گروه خانواده؛ نعیمه موحد: {شب، داخلی، خانه}: پدر خانواده جلوی تلویزیون نشسته و اخبار میبیند. مادر که در حال کار کردن در آشپزخانه است روی صندلی مینشیند و گوشی موبایلش را چک میکند. چند دقیقه بعد دختر خانواده از اتاق بیرون میآید. یک هدفون قرمزرنگ روی گوشهایش گذاشته است. بدون اینکه باکسی حرف بزند سر یخچال میرود و یک بطری آب برمیدارد. مادر بدون اینکه سرش را از روی گوشی بلند کند میگوید: با لیوان بخور! دختر جواب نمیدهد. با لیوان آب میخورد، بطری را روی کنار لیوان رها میکند و به سمت اتاقش میرود.
همزمان با بسته شدن در اتاق دختر، در خانه باز میشود و پسر خانواده داخل میآید. نگاهی به پدرش میکند که جلوی تلویزیون خوابش برده است. مادر هم بهشدت سرگرم گوشی است و متوجه ورود پسرش نمیشود. پسر داخل اتاقش میرود و در را می بناند}
شاید این سناریو برایتان کم اغراقشده یا به قول سینماییها سیاه نمایی شده به نظر بیاید اما اگر کمی فکر کنید احتمالاً مشابه اینها برای خانواده شما هم اتفاق افتاده ست. آنقدر که گاهی عادی به نظر آمده، گاهی آن را به عوامل بیرونی مثل خستگی ربط دادهاید و گاهی هم نگران شدهاید که چرا خانواده شما به این سمت رفته است. خانوادهای که روزگاری والدین و بچهها در آن به هم وابسته بودهاند، باهم درباره اتفاقات ریزودرشت شبانهروز صحبت میکردند، دورهم غذا میخوردند و زودبهزود دلشان برای هم تنگ میشد؛ اما این روزها تعداد جملههایی که در این خانه باهم ردوبدل میکنید گاهی به تعداد انگشتهای دست هم نمیرسد.
چند دقیقهاش مهم نیست
پژوهشها و آمارهای زیادی که درباره «فرهنگ همصحبتی در خانوادههای ایرانی» یا «میانگین میزان صحبت اعضای خانواده باهم» وجود دارد. بعضی پژوهشها میگوید این میزان به ۲۰دقیقه در روز میرسد، بعضی دیگر میگوید ۳۰دقیقه و حتی آمار ۱۵دقیقهای هم از این وضعیت ارائهشده است. اینکه این اعداد به هم نزدیک هستند نشان میدهد که بهطورکلی میزان صحبت اعضای یک خانواده ایرانی باهم در طول روز «بسیار کم» است. این را هم در نظر بگیرید که خلی از این آمارها مربوط به قبل از فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و در درس ترس بودن موبایل و اینترنت برای تمام اعضای خانواده است.
پژوهشها میگوید این میزان صحبت در طول شبانهروز فقط شامل صحبتهای ضروری میشود و گفتوگوی صمیمی این وسط نقش چندانی ندارد.
چرا فاصله افتاده؟
یکی از عوامل اصلی شکاف بین اعضای خانواده ورود تجهیزات مدرن و در صف اول متهمین تلویزیون است؛ اما همه تقصیرها را هم نباید گردن فنّاوری انداخت.
جامعه ایرانی در مهرومومهای اخیر تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است. مثلاً همین تلاش بیشتر برای کار کردن و تأمین رفاه بیشتر برای خانواده باعث شده تا کارکرده زن و مرد در یک خانواده ایرانی تا حد زیادی امری عادی بهحساب بیاید. شاغل بودن والدین توجه آنها به فرزند کمتر کرده و شکاف عاطفی اتفاق میافتد. شکاف عاطفی باعث تنهایی و فاصله گرفتن اعضای خانواده از هم میشود.
دکتر سید حسن موسوی چک؛ رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران دراینباره میگوید: «کاهش زمان گفتگو یا فقدان آن در خانواده موجب میشود تا فاصله عاطفی بین آنان افزایش یابد و فقر محبت جایگزین غنای محبت در خانوادهها گردد. فقری که بعدها با پول، بخشنامه و ... نمیتوان آن از بین برد و آثارش در جایجای زندگیمان باقی خواهد ماند. احساس تنهایی، بیتوجهی، سوءتفاهمها و ...»
از آنطرف والدین فرصت بهروز شدن و نزدیکی به عقاید تفکرات فرزندان خود را ازدستدادهاند تا این دو نسل روزبهروز بیشتر از هم فاصله بگیرند و ورد زبان بچهها یاد باشد که «تو از نسل قبلی من رو نمیفهمی»
کارشناسان تربیتی معتقدند، پدر و مادرها نمیتوانند با فرزندانشان روابط صمیمانه برقرار کنند چون آنها را بازمان جوانی و نوجوانی خود مقایسه میکنند و انتظار دارند مثل آن موقع رفتار کنند، درحالیکه خودشان هم در آن ایام با والدینشان مشکل داشتند.
دست در دست دهیم به مهر
کارشناسها اولین راهحلی که برای برونرفت از این مشکل پیشنهاد میکنند «جلسات دوستانه خانوادگی» است.
دکتر میترا احمدی؛ روانشناس خانواده درباره شکل این جلسات به رسانهها میگوید: «کار سختی نیست، پدر و مادر باید روحیه بچه خود را بشناسند؛ وقتی آنان از ابتدا به حساسیتهای بچه خود احترام بگذارند، در آینده او نیز به حساسیتهای والدین خود احترام میگذارد. همچنین والدین باید سعی کنند حین صحبت کردن با بچهها درحالیکه ادب را رعایت میکنند دوستانه با آنان همکلام شوند. نگاه از بالا به کودک برای او آزاردهنده است و این نگاه در سن نوجوانی باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوان میشود. نکته دیگری که باید رعایت شود این است که همیشه حرف، حرف بزرگترها نباشد، والدین گاهی نیز از موضع خود کوتاه بیایند و حرف فرزند خود را بپذیرند. این را نیز باید والدین به یاد داشته باشند که مقایسه کردن آفت هر رابطهای است و اگر روزی فرزندشان را با دیگری مقایسه کردند و دیگری را از او سرتر دانستند تا پایان عمر خاطرهای بد در ذهن فرزند خود ثبت کردهاند.»
غذا خوردن دورهم از فرصتهای خوب دیگری است که خانواده را دورهم جمع میکند. صرف وعدههای غذایی در خانواده نباید یک کار روزمره و فقط برای رفع نیاز گرسنگی باشد. سعی کنید حداقل روی یک وعده غذایی را با آرامش و صرف زمان طولانی با اعضای خانواده میل کنید. در این مدت تلویزیون روشن نکنید و به گوشیهای موبایل هم سرک نکشید. حرفهای مشترک کمکم سروکلهشان پیدا میشود. غذا خوشمزهتر به نظر میآید و اعضای خانواده حس بهتری از باهم بودن را تجربه میکنند.
از لاک خودتان بیرون بیایید
کلیترین توصیه برای نجات خانواده از وضعیتی که در آن اعضا کمترین تماس و عکسالعمل را نسبت به هم دارند، این است که از لاکی که برای خود از مشکلات بیرون خانه و فضای مجازی ساختهایم بیرون بیاییم. وقتی سرمان خلوت شود ناخودآگاه برنامههای با خانواده بودن خودشان جور میشوند. صحبت کردن از مسائل روزمره و بروز احساسات مثبت درباره چیزهایی که موردعلاقه هرکس است، نمایشان گذاشتن نظرات با یکدیگر، برنامهریزی برای تفریح اوقات فراغت دستهجمعی و... . در ادامه این روند اعضای خانواده دیگر از حال و هوای درونی هم باخبرند و این گام بزرگی برای داشتن خانهای است که در آن اعضایش به بودن هم احتیاج دارند.
∎
نظر شما