درباره استاد علی معلمدامغانی به بهانه انتخاب مثنوی او به عنوان برترین شعر عاشورایی پس از انقلاب
این فصل را با او بخوان
صاحبخبر - محسن شهمیرزادی: ارادت دنیای ادبیات به عاشورای حسینی هزاران بیت در رثای سیدالشهدا(ع) خلق کرده است که هرکدام دنیایی متفاوت از هم دارد. حال انتخاب برترین اشعار عاشورایی اتفاق دشواری است که بنیاد دعبل خزایی تصمیم گرفت آن را رقم بزند و با حضور 40 تن از برجستهترین شاعران و پژوهشگران ادبی برترین اشعار عاشورایی سروده شده را انتخاب کنند. در تمام این اشعار که اعم از 28 شعر سروده شده در پیش از انقلاب و 12 شعر عاشورایی پس از انقلاب است، شعر استاد علی معلمدامغانی به عنوان برترین شعر عاشورایی انتخاب شد که با مصرع «روزی که در جام شفق مل کرد خورشید» آغاز میشود. این انتخاب بهانهای شد تا نگاهی داشته باشیم به زندگی و زمانه این شاعر انقلاب و حماسه. فرهیختهای از دامغان، شاعری از انقلاب خاندان فرهیخته معلم در دامغان سال 1330 شاهد به دنیا آمدن فرزند اصغر معلمدامغانی به نام «علی» بودند. او دوره ابتدایی تا دبیرستان خود را در شهرهای دامغان، شاهرود و سمنان به پایان رساند و با ورود به رشته حقوق دانشگاه تهران، پایش به پایتخت گشوده شد. مطالعه آزاد او و زیستن در دنیای شعر و شاعریاش با انقلاب اسلامی ممزوج شد و به دنیای جدیدی پا گذاشت که تعلق به «مکتب» و «عرفان» از ویژگی شاخص آن به شمار میرفت. معلم یکی از برجستهترین مثنویهای فاخر را در زمینه انقلاب اسلامی سروده است. مثنوی بلندی که بهانه سرودن آن رحلت حضرت امام خمینی(ره) بود. او در این مثنوی، ریشههای انقلاب اسلامی را در ابتدای تاریخ جستوجو میکند و همراه با پیامبران الهی چون حضرت نوح، ابراهیم، یعقوب و... مبانی این انقلاب را میبیند و به بیان آن میپردازد، مثنوی با این ابیات شروع میشود: این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است او پس از انقلاب علاوه بر شعر گفتن و تدریس ادبیات به عنوان معاونت فرهنگی حوزه هنری مشغول به کار شد و دیری نپایید که با حضور در صداوسیما یکی از بهترین برهههای مرکز موسیقی صداوسیما را در نقش مدیریت این مرکز رقم زد. این مساله آنجایی برجسته میشود که این روزها صداوسیما مرکز آمد و شد موسیقیهای تجاری و مبتذل با اشعاری نازل است و شنیده شده رهبر انقلاب اخیرا در جلسه با مدیران صداوسیما نسبت به وضعیت موسیقی گلایه داشتهاند. او همچنین مدیریت گروه ادبی رادیو و مشاور هنری ریاست صداوسیما را نیز برعهده داشته است. معلم خود نیز ترانهسرایی را به صورت جدی پی میگرفت و بسیاری از اشعار وی با صدای خوانندگان مطرح سنتی کشورمان ماندگار شد. با این وجود انتقادات فراوانی به رفتار برخی هنرمندان در موضوعات کلانتر کشور داشت. اهدای جایزه شوالیه فرانسه به هنرمندان ایرانی، یعنی همان جایزهای که حسین علیزاده از گرفتن آن امتناع کرد از جمله چالشهایی بود که معلم در انتقاد از افرادی چون شجریان و مهرجویی نسبت به آن واکنش نشان داد. او در این باره میگوید: «حقیقت این است که این عنایتها سود ارجمندانی که در داخل کشور هستند نیست. برای اینکه هنوز دعوا و دعوی باقی است و نمیشود ۲ لشکر روبهروی هم ایستاده باشند و از سوی لشکر دشمن به سالاران این لشکر جایزه بدهند. معنی این بد است و هوشمندان زیر بار این مسأله نمیروند و علیزاده یکی از آنهاست. افرادی مثل شجریان، مهرجویی و... با این روش خود را داوری میکنند و مردم هم روی این داوری حساب میکنند که این آدم نمیخواهد این طرفی باشد؛ بلکه میخواهد آن طرفی باشد و میخواهد از لشکر دشمن جایزه بگیرد و من هم به خاطر همین در این محفل شرکت نمیکنم. این اراده همان افراد است که باید مسأله را متوجه شوند و این یک مقابله است و در مقابله، انسان هیچ منتی را از دشمن نمیپذیرد». فرهنگستان هنر علی معلم سال 88 به ریاست فرهنگستان هنر منصوب شد و در طول 9 سال فعالیتش در فرهنگستان هنر که مردادماه امسال به پایان رسید، تعداد زیادی از هنرمندان برجسته بهواسطه فرهنگستان صاحب تارنمای اینترنتی شدند، افرادی چون استاد فرشچیان، جوادیپور، منصوره حسینی، مرتضی ممیز، احمد اسفندیاری، حسین لرزاده و... در این لیست قرار دارند. برگزاری کارگاههای تخصصی نظیر «شیشه و سفال»، «کتابت و کتابآرایی»، «آموزش تذهیب استاد جوقان»، «هنرهای قرآنی»، «هنر گچبری»، «شناخت موسیقی دستگاهی ایران»، «طراحی سازههای سنتی» و... نیز در زمره فعالیتهای فرهنگستان هنر در دوران ریاست علی معلم قرار میگرفت. جشنوارههای بینالمللی چون اقتصاد هنر، پوشاک اقوام ایرانی، فناوری آب در هنر بومی و... همراه با انتشار آثار پژوهشی متعدد در زمینه هنر از دیگر فعالیتهای فرهنگستان در طول سالهای مدیریت علی معلم محسوب میشود. شعر معلم بیدل علی معلم منظر اهالی ادب، نزدیکترین تصویر را به تصور دیرین و کهنالگویی دارد که ما از بزرگان ادبیات فارسی در ذهن داریم. مثنوی، قالب اصلی و مورد توجه معلم است و او ساختاری نوین و متفاوت به این قالب دیرین ادبیات فارسی بخشیده است. او با الهام از اشعار بیدل و سرودن مثنوی در اوزان بلند و بیسابقه با زبانی فاخر و کهن، با بهرهگیری از اندیشهها و اشارات دینی، عرفانی، اساطیری، تاریخی، اجتماعی میتوان گفت مبدع سبک و ساختاری تازه در عرصه مثنویسرایی شد. از جمله مثنویهای مهم و معروف علی معلمدامغانی میتوان «باور کنیم سکه به نام محمد است»، «تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما»، «هجرت»، «هلا ستاره احمد، هلا ستاره صبح»، «کلیله»، «نی انبان مشرک»، «ماند زین غربت»، «عزای مرتضی» و «زمان آبستن جنگی است، جنگی مثل عاشورا» نام برد. قالب ترانه هم از جمله قالبهای شعری معلم است که او در دهههای 70 و 80 به آن پرداخت و حاصل کار، ترانههای موفق و معروفی شد که با صدای خوانندگانی چون محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، محمد اصفهانی و مجید اخشابی آنها را شنیدهایم. ترانه معروف باران از اشعار علی معلم است که هنوز در خاطر بسیاری از مخاطبان دهه 70 باقی مانده است. کیهان کلهر در یکی از مصاحبههایش درباره چگونگی سرایش این ترانه میگوید: «من خودم رفتم سراغ آقای معلم. از طریق برادرزادهشان قراری تنظیم شد و ساعت یک بعدازظهر به دفتر ایشان رفتم و درباره پیوند کلام و موسیقی خراسان صحبت کردیم، آنقدر حرفمان گل انداخت که تا ساعت 10 شب طول کشید. به جرأت میتوانم بگویم شناخت و اطلاعات آقای معلم از نظم و نثر فرهنگ خراسان بینظیر بود. پیش خودم فکر کردم حتی اگر ایشان نتوانند شعری هم برای «باران» بگویند ایرادی ندارد، چرا که من از شخصی آشنا با فرهنگ خراسان درباره کلام و پیوندش با موسیقی بسیار آموختم... عامیانه بودن، محلی بودن، صمیمی بودن و هرچه میخواستم در این شعر بود؛ من واقعاً از این بابت خوشحال بودم». ببار ای بارون ببار با دلُم گریه کن، خون ببار در شبای تیره چون زلف یار بهر لیلی چو مجنون ببار ای بارون دلا خون شو خون ببار بر کوه و دشت و هامون ببار به سرخی لبای سرخ یار به یاد عاشقای این دیار به داغ عاشقای بیمزار ای بارون علی معلم اگرچه زبانی فاخر و کلامی نغز دارد، با این وجود پرداخت او به موضوعات عینی و مصادیق بسیار حائز توجه است. اشعار او برای «حاج قاسم سلیمانی»، «محمدعلی کلی» و... بسیار مورد توجه قرار گرفت. رایت شوکت مسلمانی سیف دین قاسم سلیمانی قاصم کفر و سیف اسلامی رسته جان از خودی و خودکامی ای پسافکند قرنها عظمت دشمنت خاک باد در قدمت خه بنام ایزد حاج قاسم گُرد پهلو پارسی و خوزی و کُرد یادگار شجاعت چمران شاهد حصر و بدر و حاج عمران اما بهانه این گزارش و دست بالای معلم در سرودن اشعار عاشورایی است. بیتهایی که شعر معلم را به عنوان برترین اثر عاشورایی انتخاب کرده از این قرار است. روزی که در جام شفق مل کرد خورشید بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید شید و شفق را چون صدف در آب دیدم خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است بر صخره از سیب زنخ بر میتوان دید خورشید را بر نیزه کمتر میتوان دید در جام من می پیشتر کن ساقی امشب با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند می ده حریفانم صبوری میتوانند این تازهرویان کهنه رندان زمینند با ناشکیبایان صبوری را قرینند من صحبت شب تا سحوری کی توانم من زخم دارم من صبوری کی توانم تسکین ظلمت شهر کوران را مبارک ساقی سلامت این صبوران را مبارک من زخمهای کهنه دارم بیشکیبم من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم من با صبوری کینه دیرینه دارم من زخم داغ آدم اندر سینه دارم من زخمدار تیغ قابیلم برادر میراثخوار رنج هابیلم برادر یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه از نیل با موسی بیابانگرد بودم بر دار با عیسی شریک درد بودم من با محمد از یتیمی عهد کردم با عاشقی میثاق خون در مهد کردم من تلخی صبر خدا در جام دارم صفرای رنج مجتبی در کام دارم من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم من با حسین از کربلا شبگیر کردم آن روز در جام شفق مل کرد خورشید بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید∎
نظر شما