در این مطلب آمده است: لابد میدانید که فرانسه، کانون و سرسلسلهی انقلابهای دنیا محسوب میشود و در مرتبهی والای مدنیت و فرهنگ، سیاست را به جهان هدیه داده است.منشور حقوق بشر را امانوئل ژزف فرانسوی نوشت و اکنون مقدمهی قانون اساسی آن کشور هم هست.
فرانسه در استقلال آمریکا نقش به سزایی ایفا کرد و هم اکنون نیز تاثیرگذارترین کشور اروپایی در سیاست و فرهنگ و ادب و هنر است و لابد میدانید یکی از سه کشوری است و مهمترین آن، که عباس میرزای روشنبین محصلان نخبهی ما را جهت بزرگی و بزرگیها به آنجا فرستاد و واژه «فرنگ» و «فرنگی» که بعدها بسامد آن در واژگان پایهی ایرانی، بالا رفت، همان «فرانسه» است که سپس به همهی کشورهای غربی، تعمیم پیدا کرد.
و اما میدانید چرا این کشور، جمهوری پنجم را تجربه میکند؟ پاسخ این است که دایرهی گزینش مدیران و مسئولانش برخلاف ما محدود و بسته نیست و وابسته به زمان است به طور قطع اهل سیاست و تاریخ و جامعه شناسی به خاطر دارند که مردم روشنبین و آیندهنگر فرانسه، به شخصیت محبوب و شاخص جریانساز خود، ژنرال دوگل، در رفراندوم پیشنهادی وی رای ندادند و چون از بانویی اهل سیاست علت را پرسیدند با چشمی گریان و دردمندی گفت: « دوگل » درخت عظیم و گلشن بیخی بود که نمیگذاشت نورخورشید به نهالهای پیرامونش برسد آن را از ریشه درآوردیم تا هزار نهال رشد کنند و فرانسه، هزار ژنرال دوگل داشته باشد!
و حالا قانون منع به کارگیری بازنشستگان ما را به نظر آورید که چگونه تسری و شمول ندارد و آنها که مشمول این قانوناند، برخیشان چگونه دلایل و مستندات میآورند که بمانند! گویا این بزرگواران که عمری را در ریاست و این مسند و آن مصدر به سر آوردهاند، باور ندارند که جبر زمانی هم هست و تحلیل قوای عقلی و ذهنی و جسمی. انگار که بر ذهن آنها چنین نشسته است که این ریاست، مادام العمری و ابدی است و مایهی تاسف است که در برخی از فدراسیونهای ورزشی، مدیر حاضر است که این نهاد تحت امر او تعلیق شود اما وی کنار نرود! و با تاثر فراوان هنوز نه در سطح خرد، حتی در سطح کلان، این اعتماد به جوانان و جوان ترها نیست و باور نداریم که زمین خدا بی«حجت» نمیماند و این جامعه نه قحطالرجال است و نه جهلالرجال و این تلقی ماست که سعادت را در دور تسلسل باطل میبینیم و به آن نمیاندیشیم که نتیجهی دایرهی محدود و انحصاری گزینش، همان «ایستایی» جامعهی ماست.کاری که کوبا کرد اما آفریقای جنوبی نکرد.کاری که «لخ والسا» رهبر انقلاب لهستان کرد و چون نخواستند، ابزارهای تکنسینی خود را برداشت و به کارخانهی کشتی سازی بندر «گدانسک»ی برگشت که از آنجا آمده بود و مقایسه کنید با «رابرت موگابه» که خود از رهبری انقلابی به استبداد و دیکتاتوری رسید. نگارنده حتی بازگشت «ماهاتیر محمد» بانی مالزی مترقی و نوین را، ناشی از عدم اعتماد به نیروهای جوان و عدم نیروسازی و از منظر ایستایی جامعهی مالزی میبیند.
به کار « موگرینی » بانوی اول سیاست اتحادیهی اروپا و قاطعیت ایشان تامل کنید و آن ایستادگی که در برجام و حقوق مسلم ایران کرد و یاد ایشان همیشه در خاطرههای تاریخ معاصر ما برجا خواهد ماند، اعلام کرده است برای دورهی بعد، کاندیدا نخواهد شد. اینها باورها نهادینه شده است و اینکه دیگرانی نیز هستند که میتوانند و باید کار کنند.
و اما مقصود از این مقدمه و حاصل کلام این که رئیس جمهور روحانی نباید به گمانه زنیهایی که این روزها شایع است، جنبهی صحت و عمل ببخشد و وزیر رد شده از جانب مجلس را برای وزارت خانهی دیگر معرفی کند یا دلبند آن وزیری باشد که در مظان استیضاح است و در صورت اعلان، رای نخواهد آورد.پس به صلاح جامعهی ما نیست که چهرهها را مدام خانه به خانه کنیم.این جابهجاییهای این چنینی نه به سود این عزیزان است و نه به مصلحت تاییدیه خانهی ملت.
راقم این سطور نه تنها مدعی آنان نیست و زحماتشان را نادیده نمیگیرد بلکه به سبب خدماتی که به وسع خود داشتهاند، قدر هم میداند. اما باید بدانیم که عمر مفید خدمتشان به پایان رسیده است و تاکنون هر چه داشتهاند خرج کردهاند و دیگر چیزی در چنته نیست. چنانچه دوباره و چند باره آنان را به کار بگیریم، معلوم میشود که هنوز احساس و عاطفهی ما بر منطق اجرایی و مدیریت، غلبه دارد و نیز به نیروهای جوان و اهل هیچ اعتقادی نیست. نکتهای که عقب ماندگی و سیر قهقهرایی ما را رقم خواهد زد.
7339/6103
وزیر آزموده را دوباره آزمودن خطاست
روزنامه پیام سمنان در ستون سرمقاله امروز، بیست و یکم مهر 97، مطلبی با عنوان «وزیر آزموده را دوباره آزمودن خطاست» به قلم منصور فرزامی منتشر کرد.
صاحبخبر -
نظر شما