان هسه» شیلر، را شبیه‌ترین شخص به گوته از میان هم زبانانش نامید و گفت: آن‌ها دو دوست جدانشدنی و کاملا متضاد بودند. گوته شاعری خوشبخت بود اما شیلر برعکس او بود و جوانمرگ شد و بعد از مرگش احوالاتش در آثار گوته دیده می‌شود.

به گفته عبداللهی در «پنج اثر از گوته» می‌توانیم گوته درام‌پرداز و گوته افسانه‌پرداز را ‌بینیم.

گفت‌وگوهای ادبی ایران و آلمان
علی‌اصغرمحمدخانی نیز در این نشست ضمن بیان اهمیت گوته و آثارش به دویستمین سال انتشار «دیوان غربی شرقی» گوته در سال 2018 اشاره کرد و گفت: به این مناسبت سال آینده میلادی به گفت‌وگوهای ادبی ایران و آلمان می‌پردازیم که به نوعی گفت‌وگوی شرق و غرب هم محسوب می‌شود.

نظر شما