شناسهٔ خبر: 28287722 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: تقریب | لینک خبر

​گپ و گفتی با سفیر سابق ایران در ورشو

چرا در هر مذاکراتی شرط‌مان این باشد که نفت‌مان خریداری شود

رامین مهمان‌پرست می‌گوید:چرا باید سیستم اقتصادی کشور به شکلی باشد که اگر نفت را نخرند، فلج شویم و در هر مذاکرات شرطمان این باشد که نفت‌مان خریداری شود؟

صاحب‌خبر -
خبرگزاری تقریب به نقل از فارس - رامین مهمان‌پرست ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی، متولد 1339 تهران، فارغ‌التحصیل مهندسی نرم افزار از دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی است، پیش از اینکه به عنوان ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی عهده‌دار این سمت شود، سفیر جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان، معاون مدیرکل اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه، نماینده وزارت امور خارجه در امور مدارس خارج از کشور و سفیر ایران در تایلند بوده است.


وی که 42 ماه سخنگوی دستگاه دیپلماسی در دوران وزرات منوچهر متکی و علی‌اکبر صالحی بود، در 21 اردیبهشت ماه 1392 پس از ثبت نام در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری از سمت سخنگویی استعفا کرد و سید عباس عراقچی معاون وقت آسیا و اقیانوسیه با حفظ معاونت عهده‌دار سخنگویی شد.

مهمان‌پرست خرداد 1393 به عنوان سفیر جدید ایران راهی ورشو شد و همزمان سفیر آکردیته ایران در لیتوانی نیز بود، مرداد ماه 1397 پس از پایان ماموریتش به تهران بازگشت.

این دیپلمات کشورمان پس از بازگشت با حضور در خبرگزاری فارس ضمن دیدار با مدیران این مجموعه به تشریح روابط کنونی تهران و ورشو و روند مذاکرات با اتحادیه اروپا پس از خروج آمریکا از برجام و تحولات پیش رو، وضعیت کنونی اقتصاد کشور، تغییر ساختار وزارت خارجه و ... پرداخت.

وی همچنین با پیام تیرانداز مدیرعامل و دیگر مدیران این مجموعه نیز دیدار و گفت‌وگو کرد.


مهمان‌پرست در این گفت‌وگو با اشاره به پیشینه تاریخی روابط ایران و لهستان، عنوان کرد که اگر مشکلات سیاسی اخیر پس از آمدن ترامپ پیش نیامده بود، الان لهستان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری جمهوری اسلامی در اروپا بود.

وی می‌گوید که با آمدن ترامپ وضع روابط ایران و لهستان دچار تحول جدی شد.

سفیر سابق ایران در ورشو  آمدن ترامپ از یک سو و وحشت و تنفر لهستانی‌ها از روسیه از سوی دیگر را مهمترین عواملی می‌داند که شاهد تغییر در سیاست لهستان نسبت به ایران و موضع منفی آن در همراهی با اتحادیه اروپا در محکومیت خروج آمریکا از برجام ... هستیم.

مهمان‌پرست بر این اعتقاد است که ترس از روسیه باعث پناه بردن بیشتر لهستان به آمریکا شده است.

وی با اشاره به مواضع تندی که ترامپ در این مدت علیه ایران اتخاذ می‌کرد، می‌گوید: لهستانی‌ها سیاست خود را با آمریکا تنظیم می‌کردند که یک وقت آمریکایی‌ها دلخور نشوند و کمک‌هایشان را محدود نکنند و رسما مقامات لهستانی‌ در ملاقات‌ها به ما می‌گفتند که شما ما را درک کنید و عنوان می‌کردند، همانطور که شما با روس‌ها رابطه دارید و ما درک می‌کنیم، شما هم رابطه ما با آمریکا را درک کنید و نگرانی ما را بپذیرید.

مهمان‌پرست در بخش دیگری از این گفت‌وگو با بیان اینکه لهستانی‌ها قبل از آمدن ترامپ آمادگی جدی برای فاینانس پروژه‌ها داشتند، درباره شرایط کنونی روابط اقتصادی ایران و لهستان هم گفت که اکثر کارهای اقتصادی و کارهایی که شروع کرده بودیم، بعد از آمدن ترامپ و تحولاتی که رخ داد، متوقف شد که از آن جمله توقف مذاکرات فروش نفت به لهستان به صورت بلندمدت بود.

وی که همزمان سفیر آکردیته ایران در لیتوانی نیز بود، درباره مناسبات ایران و لیتوانی نیز به ترس و واهمه لیتوانی از روسیه نیز اشاره کرد و گفت: آنها به خاطر همین ترس سعی می‌کنند موضع آمریکایی بگیرند.

این دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به توافقاتی که بعد از برجام بین ایران و لیتوانی حاصل شد، عنوان کرد که با آمدن ترامپ این کشور باز هم به محافظه کاری بیشتر روی آورده است.

مهمان‌پرست در خصوص به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و 1+4 و احتمال همراهی مجدد لهستان با آمریکا و زدن ساز مخالف با اروپا نیز بر این باور است که لهستانی‌ها نمی‌توانند چشمانشان را روی مواضع اروپا ببندند و کامل خلاف آن عمل کنند، ولی سرعتشان در همکاری با ما کمتر از بقیه اعضای اتحادیه خواهد بود.

وی در خصوص آینده برجام هم با بیان اینکه هر کس بخواهد در دنیا ما را تهدید کند می‌گوید نفت شما را تحریم می‌کنیم، می‌پرسد: چرا ما نگرانیم برجام چه می‌شود؟ آخر نفت را می‌فروشیم یا نمی‌فروشیم.

سخنگوی اسبق وزارت خارجه باز هم سؤال می‌کند: چرا باید سیستم اقتصادی کشور به شکلی باشد که اگر نفت را نخرند، فلج شویم و در هر مذاکرات شرطمان این باشد که باید نفت‌مان خریداری شود؟

مهمان‌پرست همچنین معتقد است که شرایط اقتصادی، شرایط ساختار اداری و ساختار اقتصادی کشور در حال نزدیک شدن به نقطه فاجعه باری است و عنوان می‌کند: معتقدم 80 ، 90 درصد مشکلات کشور به ساختارهای غلط اداری و اقتصادی ما برمی‌گردد.

و اما مشروح گفت‌وگوی دو ساعته فارس با رامین مهمان‌پرست؛

*رابطه تاریخی ویژه ایران و لهستان

فارس: قدری در رابطه با روابط ایران و لهستان بفرمایید؟

مهمان‌پرست: لهستان با ما یک رابطه تاریخی ویژه‌ای دارد که با کمتر کشوری این رابطه را داشته است. حدود 550 سال است که رابطه رسمی سیاسی داریم و فرستاده به این کشور داشتیم و این موضوع برای لهستانی‌ها خیلی مهم بود، چون غیر از ایران فقط با ترکیه عثمانی حدود 50 سال بیشتر از ما رابطه داشتند، ولی از ترکیه عثمانی خاطرات تلخی داشتند؛ ولی هیچ نکته منفی از ایران در ذهن نداشتند.

دو نکته بسیار مثبت در روابط سیاسی با لهستان داشتیم. امسال (سال 2018) لهستانی‌ها یکصدمین سالگرد استقلال مجدد خود را جشن می‌گیرند. این کشور 123 سال اشغال و به سه قسمت تقسیم و هویتش را از دست داده بود. در آن مقطع فقط ایران و دولت عثمانی تقسیم لهستان را نپذیرفتند و استقلال لهستان را به رسمیت می‌شناختند و حتی اگر در دربار ایران مراسمی بین‌المللی برگزار می‌شد، صندلی خالی با تابلو لهستان را نگه می‌داشتند.

نکته دوم اینکه در زمان جنگ جهانی دوم وقتی که ارتش هیتلر به لهستان حمله و غرب این کشور را اشغال کرد، دولت روسیه وارد لهستان شد و شرق این کشور را گرفت و بحث‌هایی مطرح بود که برای حمایت از لهستانی‌ها آمدند، ولی مردم لهستان در ایام جنگ خسارات زیادی را متحمل شدند و شش میلیون کشته دادند و بخشی از این داستان مربوط به جنگ جهانی دوم به تعداد زیادی مربوط می‌شود که ارتش روسیه در حدود یک میلیون نفر از اتباع لهستانی را برای بیگاری به اردوگاه‌های سیبری فرستاد.

در زمان جنگ جهانی دوم، زمانی که موقعیت جنگی بین آلمان، متحدان و از سوی دیگر متفقین به شرایط سختی منجر می‌شود، یک ژنرال لهستانی به نام ژنرال آندرس که در اردوگاه سیبری بود، به دولت روسیه پیشنهاد می‌دهد که اگر اجازه دهند لشکرش را بازسازی کند، 80 هزار نفری که زیر مجموعه‌اش هستند و با خانواده‌هایشان اردوگاه را ترک کنند، که اینها به جنگ بپیوندند و علیه آلمان وارد جنگ ‌شوند.مقامات شوروی می‌پذیرند و 120 هزار لهستانی که 80 هزار لهستانی که ارتش ژنرال آندرس بودند، وارد ایران می شوند که در سال 1942 بخشی از آنها از خزر وارد انزلی می‌شوند و عده‌ای هم از طریق سرخس وارد مشهد می‌شوند و این ارتش در ایران بازسازی می‌شود و این ارتش در ایتالیا در منطقه «مونته کازینو» به جنگ می‌پیوندد و در آنجا که لشکر متفقین پیروز می‌شوند، اعلام می‌کنند که ورود نیروهای تازه نفس لهستانی عامل اصلی پیروزی بود.

*بچه‌های اصفهان

خانواده و همراهان اینها در ایران می‌مانند و 2 تا 4 سال در شهرهای مختلف از جمله انزلی، اهواز، اصفهان، قزوین و مشهد و خرمشهر مستقر بودند و جاهای مختلف پخش می‌شوند ولی همه کودکان لهستانی را جمع می‌کنند و به اصفهان می‌برند و 11 هزار کودک لهستانی در اصفهان نگهداری می‌شوند که این بچه‌ها خاطرات بسیار خوبی از ایران و اصفهان پیدا می‌کنند و وقتی به کشورشان برمی‌گردند نام خود را «بچه‌های اصفهان» می‌گذارند و کتابی هم به این نام می‌نویسند که از این تعداد حدود 20 نفر زنده هستند، برخی که از ایران رفتند به نیوزیلند و ... می‌روند، ولی مجموعه‌ بچه‌هایی که در ایران و اصفهان بودند این ارتباط را با هم دارند و آنهایی که در لهستان بودند، در مراسم ملی ما شرکت می‌کردند.

پلاکی در یکی از پارک‌های مرکز شهر ورشو به زبان فارسی و لهستانی نصب شده که بر روی آن نوشته شده «از ملت ایران بابت پذیرایی از 120 هزار لهستانی در جنگ جهانی دوم قدردانی می‌شود و محبت ایرانی‌ها فراموش نمی‌شود.» 

در مدت حضورم در ورشو  برای اینکه این موضوع در اذهان بماند و نسل جدید لهستان در جریان قرار بگیرد، هیأت‌های رسمی را به این محل می‌بردیم و مراسم رسمی برگزار می‌کردیم و گارد ویژه نظامی حضور می‌یافت و تاج گل اهدا می‌شد و حتی یک طرح را ارائه دادیم برای اینکه بنای یادبود با سبک معماری ایرانی ایجاد شود که مقدمات آن را انجام دادم و باید پیگیری شود و نمی‌دانم به کجا خواهد انجامید.

*اگر مشکلات سیاسی اخیر پیش نیامده بود، الان لهستان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ما در اروپا بود

رابطه ما با لهستان به این شکل است که خیلی از مردم لهستان به خاطر ملاحظات انسانی دید مثبتی به ایران دارند و اگر مشکلات سیاسی اخیر پیش نیامده بود، الان لهستان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ما در اروپا بود.

مدت زمانی که در لهستان بودم را باید چند بخش کرد.

زمانی که من وارد ورشو شدم هنوز برجام به تصویب نرسیده بود و تحریم‌های همه جانبه علیه ایران اعمال می‌شد، در ملاقات‌ها با مقامات لهستانی همواره عنوان می‌کردم که اگر می‌خواهید با ما کار کنید باید قبل از حصول هرگونه توافقی باشد، چون وقتی توافق با 1+5 بشود همه می‌آیند و ته صف خیلی مهم نیست.

چند ماه قبل از توافق ژنو خانم «کاسپرچیک» معاون وزیر خارجه به همراه نایب رئیس مجلس و در رأس 60 شرکت لهستانی با یک هواپیمای اختصاصی به ایران سفر کرد و اعلام شد که می‌خواهند با ایران کار کنند که این سفر تاثیر خوبی در ایران به جا گذاشت.

بعد از قدم اولیه‌ای که در ژنو برداشته شد، معاون نخست‌وزیر و وزیر اقتصاد لهستان در تماس تلفنی با من ضمن ابراز خرسندی از مقدمات برای حصول توافق ژنو، پیشنهاد برگزاری نشست مطبوعاتی مشترک را مطرح کرد و گفت قرار است طرح‌هایی را در این کنفرانس مطرح کند که با استقبال ما روبرو شد.

*طرح به سوی ایران

«پیخوچنسکی» معاون وزیر اقتصاد لهستان و وزیر اقتصاد لهستان در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که ما طرح جدیدی را می‌خواهیم آغاز کنیم به نام «به سوی ایران» و می‌خواهیم همه شرکت‌ها را بسیج کنیم تا وارد کار با ایران شوند و اعلام کرد که با هیأت بزرگی به زودی به ایران سفر می‌کند و به فاصله یکی دو ماه بعد یک هیأت 150 نفره لهستانی شامل 80 شرکت لهستانی به ایران سفر کردند و در آن سفر موافقتنامه همکاری‌های اقتصادی دو کشور امضا شد که یکی از موضوعات مهم آن، برگزاری نشست کمیسیون مشترک اقتصادی بود و فضا کاملا عوض شد.

شاید بیش از دو سال، بحث کار با ایران مهمترین بحث در لهستان بود و شرکت‌های مختلف دائم به سفارت می‌‌آمدند و درباره زمینه‌های کاری صحبت می‌کردیم،‌در اکثر شهرهایشان همایش‌های تجاری برگزار می‌شد و من حضور می‌یافتم و برای تجار صحبت می‌کردم و زمینه‌های کار با ایران را تشریح می‌کردم، تا اینکه دولت لهستان عوض شد و دولت ملی گرا و راستگرا بر سر کار آمد که شعارشان ملی گرایی است و الان دو سال و نیم است روی کار هستند.

در ابتدا که بر سر کار آمدند نمی‌دانستیم چه اتفاقی در روابط می‌افتد و بعد از استقرار دولت و یکی دو ماه بعد گفتند که راجع به این طرح «به سوی ایران» حرفی نمی‌زنیم و در حال بررسی آن هستیم، ولی قول می‌دهیم که می‌خواهیم با ایران کار کنیم و به فاصله یک ماه بعد وزیر اقتصاد لهستان اعلام کرد که نه تنها این طرح را قبول داریم، بلکه یک تقسیم بندی کردیم و ایران جزو پنج کشور اول، اولویت لهستان در کار اقتصادی است و همه را برای کار با ایران بسیج کردند. 

*اولین دفتر توسعه تجاری را در ایران ایجاد کردند

بعد از برجام، «موراویتسکی» وزیر توسعه اقتصادی لهستان که در حال حاضر نخست‌وزیر است، تیم‌شان را بسیج کردند و  تمام موسسات مالی اعتباری را بسیج کردند که با ایران کار کنند و در همین راستا اعلام کردند برای رشد روابط تجارت خارجی با کشورهای دیگر 70 دفتر توسعه‌ تجاری در 70 کشور ایجاد خواهند کرد و اولین دفتر نیز در ایران و در تهران افتتاح شد. ما هم کمک کردیم، حتی در زمینه فرستادن کارشناسان ایرانی؛ همه چیز خیلی عالی پیش می‌رفت و هیأت‌های مختلف مبادله می‌شدند از جمله همکاری‌های استانی نیز آغاز شد و دائما همایش برگزار می‌کردند.

علاوه بر این، بانک توسعه صادرات لهستان اعلام کرد که هر شرکت لهستانی که با ایران کار کند حداقل 80 درصد پروژه را فاینانس می‌کند و اگر دوره تجاری‌شان زیر دو سال باشد با نرخ زیر دو درصد و اگر بالای چهار تا پنج ساله باشد با نرخ زیر چهار درصد فاینانس می‌کند.

صندوق بیمه صادرات را بسیج کردند که بیمه قراردادهای ایران را انجام دهد، بانک اصلی لهستان (بانک پ.ک.او PKO که مثل بانک ملی‌شان بود) را آوردند که همکاری‌های بانکی را آغاز کند که با هفت تا هشت بانک ما موافقتنامه را امضا کردند، بانک توسعه صادرات لهستان (BGK) با پنج شش بانک ایرانی قرارداد امضا کرد و همه چیز در بهترین شرایط بود تا  اینکه ترامپ بر سر کار آمد و بعد از آن فضای جدیدی در غرب ایجاد شد.

*با آمدن ترامپ وضع روابط ایران و لهستان دچار تحول جدی شد

فضای پیروزی احزاب راست‌ و ملی گرا در کشورهای مختلف که در انگلیس به برگزیت منجر شد و.. با آمدن ترامپ یک دفعه وضع روابط ایران و لهستان دچار تحول جدی شد. ترامپ علنا علیه ما موضع می‌گرفت و اولین سفر اروپایی‌ را با لهستان شروع کرد و نیمی از سخنرانی‌اش علیه ایران بود.

*وحشت و تنفر لهستانی‌ها از روسیه

این موضوع در کنار اینکه، لهستانی‌ها از روس‌ها بسیار وحشت و تنفر دارند و با اینکه در زمان جنگ از روسیه و آلمان خسارت سنگینی دیدند، ولی تنفر از روسیه با آلمان قابل مقایسه نیست و تقریبا کسی را در لهستان پیدا نمی‌کنید که از روس‌ها متنفر نباشد، حتی با اینکه خیلی از کلمات روسی در ادبیات لهستانی هست یا ساختارش به هم نزدیک است به کل انکار می‌کنند که ارتباطی وجود دارد و حتی آنهایی که به این زبان مسلط هستند، منکر می‌شوند.

این مسئله از یک سو و وحشت و تنفر لهستانی‌ها از روسیه از سوی دیگر عاملی شد که لهستان چنین سیاستی را در قبال ایران اتخاذ و شاهد موضع منفی آن در همراهی با اتحادیه اروپا در محکومیت خروج آمریکا از برجام ... باشیم.

فارس: آیا همین ترس و وحشت عامل پیشروی ناتو به سمت شرق است؟

مهمان‌پرست: بله علت اصلی پیشروی ناتو به سمت شرق هم به همین خاطر است.

زمانی که وزیر خارجه دولت وقت لهستان به ایران سفر کرد و در همان زمان اختلاف اوکراین و بحث جزیره کریمه و الحاقش به روسیه پیش آمد، وزیر خارجه این کشور سفرش را نیمه کاره گذاشت و برگشت و از همان زمان نگرانی از روس‌ها و وضعیت اوکراین، به دغدغه اول لهستانی‌ها تبدیل شد. پیغام پسغام‌هایی بین روس‌ها و لهستانی‌ها به صورت غیر مستقیم رد و بدل می‌شد که این نگرانی را افزایش می‌داد. مثلا اینها واقعا می‌گفتند ما می‌ترسیم که روس‌ها حمله کنند و اگر حمله کنند ظرف مدت کوتاهی کشورمان اشغال می‌شود. 

*ترس از روسیه باعث پناه بردن بیشتر لهستان به آمریکا شد

در واقع ترس از روسیه باعث پناه بردن بیشتر لهستان به آمریکا شد. از طریق ناتو و یا علنی از آمریکا این درخواست را مطرح می‌کردند به عنوان مثال نخست‌وزیر این کشور به صورت علنی در جمع سفرا و نمایندگان می‌گفت که ما از آمریکایی‌ها خواهش می‌کنیم نیروهای نظامی را در لهستان افزایش دهند و استقرار سپر دفاع موشکی را هر چه سریع‌تر انجام دهند.

در دوران اوباما هم بحث استقرار سپر دفاع موشکی و افزایش نیروی نظامی مطرح بود، ولی در دوران ترامپ این موضوع تشدید شد.

* لهستانی‌ها سیاست خود را با آمریکا تنظیم می‌کردند که یک وقت دلخور نشوند

فارس: رابطه ترامپ که با روس‌ها بهتر از دوران اوباما است، پس چرا لهستان از روسیه واهمه دارد؟

مهمان‌پرست: آقای ترامپ ممکن است، رابطه اش با روسیه بهتر باشد، ولی دولت لهستان به خاطر وحشتی که از روسیه داشت، در مباحث سیاسی به این خاطر که ترامپ علیه ما موضع تندتری گرفته بود، لهستانی‌ها هم سیاست خود را با آمریکا تنظیم می‌کردند که یک وقت آمریکایی‌ها دلخور نشوند و کمک‌هایشان را محدود نکنند و رسما مقامات لهستانی‌ در ملاقات‌ها به ما می‌گفتند که شما ما را درک کنید و عنوان می‌کردند همانطور که شما با روس‌ها رابطه دارید و ما درک می‌کنیم، شما هم رابطه ما با آمریکا را درک کنید و نگرانی ما را بپذیرید.

لهستانی‌ها از روسیه نگرانند و فکر می‌کنند تنها نقطه امیدشان، حمایت آمریکاست.

*اکثر کارهای اقتصادی با لهستان متوقف شد

*در حال حاضر وضعیت روابط ایران و لهستان به چه شکل است؟

مهمان‌پرست: الان در وضعیتی که به سر می‌بریم اکثر کارهای اقتصادی و کارهایی که شروع کرده بودیم، متوقف شد. دو شرکت بزرگ نفتی در لهستان وجود دارد، با دو شرکت اورلن و شرکت لوتوس  خرید نفتشان را از ما شروع کرده بودند.

مدیرعامل شرکت لوتوس قبل از اینکه ترامپ بر سر کار بیاید به سفارت آمد و با اشاره به پالایشگاهی که در «گدانسک» است اعلام کرد که مصرف روزانه این پالایشگاه 200 هزار بشکه نفت است که با نفت ما سازگاری داشت. وی شخصا به من گفت ما برنامه ریزی کردیم 85 درصد یعنی روزانه حدود 170 هزار بشکه را از ایران خریداری کنیم. البته با تحولاتی که پیش آمد، مذاکرات فروش نفت به لهستان به صورت بلندمدت متوقف شد.

شرکت نفت اورلن هم همین داستان را داشت، اورلن دفترش را سه سال و نیم قبل در ایران افتتاح کرده بود. علاوه بر این یک شرکت گاز لهستان (PGNIG) که بزرگ‌ترین شرکت تامین کننده گاز لهستان است، بیش از سه سال در ایران دفتر زدند و پروژه «سومار» را در مناقصه برنده شدند، فعالیت‌هایشان را شروع کرده بودند، پروژه‌های بزرگی را در بخش‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، معدن و مهندسی با هم شروع کرده بودیم که تحت تاثیر وقایع سیاسی خیلی محدود شد.

*ایرانی‌ها در لهستان خیلی مشکل خاصی ندارند/بازرگانان برای نقل و انتقالات مالی مشکل دارند

فارس: چه تعداد ایرانی در لهستان حضور دارند و آیا بعد از خروج ترامپ از برجام با مشکلات بانکی مواجه شدند؟

مهمان‌پرست: در لهستان جمعیت ایرانی خیلی کم است، از زمانی که وارد لهستان شدم مجموعه ایرانی‌هایی که در لهستان بودند، در همه شهرها اعم از دانشجویان و آنهایی که از 40 سال قبل در آنجا زندگی می‌کنند 400 نفر بیشتر نبودند، ولی در حال حاضر که رفت و آمد بیشتر شده و کالاهای لهستانی در بازار ایران هم بیشتر شده، این رقم به یک هزار نفر رسیده است و در واقع جمعیت بزرگ ایرانی در لهستان نداریم. 

درست است فضای کلی یک مقدار محدودیت ایجاد می‌کرد، ولی ایرانی‌ها خیلی مشکل خاصی ندارند و مثلا اگر یک بانک لهستانی برای افتتاح حساب و کارهای بانکی محدودیت ایجاد کند،  برخی بانک‌های خارجی هستند که این کار را به راحتی انجام می‌دهند. ما در این بخش معضل نداریم.

 



 

فارس: تجار و بازرگانان چطور؟

مهمان‌پرست: تجار و بازرگانان برای نقل و انتقالات مالی مشکل دارند، قبل از اینکه فشارهای سیاسی آمریکا اعمال شود با موافقتنامه‌هایی که بین بانک پ.ک.او لهستان با بانک‌های ایرانی انجام شده بود و بانک توسعه صادرات BGK این کشور با بانک‌های ایرانی، نقل و انتقالات موردی انجام می‌شد و رسما اعلام می‌کردند هر کس پروژه‌ای دارد با اسناد و مدارک بیاورد و  ظرف دو هفته بدون مانع منتقل می‌شود، ولی الان بیشتر فضا فشار سیاسی آمریکایی‌ها است.

*لهستانی‌ها قبل از آمدن ترامپ آمادگی جدی برای فاینانس پروژه‌ها داشتند

فارس: در بحث ایجاد کانال‌های بانکی و ... لهستان اقدامی را صورت داد؟

مهمان‌پرست: قبل از فشار ترامپ، لهستانی‌ها در این مباحث عقب نبودند و شاید در بخشی از بخش‌ها جلوتر بودند.حتی آمادگی جدی برای فاینانس پروژه‌ها داشتند، یکی از جذاب‌ترین‌ها در اروپا بود؛ ولی الان که این فشارها وارد شده،  توقع اینکه لهستانی‌ها با این شرایط که سعی می‌کنند در مواضعشان با آمریکا همراهی کنند، توقع درستی نیست. فکر نمی‌کنم شاهد فعالیت بانکی باشیم که کمک کننده باشد.

*آمادگی رئیس بانک مرکزی لهستان برای سفر به ایران که مورد استقبال قرار نگرفت

فارس: قبل از برجام هم لهستان در زمینه دور زدن تحریم‌ها و ... همکاری می‌کرد؟

مهمان‌پرست: بحث دور زدن نبود، در بحث همکاری، قبل از اینکه برجام حاصل شود، خیلی سخت بود مگر اینکه شرکت‌های واسطه‌ای می‌آمدند که این شرکت‌ها را در کشورهای دیگر داشتند و از طریق این شرکت‌های واسطه کالای خود را به آنجا می فروختند و از طریق آن شرکت‌ها کالا به ایران وارد می‌شد و این هم سیستم توافق شده دولتی نبود و بخش‌های خصوصی خودشان راه‌حل پیدا می‌کردند، ولی بعد از برجام خیلی جدی دنبال همکاری بودند و در همین زمینه حتی رئیس بانک مرکزی لهستان در نامه‌ای از آمادگی خود برای سفر به ایران و تقویت همکاری‌های بانکی خبر داد، ولی متاسفانه در داخل استقبال نشد.

*ترس لیتوانی از روسیه

فارس: شما سفیر آکردیته ایران در لیتوانی هم بودید، وضعیت مناسباتمان با لیتوانی به چه شکل بود و هست؟

مهمان‌پرست: لیتوانی شرایطش فرق می‌کند، کشوری با حدود پنج میلیون نفر جمعیت است که بزرگ‌ترین کشور بین کشورهای حوزه بالتیک است و در مقایسه با لهستان ظرفیت کمتری دارد و البته به خاطر نزدیکی بیشتر به روسیه باز هم ترس و نگرانی از روسیه را دارد و ترسشان بیشتر است و سعی می‌کنند موضع آمریکایی بگیرند، موضع ترس از روسیه در شرق اروپا زیاد است. اینها کشورهای کوچکی هستند و احساس می‌کنند اگر درگیری شود اشغال کشورشان به چند ساعت بیشتر نمی‌کشد و به همین خاطر شاهد برگزاری مانورهای متعدد در این منطقه هستیم.

لهستان و لیتوانی بر تقویت حضور ناتو تأکید دارند و زمانی که ترامپ بر سر کار آمد در همان ابتدا اعلام کرد که اگر قرار است ناتو امنیت اروپا را تأمین کند خودش هزینه بپردازد، چرا ما بدهیم؟ و این کشورها برای تقویت ناتو باید بودجه‌های نظامی خود را افزایش دهند.

از این طرف این کشورها احساس نگرانی و ترس دارند و علاقه‌مندند ناتو تقویت شود و آمریکایی‌ها از این ترس استفاده می‌کنند و می‌گویند که اینها باید خودشان بودجه را بدهند. نمی‌دانم آمریکا تا چه زمانی می‌خواهد با شرکای اروپایی خود چنین برخورد کند؟

فقط بحث ایران نیست، آمریکا در بخش‌های مختلف تجارت با اروپا، گمرکی، کالاهای وارداتی و... همین مشکل را پیدا کرده است. دیدگاهی که ترامپ مطرح کرده، مخالفان جدی پیدا کرده، ولی چون آمریکایی‌ها احساس می‌کنند قدرت نظامی بالایی دارند، کشورها نمی‌توانند مقاومت کنند و فعلا این فشارها را وارد می‌کنند.

*لیتوانیایی‌ها محافظه‌کار شدند

فارس: ارزیابی شما از آینده روابط با لیتوانی چگونه است؟

مهمان‌پرست: روابط خوبی با لیتوانی داریم، ولی زمانی که بحث تحریم‌ها مطرح می‌شود کشورهای کوچک‌تر که آسیب پذیری بیشتری دارند و در نزدیکی روسیه هستند و به لحاظ امنیت نگران هستند، سریع‌تر و بیش از حد در رابطه با ما ملاحظه کاری می‌کنند.

قبل از برجام سعی می‌کردند با ما همکاری نداشته باشند و در برجام یکسری اتفاقات داشت رخ می‌داد و وزیر خارجه این کشور به تهران سفر کرد و موافقتنامه اقتصادی امضا شد و موافقتنامه گفتگوهای مستمر سیاسی بین وزارت خارجه‌ها را امضا کرد و چند هیأت رد و بدل شد، وزیر کشاورزی لیتوانی به ایران سفر کرد و زمینه‌های همکاری‌های اقتصادی را پیگیری کردیم، ولی با آمدن ترامپ آنها باز هم به محافظه کاری بیشتر روی آوردند.

تجار ایرانی قبلا از لیتوانی غلات وارد می‌کردند و حجم مراودات‌مان یکی دو بار به 200 میلیون دلار هم رسید که به خاطر غلات بود. لیتوانی در زمینه گوشت و لبنیات هم خوب است، البته ظرفیت خیلی بزرگی ندارد و لهستان هم این چنین است، ولی بنا به ملاحظاتی که در واردات مواد غذایی داریم، وزارت بهداشت در استانداردهایش سخت‌گیری می‌کرد.

*می‌گفتند واردات گوشت از لهستان چون بیماری دارد، ممنوع است

فارس: به لحاظ استاندارد یا بحث حلال بودن؟

مهمان‌پرست: آنها حاضرند به ایران گوشت حلال صادر کنند، همین الان هم در لیتوانی و هم لهستان این آمادگی هست و الان هم در حال تولید محصولات حلال هستند، چون به جاهای دیگر هم می‌فروشند. جامعه ترک‌ها در آلمان و اروپا خریدار این کالاها هستند و این برای ما نیز یک فرصت ایجاد می‌کرد؛ ولی قبل از اینکه وارد بحث رقابت و قیمت شویم و اینکه آیا تجار ایرانی حاضرند خرید انجام دهند، مشکل ما با ارگان‌های داخلی بود، نمی‌دانم بر چه معیاری بود، می‌گفتند واردات گوشت از لهستان چون بیماری دارد، ممنوع است.

فارس: چه بیماری؟

مهمان‌پرست: ما هم متوجه نشدیم!

فارس: حاضرند از استرالیا با آن بعد مسافت گوشت وارد کنند، ولی این جا که نزدیک‌تر است خیر.

مهمان‌پرست: ما هم نمی‌فهمیدیم این بیماری از کجا نشأت می‌گیرد. در اروپا استانداردهای بالایی برقرار است و وقتی گوشت و لبنیات به خود اروپا صادر می‌شود یعنی دارای این استاندارد است و حتی در مورد آمریکا که استانداردهای خیلی سختی دارد، گوشت و لبنیات این کشورها به آمریکا هم صادر می‌شود.

فارس: آیا کیفیت گوشت لیتوانی و لهستان خوب بود؟

مهمان‌پرست: قبل از اینکه به عنوان سفیر وارد لهستان شوم، برخی از دوستانم که سالیان زیادی جزو مدیران ارشد سازمان گوشت ایران بودند و از قدیم از لهستان گوشت وارد می‌کردند، می‌گفتند بهترین گوشت گوساله دنیا برای لهستان است، آن هم به خاطر شرایط عالی آب و هوا و تغذیه طبیعی و می‌گفتند گوشت گوساله لهستان در اروپا چیزی بین گوشت گوسفند و گوساله است.

البته ممکن است قیمتش بالاتر باشد، ولی ما وارد بحث‌های رقابتی نشدیم و شرکت‌های زیادی هم داوطلب این کار بودند، اما به مانع ممنوعیت واردات برخورد می‌کردند.

فارس: در خصوص صادرات کالاهای ایرانی به این کشورها اقداماتی را صورت داده‌اید؟

مهمان‌پرست: نه فقط امسال بلکه از چند سال گذشته تلاش داشتیم بازارهای اروپا را از طریق لهستان به  دست بیاوریم، ولی متاسفانه توانایی شرکت‌های داخلی ما خیلی محدود است، چون بخش خصوصی قوی نداریم و بخش‌های دولتی هم هزار جور حاشیه دارند و وقتی بحث کالای ایرانی مطرح می‌شود تنها به ارسال پسته، کشمش و خرما بسنده می‌کنند که این هم انجام شده و الان تقریبا بازارهای لهستان و لیتوانی توسط تجار ما گرفته شده و محصولات ایرانی جا افتاده و حتی ذائقه آنها هم تغییر کرده است.

پیش از این در لیتوانی با خرما آشنایی نداشتند، ولی در حال حاضر خرمای ایرانی برایشان آشناست و علاقه جدی دارند.

در بحث صادرات فرش نیز به خاطر اینکه فرهنگ استفاده از فرش در این دو کشور خیلی جا نیفتاده و جامعه ایرانی خیلی محدودی در مقایسه با آلمان و ... داریم، نیاز به کار دارد. برای این گونه کارها باید زمینه ایجاد کنیم، باید نمایشگاه و ... برگزار و شرکت‌های ما بیایند و تبلیغ کنند.

فارس: آیا مشکلات اعتباری و گشودن ال.سی و ... مانعی بر سر این راه نیست؟

مهمان‌پرست: یک بخشی از آن است ولی همه آن نیست. برخی تجار بزرگ در حال حاضر آماده هستند فرش خود را به صورت امانی در اختیار یکسری از شرکت‌ها و تجار بگذارند که زمانی فروش رفت پولش را پرداخت کنند و بیشتر دنبال بازار و ... هستند، ولی شرکتی که باید اقدام به این کار کند، بایستی بازار ایجاد کرده و تبلیغ انجام دهد، ولی کسی نمی‌آید و عنوان می‌کنند به جای این کار در سایر کشورهای اروپایی فعالیت می‌کنیم که قبلا این اقدامات صورت گرفته است. حاضر نشدند وارد این بازار بشوند.

* قوانین سختگیرانه لهستان در پذیرش مهاجر

فارس: آیا زندانی ایرانی در لهستان هم هست؟

مهمان‌پرست: به ندرت، اخیرا بعضی از ایرانی‌هایی که سعی می‌کردند پناهنده شوند، از طرقی وارد برخی کشورهای اروپایی مثل یونان و ... شده و از آنجا سعی می‌کردند با گذرنامه‌های جعلی و از بین بردن مدارک هویتی به کشورهای دیگر اروپایی وارد شوند که لهستان در این زمینه قوانین سختگیرانه‌ای دارد و یکی از سخت‌ترین کشورهای اروپا برای حضور اتباع خارجی است و شاید یکی از دلایلی که این کشور نظم دارد و تمیز است و فرهنگش کمتر آسیب دیده، حضور کمرنگ اتباع خارجی در این کشور است.

حتی زمانی که اتحادیه اروپا تصویب کرد که همه کشورهای اروپایی پناهجویان سوری را بپذیرند و سهمیه بندی کردند، لهستان با اتحادیه وارد بحث و جدل شد ولی حتی یک نفر را نپذیرفت.یکی از دلایل آن جنگ‌هایی است که رخ داده و صدمات زیادی را متحمل شدند، فکر می‌کنند باید هویت و فرهنگشان را حفظ کنند.

*لهستانی‌ها نمی‌توانند چشمانشان را روی مواضع اروپا ببندند، ولی سرعتشان در همکاری با ما کمتر از بقیه اعضای اتحادیه است

فارس:با توجه به مذاکراتی که در حال حاضر بین ایران و 1+4 درباره بسته پیشنهادی در جریان است، ارزیابی شما چیست که آینده برجام و این مذاکرات چه خواهد شد؟ پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌ها علیه ایران، شاهد همراهی لهستان با آمریکا بودیم، آیا فکر می‌کنید لهستان دوباره این موضع را اتخاذ خواهد کرد؟

مهمان‌پرست: لهستانی‌ها  دو برخورد داشتند، در برخورد اول زمانی ترامپ فشار وارد کرد به صورت علنی گفتند که ما نگرانی آمریکا را درک می‌کنیم و همسویی خود را اعلام کردند و بعد از آن ما هجمه سنگینی در ملاقات‌ها و ... داشتیم که بعد از آن به صورت علنی این بحث را مطرح نکردند. 

من به آنها می گفتم شما عضو اتحادیه اروپا هستید و مگر می‌توانید مواضعی غیر از مواضع اتحادیه اروپا را اتخاذ کنید؟

فکر می‌کنم لهستانی‌ها نمی‌توانند چشمانشان را روی مواضع اروپا ببندند و کامل خلاف آن عمل کنند، ولی سرعتشان در همکاری با ما کمتر از بقیه اعضای اتحادیه خواهد بود.

* هر کس بخواهد در دنیا ما را تهدید کند می‌گوید نفت شما را تحریم می‌کنیم

فارس: ارزیابی شما از آینده برجام چیست؟

مهمان‌پرست: من معتقدم باید نقاط ضعف داخلی خود را برطرف کنیم. کارمان به جایی رسیده که هر کس بخواهد در دنیا ما را تهدید کند می‌گوید نفت شما را تحریم می‌کنیم. یعنی خودمان به مخالفان نقطه ضعف می‌دهیم! با چه هدفی این کار را انجام می‌دهیم؟ چرا باید سیستم اقتصادی کشور به شکلی باشد که اگر نفت را نخرند، فلج شویم و در هر مذاکرات شرطمان این باشد که باید نفت‌مان خریداری شود. مگر کشورهای دیگر که شاهد رشدهای بزرگ اقتصادی بودند، نفت می‌فروشند؟ شما اگر دولت را کوچک کنید، یعنی هزینه‌ها پایین آمده و اگر اینها در بخش خصوصی فعالیت کنند به این خاطر که مالیات می پردازند، درآمد دولت افزایش پیدا می‌کند.

با کم شدن هزینه و افزایش درآمد شما اصلا احتیاج به پول نفت ندارید و آن زمان پول نفت و معادن زیرزمینی باید برای زیرساخت‌های بزرگ اقتصادی کشور، ایجاد اشتغال و ... هزینه شود.

* چرا نگرانیم برجام چه می‌شود؟

چرا ما نگرانیم برجام چه می‌شود؟ آخر نفت را می‌فروشیم یا نمی‌فروشیم.

شاید در کوتاه مدت چاره‌ای نداشته باشیم، ولی هیچ وقت برای بلندمدت هم فکری نمی‌کنیم.

*مدیریت وزارت خارجه باید تشخیص دهد با چه ساختاری بهتر می‌تواند به اهدافش برسد

فارس: نظرتان درباره تغییر ساختار وزارت خارجه چیست؟ با اغلب کسانی که در وزارت خارجه هستند صحبت می‌کنیم از وضعیت کنونی شاکی هستند.

مهمان‌پرست: طبیعت کار وزارت خارجه به خاطر شرایطی که دائما در دنیا تغییر می‌کند، ممکن است تغییر کند. یک زمان مثلا اروپایی‌ها در اقتصاد دنیا موثر می‌شوند باید ساختار به گونه‌ای باشد که با اروپا بیشتر همکاری کنیم، یک زمان آسیا و ... در واقع وزارت خارجه باید انعطاف داشته باشد. یک زمان بحث همسایگان جدی می‌شود و یک زمان بیداری اسلامی، تحولات در عراق و افغانستان و سوریه مطرح می‌شود و باید ساختار به نحوی باشد که بحث امنیت ملی را خوب پوشش بدهد.

تغییر ساختار امری طبیعی است، ولی همیشه اختلاف نظری در وزارت خارجه بوده که ساختار را موضوعی ببینیم یا منطقه‌ای، چندین بار این ساختار جا به جا شده است.بعضی وقت‌ها گفتیم موضوعی مهم است یک بخش سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بعد گفتیم همه در منطقه دیده شود و بعضی اوقات گفتیم تقسیم بندی مناطق فرق کند.

در ساختار جدید هم منطقه‌ای دیده شده هم موضوعی و تلفیق و هماهنگی آن البته کار سختی است و بستگی به افرادی دارد که می‌خواهند این کار را اجرا کنند. اگر مدیریت کاملا به بلوغ رسیده‌ای باشد در بحث‌های اساسی و به خاطر منافع ملی این هماهنگی را داخل خودشان بتوانند انجام دهند، شاید بتواند کمک کند. 

تا جایی که خبر دارم، دوستانی که در وزارت خارجه ساختار را ارزیابی می‌کنند معتقدند این ساختار تا الان ویژگی‌های مثبتی داشته و ممکن است نقاط ضعفی هم داشته باشد که باید همه جمع بندی شود و موقعی که اطلاعات کامل شد، اصلاحاتی در جهت بهتر شدن و بالا بردن راندمان ایجاد کنند.

هر وقت ساختار تغییر می‌کند، چون یکسری کارهای جدید باید انجام شود ممکن است، بدنه مقاومت می‌کند و چون به سیستم قبل عادت کرده شاید برایشان سخت است و به همین خاطر ممکن است انتقاداتی را نیز مطرح کند.

مدیریت وزارت خارجه باید تشخیص دهد با چه ساختاری بهتر می‌تواند به اهدافش برسد.

*شرایط اقتصادی، شرایط ساختار اداری و ساختار اقتصادی کشور در حال نزدیک شدن به نقطه فاجعه باری است

فارس: درباره اوضاع اقتصادی کنونی کشور تحلیل شما چیست؟

مهمان‌پرست: تحلیل من این است که شرایط اقتصادی، شرایط ساختار اداری و ساختار اقتصادی کشور در حال نزدیک شدن به نقطه فاجعه باری است و جدا از اینکه در بیرون چه اتفاقی می‌افتد، اینکه تحریم‌ها و فشارهای خارجی چقدر اثرگذار است، معتقدم 80 ، 90 درصد مشکلات کشور به ساختارهای غلط اداری و اقتصادی ما برمی‌گردد. مقام معظم رهبری بارها فرموده‌اند که به داخل بیشتر توجه کنیم.

در این زمینه کار کردم و مطالبی را تدوین کردم و فکر کردم باید به این موضوع پرداخته شود و معتقدم دغدغه اصلی متفکران اقتصادی این موضوع باشد و تنها کسی که بارها به همین موضوع اشاره می‌کنند، مقام معظم رهبری بودند. پیاده شدن اصل 44، تقویت بخش‌های خصوصی، تولید داخل و صادرات کالاهای ایرانی، حمایت از سرمایه‌گذاران و ... همه بحث‌هایی که ایشان هر سال از زاویه جدیدی به آن تأکید کردند، ولی متاسفانه انجام نشده است.

 
* نصف جمعیت کشور و 35 میلیون نفر سر ماه منتظرند حقوقشان را از دولت بگیرند

اگر بخواهیم شمای کلی کشور را از دور بنگریم، بدون توجه به بحث‌های فعلی و جناحی، براساس آخرین آمار مرکز آمار ایران در سال 1396 تعداد حقوق بگیران دولتی حدود چهار میلیون نفر است و تعداد بازنشسته‌های دولتی چهار و نیم میلیون نفر است، یعنی در مجموع هشت و نیم میلیون نفر حقوق بگیر دولت هستند و اگر هر کدام از اینها یک خانواده سه چهار نفره داشته باشند، یعنی نصف جمعیت کشور و 35 میلیون نفر سر ماه منتظرند حقوقشان را از دولت بگیرند.

در چنین شرایطی حتی اگر برجام کامل اجرا می‌شد و آقای ترامپ روی کار نبود و هیچ مانعی ایجاد نمی‌کرد و نفت را به صورت کامل می‌فروختیم و مشکل مبادلات بانکی نداشتیم، فکر می‌کنید این وضعیت تا چند سال دیگر ادامه می‌یافت؟ یعنی شما همه منابع زیرزمینی و نفتی خود را به پول تبدیل و هزینه جاری کنید. هیچ کشوری چنین نمی‌کند.!

وقتی مقایسه می‌کنید با آمریکا که جمعیتشان چهار برابر ماست،  کل کارمندان دولتی‌اش 2 میلیون و 600 تا 700 هزار نفر است که از این میزان چیزی حدود یک میلیون و صد هزار نفر فقط نیروی پلیس هستند. ژاپن با جمعیت حدود دو برابر ما کل حقوق بگیران دولتی آن 700 هزار نفر هستند.

این فاجعه است که ما اینقدر حقوق بگیر دولتی داریم، این بدان معناست که خصوصی سازی انجام نشده است. یک دولت بزرگ و سنگین می‌شود که این هزینه‌ها کمرشکن خواهد شد.

اصلا شما امکان اختصاص بودجه برای کارهای زیربنایی و پروژه‌های بزرگ را ندارید، فقط در کنارش فساد ایجاد می‌کند. وقتی که همه اقتصاد دولتی می‌شود، فساد ایجاد می‌شود و بخش خصوصی نمی‌تواند با بخش دولتی رقابت کند و همه ابزار در اختیار بخش دولتی است و بخش خصوصی می‌بیند رقبایش در دولت و شرکت‌های دولتی هستند.

خیلی از شرکت‌های ما چون دولتی هستند، انگیزه ندارند، بخش خصوصی برای منافع و سود خود سعی می‌کند هزینه‌ها را کاهش و درآمد را افزایش دهد و با کمترین امکانات،‌ بیشترین راندمان را داشته باشد، متاسفانه هر چه دیرتر اقدام می‌کنیم، مثل بیماری می‌ماند که بدنه کشور را فرامی‌گیرد و اقدام دیرهنگام ما این بیماری را به بدخیم تبدیل می‌کند، اگر تا الان نکرده باشد؛ و از بین می‌برد.

*گوش به فرمان رهبری کارهای اساسی و بزرگ را در کشور انجام دهیم

فارس: تنها راه چیست؟

مهمان‌پرست: تنها راه یک تصمیم شجاعانه، جسورانه و یک عمل جراحی بزرگ است، حتما هر عمل جراحی ریسک، خونریزی و نیاز به دورانی برای مراقبت دارد، ولی بیمار خوب می‌شود. اگر شما این کار را خوب انجام دهید، بیمار خوب می‌شود و سلامتی‌اش برمی‌گردد.

معتقدم باید همه نیروهای داخل کشور، هر سه قوه، همه نهادهای مختلف نظامی و امنیتی همه باید کمک کنند و گوش به فرمان رهبری کارهای اساسی و بزرگ را در کشور انجام دهیم. من یک چیزی تهیه کردم، به عنوان ایده اولیه‌ای که در ذهنم بوده و نامش را «20 فرمان» گذاشته‌ام، فکر می‌کنم اگر 20 فرمان اجرایی بزرگ که می‌تواند شامل بخش‌های اداری، گردشگری، فرهنگی، آموزش و ... باشد، یک مجموعه کامل باشد می‌تواند ما را از این وضعیت به سلامت عبور دهد.

در سال 1357 جمعیت کشور ما 33 تا 34 میلیون نفر بود و در حال حاضر 81 میلیون نفر است، حدود 48 میلیون نفر به این جمعیت اضافه شده به شرطی که هیچکس در این مدت فوت نکرده باشد. اگر ظرف 40 سال گذشته 10 میلیون نفر فوت کرده باشند یعنی 58 میلیون نفر بعد از انقلاب به دنیا آمده‌اند و 58 میلیون نفر زیر 40 سال هستند و اگر از این تعداد افراد زیر 15 سال را جدا کنید، حداقل 40 میلیون نفر در کشور ما بین 15 تا 39 سال هستند و نصف جمعیت کشور جوان است که نیاز به کار، ازدواج و ... دارند.

کشور برای این جمعیت بسیج شود و امید آینده کشور همین جوانان هستند که باید وارد صحنه مدیریت شوند و ایده‌های نو بدهند و اینها کمتر به مسائلی که در حال حاضر شاهدیم، آلوده هستند و حتما کارهای بزرگی می‌توانیم انجام دهیم.

کشور ما دارای سرمایه‌های فراوان و موقعیت استراتژیک و واقع در محل کریدورهای شمال - جنوب و شرق - غرب است که ظرفیت ایجاد می‌کند، ما با 15 کشور از طریق خاک و آب همسایه هستیم و مستقیم به آب‌های آزاد دسترسی داریم. کشورهای شمال ایران از طریق ایران می‌توانند به آب‌های آزاد دسترسی پیدا کنند.

ایران، امن‌ترین و با صرفه‌ترین مسیر برای دسترسی به بازار 500 میلیون نفری منطقه است و اگر کشوری در مناطق آزاد ما سرمایه‌گذاری کند می‌تواند با هزینه‌های پایین از انرژی، نیروی تحصیلکرده، سرمایه انسانی، هزینه حمل ارزان و ... استفاده کند و می‌توان از این طریق زمینه صادرات مجدد کالا را فراهم کرد. 

* حیف است که دست به ساختار نمی‌زنیم و هیچ جریان سیاسی وارد نمی‌شود

وقتی ما چنین جمعیت و سرمایه‌هایی داریم حیف است که دست به ساختار نمی‌زنیم و هیچ جریان سیاسی وارد نمی‌شود. چون هزینه دارد و فکر می‌کنند ممکن است به جریان سیاسی‌شان ضربه بزند و به خاطر منافع جناحی حاضر نیستند منافع ملی را پیگیری کنند. 40 سال است این اتفاق تکرار شده است و تا چه زمانی می‌توانیم به این کار ادامه دهیم؟ نیاز به کار بزرگ دارد که امیدوارم انجام دهیم و به نتیجه برسیم.

*دفاع مقدس

فارس: به عنوان آخرین سؤال با توجه به اینکه در سالگرد دفاع مقدس هستیم آیا خاطره‌ای از دوران جنگ دارید؟

مهمان‌پرست: طبیعت انقلاب ما بعد از پیروزی انقلاب به نحوی بود که بچه‌ها برای دفاع از کشور احساس مسئولیت می‌کردند و اول انقلاب سال سوم دانشگاه شریف بودم و بیشترین مشارکت در فعالیت‌های سیاسی را داشتم آن موقع یک گروه از بچه‌های گارد جاویدان که به انقلاب پیوسته بودند، قرار بر این شد آموزش نظامی تعدادی از بچه‌های شریف را به عهده‌ بگیرند که تعدادی از جمله شهید وزوایی (هم دوره بودیم و سال 1355 وارد دانشگاه شده بودیم)، تعدادی از بچه‌ها آن دوره را گذراندند و مامور تشکیل گروه‌های 22 نفره اولیه سپاه شدیم و همه کارها را کرده بودیم که برای تشکیل سپاه برویم، ولی بحرانی در آموزش و پرورش پیش آمده بود که مدارس کنترل نمی‌شد و دانش آموزان به هم ریخته بودند هر کاری می‌کردند.

بچه‌هایی که وارد آموزش و پرورش شده بودند به من زنگ زدند که بیا کمک و با اصراری که داشتند مسیر کاری من عوض شد و همان ایام انقلاب فرهنگی بود و باعث شد به این نتیجه برسیم که کار کردن این گونه در آموزش و پرورش فایده ندارد و به همین خاطر یک مدرسه را خودمان راه انداختیم و مدرسه دخترانه «ورجاوند» را گرفتیم و  مدرسه «تزکیه» را راه انداختیم که اواخر شهریور 1359 بود که در حال تمیز کردن مدرسه بودیم که جنگ شروع شد. در مقطعی من بیرون آمدم و افسر وظیفه بودم و مدرسه را از ما گرفتند. 

در ایامی که جنگ شروع شده بود یکی دو بار تلاش کردم از کانال‌های مختلف به جبهه بروم که فهمیدند من دانشجوی شریف هستم و ممانعت کردند، در عملیات رمضان یکی از بچه‌ها که سؤال و جواب می‌کرد وقتی فهمید گفت شما برگردید به شما بیشتر نیاز هست، اصرار کردیم ما تا اینجا آمدیم نمی‌رویم و باید به خط برویم که تیم ما را مسئول سوخت رسانی خط کردند و به هر دو نفر یک ماشین دادند که سوخت را به خط مقدم برسانیم که برای خودش داستان‌هایی دارد.


بچه‌ها باید شبانه می‌رفتند و چراغ‌ها را باید خاموش می‌کردند، یکی از بچه‌ها اشتباهی روی میدان مین رفت و خدا می‌خواست که شهید نشوند. ما که شبانه به خط مقدم رسیدیم، خسته‌ بودیم و گفتیم همان جا می‌خوابیم، روی تخت سنگی سرم را گذاشتم و بغلمان همینطور خمپاره می‌خورد، صبح که بیدار شدم اغلب کسانی که دور و برم بودند شهید شدند.وقتی با بچه‌ها صحبت می‌کردیم یک چیزهایی مثل گنجشک از بغل گوشم رد می‌شد که ترکش بود.


تجربه حضور در جبهه به عنوان یک رزمنده نداشتم، دلم می‌خواست، ولی شرایط به گونه‌ای بود که مانع از حضورم در جبهه شدند.

از جمله اقداماتی که در آن سال‌ها انجام دادم تهیه ویژه نامه 72 ماه دفاع مقدس در یکی از نشریات بود. 

برچسب‌ها:

نظر شما