شناسهٔ خبر: 28839869 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

خط‌کش ۲۸| صریح با سردارآبادی| بخش دوم

تلاش جنبش دانشجویی برای حل مشکلات مردم موجب اصلاح و بازتولید امید می‌شود/ مطالبه‌گری تخصصی اولویت اصلی تشکل‌های دانشجویی

امین سردرآبادی از ادوار اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: تلاش جنبش دانشجویی برای حل مشکلات مردم موجب اصلاح و بازتولید امید می‌شود.

صاحب‌خبر -

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلی‌پور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکل‌های دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ آیا نیروهای تربیت شده در فعالیت‌های دانشجویی در بدنه مدیریتی نظام کارآمد بوده‌اند؟ و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه  خبرگزاری دانشجو امین سردرآبادی از ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که بخش دوم این گفتگو را در ادامه می خوانید.
 
خبرگزاری دانشجو: انتقادی که به جنبش دانشجویی وارد می شود این است که این جنبش درگیر تشکل داری، گرفتن بودجه ، برگزاری اردو و کارهایی از این دست شده به همین دلیل از انجام کارهای فکری و مطالبات تخصصی و اندیشه ای باز مانده است نظر شما در این رابطه چیست؟
بله دربخشی از جنبش دانشجویی این اتفاق افتاده است ببینید وقتی که بنا باشد به سمت تشکیلات داری برویم با این وجود اگر تعداد زیادی تشکل زیر مجموعه داشته باشیم این معنایش این است که باید تعداد زیادی انتخابات را برگزار کنیم و اگر مشکلات جزیی پیش بیاید باید به تمام این مشکلات رسیدگی شود.
 
اولویت فعالیت جنبش دانشجویی در دهه ۹۰ مطالبه‌گری تخصصی است/ تلاش تشکل‌ها برای حل مشکلات مردم موجب بازتولید امید می شود

در چنین فضایی قطعا نمی توان به مطالبه آرمان گرایی و اینکه مطالبه مردم چیست، پرداخت. چون برگزاری انتخابات واردو و گرفتن بودجه از وزارت علوم و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها به دغدغه تشکل تبدیل می شود. خب با این وضعیت تشکل مجبور است چشم های خود را ببندد و یک سری از مسایل را نبیند.

خبرگزاری دانشجو: آیا جنبش عدالتخواه دانشجویی برای گرفتن بودجه از وزارت علوم و نهاد رهبری در دانشگاه چشم خود را روی عیوب این مجموعه ها می بندد؟
نه اتفاقا خیلی این وضعیت حاکم نبوده است. مثلا در سال 86 که دولت عدالتخواه روی کار بود تجمع جنبش عدالتخواه دانشجویی مقابل وزارت علوم برگزار شد و عده ای وارد این وزارتخانه شدند و کار به دعوا کشیده شد. در هر حال ما در خیلی از اردوهای جنبش به سیب زمینی ، فلافل و تخم مرغ بسنده کرده ایم تا با کف هزینه، هزینه ای را به اتحادیه تحمیل نکنیم و درگیر پول گرفتن از اینجا و آنجا نشویم چون آن را خیلی آسیب زا می دانیم.

در دوره ای که بنده دبیر اتحادیه بودم در ایام انتخابات رسما پیشنهاد شد که به ما ساختمان بدهند و یا یک رسانه راه اندازی کنیم . در هر حال نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه برای گرفتن بودجه منطقی تر است چون وظیفه آن هم همین است البته فکر می کنم در دوره حجت الاسلام محمدیان رییس سابق نهاد واقعا از ما انتظار نداشت که مثلا فلان کار را انجام ندهیم.

خبرگزاری دانشجو: آیا منظور شما این است که یک اتحادیه دانشجویی بدون حمات های غیرمرسوم می تواند کار را مدیریت کند؟
بله همینطور است می توان بدون کمک های غیر مرسوم کار را پیش برد؛ البته نکته ای که وجود دارد این است که این کار نیازمند یک هنرمندی است مثلا بنده تشکل هایی را دیده ام که هنرمندی به خرج داده اند و هم پول از فلان مجموعه گرفته اند و هم آن مجموعه را نقد کرده اند ولی الان فضای قالب این نیست و این هنر وجود ندارد.

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما جنبش دانشجویی مدام در حال مقایسه خود با دوران طلایی این جنبش در دهه  ۶۰ و۷۰  و اینکه آنگونه به نظر برسد نیست؟
این نگاه هم خوب است و هم بد. بنده خیلی به این قائل نیستم که اگر جنبش دانشجویی در سال 58 سفارت آمریکا را تسخیر کرد پس ما هم برویم سفارت انگلیس را بگیریم معتقدم که باید شرایط زمانی و موقعیت مکانی در حرکت جنبش دانشجویی لحاظ شود. به نظر بنده اگر در دهه 60 جنبش دانشجویی مطالبه گری تخصصی نداشته اما در دهه 90 به این مطالبه گری نیاز دارد و به همین دلیل رهبر معظم انقلاب بارها در صحبت های خود گفته اند تحلیل جوانان دهه 90 از جوانان دهه 60 بالاتر است چون جنس مسائل با هم فرق داشته است.

در دهه 60 که جنبش دانشجویی در اوج خود بوده با مردم ارتباط جدی داشته است مثلا اگر خاطرات مجاهدین و مارکسیست ها را بخوانیم می بینیم که آنها چند هفته در کارخانه ها زندگی می کرده اند تا بفهمند درد کارگر چیست و یا در دفتر تحکیم وحدت که آن در زمان در اوج قدرت قرار داشت می بینیم که شهید علم الهدی به هویزه می رود اما الان که در دهه 90 قرار داریم اگر مشکل کشور اقتصادی است ما هیچگاه در دانشگاه نرفته ایم سراغ فلان کارگر، کشاورز و تولید کننده و از او بخواهیم تا به دانشگاه بیاید و حرف دلش را بزند و این در حالی است که امروز هر کسی را به دانشگاه راه می دهند مثلا مفسداقتصادی را دعوت می کنند تا درباره مبارزه با فساد صحبت کند. در هر حال جنبش دانشجویی تا این حد از مردم فاصله گرفته البته یک علت این فاصله گرفتن هم این است که فضای فیزیکی دانشگاهها عوض شده است.

در مجموع بحث بنده این است که در آن زمان که آرمان خواهی جنبش دانشجویی به سقف چسبیده بود این جنبش جهادسازندگی ، نهضت سوادآموزی و سپاه را راه اندازی کرد و کار را پیش برد اما در دهه 90 احساس می کنیم که جنبش دانشجویی باید بخشنامه و بیانیه صادر کند تا کار جلو برود قطعا با این مدل کار جلو نمی رود.

خبرگزاری دانشجو: آیا شما بیانیه محوری را از آسیب های جنبش دانشجویی می دانید؟
جنبش دانشجویی نباید اسیر قالب بیانیه و تجمع شود اگر چه باید از تمام این قالب ها استفاده کند؛ ببینید وقتی که یک تشکل دانشجویی در بیانیه خود به صورت کلی قید می کند عدالت چیز خوبی است خب همه این را می دانند اما وقتی که در بیانیه خود از شورای نگهبان بپرسد برای چه با این روش کاندیداها را تایید صلاحیت می کنید و برای چه ساز و کار مستمر ندارید؟ قطعا این بیانیه خیلی د یده می شود. با این وجود از نظر بنده مدل استفاده از قالب ها یک مساله است مثلا استندآپ کمدی هم قالب خوبی است اما اینکه از چه موضوعی و چگونه از استندآپ کمدی استفاده می شود مورد بحث است.
 
اولویت فعالیت جنبش دانشجویی در دهه ۹۰ مطالبه‌گری تخصصی است/ تلاش تشکل‌ها برای حل مشکلات مردم موجب بازتولید امید می شود

در حال حاضر در فضای دانشجویی فعلی همه اسیر قالب شده اند و اسارت قالب را در این فضا شاهد هستیم مثلا بخش جدی از جنبش دانشجویی درگیر فضای مجازی هستند و هیچ کار جدی نمی کنند و تصورشان هم این است که اگر یک توئیت منتشر می‌کنند حس عدالتخواهی آنها ارضاء شده است. امروز اولویت جنبش دانشجویی را ارتباط با مردم تعیین نمی کند بلکه این اولویت را خبرهایی که در رسانه ها منتشر می شوند مشخص می کند با این وجود امروز کار جنبش دانشجویی این است که هر روز بنشینند اخبار رسانه ها چک کند و متناسب با آنها بیانیه بدهند.

خبرگزاری دانشجو: برخی ها معتقدند که بین جنبش دانشجویی و اقشار مستضعف جامعه دیواری وجود دارد به همین دلیل جنبش دانشجویی حرف ها و دغدغه های مستضعفین را نمی فهمد و نوعا دچار یک اشراف گری شده است نظر شما در این رابطه چیست؟
ببینید الان فیزیک دانشگاه عوض شده است؛ مثلا قبلا دانشگاه در وسط شهر بود اما با یک نگاه محافظه کاری سعی می شود همه آنها را بیرون بیندازند به گونه ای که در اکثر شهرستان ها دانشگاه‌ها مانند یک روستا و شهرک هستند و در فاصله چند کیلومتری شهر قرار گرفته اند البته نمی خواهم بگویم این چند کیلومتر فاصله باعث شده که دانشجو نتواند با مردم ارتباط بگیرد اما باید به فیزیک ذهنی و فیزیکی دانشگاه هم نگاه کرد از طرفی در فضای درسی جنبش دانشجویی اصلا به مساله مردم نگاه نمی شود.

مساله دیگر فضای فیزیکی ورودی های دانشگاهها است بنده از شما می خواهم در بین دانشجویان ورودی سال 97 یک بررسی انجام دهید و ببنید که چند درصد از آنها محصول درس خواندن های آمپولی و دوپینگی نیستند دانشجویی که با دوپینگ وارد دانشگاه شده اصلا دغدغه اش مردم نیست چون اینها اصلا در فضای مردم زندگی نکرده اند با این وجود آیا با این آدم های دوپینگی باید انتظار داشت که مشکلات حل شود این دانشجوی دوپینگی آمده تا دانشگاه و تشکل ها را پله کند و هر چیزی را به چشم پله نگاه می کند. پس آدم بی دردی است و درد مردم را نمی بیند. بنده خودم این را هم در بخشی از فضای مذهبی  دانشجویی حس کرده ام به گونه ای که یک فضای حجتیه و گریز از سیاست این فضا را گرفته است و تعداد این قشر هم مدام بیشتر و بیشتر می شود.

به واسطه فضایی که در دانشگاه به وجود آمده بخش دیگری از دانشجویان نیز دانشجویان گلخانه ای هستند که این دانشجویان به مانند فضای گلخانه ای که همه جز تنظیم است هیچ مشکلی ندارند در واقع این دانشجویان در فضای گلخانه‌ای بزرگ می شوند، مسئول می شوند و در این فضای گلخانه ای از مردم فاصله می گیرند.

ببینید در یک جلسه‌ای که بنده خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم جنبش عدالتخواه دانشجویی نشستی را با حضور رانندگان صنعت حمل و نقل تشکیل داد در این نشست وقتی که نمایندگان کامیون داران دغدغه های خود را گفتند من متوجه شدم که ما ضد انقلابیم و آنها انقلابی هستند. نگاه این رانندگان این بود که دوست ندارند قاچاق کنند و کالای کشور دیگری را به کشور بیاورند چون معتقد بودند واردات این کالا آدم های دیگری را بدبخت می کند.

در جریان اعتراضات کارگران هپکو هم کارگران این شرکت می گفتند مساله ما این نیست که حقوق می گیریم یا نه مساله اصلی ما این است که رهبری می گویند تولید ملی و رشد اما عده ای می خواهند هپکو را به خاک سیاه بنشانند.

جنبش دانشجویی اگر بتواند برای کسانی که دغدغه دارند فضا ایجاد کند و به آنها رسانه ها بدهد آن وقت خواهیم دید که چقدر امید و اصلاح بازتولید می شود. در این فضا مسوولان هم مجبور می شوند که اقدام کنند، جواب سربالا ندهند و ماجرا را دور نزنند. در هر حال الان فضای جنبش دانشجویی این نیست که مشکلات مردم را بفهمد.
 
ببینید در زمان فعالیت جهاد سازندگی مردم مشکلات خود را به نیروهای جهاد سازندگی می گفتند و جالب اینجاست که در شب انتخابات اینها به هر کسی رای می دادند مردم هم به همان رای می دادند چون معتقد بودند آنها که چند سال است از زن و زندگی خود گذشته اند خیر و صلاح مردم را بیشتر می فهمند اما الان فضای جنبش دانشجویی اینگونه نیست.
 
امروز اگر جنبش دانشجویی برای کمک به زلزدگان کرمانشاه هم دست به اقدامی می زند حرکت کاریکاتوری است و نهایتا برای این است که وجدان خود را ارضاء کنند که بگویند ما هم کاری کردیم.

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما اولویت یک تشکل دانشجویی باید پرداختن به مسائل دانشگاه باشد و یا اینکه به مسایل بیرون از دانشگاه بپردازد نظر شما در رابطه با این دوگانه چیست؟
این دوگانه قابل جمع کردن است و اینگونه نیست که اگر یکی از این دوگانه را پذیرفتیم باید در مقابل یکی دیگر بایستیم. بنده قائل به این مساله هستم که تشکل دانشجویی نمی تواند نسبت به مسائل دانشگاه بی تفاوت باشد.

صادق زیباکلام حرف های قشنگ خیلی کم می زند ولی حرف قشنگی زده مبنی بر اینکه اگر تشکل دانشجویی و یا نهاد صنفی بلد نیست در دانشگاه حق خودش را بگیرد پس خیلی نباید انتظار داشته باشیم در بیرون از دانشگاه حضور موفقی داشته باشد. به نظر بنده اولویت اول تشکل دانشجویی باید دانشگاه باشد و به تناسب آن هم در فضای شهری ورود پیدا کند. بحثی که وجود دارد این است که ما تشکل ها را طوری عمل آورده ایم که هر وقت در مورد سیاست خارجه حرف می زند همه به آنها نگاه می کنند ولی وقتی در مورد فلان مساله شهری نظر می دهد هیچ کس به آن توجه نمی کند.
 
اولویت فعالیت جنبش دانشجویی در دهه ۹۰ مطالبه‌گری تخصصی است/ تلاش تشکل‌ها برای حل مشکلات مردم موجب بازتولید امید می شود

مساله دیگری که وجود دارد این است که وقتی برنامه فلان تشکل در دانشگاههای تهران را مشاهده می کنیم می بینیم که با برنامه فلان تشکل در زابل هیچ فرقی نمی کند قطعا مساله زابل چیز دیگری است از این رو باید تفاوتی بین تشکل های دانشجویی باشد در هر حال تشکل دانشجویی باید فرق ها را بفهمد و روی این فرق ها برنامه اجرا و معضلات را حل کند.

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما ضعف آزاد اندیشی و گفتگوی آزاد در فضای دانشگاه تا چه حد ناشی از ضعف تشکل های دانشجویی از بعد محتوایی و فکری است؟
این مساله به ضعف مطالعه در تشکل های دانشجویی برمی گردد؛ البته الان فضا خیلی بهتر از 5 سال پیش شده است اگر چه باز هم وقتی از دانشجو می پرسیم جشنواره عمار چیست باز هم می ماند. در هر حال بچه های حزب اللهی آنچه را که از فضای انقلاب درک کرده اند یک فضای سیاسی است دعوای من این است که بچه ها شعر خوب و کتاب خوب نمی خوانند و فیلم خوب نمی بینند خب معلوم است که این آدم کوتاه بار می آید.

از طرف دیگر ما در دانشگاه فضای مخالف را سرکوب کرده ایم. اول انقلاب فضای مردم از لحاظ سیاسی روشن بود چون وقتی تلویزیون را روشن می کردند مناظره شهید بهشتی با مارکسیست ها را می دیدند و یا شهید مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی خود نوشته است گلایه من از این مارکسیست ها این است که ترم پایین ها را پیدا کنند و با آنها بحث های مارکسیستی می کنند اگر جرات دارید بیایید تا بحث های آزاد بگذاریم و یک استاد مارکسیستی و یک استاد مسلمان بنشینند و با هم بحث کنند. در هر حال امروز در فضای دانشجویی افراد برای گفتگو احساس تکلیف و احساس نیاز نمی کنند و به جای آن توئیت می زنند و کانال دارند چون می خواهند دیده شوند. با این وجود سطح گفتمان سازی آنها در انقلاب اسلامی این است که 1700 نفر توئیت آنها را ببینند.

نظر شما