شناسهٔ خبر: 28231742 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

امام خمینی: این گریه و روضه انسان‌ساز است

می‌خواهند روضه را از بین ببرند نمی‌فهمند

صاحب‌خبر - بنیانگذار کبیر انقلاب، چهار مهر 1358در جمع هیات فاطمیون تهران به تشریح فلسفه عزاداری برای حضرت سید‌الشهدا پرداختند و فرمودند: «رضاخان، اولش خیلی هم روضه‏‎ ‎‏می‌گرفت؛ هم روضه و هم تکیه‌ها می‌رفت. یک‌دفعه در یک محرمی گفتند همه‎‏ تکیه‌ها را رفته است! بعد که ملت را بازی داد، آن وقت آن چهره‌اش را نشان داد؛ تمام روضه‌ها را‏‎ ‎‏در سرتاسر مملکت قدغن کرد؛ و بر معممین آن کرد که نمی‌توانست یک نفر معمم ظاهر‏‎ ‎‏بشود توی خیابان. معممین را حتی قدغن کرده بودند که شوفرها هم سوار نکنند. بعضی‏‎ ‎‏شوفرها هم خوش‌رقصی می‌کردند برای آنها. مقصد آخوند نبود؛ مقصد اسلام بود. ‏‎ ‎‏می‌دیدند که تا اینها هستند اسلام را نمی‌شود از بین برد؛ باید اینها را از بین برد، بعدش‏‎ ‎‏اسلام را از بین برد. «اسلام منهای روحانیت» همین تز است. حالا یا گوینده‌اش ملتفت‏‎ ‎‏نیست، یا ملتفت است. ‏‏‏این مطلبی که الان القا کرده‌اند به جوان‌های ما که تا کی گریه و تا کی روضه و اینها؟!‏‎ ‎‏بیایید تظاهر کنیم. اینها نمی‌فهمند روضه چیست و این اساس ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ کی تا حالا نگه داشته‏‎ ‎‏است، این را نمی‌فهمند و نمی‌شود هم بهشان بفهمانیم. اینها نمی‌فهمند که این روضه و‏‎ ‎‏این گریه آدم‌ساز است؛ انسان درست می‌کند. این مجالس روضه، این مجالس عزای‏‎ ‎‏سیدالشهدا، این تبلیغات بر ضد ظلم، این تبلیغ بر ضد طاغوت است. بیان ظلمی که به‏‎ ‎‏مظلوم شده تا آخر باید باشد. همین‌ها در عین حالی که جوان‌های خودشان که کشته شدند،‏‎ ‎‏برایشان فریاد می‌زنند و چه می‌کنند لکن بازی خوردند. می‌گویند آن جوان‌ها را از یاد‏‎ ‎‏ببرید! برای اینکه آنهایی که به اینها تلقین می‌کنند اساس را سیدالشهدا می‌دانند. اساسی‏‎ ‎‏که همه‌چیز را تا حالا نگه داشته، اوست. پیغمبر هم فرمود که ‏‏أنَا مِْن حُسَینٍ‏؛ یعنی دیانت را‏‎ ‎‏او نگه می‌دارد و این فداکاری دیانت اسلام را نگه داشته است و ما باید نگهش داریم. ‏‎ ‎‏این جوان‌ها توجه ندارند، البته یک دسته‌اند ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ تزریق به اینها شده از ‏‏[‏‏طرف‏‏]‏‏ اشخاصی‏ که می‌خواهند نباشد، این اساس ‏‏[‏‏نباشد‏‏]‏‏ می‌خواهند روضه را از بین ببرند: روضه‏‎ ‎‏نخوانید دیگر! روضه‌خوانی نکنید دیگر؛ صحبت کنید. اینها نمی‌دانند که روضه‌خوانی‏‎ ‎‏است که عواطف مردم را همچو تهییج می‌کند که برای همه ‌چیز حاضرند. وقتی مردم‏‎ ‎‏دیدند که سیدالشهدا جوان‌هایش را آن‌طور قطعه‌قطعه کردند و آن‌طور جوان‌های خودش‏‎ ‎‏را داد، برای مردم آسان می‌شود که جوان بدهند و با این حس شهادت‌ دوستی این معنی‏‎ ‎‏را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما‏‎ ‎‏داشتیم، به همه ملت ما و همه آرزوی شهادت می‌کردند؛ همان شهادتی که سیدش‏‎ ‎‏سیدالشهدا بود. اینها نمی‌فهمند که اینهاست که نگه داشته است. آنهایی که می‌فهمند‏‎ ‎‏تزریق می‌کنند و دیگران را گول می‌زنند. ‏‏‏ اساس را باید حفظ بکنیم. اساس اسلام است و جمهوری اسلامی با محتوای‏‎ ‎‏اسلامی. باید کوشش کنید تا حفظ بشود این مجالس و مجامع اسلامی را باید حفظ‏‎ ‎‏بکنید. هر دو جهت باید باشد. نه آن‌طوری که سابق بود و اصلش کاری به دستگاه ظلم‏‎ ‎‏نداشتند. آن هم با یک تبلیغاتی که شده بود. نه آنکه ما بیاییم نمازمان را بخوانیم و برویم‏‎ ‎‏سراغ کارمان توی خانه‌مان بنشینیم؛ اهل منبر هم بروند و چهار کلمه روضه بخوانند و‏‎ ‎‏فوقش هم چهار کلمه اخلاق بگویند و بروند تو خانه‌هاشان بنشینند. باید در مقابل ظلم، ‏‎ ‎‏در مقابل ستم بایستند. ‏این کلمه «کلُّ یوْمٍ عَاشُورَا و کلُّ أَرْضٍ کرْبَلاء» یک کلمه بزرگی است که اشتباهی‏‎ ‎‏می‌فهمند. آنها خیال می‌کنند که یعنی هر روز باید گریه کرد! لکن این محتوایش غیر از‏‎ ‎‏این است. کربلا چه کرد، ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشی را بازی کرد، همه زمین‌ها‏‎ ‎‏باید آن‌طور باشند. نقش کربلا این بود که سیدالشهدا ـ سلام‌الله علیه ـ با چند نفر جمعیت‏‎ ‎‏و عده معدود آمدند کربلا و ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار. در‏‎ ‎‏مقابل امپراتور زمان ایستادند و فداکاری کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند ‏‎ ‎‏و شکست دادند یزید را. همه جا باید این‌طور باشد. همه روز هم باید این‌طور باشد. همه‏ روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشوراست و ما باید مقابل ظلم‏‎ ‎‏بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را ما پیاده کنیم، انحصار به یک زمین‏‎ ‎‏نداشته؛ انحصار به یک افراد نداشته. قضیه کربلا منحصر به یک جمعیت 70 و چند‏‎ ‎‏نفری و یک زمین کربلا نبوده. همه زمین‌ها باید این نقشه را اجرا کنند و همه روزها غفلت‏‎ ‎‏نکنند. ملت‌ها باید غفلت نکنند از اینکه همیشه باید مقابل ظلم باشند. ‏‏ما «ملیت» را در سایه تعالیم اسلام قبول داریم... ملت، ملت ایران است، برای ملت‏‎ ‎‏ایران هم، همه جور فداکاری می‌کنیم، اما در سایه اسلام است؛ نه اینکه همه‌اش ملیت و‏‎ ‎‏همه‌اش گَبْریت‏! ملیت، حدودش حدود اسلام است و اسلام هم او را، ‏‎ ‎ تایید می‌کند. ‏‎باید این نهضت را حفظش کنید. شما با دست خالی یک امپراتوری بزرگ را نه، دنیا‏‎ ‎‏را شکست دادید... ایران سرمشق همه‏‎ ‎‏مسلمین شده است و باید بشود ان‌شاءالله. این را حفظش کنید. بدانید که ما هیچ نیستیم، ‏‎ ‎‏هیچ! برای خودتان یک چیزی خیال نکنید. نه من و نه تو، نه هیچ‌کس، هیچ نیستیم. هرچه‏‎ ‎‏هست خدای تبارک و تعالی است، اوست که شما را غلبه داد. «الله اکبر» شما را غلبه داد و‏‎ ‎‏با مشت خالی همه چیز را در هم شکستید. این ایمان، اسباب این معنا شد‏. این اسلام و این نهضت را‏‎ ‎‏با اسلامیتش حفظ کنید و خداوند ان‌شاءالله شما را حفظ کند برای نگهداری این‏‎ ‎‏نهضت و تا این نهضت هست، از هیچ چیز نترسید و ترس به دل‌تان راه ندهید.»

نظر شما