شناسهٔ خبر: 28843897 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

«فرهیختگان» آینده سیاسی اصلاح‌طلبان را بررسی کرد

دوراهی انسداد یا گردش به راست

همراهی علی لاریجانی با اصلاح‌طلبان و دولت در پنج سال گذشته - از ماجرای برجام گرفته تا مناقشه‌برانگیزترین وقایع روزهای اخیر یعنی CFT - می‌تواند یک تفاهم برد- برد برای اصلاح‌طلبان باشد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اواخر سال 91 و اوایل 92 که اصلاح‌طلبان به دنبال راهی برای حضور در قدرت بعد از رکود چهارساله بودند، شاید هرگز گمان نمی‌کردند با همه آن هیاهوی سیاسی- انتخاباتی سال 92، با حمایت از حسن روحانی و چسبیدن به جریانی که هیچ هویت گفتمانی برای خود قائل نبود و نیست و در واقع میانه اصلاح‌طلبی و اصولگرایی قرار داشته و دارد، به جای ورود به قدرت و حضور در متن فضای سیاسی کشور، از رکود مطلق به حاشیه سیاست منتقل شوند و بدون آنکه بهره مدنظر خود را ببرند، تنها حامی دولتی بشوند که هم ناکارآمد است و هم مشورت‌ناپذیر. البته نباید از این واقعیت به سادگی عبور کرد که فعالان موثر در این جریان سیاسی تحلیل‌هایی نزدیک به آینده کنونی دولت روحانی را در سال 96 و پس از نمایان شدن نتایج یک دوره کاری پیش‌بینی می‌کردند، اما به قول خودشان راهی جز حمایت از حسن روحانی و دولت وی نداشتند و مجبور بودند همان کورسوی امید خود را حفظ کنند. 

روز گذشته وقتی عباس عبدی در گفت‌وگو با یکی از خبرگزاری‌ها از انسداد سیاسی سخن گفت و با قاطعیت متذکر شد که اصلاح‌طلبان امروز هم مجبور هستند از دولت روحانی و بقای آن حمایت کنند، چراکه اگر اکنون انتخاباتی در کشور برگزار شود، آنها هیچ گزینه‌ای برای معرفی به جامعه نخواهند داشت، علاوه‌بر اینکه در نگاه خیلی‌ها یک تحلیل واقع‌بینانه و البته به‌روز شده‌ای را ارائه داده بود، حداقل دو نکته را به خوبی برای اذهان عمومی بازگو می‌کرد؛ اول اینکه اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند از همراهی با دولت روحانی بهره‌ای ببرند و به نوعی خود را بازسازی و آماده بازگشت به قدرت کنند و دوم اینکه از میان همه گزینه‌ها و تمام بضاعت اصلاحات کسی نیست که بتواند شرایطی را که دولت حسن روحانی برای کشور فراهم آورده، مدیریت کند.

الف- در جریان انتخابات 92 نظرسنجی‌ها به اندازه کافی گویای این بود که محمدرضا عارف از کمترین محبوبیت و پایگاه رای برخوردار است. اجبار او به کناره‌گیری از انتخابات بود که باعث شد رای حداقلی وی به سبد حسن روحانی بریزد و روحانی نهایتا بتواند این رای را به سیر صعودی بکشاند و در انتخابات به پیروزی برسد. در انتخابات 94 که محمدرضا عارف توانست به مجلس شورای اسلامی راه یابد و رئیس فراکسیون امید شود، عده‌ای بیان ‌کردند که مسیر همواری برای معاون اول دولت خاتمی و رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان فراهم آمده تا پس از کسب کرسی ریاست مجلس یک فرد تمام اصلاح‌طلب بتواند پس از سیدمحمد خاتمی بار دیگر پاستور را تصرف کند. این تصور اما آنچنان پایدار نماند، چراکه در همان بدو امر عارف در مقابل لابی لاریجانی با هواداران روحانی دوام نیاورد و پذیرای شکست سنگینی شد.

در ادامه هم شکست‌های پیاپی فراکسیون امید در تعیین روسای فراکسیون‌ها و دیگر وقایع مجلس و نهایتا سکوت معنادار و مطلق عارف در مقابل همه وقایع خوب و بد مجلس حتی نزدیک‌ترین مدافعان عارف را نیز به این نقطه رساند که شاید معاون اول دولت اصلاحات به هیچ عنوان گزینه خوبی برای ادامه مسیر نباشد. این تردید اما در میان خیلی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و به‌ویژه کارگزارانی‌ها تبدیل به یک مسیر انتقادی شد و خیلی زود کار را به جایی رساند که حتی تیمی از جوانان نزدیک به سیدمحمد خاتمی به او نامه نوشتند و از مدیریت عارف در شورای عالی سیاستگذاری و نزدیکان وی به‌شدت انتقاد کردند. حالا در کنار همه آن انتقادات عباس عبدی آب پاکی را روی دست خیلی از مرددین نسبت به عارف ریخته و کار را یکسره کرده است. او روز گذشته در گفت‌وگوی خود با «تسنیم »تاکید کرده که محمدرضا عارف هیچ‌گاه گزینه اصلاحات برای انتخابات ریاست‌جمهوری نبوده و نخواهد بود.

ب- اسحاق جهانگیری از همان روز اول دولت یازدهم و بعد در دولت دوازدهم مهم‌ترین و شاخص‌ترین چهره اصلاح‌طلب در دولت بود. جهانگیری حتی با درخششی که در دو مناظره اول انتخابات 96 داشت، شرایطی را برای خود ایجاد کرد که خیلی‌ها می‌گفتند گزینه ما برای 1400 از همین امروز مشخص شده و مطئنیم که تا هشت سال دیگر در پاستور خواهیم ماند. این تصور هم البته آنچنان دوامی نداشت؛ ماجرای این عدم تداوم اما مربوط به امروز و دیروز نیست، مربوط به ایام مناظرات هم شاید نباشد، بلکه باید ریشه اصلی آن را در ایام ثبت‌نام انتخابات ریاست جمهوری دید؛ جایی که حسن روحانی تاکید داشت و تلاش می‌کرد به تنهایی در انتخابات ریاست‌جمهوری وارد شود یا اینکه یک گزینه مطلوب خودش او را همراهی کند، اما اصلاح‌طلبان با فشار زیادی که آوردند، او را مجبور به پذیرش حضور جهانگیری در انتخابات کردند. حسن روحانی پس از این و زمانی که معاون اول توانست بهتر از رئیس ظاهر شود، فیتیله جهانگیری را پایین کشید و از سومین مناظره او را به حاشیه برد. این مسیر بعدها با واگذاری اختیارات حداکثری به واعظی و نوبخت ادامه یافت و کار را به جایی رساند که جهانگیری معاون اول یک طرف جبهه قرار بگیرد و رئیس دولت آن سوی دیگر. این وضعیت ادامه‌دار را البته باید به مهم‌ترین مساله دولت روحانی در دولت دوازدهم هم اضافه کرد.

عملکرد ناموفق دولت در مدیریت اقتصادی و البته سیاست خارجی تنها یک سال بعد از انتخابات 96 با تمامی وجوه خود بروز کرد و شرایطی را فراهم آورد که دلار 19 هزار تومانی و پراید 40 میلیونی قبل از هر چیز دیگر نماد دولت روحانی و حامیان وی باشد. در این بین ناکارآمدی دولت و التهابات گسترده اقتصادی از قضا در مصادیقی رخ‌‌نمون کرد که فرمانده اقتصادی دولت یعنی اسحاق جهانگیری بارها وعده بهبود و تثبیت شرایط را داده بود و گفته بود این موارد از افتخارات دولت است. در این شرایط فقدان مدیریت صحیح دولت که قطعا اسحاق جهانگیری به‌عنوان معاون اول و رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی در آن نقش بسزایی داشته، نارضایتی‌ها را به حد اعلا رساند و البته آینده سیاسی جهانگیری را هم با چالشی بسیار قدرتمند مواجه ساخت.

ج- اصلاح‌طلبان در ماه‌های اخیر با صراحت تمام معترفند که رای‌شان به واسطه حمایت و حضور در دولت ناکارآمد روحانی ریزش جدی داشته و اگر می‌خواهند برای آینده بقای سیاسی موثری در کشور داشته باشند، باید تدبیر جدیدی کنند. فعالان سیاسی این جریان و البته بیشتر همان تکنوکرات‌هایی که ترجیح می‌دهند به جای ایدئولوژی، عملگرایی را در پیش بگیرند، در یک سال اخیر چندین و چند بار ایده‌ای را مطرح کرده‌اند که در صورت وقوع می‌تواند ورژن دوم اتفاق سال 92 برای اصلاحات باشد. انتخاب علی لاریجانی به‌عنوان گزینه نهایی در انتخابات 1400 و اتفاق نظر حول وی به‌عنوان کسی که روزی در میانه راست سنتی قرار گرفته، ولی به واسطه نزدیکی و همکاری با دولت روحانی و بعضا اصلاح‌طلبان مجلس او را از پایگاه سیاسی سابق جدا کرده است، می‌تواند دومین ائتلاف اصلاح‌طلبان با راس غیراصلاح‌طلب باشد.

همراهی علی لاریجانی با اصلاح‌طلبان و دولت در پنج سال گذشته - از ماجرای برجام گرفته تا مناقشه‌برانگیزترین وقایع روزهای اخیر یعنی CFT -  می‌تواند یک تفاهم برد-  برد برای اصلاح‌طلبان باشد؛ تفاهمی که البته ممکن است اصلاحات را از بی‌سری و لاریجانی را از فقدان بدنه اجتماعی نجات دهد، اما با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی این روزها معلوم نیست بتواند حداقلی‌ترین موفقیت‌ها را در جامعه و افکار عمومی به دست بیاورد.

نظر شما