شناسهٔ خبر: 28231778 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

محسن رضایی: هدف از جنگ این بود که ایران را با مواضع لیبرالی و میانه‌روی سر میز مذاکره بنشانند

استراتژی آمریکا سر کار آوردن یک دولت میانه‌رو در ایران است

صاحب‌خبر - محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چهارشنبه اول مهر 1360، در گفت‌وگویی اختصاصی با خبرنگار کیهان نقطه‌نظرهای خود را درمورد آینده جنگ، اوضاع جبهه‌ها، وضع گروهک‌ها و استراتژی آمریکا در ایران تشریح کرد. وی به تشریح اهداف حمله عراق به ایران و رابطه آن با استراتژی آمریکا در ایران پرداخت و گفت: «با بررسی‌های مختلف و اطلاعاتی که از بیانات سران آمریکا و از اسناد لانه جاسوسی به دست ما رسیده، به این نتیجه رسیدیم که استراتژی آمریکا چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بر سر کار آوردن یک دولت میانه‌رو بوده است. دولتی که در آن غرب‌زده‌ها حاکمیت داشته باشند و از طریق این دولت میانه‌رو، آمریکا می‌خواست منافع درازمدت را در ایران در کنار شوروی برای سال‌های سال تضمین بکند. آمریکا برای رسیدن به این استراتژی از ابزار مختلف استفاده کرده و می‌کند. این ابزار در رابطه با دو هدف بود که از همان استراتژی‌ای که ذکر شد، نشأت می‌گیرد. این دو هدف یکی براندازی و تضعیف جمهوری اسلامی و خط امام و دیگری رشد دادن و ارتقای سیاسی اجتماعی دادن خط میانه‌روی و سازشکاری و تقویت جناح‌های غرب‌زده بود. این هدف‌ها در مجموع آمریکا را به آن استراتژی‌ای که گفته می‌رساند. آمریکا در زمان‌های مختلف، تاکتیک‌های مختلفی را به کار برد. از جنگ گرفته تا کودتا تا حمله نظامی طبس و تا درگیری‌های داخلی را آمریکا در رابطه با اهداف گفته شده پیش می‌برد؛ یعنی هر وقت زمینه‌های میانه‌روی در حاکمیت جمهوری اسلامی برای آمریکا امیدبخش بوده مثل زمان دولت موقت و آقای بنی‌صدر، آمریکایی‌ها به این توجه داشتند که از تاکتیک‌های نظامی به‌عنوان یک ملاط‌کار و به‌عنوان اینکه بتوانند میانه‌روها را به حاکمیت بیشتر برسانند، استفاده می‌کردند. در حقیقت هدف‌های اساسی آنها از تاکتیک‌های نظامی یا براندازی این نبود که کل خط بنی‌صدر یا خط دولت موقت از بین برود بلکه آنها را به‌عنوان چاشنی مطلب استفاده می‌کردند تا بتوانند این خط میانه‌روی را بر سر کار نگهدارند و تقویتش بکنند. در مقابل هر وقت که زمینه‌های میانه‌روی در حاکمیت جمهوری اسلامی ضعیف می‌شد (مثل جریانات سقوط دولت موقت یا لانه جاسوسی) و از طرف دیگر خط امام به حاکمیت می‌رسید مثل شروع کار مجلس کناره‌گیری حداقل 15 نفر از نمایندگانی که وابسته به «سیا» یا غرب‌زده بودند و نیز پس از روی کارآمدن یک دولت مکتبی که آمریکا به دنبال این تحولات تمام امید‌های خود را از دست داده می‌دید، مساله جنگ را مطرح کرد و روی بعد تخریب و بعد براندازی قوی‌تر رفت. بنابر این هر وقت زمینه‌های میانه‌روی بوده از تاکتیک‌های نظامی به‌عنوان یک ملاط و یک چاشنی استفاده می‌کرد، اما هر وقت زمینه‌های میانه‌روی در حاکمیت جمهوری اسلامی مفهومی نداشت و برعکس خط امام در حال اوج به قدرت رسیدن بود، آمریکا مجبور بود از تاکتیک‌های تخریبی برای براندازی خط امام استفاده بکند. مساله جنگ را ما در این چارچوب می‌بینیم؛ یعنی آمریکا می‌خواست با این جنگ دولت و مجلس مکتبی را از بین ببرد. هدف از جنگ این بود که در مدت سه روز خوزستان به تصرف دربیاید و بعد با تجربه‌ای که انگلستان از اسرائیل داشت و بعدش آمریکا وارث این تجربه شد، سعی کنند که ایران را سر میز مذاکره بنشانند و با برگ برنده‌ای که دارند یعنی اشغال خوزستان ایران را از موضع ضعف به سازش بکشند تا ایران به صدور انقلابش نپردازد، مجبور به سازش با ابرقدرت‌ها بشود و مجبور بشود از این سیلی محکمی که به قول امام به گوش غرب و آمریکا زده، عقب‌نشینی کند و به مواضع لیبرالی و میانه‌روی که استراتژی آمریکا همین بود، برود.»

نظر شما