دگرخوان
صاحبخبر - یادداشت «چالش خودباوری زنان»، فاطمه مقیمی سالها از برابری جنسیتی در محیط کار و سهم برابر زنان و مردان در اقتصاد کشور سخنها گفته و تحقیقاتی نیز انجام شده است. اما همچنان وضعیت فعلی، نشان از نبود فرصتهای برابر در اشتغال بین زنان و مردان است. سهم اشتغال زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور، نسبت به سهم مردان بسیار کمتر است. درصد بیکاری در زنان همچنان از درصد بیکاری مردان بسیار بیشتر است؛ زنان زودتر استخدام میشوند و زودتر از مردان (چه خواسته و چه ناخواسته) بیکار میشوند... بزرگترین چالش زنان در اشتغال، «قوانین و مقررات نوشته و نانوشته» است. قانون مرخصی زایمان که برای زنان دو سال تعریف شده است، در واقع کمک و لطف به زنان نیست بلکه حذف زنان از عرصههای اقتصادی است. با توجه به شرایط اقتصادی کشور و رکودی که در آن هستیم، کدام کارفرما ترجیح میدهد کارمندی را استخدام کند که به مدت دو سال سر کار نیاید؟ همین قانون ساده، باعث رقابت شدیدتر برای استخدام و در مواقعی، بیعدالتی در حق زنان جویای کار میشود... باید نگاهها به زنان بر اساس توانمندیها باشد و اگر مشارکتی در حوزه نگهداری و تربیت فرزندان صورت بگیرد، باید زن و مرد سهم یکسانی در آن داشته باشند تا منجر به کاهش حضور زنان در عرصههای دیگر نشود. از این راه میتوان به توسعه و رشد اقتصادی رسید. یادداشت «یاریگری»، سید مسعود رضوی سنگ اندازیهایی که در مسیر امور خیریه و یاریگری غیر دولتی انجام میگیرد، موجب سؤال و تعجب است. آیا خیریه منحصر به صدقه و سؤال از سوی متکدیان یا فقیران ویژهای است و در دیگر زمینهها مردم نباید مراجع معتمد خود را برای امر خیر و سازندگی و تشریک مساعی یاری دهند؟ آیا سازندگی و پیشرفت نیازمند کار جمعی و مشارکت عمومی نیست؟ آیا تعاونیها فقط یک دستورالعمل بیمصرف کاغذی است و یک ماده مسکوت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؟... دولتها و حکومتها نه میتوانند و نه صلاح است که در امور مردمی و خیریههای طبیعی که برآمده از نهاد بخشایشگر و نیکجوی بشریت است دخالت کنند، هر مداخلهای در این عرصهها موجب فساد و زیان و از کف رفتن تتمه اعتماد عمومی است. نه فسادهای کوچک و اندک، که موجب بدکاریهای حریصانه با صفات نجومی و کهکشانی خواهد شد. آزمودهها را باز هم میخواهید بیازمایید؟ اندرزگران خردمند میپرسند که آخرسر باید دستگاه عظیم نظارت و بازرسی و قضایی با هزینه و بروندادی غیر قابل توجیه بسازیم تا مراقب خیرات و مبرات باشد؟! سرمقاله «عقبگرد اصلاحطلبی در سردرگمی گفتمانی» ژوبین صفاری بهنظر میرسد اصلاحطلبانِ در قدرت امروز از این مسأله غافل شدهاند که عقبگرد گفتمانی نهتنها دستاوردی برای مردم سرخورده ندارد بلکه خود نیز از بازندگان اصلی این بازی به اصطلاح اعتدالی خواهند بود. اعتدال به معنی عقبگرد از اصول گفتمانی نهتنها اعتدال نیست که نوعی ترس سیاسی به حساب میآید. مردمی که با اشتیاق فراوان سخنان آتشین و البته اصلاحطلبانه آقای روحانی در انتخابات را شنیدند و پای صندوق رأی آمدند اعتدال برایشان چیزی جز شایستهسالاری در مدیریت کشور معنا نمیشد؛ موضوعی که از آن نیز سرخورده شدند. حالا بهنظر میرسد جریان اصولگرا از این اهمال اصلاحطلبان قرار است براحتی در انتخابات بعدی مجلس بهره ببرد چرا که عبور طبقه متوسط از امید به اصلاحطلبان بدون شک انفعالشان را بهدنبال خواهد داشت و اصولگرایان همواره تنها در این شرایط است که از طرفداران اندک خود در بدنه جامعه به نفع خود استفاده میکنند. نشانههای این موضوع را میتوان در سخنان روز گذشته علیرضا زاکانی درخصوص مجلس آینده و عقبگرد به اصول مدنظر همفکرانش یافت. در نهایت باید گفت آنچه امروز بین مردم و جریان اصلاحطلبی حفره بزرگی ایجاد کرده است ناشی از عملکرد خود اصلاحطلبان در نزدیک شدن به مواضع رقیب است.∎
نظر شما