شناسهٔ خبر: 28323804 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

به مناسبت سی و هشتمین سالروز هفته دفاع مقدس

زنگی مست رفت

تهران- ایرنا- حاکم بغداد روزگاری چون زنگی مست به ایران حمله کرد. او خود را مجری اراده قدرتهای جهانی علیه نظام انقلابی ایران می پنداشت و هرگز دغدغه واکنش های جهانی را به خود راه نداد. او البته امروز نیست اما حامیان آن روز او هنوز علیه ایران دسیسه می کنند.

صاحب‌خبر -

مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس با مقاومت خود در برابر ماشین جنگی رژیم بعث عراق که از سوی قدرت های جهانی تسلیح می شد، «ناکارآمدی نیروی سلاح را در مواجهه با قدرت اراده مقاومت ملت ها» نمایان ساختند و این حماسه پرشور را در همیشه تاریخ به ثبت رساندند.
38 سال از حماسه جاودانه رزمندگان عاشورایی گذشته اما هنوز پژواک رسای آن دل سپردگی ها و جانشفانی ها طنین انداز است و زمزمه عاشقانه نای نینوایی آنان، جان اهل دل را طراوت و صفا می بخشد.
آن پیروان راستین حضرت سیدالشهدا (ع) با جهاد عاشورایی خود و خلق معجزه مقدس کربلای ایران آزادیخواهان جهان را در روزگار ظهور نور به تلاش و تکاپو وا داشتند که تا رویت حضرت قائم آل محمد (عج) سنگر مقاومت و مبارزه را رها نسازند و بستر حکومت دادگستر آن موعود منتظر را فراهم آورند.
این، تنها رشحه ناچیزی از برکات و دستاوردهای نبرد پیروزمندانه هشت ساله ما جنگ به طور یقین گنج ایران زمین، طلایه دار نهضت جهانی اسلام و غلبه نهایی حزب الله به شمار می رود.
ایران ای کشور استقامت و بردباری، حماسه و حماسه آفرینی، کشور آلاله های به خون نشسته، تبسم شقایق های بی مانند، نگین سرافرازی، غیرت، استواری و شهامت و ای حدیث سرخ شکفتن این گونه است که جاودانه می مانی ای وطن.
بار دیگر و با فرا رسیدن سی و هشتمین سالروز هفته دفاع مقدس بوی مظلومیت تو در هجوم توطئه های شوم دشمنان هنوز به مشام می رسد، بوی گل های تازه باغ الهی، عطر معطر بهشت در فضای ساده و بی ریای دشت جبهه هنوز هم پس از گذشت سالها به هر نقطه از خاکت که سر می زنیم بوی آلاله های مقاومت را که در برابر هجوم موج های سهمگین دشمن استوار و پا برجا ایستادند، حس می شود.
در زیر سقف این گنبد دوار مردان و زنان شیردلی زندگی می کنند که جهان هستی به داشتن این افتخار آفرینان به خود می بالد.
در این پهنه گیتی در ایران سرافراز، هر چه هست بوی خداست، عطر و صفای معرفت است و دلدادگی به معشوق، شور و حال سرگشتگان کوی یار قابل وصف نیست، احساس های پاکی که در هر زمان آماده دفاع از ارزش های ناب اسلام و انقلابند و در این راه با نثار جان خویش تا افلاک اوج می گیرند و در ملکوت سیر می کنند.
یادش بخیر انگار همین دیروز بود که یک دنیا عشق و دلدادگی در وجودشان موج می زد و آرام و قرار ماندن را از دل مردان مرد ربوده بود، شیر مردان بیشه عشق و شهامت دست در دست ملائک بال و پر می گشودند برای رسیدن به حق.
سروهای آزاده ای که با شروع جنگ تحمیلی از جان و مال خود گذشته و با دعای خیر مادران و همسران خود راهی جبهه های حق علیه باطل شدند، افتخار و عزت آفریدند، جان نثار کردند و اوج گرفتند و در دامان امن خدا پرپر شدند.
کاش می دانستم اهل کدامین قافله اید، قافله ای که تا کهکشان ها پل زده و به ملکوت می اندیشند، به طواف حریم عشق نشسته و در منزلگه لیلی قدم می گذارند.
یاد آن سلحشوری ها بخیر، نفس های عاشورایی رزمندگانت در خیمه هایی از نور و روشنایی، یاد پیراهن خاکی بسیجیانی به خیر که قبل از شروع هر عملیاتی عاشقانه ندای «امن یجیب» سر می دادند و دنیایی از معرفت را درکوله پشتی شان به همراه داشتند.
یاد پیشانی بند یا زهرا (س)، یا علی و یا حسین مظلوم بخیر که یک دنیا نورانیت پیش رویشان بود و خورشید هر روز بر قدمگاه آنها سجده می کرد.
یاد چفیه ها، پلاک های به خون نشسته ای که تنها یادگاری رزمندگان بود، یاد لباس های خاکی ات را می گویم که یک دنیا سادگی و بی پیرایگی بود.
یاران چه غریبانه به آسمانها پرگشودند، چیزی شبیه به عشق در چشمان یک مرغ مهاجر، لطیف تر از ترنم باران بهاری تو گویی بر بال مرغکان عاشق نشسته و سنگر به سنگر گل محمدی می چینند.
ای رهیده از زمان و مکان، شیرمردان بیشه عشق، ای دشت جبهه برخیر و نظاره کن که مردان مرد، مست پیمان الست چگونه برای دفاع از وجب به وجب این خاک از یکدیگر پیشی می گیرند و در دامان امن خدا جای می گیرند.
اوج گرفته اید، دبگر هیچکس جلودارعزمتان نیست، ای رسته از هرچه تعلق، ای اسوه های ایثار و شهامت، ای بر بلندای شهامت ایستاده در این وادی گمنامی هر چه هست عطش و حیرانی عشق است.
تحمیل جنگ به مردم ما از سوی صدام عفلقی در تکمیل سیاست زنجیره ای قدرتهای جهانی و صهیونیسم بین المللی در ادامه طرح براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت.
هجوم وحشیانه رژیم بعثی صدام که با حمایت استکبار جهانی در 31 شهریور 1359صورت گرفت، در مصاف ایمان و کفر، وعده پروردگار محقق شد و دفاع جاودانه مردم مسلمان ایران به رهبری امام راحل (ره ) به پیروزی، سعادت و رستگاری انجامید.
جانفشانی فرزندان ایران اسلامی، اعم از بسیج، نیروهای زمینی، هوایی و دریایی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برای ملت مسلمان، سرافرازی، پیروزی، استقلال، آزادی، پیشرفت و امنیت به ارمغان آورد و برای دشمن متجاوز، سرنوشتی شوم و خفت بار رقم زد.
هفته دفاع مقدس، روایت افتخارآمیز فداکاری و مجاهدت امتی دشمن ستیز و دین باور است که با الهام از فرامین «ذات اقدس الهی» و «کلام الله مجید» و مکتب انسان ساز اسلام با بذل جان و مال و نثار خون پاک خود، نهال نوپای انقلاب اسلامی را آبیاری کرد.
وفاداری و فداکاری پاکترین فرزندان ایران زمین در آینه هشت سال دفاع مقدس بیانگر درخشش ایمان و باورهای دینی و اراده انقلابی آنان برتارک تاریخ حق طلبی و ظلم ستیزی ملت مظلوم ماست.
در آخرین روز شهریور 1359 و درست 38سال پیش، دشمن بعثی حمله ای همه جانبه علیه ایران را آغاز کرد تا به امر اربابان خود نهال نوپای انقلاب اسلامی را ریشه کن و برای همیشه نام دین و دین باوری و حکومت دینی را در جهان محو کند.
اما خیلی زود و کمتر از چند روز دشمنان، ناباورانه با سدی نفوذ ناپذیر و صخره ای پولادین به نام جوانان غیرتمند ایران اسلامی رو به رو شدند و با تحمل شکست های سخت و پی درپی در اندک زمانی به پای مردان خون و حماسه این مرز و بوم افتادند و با بانگ بلند به شکست و خفت خود اعتراف کردند.
تجربه جنگ تحمیلی هشت ساله عراق بر ایران، شناخت و درک واقعی تری را از چگونگی تعامل ماتریس قدرت در جامعه جهانی از منظر انقلاب نوپای اسلامی در پی داشت.
تحمیل جنگ علیه ایران از سوی رژیم بعثی دیکتاتور بغداد و اشغال بخش های گسترده ای از قلمرو و اراضی ایران در جنوب و غرب کشور آن هم زیر نگاه مستقیم نهادهای بین المللی، قدرت های مطرح جهان به ویژه دو ابرقدرت وقت بیش از آنکه یک حادثه طبیعی در فرآیند روابط کشورها تلقی شود، نقض آشکار حقوق ملت ایران بود، اما نفس تجاوز به خاک ایران و نقض توافقنامه سال 1975 الجزایر توسط رژیم بعث عراق از یکسو، قلدرمآبی و نوعی گردنکشی صدام علیه انقلاب ایران بود همچنانکه در اشغال کویت نیز این سناریو در بستر جغرافیایی و زمانی دیگری تکرار شد.
ولی آنچه ایرانیان را در اعتبار قایل شدن برای نهادهای بین المللی و پیچیدگی تعامل قدرت در جهان دچار تردید واقعی کرد، سکوت همه آنهایی بود که در چرخشی کامل پس از ماجرای اشغال کویت از صف متحدان رژیم بعثی خارج و در ائتلاف جنگی علیه بعثی های عراق وارد عمل شدند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد با وجود آنکه در آن زمان یعنی سال 1979 متناسب با نظام دو قطبی و موازنه قدرت جهانی عمل می کرد از آغاز تا پایان جنگ تحمیلی 9 قطعنامه و 10 بیانیه در این خصوص صادر کرد اما همه آن قطعنامه ها هرگز نقض حقوق اولیه و طبیعی ملت ایران را بر اثر تجاوزگری رژیم بعث صدام به رسمیت نشناخت و اصولا از معرفی تجاوزگر یا آغازگر جنگ پرهیز می کرد و ابا داشت و در این میان خواسته یا ناخواسته به این حقیقت محض وقعی نمی نهاد که تجاهل و تغافل آن تا چه حد از نظر افکار عمومی مردم آزاده جهان مضحک و نکوهیده تلقی می شود.
به عبارت دیگر درک ایرانیان از رفتار نهادهای بین المللی و قدرتهای جهانی در آن هنگامه، همسویی با دیکتاتوری بود که آشکارا مقابل دیدگان جهانیان توافقنامه الجزایر را در برابر دوربین های تلویزیونی پاره کرد و تجاوز به خاک کشور همسایه اش را به زعم خود مشروع پنداشت و شنیع ترین و مذموم ترین جرایم جنگی را علیه مردم ایران مرتکب شد. این رفتار قرون وسطایی در حالی صورت می گرفت که حاکم بغداد چون زنگی مست هرگز دغدغه واکنش های جهانی را به خود راه نداد و خود را مجری اراده قدرتهای جهانی علیه نظام انقلابی ایران می پنداشت.
ایرانیان در طول هشت سال جنگ تحمیلی بر یک اصل محوری تاکید بسیاری داشتند، به این معنا که رژیم بعث عراق در سرشت خود خصلت و ماهیتی تجاوزگر و موجد بحران و تهدید برای منطقه و جامعه بین المللی دارد. واقعیتی که پس از اشغال کویت برای همه به ویژه همسایگان عرب یعنی دوستان سابق و دشمنان فعلی رژیم بعث نمایان شد و سرانجام نیز ارتش بزرگ متحدان برای از پای انداختن غول خودساخته وارد جنگی شد که به لحاظ تدارکات و گستردگی ِعده و عُده پس از جنگ دوم جهانی بی بدیل بود.
بنابراین ایرانیان در طول جنگ تحمیلی و نیز تجربه جنگ کویت به نیکی دریافتند که استکبار جهانی روزی به شکل تشویق حکامی چون صدام وارد عمل می شود و روز دیگر به سقوط رژیم همان دیکتاتور همت می گمارد.
در این میان آنچه مغفول می ماند حقوق ملت هایی است که از منابع و اهرم های لازم برای اعمال اراده و به کرسی نشاندن حرف خود بی بهره هستند.
نکته مهمتر اینکه شورای امنیت در آخرین قطعنامه اش درباره جنگ تحمیلی یعنی قطعنامه 598 که به استقرار آتش بس در جنگ هشت ساله عراق بر ایران منتهی شد، هرگز اراده ای را برای فرجام بخشی به این قطعنامه و انعقاد قرارداد صلح میان تهران و بغداد به اجرا نگذاشت.
بر این اساس ایران و عراق از سال 1367 تا زمان حاضر فقط به آتش بسی تن داده اند که قطعنامه 598 عامل آن بود.
از این رو توقع ایران بجاست که شورای امنیت، سازمان ملل را در انجام وظایف اساسی خود که همانا پیگیری حقوقی قطعنامه است زیر فشار قرار دهد، یعنی وظیفه و مسئولیتی که شورای امنیت از آن هنگام تا زمان حاضر از اجرای آن شانه خالی کرده است.
بنابراین ایرانیان در پی تجربه هشت سال دفاع مقدس خود مقابل ارتش متجاوز بعث عراق بر این باورند که جامعه بین الملل و به ویژه سازمان ملل و شورای امنیت آن نه هنگام تجاوز ارتش بعث عراق به منظور ممانعت و جلوگیری از ادامه رفتار نیروهای صدام اقدامی انجام نداد و هنگامی که رژیم بعث در وضعیت بی ثبات ناشی از مقاومت و پایداری ملت ایران قرار گرفت، اراده کرد تا حقوق ایرانیان را به رسمیت بشناسد.
از: فرهاد شرف پور
اجتمام *7029 * 3063

نظر شما