شناسهٔ خبر: 28775507 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

استاد دانشگاه تهران مطرح کرد:

جایگاه مهاجران ایرانی در فرهنگ و آداب فرانسوی

تهران- ایرنا- استاد دانشگاه تهران، گفت: مهاجران ایرانی قبل از اینکه در کشور فرانسه حضور داشته باشند در ادبیات و آداب و رسوم این کشور دارای جایگاهی ویژه بودند.

صاحب‌خبر - به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، دومین پنل از همایش ملی ایرانیان دور از وطن روز دوشنبه با موضوع «تجربه زیسته و سبک زندگی دایاسپورای ایرانی» با چهار سخنرانی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. در این پنل حسین میرزایی استاد دانشگاه تهران درباره دایاسپورای ایرانی در فرانسه ضمن اشاره به اینکه نخستین برخورد فرانسه با ایرانیان قبل از حضورآنها در غرب بود ، گفت: بروز و ظهور ایرانیان در ادبیات فرانسه به آنجا بازمی گردد که حتی در کتاب آداب و رسوم فرانسوی ها به نوشته یک فرانسوی از دو ایرانی سخنانی بیان شده است. میرزایی ادامه داد : این پرسش جدی مطرح است که چگونه در فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فرانسه می توان ایرانی بود. در حال حاضر بین 20 تا 30 هزار ایرانی در فرانسه زندگی می کنند که این آمار خالی از اشکال نیست؛ یکی از این مباحث، دوتابعیتی ها هستند که تابعیت اول را انکار می کنند. به گفته وی، قبل از انقلاب اسلامی موج مهاجرت ایرانیان به فرانسه وجود داشت ، روندی که تاکنون هم ادامه دارد. استاد دانشگاه تهران در باره چهار موج مهاجرت ایرانیان به فرانسه، اظهار کرد: مهاجرت اصلی از زمان قاجار به اروپا شکل گرفت هرچند این مهاجرت جدی نبود. پس از انقلاب موج دیگر و پس از جنگ نیز موج جدیدی از مهاجرت شکل گرفت. موج بعدی به سمت اروپا و فرانسه و موج آخر به انتهای دهه 80 می رسد که بخشی از جمعیت ایران به اروپا مهاجرت کرد. میرزایی توضیح داد: درست است که برخی دلایل سیاسی به آخرین گروه مهاجران نسب داده می شود اما در آن دوره با نسلی جوان روبه رو بودیم که برای ادامه تحصیلات پس از کارشناسی به اروپا می رفت. در این مقطع همچنین با انباشت جمعیت دهه 60 نیز روبه رو بودیم. وی در بخش دیگری از سخنرانی خود در مورد انطباق جامعه مهاجر ایرانی در فرانسه، گفت: مهمترین مسئله میان مهاجران ایرانی در فرانسه این است که با مطرح شدن مهاجرت در فرانسه، ایرانی ها خود را مشمول این مباحث نمی دانند. وقتی در فرانسه می گوییم مهاجر، منظور، مهاجران آفریقای مرکزی و شمال آفریقا است و یک ایرانی تصویر یک مهاجر را به خود نمی گیرد. میرزایی اظهار کرد: چنین برداشتی از نظر انطباق جامعه یک حسن برای جامعه ایرانی به شمار می رود. به ویژه اینکه از نظر موقعیت اقتصادی و اجتماعی نیز مهاجر ایرانی هم در آن جایگاه قرار نمی گیرد چرا که جامعه ایرانی از افراد تحصیلکرده و متخصص تشکیل شده است. به گفته این استاد دانشگاه تهران، انطباق فرهنگی از طرد کامل تا انطباق کامل را شامل می شود و افراد با طیف های گوناگون در جایگاه های مختلف قرار می گیرند. در بالای طیف افرادی قرار می گیرند که به ایستادگی در برابر ارزش های فرانسه تصمیم می گیرند. میرزایی افزود: از سوی دیگر افرادی هویت ایرانی خود را انکار می کنند و جذب جامعه فرانسه می شوند. بر اساس دو سر طیف، الگو و افراد مختلف را مشاهده می کنیم که برای انطباق با جامعه مقصد تلاش می کنند. استاد دانشگاه تهران در ادامه به چهار استراتژی مهاجران در مهاجرت به کشور دیگر اشاره کرد و توضیح داد: در نخستین استراتژی هویت فرهنگی فرد از دست رفته، به فرهنگ جامعه مقصد روی آورده و فرد مهاجر در فرهنگ جامعه میزبان، ادغام می شود. او به شیوه، آداب و رسوم جامعه مقصد تن می دهد. وی درباره دومین استراتژی، اظهار کرد : این استراتژی جدایی نام دارد و فرد برای حفظ فرهنگ مادری ارزش قائل می شود، در همین زمان از برقراری ارتباط با جامعه مقصد امتناع می ورزد و توجهی به سیستم آن نمی کند. سومین انطباق استراتژی، یکپارچگی است که میرزایی درباره اظهار کرد: در این استراتژی، شخص به فرهنگ جامعه مبدا یا کشور خود پایبند می ماند و با فرهنگ جامعه مقصد هم ارتباط برقرار می کند که در این صورت دو فرهنگی واقعی را شاهدیم. استاد دانشگاه تهران در توضیح آخرین استراتژی گفت: آخرین استراتژی، حاشیه نشینی است و زمانی رخ می دهد که مهاجر، فرهنگ خود و کشور مقصد را طرد می کند. از این نوع استراتژی به عنوان «بیگانگی دوگانه» یاد می شوند. میرزایی در ادامه به سه نسل از مهاجران ایرانی اشاره و عنوان کرد: نسل اول مهاجران که در فرانسه حضور دارند از دهه 50 به این کشور رفته اند و دوباره سازی فرهنگی را به عنوان یک استراتژی در پی گرفته و فرهنگ ایرانی را بازسازی کرده اند. استاد دانشگاه تهران، درباره نسل بعدی گفت: نسل دوم که نسلی پیچیده تر است با مسائل هویتی مانند اینکه چه کسی است و چگونه باید خود را میان دو فرهنگ پیدا کنند، درگیر است . وی در باره نسل سوم از مهاجران ایرانی در فرانسه، چنین گفت: نسل سوم نه تنها مشکل ادغام دارد بلکه با مشکل هویتی نیز مواجه نیست. افزون بر جامعه مبدأ با جامعه مقصد نیز ارتباط دارد. خانواده واسطه ارتباط او با جامعه خود است. این در حالی صورت می پذیرد که خانواده به وی زبان فارسی آموخته تا ارتباط با کشورش حفظ شود در غیراینصورت، با زبان فرانسه ارتباط برقرار می کند. ف.ز**1601

نظر شما