پدر شعبده ایران از خاطرات نیم قرن هنر تردستی اش می گوید
بهروز هندی وارد می شود
نویسنده : ملیحه رفیع طلب
صاحبخبر - خاطراتش پر است از اتفاقات عجیب و ترفندهایی که چند و چون آنها را در زمره اسرار حرفهایاش می داند. برای من و شمایی که تصویر و تصورمان از شعبدهباز دیوید کاپرفیلد و هودینی و کریس انجل است؛ دیدن یک نسخه وطنی خارج از هیجان و ماجرا نیست. بهروز کریمی 63 ساله را مشتاقان این حوزه به عنوان پدر شعبده بازی ایران میشناسند که با نام هنری «پرستیو» فعالیت میکند، او نزدیک به پنج دهه است که شعبده بازی را به عنوان شغل و هنر خود انتخاب کرده است و در این مسیر توانسته از رتبه دوم جهانی در رشته کمدی و در جشنواره شعبده بازان جهان (سوئیس- سال 70) تا فرصت ملاقات با برجستهترین شعبده بازان جهان را کسب کند. او در این سالها عمدتا شعبده هایش را بدون ابزار و با چاشنی خنده اجرا می کند و عقیده دارد، ایرانی ها به سرگرمی و خنده نیاز دارند و هنرمندی که بتواند فرصت این دو را برای آنها فراهم کند، راهش را درست طی کرده است. حضور این شعبده باز معروف در مشهد بهانهای بود برای گفت وگو با او و سرک کشیدن میان راز و رمزهای حرفهای اش. شعبده بازی در ایران در حاشیه قرار دارد آغاز صحبتمان با کریمی در خصوص وضعیت این حرفه عجیب و جذاب در کشورمان و همچنین قیاسی با اوضاع آن در دیگر کشورهاست. او در این باره میگوید: شعبده بازی در کشورهای دیگر دنیا اوضاع و احوال بهتری دارد و استقبال بیشتری از آن صورت میگیرد. اغلب شعبدهبازان ماهر نمایشهای مستمری دارند اما در ایران شعبده در حاشیه قرار گرفته و در واقع عمدتا اجرای شعبده بخشی از یک برنامه و جُنگ مفرح است. در حالی که در کشورهای دیگر شعبدهباز به تنهایی روی صحنه میرود و برنامههای مستقل و پرمخاطبی اجرا میکند. او در عین حال تاکید میکند: خوشبختانه در تمام این سالها مانعی برای اجرای برنامههای شعبدهام نبوده و اگر کسی می گوید مانعی وجود دارد، حتما قصد شایعهسازی دارد. طی این سالها مجال تربیت شاگردان زیادی را داشتهام و از بابت آن خوشحالم.کریمی مولف چندین کتاب در زمینه هنر خود است و ترجمه کتاب «رازهای هودینی» را نیز به کارنامه اش افزوده است، میپرسیم چرا در کنار شعبده سراغ نویسندگی و ترجمه رفته است؟ در جواب بیان میکند: هرکسی اگر بخواهد در هر شغلی موفق باشد، ابتدا باید به تحصیل بپردازد. یکی از شعارهای من در آموزشگاه این است که اگر می خواهید یک شعبده باز خوب شوید اول درس بخوانید. دوست داشتم منابع مطالعاتی کافی در حوزه مورد علاقه من وجود داشته باشد. این هم کمک میکند تا مردم با هنر شعبده بیشتر آشنا شوند و هم شعبدهبازان جوان، منابعی برای مطالعه بیشتر داشته باشند. از اجرای شعبده در رادیو تا شعبدهبازی برای نابینایان این شعبده باز مدعی است که در تمام این سال ها سعی کرده تا از کسی الگو نگیرد و خودش باشد البته الگو گیری در هر زمینه ای را امری اجتناب ناپذیر می داند ولی تاکید میکند که نباید به عادت تبدیل شود. وی در این خصوص می گوید: اگر اجراهایم ضعیف از کار در بیایند، با چندین بار تکرار روی صحنه سعی میکنم به مهارت برسم. در رشتههای مختلف هنری تقلید وجود دارد. مثلا در موسیقی سبک و سیاق کار یک خواننده، توسط همکارش شبیه سازی می شود، در شعبده هم این اتفاق زیاد رخ می دهد اما چقدر خوب است شعبدهبازان وطنی، کارشان رنگ و بوی ایرانی داشته باشد. من دو سه گزینه برای خودم انتخاب کرده ام که با دیگر شعبدهبازان دنیا، متفاوت است. البته آنها هم برای خودشان ایده های خوبی دارند. یکی از کارهایی که سعی کرده ام به ثمر برسد، اجرای شعبده برای نابینایان بوده است. یا این که از طریق رادیو شعبده بازی کردهام و مخاطبان هم لذت بردهاند. یکی از جملات آنها که من را سر ذوق می آورد این است که ؛«کریمی چقدر خوشگل اجرا کردی» و این حمایتها به دل من می نشیند. شعبده بازی بدون ابزار و به مدد تجربه کریمی حدود 28 سال است که بدون ابزار کار می کند. او با تاکید بر این که مردم ایران به خنده نیاز دارند، یادآور می شود: ابزار من، همان تجربه است حتما نباید لیوان مخصوص در دست داشته باشیم. ابزار یک روزی از بین می رود اما آن چیزی که در ذهنم دارم همیشه محفوظ می ماند و هرروز می توانم آن را تقویت کنم. این که از ابزار استفاده نمی کنم کار را برایم مشکل نمی کند. من سعی کرده ام کارهایم با چاشنی خنده باشد و فقط هیجان را به تماشاچی تزریق نکنم. شعبده بازهایی از روستاهای خراسان این شعبدهباز حرفهای در ادامه از رونق گرفتن این هنر نسبت به سال های دورتر می گوید و می افزاید: خوشبختانه این روزها شعبده بازها در کشورمان خوب کار می کنند. زمانی در کل کشور 5 یا 6 شعبده باز بودند اما هم اکنون حتی در روستاهای خراسان نیز افراد مشتاق به شعبده بازی داریم که اجراهای موفقی دارند.وی تاکید میکند: شعبده بازی می تواند در کارش موفق باشد که راستگو و صادق باشد و روابط عمومی خوبی داشته باشد و به دیگر همکارانش احترام بگذارد. مردم وقتی یک شعبده باز را می بینند فکر می کنند آدم عجیبی است اما این تصور غلطی است او فقط مهارت و هنری دارد که به کمک آن شما را سرگرم و شاد می کند.از کریمی میپرسیم آیا با بزرگ ترین ترس شعبدهبازها که سوتی دادن و لو رفتن حقههایشان است، مواجه شده یا نه؛ در جواب می گوید: برای من هم تا به حال پیش آمده که در حین اجرا سوتی بدهم. اما خوشبختانه توانسته ام آن را به خوبی جمع کنم. هرکسی در هر حرفه ای ممکن است در اصطلاح سوتی بدهد ولی اگر بتواند اشتباهش را طوری جمع کند که مخاطب متوجه نشود، هنر کرده است. سوتی اجتناب ناپذیر است اما فرد نباید خودش را ببازد. من در این نوع موارد، اغلب ترفندهایی را با اجرایم تلفیق می کنم که انگار باید این اتفاق می افتاده است. طوری که تماشاگر می گوید چقدر جالب من فکر می کردم قرار است اتفاق دیگری بیفتد اما چیز جالب تری پیش آمد. گفتند چون شعبده باز هستی؛ پس دزدی کردی پدر شعبده بازی ایران جایی میان صحبت هایش به اتفاقاتی اشاره می کند که در این سال ها برایش خاطره شده و می گوید: قبل از انقلاب در تئاتری کار می کردم. یک روز وسیله ای سرقت شد و سارق را پیدا نمی کردند. در نهایت گفتند این شعبده باز را بگیرید و توجیه شان این بود که تنها کسی هستم که به مدد مهارتم می توانسته سرقت را انجام دهد و کسی متوجه نشود. خلاصه من را به کلانتری بردند و آن جا برای این که آبروی خودم را حفظ کنم، خیلی مقاومت کردم تا این که خبر رسید سارق اصلی پیدا شده است. خلاصه از این جنس حاشیهها کم نبوده، جالب است بدانید بعضیها حتی سراغم میآیند و به من می گویند که برایمان دعا بنویس. فکر می کنند من دعانویسم و ورد می دانم. بهروز هندی کریمی ادامه می دهد: در سریال «هوشیار و بیدار» با آقای علیرضا خمسه همراه بودم، قسمت هایی از این اثر برای کودکان بود. باید کاری می کردم که جذابیت داشته باشد و در نهایت تصمیم گرفتم به شکل یک شخصیت اهل هند دربیایم و اتفاقا آن قدر کار موفق از آب درآمد که هنوز بعد از 30 سال من را با همان نقش هندی می شناسند و بعضی مخاطبان در خیابان مرا «بهروز هندی» خطاب می کنند.وی ادامه میدهد: حتی یک بار پروازی به مقصد هند داشتم که در آن، زنده یاد ناصر ملک مطیعی با من همسفر بود. او به من گفت: بالاخره راه دیار خودت را پیش گرفتی؟(با خنده) می خواهم بگویم اینقدر این کار تاثیر گذار بود که در ذهن مخاطب ماندگار شد.کریمی بهترین شعبده اش را «هیپنوتیزم» می داند و می افزاید: کار سختی است اما خودم دوست دارم، مردم هم دوست دارند و می خندند و چه بهتر از این؟او اذعان می کند که این شغل کفاف زندگی و معاش او را میدهد، چون به آن عشق می ورزد و با آن زندگی می کند. ایتالیایی ها در پیروزی ام سهیم شدند وی در پایان از دیدارش با معروف ترین شعبده بازهای دنیا برایمان میگوید: در سال 71 تمام شعبده بازهای مطرح دنیا در جشنواره ای در سوئیس حضور داشتند و از قضا من هم از ایران شرکت کرده بودم. خوب به یاد دارم در آن جشنواره «دیوید کاپرفیلد» با هواپیمای شخصی خودش حضور یافته بود. برای من دیدن برجسته ترین چهره های این هنر جالب بود و برای آن ها نیز ملاقات با شعبده بازی از ایران. کریمی ادامه می دهد: قرار بود از طریق وزارت کشور ورودی من پرداخت شود و مبلغ ناچیزی بود که پرداخت نکردند و من را در لیست انتظار گذاشته بودند تا اگر کسی نیامد من جایگزین شوم. از قضا از کشور ژاپن یک کمدین حضور نیافت و چون رشته من «منتال مجیک» بود، جایگزین او شدم و توانستم مقام دوم را کسب کنم. من تنها ایرانی شرکت کننده بودم. اما از کشورهای دیگر هرکسی مقام می آورد دورش حلقه می زدند و عکس یادگاری می گرفتند. زمانی که اسم من خوانده شد، تمام افرادی که از ایتالیا آمده بودند؛ دور من جمع شدند و گفتند: ما همه ایرانی هستیم و این مهربانی آنها برای من خیلی جالب بود.∎
نظر شما