شناسهٔ خبر: 28292727 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

در گفت‌وگوی مشروح با فارس عنوان شد

گروه سرودی که با میانگین سنی ۱۳ سال به خط مقدم جبهه رفتند

در بحبوحه جنگ شور و اشتیاق داشتیم برای رفتن به جبهه اما به خاطر سن و سال به ما اجازه حضور در جبهه را نمی‌دادند، البته شنیده بودیم که در قالب کارهای فرهنگی مانند گروه‌های سرود می‌توان به جبهه اعزام شد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس، گروه فرهنگ و هنر ـ علیرضا سپهوند: هزاران هسته فعالیت فرهنگی مقارن سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی شکل گرفت که نقش محوری در پیش‌برد اهداف انقلاب داشت. از مساجد و مدارس دینی تا روضه‌ها، هیئت‌ها، انجمن‌های اسلامی و جلسات قرآن. همه این‌ها عامل اصلی انقلاب بودند در میان مردم و انقلاب از تربیت توده مردم به وسیله نهادهای این‌چنینی به وقوع پیوست. بستر این هسته‌ها و مراکز انقلاب، فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی بود. از اشعار و ترانه‌های اعتراضی و انقلابی گرفته تا پوسترها، دیوارنوشته‌ها، نمایش‌نامه‌ها، تئاترها، مستندها، عکس‌ها و... همه و همه ابزاری بودند در دست مردم و هنرمندان تا به گسترش و عمق فکری و عینی انقلاب یاری رسانند. همه این تحرکات، نوعِ متمایزی از هنرِ درباری و روشنفکری را نمایان کرد: «فرهنگ و هنر مردمی انقلاب».

بعد از پیروزی انقلاب و شروع دفاع مقدس، به واسطه اوضاع خاص آن دوره، حضور مردمی در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و نظامی نیز پُررنگ شد و چهره‌ای خاص از فضای اجتماعی ایرانِ دهه ۶۰ را تصویر کرد. گروه سرود امور تربیتی خرم‌آباد از دل این دوران پدید آمد. گروهی که اعضای آن طی سالیان جنگ با سرود «جنگ جنگ تا پیروزی» خود هر آنچه داشتند برای روحیه بخشیدن به رزمندگان اسلام تا خط مقدم نبرد پیش رفتند و ندای حماسه سر دادند. مسعود پورحمزه یکی از اعضای آن گروه سرود است که حالا در شغل مقدس معلمی در اواسط دهه پنجم زندگی خود به‌سر می‌برد. او در آن سال‌ها نوجوانی دوازده ـ سیزده ساله بود که به جبهه رفت. مصاحبه‌ای با او صورت گرفته از روزهای جنگ و حماسه و نوجوانانی که تا خط مقدم پیش رفتند، که در ادامه می‌خوانید:

گروه سرود امور تربیتی چه سالی و چطور شکل گرفت و هسته اولیه آن چه کسانی بودند؟

گروه موزیک و سرود امور تربیتی خرم آباد در ابتدای تابستان ۱۳۶۴ با به کارگیری مرحوم استاد عیسی سپه‌ونی راه‌اندازی شد٬ و هسته اولیه آن چند نفر از بچه‌هایی بودند که سال قبل در اولین جشنواره سرود کشوری (یادواره شهیدان رجایی و باهنر _ شیراز ) حضور یافته بودند. اسامی این بچه‌ها سید نظام‌الدین موسوی، مهرداد مرادی، حجت فتاحی، نورخدا فتاحی و رسول امیدی بودند. در بحبوحه جنگ شور و اشتیاق داشتیم برای به جبهه رفتن لیکن به خاطر سن و سال به ما اجازه حضور در جبهه را نمی‌دادند البته شنیده بودیم که در قالب گروه‌هایی چون سرود و کارهای فرهنگی می‌توان به جبهه اعزام شد.

گروه سرود امورتربیتی چه سال‌هایی به مناطق جنگی اعزام شدند؟

اولین اجرای مناطق جنگی در پاییز ۱۳۶۴ اتفاق افتاد یعنی بعد از کمتر از ۶ ماه از تشکیل گروه به پادگان شفیع‌خانی و تمام مناطق جنگی جنوب و خرمشهر اعزام شدیم و پس از آن تا پایان جنگ بارها به مناطق جنگی جنوب و غرب اعزام شدیم. همچنین در بیشتر اعزام نیروهای استان و چند اعزام نیرو در سطح کشور٬ خصوصا اعزام ۱۰۰ هزار نفری معروف سپاهیان محمد(ص) نیز حضور یافتیم. چیزی که من در قالب چند جمله و یک پاراگراف خدمت شما عرض می‌کنم حاصل سال‌ها خاطره از جنگ و شوق و دلهره و ایمان و امید و شوق پیروزی و حوادثی‌ست که کم و بیش برایمان پیش می‌آمد.

 

تعداد اعضاء گروه چند نفر بود و عمده فعالیت‌شان چه بود. آیا فقط سرود می‌خواندند یا ساز هم می‌نواختند؟

تعداد گروه متغییر بود٬ گاهی تعدادی اضافه و یا کم میشدند و عده‌ای یک دهه با گروه بودند، اما همیشه تعداد ۳۰ تا ۴۰ نفر آماده برای اجرا بودند و استاد از بین آنها انتخاب می‌کرد، هم ساز می‌زدیم و هم سرود می‌خواندیم، و در اکثر مناسبت‌ها حضور داشتیم از هفته دفاع مقدس گرفته تا دهه فجر و ایام محرم و جشن‌های انقلاب، آغاز مهر، تشییع جنازه‌ها، اعزام نیرو‌ها، نمایشگاه‌ها که بیشتر نظامی بود و سمینارها و جلسات مهم لیکن بیشترین اجرای ما در مناطق جنگی و یا مرتبط با جبهه و جنگ بود.

 

آیا زمانی‌که در جبهه‌ها به ‌سر می‌بردید حادثه‌ یا اتفاقی برای گروه پیش نیامد؟

اتفاقات که خیلی زیاد، مثلا حضور در مناطقی که فاصله اندکی تا خط مقدم نبرد فاصله داشت و اتفاقات زیادی رخ می‌داد مثلا در یکی از سفرهایمان در ارتفاعات پاوه مشغول اجرای برنامه برای رزمندگان بودیم که با حمله دشمن و شروع درگیری و تیراندازی مستقیم به سمت گروه بلافاصله کمین گرفتیم و ما را پناه دادند و بعد از پاتک نیروهای خودی و عقب راندن دشمن ما را سوار دو دستگاه لندکروز کردند و به داخل شهر و محوطه سپاه صحیح و سالم انتقال دادند. جایی دیگر در گیلان‌غرب در حال عزیمت به سمت مقر فرماندهی سپاه در نزدیکی خط مقدم بودیم که بلافاصله به راننده ماشین ما خبر دادند که باید برگردیم و ماشین با سرعت زیاد از راه خود برگشت و چند کیلومتری که دور شد فهمیدیم که عراقی‌ها شیمیایی زده بودند. حتی وضعیت طوری بود که چون در آن زمان تلفن در دسترس همه نبود و ما در یک منطقه مشخص و ثابت هم نبودیم، خبر به خانواده‌هایمان رسیده بود که همگی ما در این حمله شیمیایی به شهادت رسیده‌ایم و خانواده‌ها به محل اعزام ما در پادگان امام حسین خرم‌آباد برای کسب خبر رفته بودند که خوشبختانه این شایعه پس از فقط چند ساعت با خبر سلامتی ما به خوشحالی خانواده‌ها منجر شد.

در بحبوحه جنگ آیا با سرداران نامدار یا مقامات سرشناس آن زمان هم دیدار داشتید و برایشان اجرا کردید؟

بله، با رهبر معظم انقلاب در زمان ریاست جمهوری در مراسم اعزام سپاهیان محمد و تغییر نظام آموزشی دیدار کردیم٬ که این دیدار یکی از ماندگارترین و باافتخارترین دیدارهایی است که در خاطراتمان از آن یاد می‌کنیم. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی٬ مرحوم سید احمد خمینی را در جماران، و مسولین استانی و فرماندهان قرارگاه‌های غرب و جنوب، و آقایان آهنگران و کویتی پور را دیده بودیم. سال ۶۶ بود که بعد از اعزام به منطقه جنگی جنوب در راه بازگشت به شهرمان خرم‌آباد در شهر اهواز شام مهمان آقای آهنگران بودیم که این دیدار هم برایمان بسیار بیادماندنی و لذت‌بخش بود. در تشییع جنازه شهید حبیب فلاح‌نژاد هم با کویتی‌پور دیدار کردیم و در فضایی صمیمی ساعت‌ها با ایشان مصاحبت کردیم.

آیا آثاری از این گروه به صورت آلبوم یا تک‌آهنگ یا بصورت کار تولیدی برای رسانه ملی خلق شده است؟

متاسفانه آثاری از گروه تولید نشده اما در دوران دفاع مقدس از رسانه ملی از اجراهای گروه پخش می‌شد. البته سال ۶۵ که به منطقه عملیاتی غرب رفته بودیم حدود دو هفته هم در یکی از مقرهای سپاه پاسداران کرمانشاه (باختران آن زمان) بودیم که دو آلبوم از ما ضبط کردند و در پکیجی به ما هدیه دادند و تیراژی هم از آن تکثیر شد که اطلاع دقیقی از کم و کیف آن ندارم. ولی شاید الان چون چند دهه از آن زمان گذشته و نسل امروز ما را نشناسند لیکن در آن زمان چون ما در تمام جبهه‌ها اجرا کرده بودیم تقریبا همه مارا می‌شناختند و با آهنگ‌های روحیه‌بخشمان آشنایی داشتند. بسیجیان ما هم از آهنگ‌های ما روحیه می‌گرفتند هم از سن و سال کم ما که به جبهه آمده بودیم که در گروهمان عضو ۱۱ ساله هم داشتیم و میانگینمان ۱۳ سال بود.

از حال و هوای بچه‌ها و شوق‌شان برای حضور در جبهه بیشتر بگویید.

 با توجه به شرایط سنی همیشه برای اردو سر از پا نمی‌شناختیم، خصوصا اگر اعزام به مناطق جنگی بود، و اگر کسی از بچه‌ها با توجه به محدود بودن افراد انتخاب نمی‌شد جزو خاطرات تلخ او محسوب می‌شد . چون همیشه در زمان برگشت کلی خاطره داشتیم که تعریف کنیم و همچنین احساس می‌کردیم در این دفاع از مملکت ما نیز دِین خود را ادا کرده‌ایم. هرگاه که از جبهه باز می‌گشتیم با حالتی از غرور و افتخار در کوچه و محله‌مان قدم برمی‌داشتیم و خود را جبهه رفته تلقی می‌کردیم و ازین به خود می‌بالیدیم و اینکه نسبت به همسالانمان این شانس به ما رو کرده بود که برویم و جنگ و جبهه را از نزدیک ببینیم و تجربه کنیم.

گویا کتابی در مورد خاطرات اعضای گروه سرود امورتربیتی در جبهه، منتشر شده است، مختصری در مورد این کتاب توضیح دهید.

بله کتابی با نام «جنگ جنگ تا پیروزی» به قلم توانای آقای سامان سپهوند در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در تابستان ۹۵ چاپ شده که به خاطرات بچه‌ها از تشکیل گروه تا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه می‌پردازد، که همراه با تصاویری خاطره انگیز از آن دوران همراه است. همچنین تحلیلی جامعه شناسانه بر شیوه مربیگری و تربیتی استاد سپه‌ونی دارد که میتواند راهنمای خوبی برای معلمان و مربیان در سطح کشور باشد. 


آیا تا کنون بصورت رسمی تجلیلی از این گروه صورت گرفته است؟

نه متاسفانه بجز مراسم رونمایی از کتاب که به همت حوزه هنری استان و قرارگاه فرهنگی صاحب الامر انجام شد، مراسمی برای گروه برگزار نشده است. البته یک جشنواره موسیقی کشوری باز هم به همت حوزه هنری با نام استاد سپه‌ونی و یک مراسم یادبود برای ایشان توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی نیز در همین دهه انجام گرفت که جا دارد از آقایان سامان سپهوند و فرشاد سیفی که در برگزاری این دو برنامه تلاش زیادی کردند تقدیر و تشکر کنم.

مخاطبانی که این مصاحبه را می‌خوانند احتمالا تمایل دارند که از سرنوشت اعضای این گروه اطلاعاتی داشته باشند، در صورت امکان از سرنوشت برخی از اعضای این گروه بویژه آنها که احیاناً در عرصه‌های علمی، سیاسی و اجتماعی موفق‌تر بوده‌اند اشاره بفرمایید.

بله خوشبختانه اکثر بچه‌های گروه امروزه از افراد موفق جامعه و باعث افتخار هستند و در مسولیت‌ها و شغل‌های خود افراد موفقی برای جامعه هستند که به عنوان نمونه می‌توان به «سید نظام الدین موسوی» مدیرعامل پیشین خبرگزاری فارس و معاونت فعلی رسانه‌ای آستان قدس رضوی، «ساسان والی‌زاده» مدیرعامل اسبق خبرگزاری ایسنا و معاونت موزه دفاع مقدس تهران، «محسن سلیمانی» رییس فرهنگسرای ارسباران و «محسن عادلی» استاد دانشگاه و نخبه علمی کشور در علم شیمی و نانو تکنولوژی و استاد مهمان دانشگاه برلین، اشاره کرد که البته اسامی سایر عزیزان که هرکدام در عرصه‌های علمی و فرهنگی و اجرایی به خدمت مشغول هستن و بنده از اینکه فرصت نشد نام سایر عزیزان را یادآوری کنم عذرخواهی می‌کنم.

انتهای پیام/

نظر شما