شناسهٔ خبر: 28311638 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

سرمقاله

زخم‌های التیام نیافته قصرشیرین از جنگ تحمیلی

صاحب‌خبر -

 ناهید قمریان*  

قصرشیرین در استان کرمانشاه در غربی‌ترین مرز مشترک ایران و عراق، يكي از اولین شهرهایی بود که قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی مورد هجوم ددمنشانه دشمن بعثی قرار گرفت و در واقع نقطه آغاز و پایان جنگ هم این شهرستان مرزی بود. از ماه‌ها قبل از شهریور 1359 روستاها، پاسگاه‌های نظامی و انتظامی و خود شهر هدف آتش توپ و خمپاره‌های ارتش دشمن بود که سبب شهید و زخمی شدن تعدادی از مردمان این شهر گشت. شهری که در اولین گام آغازین جنگ به اشغال نیروهای بعثی درآمد و تمام شهر از زیرساخت‌های عمرانی و اقتصادی گرفته تا منازل مسکونی، به جز مسجد مهدیه، در مدت بسیار کوتاهی به تلی از خاک تبدیل و مردم بی پناه و وحشت‌زده، آواره شهرستان‌ها و استان‌های همسایه شدند. مردمی که هم اکنون نیز بخش زیادی از آنان به ویژه ساکنان بیش از 30 روستای مرزی همچنان در غربت به سر برده و آرزومند بازگشت به خانه و کاشانه خود هستند. پيكر قصرشیرین هنوز زخمی جنگ و دفاع است. به گونه‌ای که با گذشت بیش از سه دهه از جنگ مردمانش کماکان با مواد منفجره بر جای مانده از جنگ روبرو هستند و کمتر سالی را می‌شود نام برد که با وجود استقرار مرکز مین‌زدایی و تلاش‌های بی‌وقفه و خالصانه آنها، انفجار این مواد باعث برخي آسیب‌های جانی و مالی نگردد. مردم این دیار هنوز ترس و نگرانی از دست دادن عزیزانشان را در اثر انفجار مین‌های خفته در زير زمين دارند. آمارها نشان می‌دهد از مجموع زمین‌های آلوده به مین و تله‌های انفجاری در کشور، سهم استان کرمانشاه 700 هزار هکتار  معادل 17 درصد است که از این میزان 600 هزار هکتار آن در سه شهرستان قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب قرار دارند.
همچون سایر مناطق مرزی درگیر در جنگ تحمیلی، قصرشیرین در غربی‌ترین نقطه کشور غریب‌ترین دیار بازمانده از جنگ است. شهری که در سال‌های قبل از هجوم دشمن بعثی، دومین شهر قابل توسعه استان و آبادانی‌اش شهره و مقصد گردشگری شهرها و استان‌های مجاور نیز بوده است. اکنون علي رغم تلاش‌هاي صورت گرفته ، دوران غربت و هجر خود را سپری می‌کند. بازماندن این شهر از روند توسعه در سال‌های بعد از جنگ و سازندگی، آسیب‌های جبران- ناپذیری بر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن بر جاي گذاشته و مشکلاتی ایجاد کرده که پس از سال‌ها، کماکان با آن دست و پنجه نرم می‌کند. مشکلاتی که به مانند مرداب، پیشرفت این منطقه را به درون خود می‌بلعد.
 اما هشت سال جنگ و اشغال نظامی هر چیزی را در این شهر از بین برده باشد، زمین‌های كشاورزي حاصلخيز، آب و هوای مناسب محصولات گرمسیری، منابع آبی، موقعیت استراتژیک به واسطه دو مرز رسمی و پیشینه فرهنگی و تمدنی این منطقه را نتوانسته از بین ببرد که همگی از استعدادها و ظرفیت‌های این شهرستان هستند ولی تاکنون به دليل عدم توسعه يافتگي اين استعدادها، منابع مذكور نتوانسته اند گره‌گشای مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باشند.
اگر چه در هفته‌های گذشته تصویب منطقه آزاد تجاری قصرشیرین به همت دولت و مجلس، نقطه عطفی در روند توسعه شهرستان و منطقه خواهد بود، اما واقفیم که به ثمر نشستن این موضوع راه به نسبت طولانی در پیش دارد با آسیب‌ها و امتیازهای خاص خود که در این مقال نمی‌گنجد.
سابقه تاریخی مرز خسروی به عنوان قدیمی‌ترین مسیر تردد مسافرین و زوار به کشور عراق که از دیرباز منابع درآمدی این منطقه نیز بوده، می‌تواند به عنوان پتانسیلی که تأثیر مستقیم بر رشد اقتصادی شهر و معیشت مردم دارد، مطرح باشد. اما چند سالی است به دلیل مسائل امنیتی و عدم همکاری مسئولان عراقی  مسدود و مردم از آن محروم هستند. با این وجود امسال نیز مردم این دیار در مرز رسمی و تاریخی خسروی چشم به راه زوار اربعین حسینی(ع) نشسته اند. چشم به راه بازگشایی مرز و میزبانی زوار عتبات عالیات، برای فراموشی داغ سنگین مُهر بی مِهری خورده بسته ماندن این مرز بر روی مردمان قصرشیرین و استان کرمانشاه در سال گذشته.
از نگاهی دیگر و براساس تجارب چند سال اخیر و بی ثباتی‌های سیاسی در کشور همسایه می‌توان گفت که گره زدن توسعه و رونق اقتصادی این منطقه با مرزها امری چندان موفقیت آمیز نشان نداده و باید به ظرفیت‌های داخلی توجه کرد که منطقی‌تر نیز به نظر می‌رسد. در این راستا به دلیل زمین‌های فراوان و خاک مناسب، این شهرستان می‌باید بهره‌مندترین منطقه از اجرای طرح‌های گرمسیری و طرح‌های آب رسانی ملی و منطقه ای باشد اما تقریبا مورد بی‌مهری واقع شده و با وجود گذشتن سامانه گرمسیری از درون شهرستان و زمین‌های زراعی و ملی منطقه، سهم ناچیزی نصیب آن گردیده و بخش زیادی از زمین‌های آن همچنان باید به صورت دیم و در اغلب موارد بدون کاربری زراعی و بلااستفاده باقی بمانند. تا کماکان شاهد خلاء جمعیتی ناشی از مهاجرت و کاهش جمعیت جوان از  این شهر باشیم.
دریابیم این شهرستان مرزی و دیگر مناطق مرزی درکرمانشاه- کردستان- خوزستان و... پس از گذشت سه دهه از جنگ هنوز تن خسته و رنجور ویرانی زیرساخت‌های خود هستند. مردمانی که در صف اول دفاع از کشور بوده‌اند شایسته بیشترین توجهات و کارآمدترین برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای‌اند که بتواند گره‌گشای مشکلات این دیار باشد.اگر چه نباید تلاش‌ها و زحمات مسئولان و سیاستگذاران نظام جمهوري اسلامي در این منطقه را نادیده گرفت اما باید گفت میراث سنگین جنگ تحمیلی و حجم ویرانی و تخریبی که نصیب این شهرستان شده نیازمندکار مضاعف و امتیازهای ویژه است تا بار ديگر اين پاره تن زخم خورده ايران اسلامي، بتواند علاوه بر التيام، در جهت عمران و آباداني و شكوفائي گام‌هاي محكمي بردارد.
*دانشجوی دکترای علوم سیاسی

نظر شما