شناسهٔ خبر: 28511622 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

پرونده به‎بهانه راه اندازی کلاس‎ عجیب «ژرفنای زن بودن» از سوی بهاره رهنما

باز هم سوءاستفاده از شهرت

نویسنده : الهه توانا

صاحب‌خبر - «بهاره رهنما، در کنار کلاس‌های نویسندگی و بازیگری و اعتماد به‌نفس، کلاس "ژرفنای زن بودن" هم برگزار می‌کند!»طی یکی دو روز اخیر، این تیتر و خبر که برگرفته از پستِ اینستاگرامیِ خودِ خانم رهنماست، خبرگزاری‌ها را پر کرده و حالا بعد از جنجالِ نمایشگاه نقاشی خانم «تهمینه میلانی»، باید شاهد مصداق دیگری از پدیده «همه‌کاره‌های هیچ‌کاره» باشیــم. پیشترها، وقتی هنوز علم و دانش تخصصی نشده‎بود، نوابغی زندگی می‎کردند که در چندین حوزه سرآمد بودند. دانشمندی که تاریخ و فلسفه و فقه می‎دانست، فیزیک و نجوم و حساب سرش می‎شد و می‎توانست در موسیقی و شعر هم طبعش را بیازماید. تخصصی نبودن دانش و نبوغ عالمانِ جامع‎‏الاطراف، یک سرِ ماجرا بود؛ سر دیگرش می‏رسید به مطالعه و تلاش خستگی‎ناپذیر آن آدم‎ها و همنشینی‎شان با حکیم‎های هم‎عصر خودشان. حالا از آن وقت‎ها زمان زیادی می‎گذرد و اهل فضل و دانش و هنر، می‎دانند هرقدر هم که تلاش کنند از اقیانوس پیش‎روی‎شان جز کاسه‎ای نمی‎توانند برداشت کنند و اگر فرصت‎شان را با دست‎وبال زدن و این‎ در و آن در کوبیدن هدر بدهند، از همان پیاله هم بی‎نصیب می‎مانند و فقط دست‎های‎شان خیس می‎شود. برای همین است که دانشمندان و نوابغ هم‎عصر ما با این‎که در مقایسه با اسلاف‎شان، امکانات و تجهیزات بیشتری دارند، ترجیح می‎دهند همه همّ‎وغم‎شان را صرف یک رشته و تخصص ‎کنند. در همین زمانه اما طبقه جدیدی از خواص ظهور کرده‎است که به توانایی و دانایی خودشان، زیادی اعتماد دارند؛ این گروه جدیدالظهور که ازقضای روزگار اکثرا هنرمند هستند، در همه شاخه‎های هنر سرک می‎کشند؛ البته نه به اعتبار دانش و تجربه که با اتکا به شهرتشان. قدرت شهرت را دست‎کم نگیرید. این اکسیر، می‎تواند از یک هنرپیشه درجه سه شاعر بسازد، آن هم بدون نیاز به تسلط بر ادبیات؛ می‎تواند کارگردانی را که در قوت آثار تخصصی حوزه خودش هم شک و تردید وارد است، به نقاش تبدیل کند، بدون این‎که لازم باشد سال‎ها طرح بزند و رنگ بگذارد و مرارت بکشد. انگار وقتی پای شهرت وسط می‎آید، دیگر نه به توانایی و استعداد نیازی هست، نه به تلاش و خلاقیت. شهرت، حتی می‎تواند زمان را هم بی‏تأثیر ‎کند. یعنی درحالی‎که استاد شدن در هر رشته هنری و رسیدن به مرحله ارائه و عرضه آن، به‎طور طبیعی از چند تا چندین سال زمان می‎برد، شهرت با یک بشکن می‎تواند آدم‎ها را از گذر زمان هم بی‎نیاز کند و ناگهان از آن‎ها نویسنده، نقاش، فیلم‎ساز، شاعر، مجسمه‎ساز و آهنگ ساز بسازد. از آن‎جایی که هر هنرمندی به بیننده و مخاطب هم نیاز دارد، چوب جادوی شهرت، هنرمندهای یک‎شبه و همه‎کاره‎های هیچ‎کاره را تنها نمی‎گذارد؛ یک حرکت کوچک چوب جادو، کافی است تا من و شما سرودست بشکنیم برای گالری مضحک فلان هنرپیشه و جشن امضای کتابِ بی‎معنی آن یکی و کنسرتِ افتضاح دیگری. می‎گویید نه، صبر کنید تا ببینید ظرفیت ثبت‎نام در کلاس‎‎های تخصصی خانم بهاره رهنما در هشت رشته (!) چطور طی چند روز آینده تمام می‎شود. اصلا سازوکار شهرت همین است؛ روی خوش‎بینی و زودباوری ما حساب باز کرده‎است که محصول آفت‎زده را طوری بزک‏دوزک‎شده به‎خوردمان بدهد که حتی نفهمیم از کجا خورده‎ایم! منابع : biography.com، rasmussen.edu، topwritingreviews.com

نظر شما