شناسهٔ خبر: 28222008 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: بانی فیلم | لینک خبر

گفت و گو با حجت اشرف زاده؛ خواننده تیتراژ «شبی با عبدی»

تیتراژ فروشی آفت موسیقی است!

صاحب‌خبر -

گروه تلویزیون – زینب علیپور: شاید بتوان گفت که بسیاری از علاقه مندان به صدا و کارهای حجت اشرف زاده هنوز هم او را را ترانه زیبا و دلنشین «ماه و ماهی» می شناسند. اما او پس از این کار که باعث شهرت او شد هم ترانه های دلنشین بسیاری را اجرا کرد که برخی از آنها در قالب تیتراژهای تلویزیونی در ذهن مخاطبان مانده است. از جمله تیتراژ برنامه های «فرمول یک» و «یک یک» و «جشن رمضان» و…
این اواخر هم که تیتراژ پایانی برنامه «شبی باعبدی» را با عنوان «بی خبر از تو» اجرا کرد و بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. اما اشرف زاده یک شبه به این شهرت نرسید. وی کلاس های بسیاری را در زمینه صداسازی و آواز نزد اساتید بزرگی آموخته است و سالها در این زمینه چه در زادگاهش نیشابود و چه در تهران فعالیت کرده است. از این رو بانی فیلم با او گفت و گویی پیرامون کارهایش و «شبی با عبدی» داشته که در ادامه می خوانید:

 گویا این روزها مشغول همکاری با یک گروه موسیقی خارجی هستید. در این باره توضیح می دهید؟
– بله مشغول همکاری با گروه شیلر به سرپرستی کریستوفر فون دیلن هستم که یک گروه آلمانی است که سال گذشته برای کنسرت به ایران آمدند و ظاهرا پس از شنیدن صدای من به چند قطعه از کارهای من علاقه مند شدند و خواستند که با هم کار مشترکی انجام بدهیم که مدیر برنامه هایشان تماس گرفت و چند روزی هم مشغول این اثر مشترک شدیم با فضای الکترونیک و ترکیبی از آواز ایرانی و غزل خوب ایرانی که ترجیح دادم از غزل نوکلاسیک ایرانی یعنی از غزل امید صباغلو استفاده کنم که بخشی از آن را تصنیف گونه خوانده ام که ترکیب آنها یک اتفاق خوشایندی به عقیده من شد.
 چه زمانی این اثر منتشر خواهد شد؟
– فکر می کنم برای سال آینده به کنسرت و ارائه آلبوم جدید گروه شیلر هم بی انجامد که دو قطعه ایرانی در این آلبوم هست که یکی از قطعات با سازهای ایرانی و ترکیبی از موسیقی ایرانی و الکترونیک را طرفداران کریستوفر خواهند شنید و در قطعه دیگر که من حضور داشتم، طرفداران این گروه به شکل دیگری آن را خواهند شنید.
 درباره آلبوم جدید خودتان هم بگویید و اینکه در چه مرحله ای است؟
– آلبوم خودم به نام «وقت عاشقی» تقریبا آماده انتشار است. منتهی به دلیل اینکه فضای حاکم بر نشر آثار فرهنگی در حال حاضر فضای مناسبی برای تولید شاید نباشد، یعنی هزینه ها برای چاپ و نشر و فرایند پخش بسیار بالا رفته و هزینه های بالایی را برای ناشر در برخواهد داشت، از این جهت شاید با تعویق این آلبوم منتشر شود. شاید هم به این نتیجه برسیم که به صورت تک آهنگ کار را پخش کنیم. بنابراین آلبوم «وقت عاشقی» که برایش سه سال زحمت کشیدم، به دلایلی که بیان کردم، امکان انتشارش در حال حاضر وجود ندارد و زمان انتشار آن به خاطر گرانی به تعویق می افتد. البته امیدوارم هر چه زودتر بتوانم این کار را در قالب یک پکیج و آلبوم در اختیار مردم قرار بدهم.
 شما سالهاست که در زمینه آواز فعالیت می کنید. اما فکر می کنم با تیتراژ تلویزیونی بیشتر به شهرت رسیدید. این طور نیست؟ فکر می کنید چقدر تیتراژ در شناخته شدن هنر شما موثر بوده است؟
– من اعتقاد ندارم که امروزه تیتراژها مانند گذشته کسی را خواننده کرده باشد. چون روزگاری مردم با تیتراژ رابطه مستقیم و عمیق تری به نسبت امروز داشتند. بنابراین شاید در دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ این اتفاق بسیار ملموس تر بود و خواننده ها با تیتراژخوانی معروف می شدند. به هر حال خواندن تیتراژ با یک محتوای مناسب و پخش مناسب قطعا برای خواننده و یا شاید برای یک آرتیست موزیسین که حتی می تواند خواننده هم نباشد، مثل آریا عظیمی نژاد عزیزم که همه با کارهای او آشنا هستیم و خواننده نیست، اما موزیسین بسیار موفق در ساختن تیتراژهای درجه یک برای برخی برنامه ها و سریالهاست که از این نظر قطعا نه تنها یک خواننده که یک شاعر و یک آهنگساز هم از مزایای داشتن تیتراژ خوب یک برنامه یا سریال بهره مند خواهد شد. یعنی از جلب نظر و نگاه مخاطبان بسیاری در این زمینه برخوردار خواهد شد. بنابراین همچنان با اینکه اعتقاد دارم که تیتراژ ها مانند دهه گذشته موثر برای شناخته شدن آن خواننده نیست، اما باید گفت که همچنان بی تاثیر هم نیست.
 و شما هم در این مدت تیتراژ سریال های «یادداشت های یک زن خانه دار» و «علی البدل» و چند برنامه را خوانده اید.
– بله من هم از سال گذشته بر اساس یک برنامه ریزی جدی به فرایند تغییر در تولید آثارم روی آوردم که با یک تیم خوب در کنار دوستان جوان هم فکر امروزی و با ترکیبی از رفقای قدیمی که چند اثر را در واقع با این عناوین منتشر کردیم. از قطعه «مهدخت» که تیتراژ سال تحویل در برنامه نوروزی شبکه یک به تهیه کنندگی علی ضیا بود و تقدیم به دختران و مادران نجیب سرزمینم شد. خوشحالم که این قطعه را دوست داشتند و مورد توجه قرار گرفت. بعد از تیتراژ «مهدخت»، در برنامه جشن رمضان شبکه ۵ به تهیه کنندگی محمد قنبری دوست قدیمی ام قطعه «عطر تو» را برای این برنامه اجرا کردم که بارانی بود و به خاطر این حالت به دل خیلیها نشست. بعد از آن هم قطعه «بی خبر از تو» برنامه شبی با عبدی رسیدیم که در این قطعه هم مانند کارهای قبلی با دوستان خوبی به عنوان آهنگساز و ترانه سرا همکاری کردم که همه این قطعات حاصل چند ماه هم فکری و همراهی من و دوستانم بود که بخشی مورد پسند مردم قرار گرفته است.
 گویا مدتی است که در زمینه موسیقی تیتراژ هم باندبازی و به قول یکی از همکارانتان تیتراژ فروشی رواج پیدا کرده و هر خواننده تازه کاری که می خواهد معروف شود، به نوعی بخشی از سرمایه سریال را به تهیه کننده می پردازد و تیتراژ آن را می خواند. نظر شما به عنوان یکی از حرفه ای های این هنر در این باره چیست؟ اصولا با چنین مواردی برخورد کرده اید و یا شنیده باشید؟ به خصوص در ماه رمضان و کارهای مناسبتی که زیاد در این زمینه حواشی وجود دارد!
– قطعا همه ما می دانیم که در هر شغلی ممکن است آفت هایی وجود داشته باشد. اتفاقا یک روز با برخی از دوستانمان بررسی می کردیم که در هر شغل و منصب و مقام و درجه ای در دنیا ممکن است که آسیب هایی هم وجود داشته باشد. از این رو در موسیقی هم ممکن است عده ای سوء استفاده کنند و این اتفاق اصلا بعید نیست. اما من با چنین اتفاقی روبرو نشدم. به دلیل اینکه خلق و خوی من با چنین پیشنهاداتی سازگار نیست و من هیچ وقت برای اینکه تیتراژی را بخوانم، پیشنهادی را که غیر اصولی باشد، نمی پذیرم. فکر می کنم این مسائل به خود ما و دوستان موزیسین هم برمی گردد. یعنی تهیه کننده ها، خواننده ها و آهنگسازها که به چنین اتفاقاتی تن ندهند. ولی به هر حال آسیبی است که ممکن است وجود داشته باشد و یک عده هم سوء استفاده کنند. به هر حال امیدوارم ساحت هنر و اهالی هنر هرگز گرفتار چنین آفت هایی نشود. چون جایگاه واقعی هنرمندان بزرگ همیشه با تلاششان و مردمی بودنشان و همت خودشان و ممارستی که در هنر داشتند، بدست آمده و هیچگاه با هیچ تبلیغاتی و خرید هیچ تیتراژی ماندگار نشده است. ما این مهم را در طول زمان دیده ایم و باور داریم که ذات هنر و توانایی هنری یک شخص است که او را در طول زمانه جاودانه می کند؛ نه سیل تبلیغات چند صد میلیون تومانی و نه خرید تیتراژ ها با قیمت های گزاف!
بنابراین اگر برخی جوانها از این طریق پیام من را دریافت می کنند، بدانند که فقط هنر است که جاودانه و ماندگار است. البته استفاده از تبلیغات و فضای مجازی و امکاناتی برای رساندن یک اثر هنری به دست مردم بسیار مناسب است. اما سوء استفاده از آنها قطعا کسی را ماندگار نخواهد کرد.
 در سینما کار تیتراژ فیلم را تجربه نکرده اید. همان مناسباتی که برای بازیگران در سینما وجود دارد، روی موسیقی فیلم هم تاثیر گذاشته؟
– درباره مناسبات و روابطی که هنرمندان با همدیگر دارند و جوان گرایی در استفاده از سبک های نوین موسیقایی از سمت تهیه کنندگان و کارگردانان عزیز چیزی است که در تمام دنیا روال طبیعی خودش را دارد. یعنی اینکه قطعا اگر من در بین دوستانم تهیه کنندگان، مجریان و یا کارگردانانی داشته باشم که با آنها رفاقت کرده باشم و انها هم سبک و سیاق کار من را دوست داشته باشند، در مورد انتخاب یک خواننده من هم یکی از گزینه های انتخابی آنها خواهم شد. این در تمام دنیا امری کاملا بدیهی است. قطعا وقتی یک گروه و یا یک هنرمند مورد پسند عمومی قرار می گیرد، تهیه کنندگان به کار کردن با او فکر می کنند و خیلی جاها از او دعوت به همکاری می کنند. اینها مناسبات پسندیده ای هست و هیچ ایرادو اشکالی بر آن وارد نیست. البته بخشی از این مناسبات هم سلیقه است. یعنی ممکن است کارگردان و تهیه کننده ای در سینما و تلویزیون سلیقه اش حجت اشرف زاده نباشد و یا سلیقه دیگری باشد. بنابراین بخشی از این مناسبات سلیقه ای است. من دوستان زیادی دارم که از همکاری با آنها همیشه لذت می برم و به همکاری با این دوستان هم ادامه خواهیم داد. البته به دیگر سلایق کارگردانان و تهیه کنندگان و دوستان همکار هم احترام می گذارم. در نهایت ذات هنر برای مردم است و ذات فعالیت یک هنرمند هم باید مردمی بودن و با حال یک اجتماع حرکت کردن باشد. امروزهبه حال خوشی برای مردم بیشتر از قبل نیازمند است. از این رو هنرمند از هر جنسی از هنر باید برای بهتر شدن حال مردم و همراهی با مردم بیشتر تلاش کند. اصولا آنچه که هنرمند را ماندگار می کند، همین است. اینکه با تمام وجود و اصالتش به مردم عشق بدهد و کنار مردم باشد. بنابراین هیچ مناسبتی خوش تر از این نیست که یک خواننده برای مردمش بخواند و یا نقاشی کند، مجسمه بسازد و یا عکاسی کند و…

نظر شما