صاحبخبر - جهان نيوز - دکتر شهریار زرشناس: الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت که نقشه راه انقلاب اسلامی در پنج دهه آینده را ترسیم کرده است، یک مدل ایرانی متناسب با مقتضیات زندگی، شرایط اقلیمی و فرهنگی جامعه ایرانی به شمار میآید که باید قطب نمای تصمیمات اجرایی و قانونگذاران کشور باشد و همه اجزا و ارکان نظام، سمتوسوی سیاستگذاریهای خود را با آن تطبیق دهند. این الگو که از خمیرمایه فرهنگی آمیخته با ارزشهای دینی و ملی برخوردار است، چنان وزن و جایگاهی دارد که میتوان گفت اگر رویکردها و سیاستهای خرد و کلان کشور، ذیل آن تعریف نشوند و نسبتی با آن نداشته باشند، فاقد وجاهت و تأثیرگذاری مطلوب آرمانهای نظام خواهند بود. اهمیت این مدل تا جایی است که رهبر معظم انقلاب پس از تدوین الگوی پایه اسلامی – ایرانی پیشرفت، طی فراخوانی از نخبگان، سازمانها، صاحبنظران و مراکز علمی خواستند که نظرات تکمیلی و مشورتی خود را ارائه کنند، چراکه این الگوی مترقی و جامع، معماری خیمه انقلاب را شکل میدهد و ازاینرو، همه متخصصان و صاحبان اندیشه باید در فرایند تکمیل آن، مشارکت داشته باشند. دراینباره گفتنیهایی هست.
1. در فراخوانی که از سوی مقام معظم رهبری برای غنی کردن این الگوی بینظیر مطرح شد، از برخی از نهادهای حاکمیتی خواستهشده است که «فارغ از ملاحظات زودگذر»، این سند را از جهت «قابلیت اجرا و تحولآفرینی» بررسی کنند. استفاده معظم له از کلیدواژههای «اجرا» و «تحولآفرینی» نشان میدهد که اگر بخواهیم به سمت مدلی برویم که مبنا و مدار حرکت جمهوری اسلامی باشد، نباید دیدگاههای سرمایهداری و نئولیبرالیسم را که باعث توقف حرکت تحولآفرین انقلاب میشوند، مفروض اقدامات اجرایی قرار دهیم. پیشزمینهای که در این الگوی منحصربهفرد مدنظر بوده و هست، منهای سرمایهداری اقماری لیبرالها و فارغ از سوسیالیسم است؛ از طرفی باید توجه داشت که اکنون در شرایطی هستیم که غرب مدرن، دارای استیلا و سیطره جهانی است و راهکارهایی قابلیت اجرا و تأثیرگذاری دارند که با شناخت کامل از استعمار نوین تدوینشده باشند. اگرچه نگارنده این سطور معتقد است که سیطره غرب مدرن در فاز قهقرایی و انحطاطی خود قرار دارد اما این مرحله، به معنای انقراض و نابودی آن نیست، لذا مدل اجرایی که برای توسعه طراحی میشود، لاجرم و ناگزیر باید معطوف به مبارزه و غلبه بر این سیطره باشد و این یکی از اقتضائاتی است که باید در مرحله تحولآفرینی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در نظر گرفته شود.
2. ما در جامعهای بنای پیادهسازی الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت را داریم که پسزمینهای از ساختارهای اقتصادی – اجتماعی شبه مدرن را داراست و ریشههایی در آن وجود دارد که میراث حدود 8 دهه سیطره غربزدگی در ایران است. بنابراین، روشهایی شانس اجرا و توفیق عملیاتی شدن را دارند که اولاً «بدون وادادگی» در برابر غرب تنظیمشده باشند و ثانیاً با درک این واقعیت که در جهانی زندگی میکنیم که غرب مدرن در آن حاکم است و میراثی شوم از غربزدگی شبه مدرن را برای ما به یادگار گذاشته، تدوینشده باشند و اهداف این الگو را طابق النعل بالنعل تعقیب کنند. بهبیاندیگر، همچنان که غرب در حال طی کردن دوران گذار خویش است، الگوی اجرایی ما باید دارای این ویژگی باشد که کشور را بهصورت آگاهانه و هدفمند، از تار و پود غربزدگی رها کند.
3. برای تحقق این الگو چارهای وجود ندارد، جز اینکه نگاه و دیدگاه خود را بهطور کامل از غرب نئولیبرال که در سراشیبی انحطاط قرار دارد، منفک کنیم و یک سلسله اقدامات کلیدی را در دستور کار قرار دهیم. مهمترین اقدام حال حاضر، تغییر سیستم اقتصادی به سمتی است که منافع کشور را تأمین کند و از ساختار سرمایهداری بهسوی اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم. تا زمانی که اشتهای سرمایهداری در برخی لایههای کلان مدیریتی وجود داشته باشد، وابستگی کشور به ساختار اقتصاد سرمایهداری جهانی باقی خواهد ماند. از سوی دیگر، اینکه بتوانیم با تکیهبر مدل مینیاتوری سرمایهداری وطنی یا ملی از وابستگی به اقتصاد امپریالیستی رها شویم، توهمی باطل است. این بدین معنا نیست که ما با هر نوع ثروتاندوزی و سرمایهداری در تمام مراحل مبارزه کنیم؛ بلکه نکته اینجاست که با طراحی راهکارهایی بهمنظور ممانعت از متمرکز شدن سرمایههای هنگفت درید طبقهای نوکیسه و سرمایهدار، میتوان به سرمایههای کوچک و متوسطه، امکان جولان در ساختار تولید را داد.
4. یکی دیگر از چالشهای اجرایی این الگو، نحوه تعامل با فناوریهای مدرن چه در فضای مجازی و چه در سطح عملی و پیشرفته آن است. تکنولوژیهای جدید، بهنوعی بنیان سیستم سرمایهداری و سرمایه سالاری به شمار میروند و باید به سمتی برویم که پیوندی «حسابشده» و «بدون ولنگاری» با تکنیکهای مدرن غرب برقرار کنیم. به بیان گویاتر، لازم است درعینحال که فناوریهای جدید را در شکل کلان خود میپذیریم، نگاه «منتقدانه» و «خلاقانه» به آن داشته باشیم و آن را در راستای اهداف خود بکار گیریم و اجازه ندهیم که استیلای تکنیک و فناوری بر ارزشهای انسانی – انقلابی محقق شود. بهعنوانمثال، آنچه این روزها در فضای سایبری در حال رخ دادن است، مخالف سیاستهای الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت است و عاقبتی جز پسرفت ندارد چون نگاهی در پس آن وجود دارد که همراه شدن با نئولیبرالیسم را امری طبیعی قلمداد میکند.
شرط توفیق الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت آن است که بیش از آنکه کارشناسان غرب مدرن و تکنوکراتها، قدرت و جنگ فرهنگی را شناخته و درک کردهاند، نهادهای حاکمیتی با یاری نخبگان و خواص جامعه، با قدرت و شناختی بیش از آنها وارد میدان شده و یکبار برای همیشه ایران اسلامی را از زیر سایه سنگین غرب خارج کرده و به سمت تمدن اسلامی رهنمون شوند.
منبع:حمایت∎
نظر شما