شناسهٔ خبر: 28259760 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

دفاع پرس بررسی کرد؛

اتحاد بلوک شرق و غرب در حمایت از صدام جنایت‌کار

دو بلوک شرق و غرب در هیچ مناقشه‌ای در جهان با یکدیگر همسو نشدند به جز حمله رژیم جنایت‌کار صدام به ایران که نه‌تنها با نشان دادن چراغ سبز وی را تحریک به حمله کردند، بلکه میلیاردها دلار نیز کمک تسلیحاتی در اختیارش گذاشتند.

صاحب‌خبر -

اتحاد بلوک شرق و غرب در حمایت از صدام جنایت‌کارگروه بین‌الملل دفاع پرس: آغاز و پایان جنگ جهانی دوم را بدون شک باید نقطه عطفی در شکل‌گیری جهان معاصر به حساب آورد؛ چرا که تا پیش از آن عرصه تاخت و تاز و غارتگری بر روی کره زمین منحصر به دو کشور انگلیس و روسیه تزاری بود، البته در یک مقطع کوتاهی هم فرانسه و همچنین اسپانیا و پرتغال نیز تقریبا در اوایل حکومت شاه اسماعیل صفوی در زمره ابرقدرت‌ها قرار داشتند؛ ولی بدون شک شکل‌گیری تفکر نازیسم در آلمانی که قرار بود با هیتلر حقارت جنگ جهانی اول را به پیروزی‌های درخشان در لهستان، چکسلواکی، فرانسه و همچنین روسیه التیام بخشد، کمک بسزایی در قدرت‌نمایی دولتی به نام ایالات متحده آمریکا و همچنین اتحاد جماهیر شوری در ایجاد نظم جهانی مدرن با بلوک‌بندی‌های شرق و غرب کرد.

لیبرالیسم ترومن با دو بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی خودنمایی کرد و سوسیالیسم استالین اردوگاه‌های کار دهشتناک را در سیبری به رخ جهانیان کشید.

از فردای کشیده شدن دیوار برلین که بخش غربی آلمان در اختیار آمریکا و بخش شرقی آن به اتحاد جماهیر شوروی رسید، هر دو ابرقدرت در هیچ مناقشه‌ای در جهان با یکدیگر همسو نشدند به جز حمله رژیم جنایت‌کار صدام به ایران که نه‌تنها با نشان دادن چراغ سبز وی را تحریک به حمله کردند، بلکه میلیاردها دلار نیز کمک تسلیحاتی در اختیارش گذاشتند. (البته به جز حمایت همیشگی‌شان از رژیم غاصب صهیونیستی که تشکیلش با اعزام گسترده کشتی‌های مسافربری یهودیان از مسکو به بندر حیفا و انبوه تسلیحات آمریکایی شکل گرفت و همچنان نیز دولت نامشروع نتانیاهو از کمک‌های بی‌دریغ مسکو - واشنگتن سود برده و ارتزاق می‌کند.)

پاسخ به چرایی چنین پرسشی بسیار آسان است. حکومت تازه استقرار یافته در ایران پس از انقلاب بر اساس یک شعار ساده مردمی ولی پر از مفهوم تاریخی بر روی کار آمده بود؛ نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی.

هرچند گرهارد کونزلمن معتقد است وقایعی را که سبب حمایت جدی دولت گورباچف رئیس جمهور شوروی از عراق در یکی از برهه‌های جنگ شد به ماجرای افشای سفر رابرت مک‌فارلین، مشاور امنیت ملی رونالد ریگان به تهران مربوط است؛ ولی به گفته اکثر تحلیلگران زبده سیاسی و نظامی در جهان، به‌طور کلی اهداف شوروی در کمک به عراق برای مقابله با ایران را می‌توان در چند دستاورد کلی خلاصه کرد:

1- فروش تسلیحات نظامی به عراق و کسب درآمد سرشار از این طریق
2- قبل از انقلاب اسلامی، عراق متعلق به بلوک شرق (شوروی) و ایران متعلق به بلوک غرب (آمریکا) بود. شوروی تصور می‌کرد با پیروزی عراق بر ایران، ایران در زمره کشورهای بلوک شرق قرار می‌گیرد.
۳-حکمرانان شوروی قصد داشتند از طریق سرنگونی انقلاب ایران (۱۳۵۷) ایران، قدرت و روحیه ۶۰ میلیون مسلمان روسیه را تضعیف کنند و از قدرت گرفتن آن‌ها جلوگیری کنند.
۴-تضعیف گروه‌های مبارز افغانی و محروم شدن آن‌ها از کمک‌های جمهوری اسلامی ایران و انحراف افکار عمومی از جنایات شوروی در افغانستان
۵-نمایش تسلیحات مدرن شوروی در جنگ تحمیلی عراق برای کسب سهم بیشتر بازار جهانی سلاح

آغاز روابط دوستانه عراق و اتحاد جماهیر شوروی مربوط به پیمان دوستی است که دو کشور در سال ۱۹۷۲ منعقد کردند. بعد از مدتی با گرایش عراق به سمت غرب و دوری از شوروی، روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. پس از امضای معاهده ۱۹۷۵ الجزایر بین محمدرضا پهلوی و صدام حسین و حمایت قاطع ایالات متحده آمریکا از موضع ایران، این کشور در سال ۱۹۷۶ پس از ناامیدی از حمایت مسکو، قراردادی را با فرانسه منعقد کرده بود که به ملی دولت آمریکا در دولت جیمی کارتر می‌گوید:

از واقعه گروگانگیری در تهران (در نوامبر ۱۹۷۹) دیدگاه بسیار قالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی وجود داشت که ایران را باید بطور همه‌جانبه تنبیه کرد. بیانیه‌های عمومی که او صادر می‌کرد بر این مضمون تأکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمی‌بیند.

و دیگر اینکه پس از آزادسازی خرم‌شهر و دیگر نقاط اشغال شده ایران، و تهاجم نیروهای ایرانی به خاک عراق که نهایتاً تا حد تصرف شبه‌جزیره فاو در خاک عراق پیش رفت، آمریکا تصمیم به اتخاذ سیاست‌هایی به نفع عراق به منظور حفظ توازن در جنگ کرد تا مانع از پیروزی ایرانیان و سقوط دولت صدام شود.

در ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ نیروی هوایی آمریکا ۵ فروند هواپیمای شناسایی آواکس را جهت شناسایی عملیات‌های هوایی نیروی هوایی ایران و اطلاع‌رسانی آن‌ها به ارتش عراق، به عربستان سعودی منتقل کرد.

سازمان سیا از سال ۱۹۸۰ شروع به در اختیار گذاردن تصاویر هوایی به رژیم بعث عراق کرد. این تصاویر توسط ماهواره‌های جاسوسی آمریکا از مواضع نیروهای نظامی ایران و تأسیسات نفتی ایران گرفته شده بود. این کمک‌رسانی اطلاعاتی تا برقراری آتش‌بس میان ایران و عراق ادامه پیدا کرد.

و سرانجام در نوامبر ۱۹۸۳کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام می‌دهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود».

جالب است که به گفته وبسایت نشریه فارین پالیسی چاپ واشنگتن، آمریکا در جریان جنگ ایران و عراق با وجود اطلاع از تصمیم عراق برای استفاده از سلاح‌های شیمیایی، کمک‌های اطلاعاتی در اختیار عراق گذاشت. این کمک‌ها پس از پیش‌بینی پیروزی‌هایی استراتژیک ایران در جبهه‌های نبرد و برای جلوگیری از پیروزی ایران در اختیار عراق گذاشته شد.

خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس نیز پس از دستگیری صدام در گزارشی نوشت: «این حقیقت نیز اکنون آشکار شده‌است که برنامه‌های شیمیایی و میکروبی صدام در دههه ۸۰ میلادی بدون حمایت آمریکا ممکن نبوده‌است.

در این گزارش پیتر گالبری، یکی از کارمندان وقت کمیتهه روابط خارجی سنا می‌گوید که «حقیقت این است که هر گاه عراق قوانین بین‌المللی را نقض می‌کرد و از سلاح‌های کشتار جمعی استفاده می‌کرد بیش از پیش کمک‌ها و حمایت‌های مالی و سیاسی از آمریکا دریافت می‌کرد» و می‌افزاید: «قطعاً ما بر رفتار صدام تأثیر داشتیم زیرا او را به این باور رسانده بودیم که بسیار مهم است که به علت قتل‌هایی که داخل کشور خود انجام می‌دهد، تحت تعقیب قرار نگیرد.»

بنابراین پر واضح است که جنایت‌های ددمنشانه صدام در قبال مردم مظلوم ایران همچون موشک‌باران کور در مناطق شهری و بمباران شیمیایی در سردشت توسط رسانه‌های هر دو ابرقدرت سانسور شود تا رهبر دیوانه رژیم بعث عراق در دادگاه افکار عمومی جهانیان محاکمه و محکوم به مجازات نشود.

هرچند که دست انتقام خداوند به مراتب قدرتمند تر از زرادخانه‌های اتمی رهبران هر دو بلوک شرق و غرب بود؛ به راستی چه کسی باور می‌کرد صدام که سیگار گرانقیمت برگ کوبایی می‌کشید و ساعت طلای رولکس به دست می‌بست در عصری که بازماندگان جنگ در ایران هنوز زنده هستند، به دار مجازات آویخته شود.

انتهای پیام/ 451

نظر شما