شناسهٔ خبر: 28712558 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

نگاهی به یک نمایش

«می‌سی‌سی‌پی»، جدی یا تجاری؟

نمایش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» به کارگردانی همایون غنی‌زاده سال 95 موفق شد فروش دو میلیاردی گیشه را کسب کند و حال دو مرتبه با جنجال زیاد به تالار وحدت بازگشته است، اما این نمایش چقدر جدی و جذاب است؟

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار تئاتر فارس، نمایش «می سی سی پی نشسته می‌میرد» به کارگردانی همایون غنی زاده پس از اجرای پنجاه شبه خود در سال 95، دوباره به اجرا در آمد. غنی زاده در اجرای ابتدایی خود توانست رکورد فروش نمایش‌ها را بزند و با فروش دو میلیاردی گیشه را ترک کند و حال دو مرتبه با تغییراتی جزئی این نمایش به صحنه تالار وحدت آمده است.

«می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» پیش از آغاز مجددش جنجال زیادی را در تالار وحدت به پا کرد و بلیت‌های دویست هزار تومنی‌اش از اصحاب رسانه تا هنرمندان و مسئولان را به واکنش وا داشت تا جاییکه در این زمینه بحث و بررسی‌های زیادی در گرفت و حداکثر قیمت بلیت‌های این نمایش۱۴۰ هزار تومان تقلیل یفت. حال در این زمینه می‌بایست بررسی کرد که آیا بلیت‌های این نمایش در همین حد کمکی به تئاتر گیشه و تجاری کرده یا اینکه محتوای نمایش آن اندازه غنی است که این میزان بلیت جای حرف باقی نمی‌گذارد!

نمایش برداشتی آزاد از «ازدواج آقای می سی سی پی» اثر فردریش دورنمانت نویسنده سوییسی محسوب می‌شود، داستان ازدواج آقای می سی سی پی را روایت می‌کند که به دلیل خیانت همسرش، او را مسموم کرده و دو مرتبه می‌خواهد با زنی (آناستازیا) ازدواج کند که او نیز همسرش را به قتل رسانده است...

عده‌ای معتقدند که داستان این نمایش به نوعی سینمای کلاسیک به سبک سیاه و سیاه را روایت می‌کند، برخی می‌گویند کار اقتباسی از سینمای نوآر است و میزانسن، صحنه‌ها، طراحی دکور و لباس هم به صورت سیاه و سفید است و این به جذابیت کار در ظاهر افزوده است، پوسته سینمای کلاسیک در این نمایش به همراه دیالوگ‌ها، موسیقی و نوع روایت درام به خوبی مشهود است.

به نوعی شاید برخی مخاطبان، سینمای هیچکاک برایشان تداعی شود.کل داستان زندگی آقای می سی سی پی حول ساخت یک فیلم سینمایی در داخل سالن تئاتر می‌گردد، در واقع دو روایت و دو قصه در این نمایش وجود دارد یکی روایت زندگی آقای می سی سی پی و آناستازیا در فیلم سینمایی و دومی نیز روایتی که خارج از فیلم جریان دارد و در نهایت نیز همه شخصیت‌ها را به کشتن می‌دهد.

سبک نمایش «گروتسک» است، یعنی طنز تلخ که در شکل اجرایی به خوبی مشهود است، گاه مخاطب با بخش‌هایی می‌خندد و با بخش‌هایی از کار نیز غمگین می‌شود اما در واقع این درام است که در خاطر می‌ماند، هر چند در صحنه‌هایی هیچ ارتباطی بین داستان اصلی و مسائل پیش آمده مطرح سیاسی و اجتماعی با هم دیده نمی‌شد و شاید بهتر می‌بود این بخش‌ها حذف می‌شد اما با وجود اینکه نمایش بیش از دو ساعت زمان می‌برد اما به جز صحنه‌های اول که هنوز مخاطب کار را پیدا نکرده است، سایر بخش‌ها جذابیت خاص خود را دارد و می‌تواند او را تا انتها روی صندلی بنشاند.

این نمایش در راستای سایر نمایش‌های دیگر همایون غنی‌زاده پر مخاطب ظاهر شده و به رغم اعتراض‌هایی که برای کاستن بلیت کار ایجاد شد اما مخاطبان بلیت این کار را تهیه کرده و سالن هر شب پُر می‌رود، حال باید دید که این استقبال خوب به دلیل سابقه این نمایش در سال 95 است یا بازی بازیگران و در نهایت محتوای کار؟! 
 

بازیگران نمایش سیامک صفری، ویشکا آسایش، بهرام افشاری، سجاد افشاریان، داریوش موفق و خود همایون غنی‌زاده هستند که البته در سال 95 بابک حمیدیان بجای بهرام افشاری ایفای نقش می‌کرد.

یکی از نکات دیگر قابل توجه نمایش، ترکیب صحنه‌های بصری به همراه صحنه‌های آزاردهنده و پرتکرار است که به گفته منتقدان البته در بخش‌هایی به لودگی هم نزدیک شده و فاصله بین «کالیگولا»ی او را با «می سی سی پی» زیاد می‌کند، هر چند کمدی موقعیت در این کار به خوبی رخ می‌نماید. استفاده از برخی شوخی‌های هجو و نخ‌نما به کرات دیده می‌شود تا مخاطب را بخنداند در حالیکه خیلی نازل و سطح پایین است. در هر صورت اجرای دو ساعت و نیمه نمایش بر خستگی مخاطبان می‌افزاید و شاید بهتر بود که بین کار یک استراحت داده می‌شد.

همایون غنی‌زاده کارگردان تئاتر از گذشته با عنوان کارگردانی خلاق در نمایش‌هایی همچون در انتظار گودو، کالیگولا و  ملکه زیبایی لینین ظاهر شد و در این نمایش نیز تغییراتی با دوره قبل اجرای می سی سی پی ایجاد کرده است.

از دیگر ویژگی‌های این نمایش بازی‌های روان البته در بخش‌هایی اغراق‌آمیز بازیگران از جمله شخصیت‌هایی همچون سجاد افشاریان با لهجه خاص آلن دلونی خودش و بهرام افشاری است که تماشاچیان را به خنده می‌اندازد و البته توجه خاص کارگردان به آناستازیای داستان نیز خود یک طنز تلخ نخ‌نمای برگرفته از وضعیت سینما است.

نکته دیگر توجه به کار کارگردانی نمایش و میزانسن است، بازیگرانی را شاهد هستیم که علاوه بر بازی روی صحنه بعضاً چیدمان صحنه را هم بر عهده دارند و وسایل را جابه جا می‌کنند و به تنظیم صحنه می‌پردازند و این صحنه‌پردازی به نوعی خود از خلاقیت‌های کار غنی‌زاده محسوب می‌شود.

اما نکته قابل تأمل در بحث از صداگذاری و صحبت بازیگران است که البته از میانه سالن و بالکن‌ها در بخش‌هایی صدا وضوح کاملی ندارد، به طور مثال آنجایی که می سی سی پی و وزیر در هواپیما هستند، بیشتر دیالوگ‌ها واضح نیست و اصلاً مشخص نیست که چه چیز در این بخش مدنظر کارگردان قرار دارد یا در بخش‌هایی که موسیقی نمایش با صدای بلند پخش می‌شود و همزمان هم بازیگران دیالوگ گویی دارند، اینجا نیز به خوبی مشخص نیست که اولویت با موسیقی است یا دیالوگ‌ها؟

در نهایت شاید اگر برخی صحنه‌های نمایش و دیالوگ‌های اضافه حذف شود و زمان نمایش کاهش پیدا کند، به بار محتوایی کار افزوده شود.

انتهای پیام/

نظر شما