شناسهٔ خبر: 28301717 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

مگر تروریست میانه رو هم داریم

تهران-ایرنا- روزی از برهان الدین ربانی رئیس جمهور اسبق و رئیس شورای صلح افغانستان درباره مذاکره با «طالبان میانه رو» و اصرار رسانه های انگلیسی در این باره پرسیدم و پاسخ شنیدم که «مگر تروریست میانه رو هم داریم؟»

صاحب‌خبر -

به ربانی گفتم: رسانه ها و شخصیت های انگلیسی در حال ترویج ضرورت مذاکره با میانه روهای طالبان و ورود آنها به روند سیاسی افغانستان هستند...به عنوان رئیس شورای صلح افغانستان چه چشم اندازی در این باره دارید؟
ربانی با چهره ای آرام و خنده ای به پهنای صورت گفت: مگر طالبان میانه رو هم داریم؟ مگر می شود گروهی دست به اسلحه و ترور ببرد اما تروریست و افراطی نباشد؟
یاد عبارت هایی در تیترهای رسانه های غربی افتادم؛ «ستیزه جویان طالبان»، «شبه نظامیان طالبان» و...
مصاحبه ام با ربانی تقریبا مصادف سالروز حوادث 11 سپتامبر بود. کمتر از ده روز پس از این گفت و گو در روز 20 سپتامبر (29 شهریور 1390) این خبر تلکس خبرگزاری های جهان را اشغال کرد: برهان الدین ربانی در حمله ای تروریستی کشته شد.
فهیم دشتی رییس اجرایی اتحادیه ملی خبرنگاران افغانستان حرف ربانی را به گونه ای دیگر گفت: «یکی از نتایج منفی خوش بینی در مورد صلح را با مرگ ربانی دیدیم. طالبان در برابر هر درخواست صلح، خشونت کرده اند و ادامه اش نیز چنین خواهد بود».
حادثه تروریستی اخیر اهواز و نوع پوشش رسانه های غربی از این حادثه مرا یاد گفت و شنودم با پرفسور ربانی انداخت و وقتی برخی رسانه های انگلیسی از عبارت هایی مانند «افراد مسلح» و «حمله مسلحانه» درباره حمله تروریستی اهواز استفاده می کنند این جمله ربانی در گوشم می پیچد که «مگر تروریست میانه رو هم داریم؟» و این عبارت های رسانه های غربی دوباره جلو چشمم می آید: «ستیزه جویان طالبان»، «شبه نظامیان» و...
سپتامبر پرحادثه دوباره تکرار می شود؛ مثل حمله به برج های دوقلو در11 سپتامبر 2001، ترور ربانی و روند صلح افغانستان در 20 سپتامبر 2011 و حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح ایران در 22 سپتامبر 2018. رسانه های غربی اما ملاحظاتی جدی درباره «تروریستی» خواندن حوادث مشابه دارند جز مواردی که در کشورهای خودشان اتفاق افتاده باشد یا تهدید منافع آنان باشد؛ مانند 11 سپتامبر 2001 یا حملات تروریستی به پاریس و لندن؛ حتی اگر در حادثه ای شبیه آنچه در اهواز اتفاق افتاد، تصاویر منتشر شده گویای ترور کور باشند و جنازه خون آلود کودکان روی دست ها دیده شود هم در رسانه های آنها از «حمله مسلحانه» فراتر نمی رود؛ حتی اگر «داعش» برای فراری دادن «الاحوازیه»، مسئولیت این ترور را بپذیرد (و چنین شد) و الاحوازیه هم بعد از دیدن واکنش های شدید و قبول اولیه مسئولیت، نقش خود را در کشتار اهواز تکذیب کند، (که تکذیب کرد)، اما باز هم تا زمانی که کارگردانان پروپاگاندای غربی نخواهند، این اقدام، تروریستی نخواهد بود.
به این روند دقت کنید؛ حمله تروریستی اهواز انجام می شود؛ گروهک الاحوازیه ابتدا مسئولیت حمله را می پذیرد؛ عضو دفتر رسانه ای الاحوازیه مستقر در اتریش، نام تروریست‌ها را با پیش‌وند شهید در توئیتر خود منتشر می کند، چند ساعت بعد، گروهک‌الاحوازیه مسئولیت عملیات تروریستی اهواز را تکذیب و داعش فیلمی منتشر می کند تا مسئولیت عملیات متوجه داعش شود یا به عبارت دیگر داعش خودش را سپر بلای الاحوازیه می کند. هیچ کس نمی گوید الاحوازیه در اتریش چه می کند، اسامی تروریست ها را چگونه هم داعش و هم الاحوازیه منتشر کردند؛ ارتباط الاحوازیه با داعش چیست و دولت اتریش کجای این بازی ایستاده است؟ چرا برخی رسانه های غربی به خصوص، انگلیسی حتی کلمه «تروریسم» را از «ترجمه» بیانیه رسمی دولت ها در محکومیت این اقدام، حذف می کنند؟
این سوال اساسی است که چه نسبتی بین داعش و الاحوازیه وجود دارد که خبرگزاری داعشی الاعماق مسئولیت این حادثه را به سود الاحوازیه می پذیرد در حالی که:
1-چهره افراد نشان داده شده در فیلم داعش با چهره تروریست های کشته شده تفاوت دارد.
2-لباس افراد حاضر در فیلم با لباس تروریست های اهواز متفاوت است.
3-تروریست های اهواز 4 نفر بودند و در فیلم داعش سه نفر.
4-هیچ نام و نشانی از داعش در فیلم نیست در حالی که این مساله خلاف رویه داعشی ها است.
5-داعش در اطلاعیه روز اول حتی نمی دانست که حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در اهواز نبوده است.
پاسخ سوالات و تناقضات بالا چندان دشوار نیست؛ فقط کافی است به مفاهیمی مانند حقوق بشر و تروریسم با عینک منافع نگاه کرد آنگاه می توان داعش و الاحوازیه را هم ساخت و وقتی تاریخ مصرف آنها تمام شد نابودشان کرد؛ می توان از این دیدگاه، جریان خشن و افراط گرای القاعده را در افغانستان ایجاد و تسلیح کرد و بعد از فروپاشی شوروی با کمک همین رسانه ها از چهره تروریستی و موجودیت خطرناک آن برای توجیه اشغال گری پرده برداشت.
برهان الدین ربانی معتقد بود که تروریست میانه رو وجود ندارد اما از نگاه یک آرمانگرای طالب صلح و ثبات نه از دید یک شرکت امنیتی چند ملیتی که فروش سلاح هایش را به مدد آتش تهیه رسانه های خود تضمین می کند. در این تریبون هاست که تناقض «تروریست خوب» هم توجیه و برای پذیرفتن آن، افکارسازی و برنامه ریزی می شود.
از جواد ارشادی
خاورم**9241**1586

نظر شما