شناسهٔ خبر: 28140741 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بالاخره ترامپ استیضاح می شود یا نه

این روزها بین کسانی که اخبار سیاست آمریکا را تعقیب می‌کنند یک سوال مهم مدام پرسیده می‌شود: عاقبت دولت ترامپ چه می‌شود؟ آیا این دولت توسط سنا و مجلس نمایندگان کنار زده می‌شود یا از همه دردسرها به سلامت گذر می‌کند و تا پایان کارش بر جا می‌ماند؟

صاحب‌خبر -

تندروترهایی در حزب دمکرات معتقدند او تا همین جا هم اضافی مانده و از طرف دیگر کسانی مثل بیل مار، مجری کمدین برنامه بحث سیاسی Rea- Time معتقد است او با پایان دور دوم ریاست ‌جمهوری ‌اش هم دست از کاخ سفید برنخواهد داشت! کدام آینده پیش روی ترامپ است.

برای پاسخ دقیق به این سوال باید به روندهای احتمالی پیش‌ روی ترامپ نگاه کنیم و ببینیم هر کدام از آن‌ها چطور می‌توانند (یا نمی‌توانند) به پایان کار او منجر شوند. ماجرا از جهاتی حقوقی و از جهاتی سیاسی است.

** تحقیقات مالر و ریزش یاران ترامپ
شاید بهانه این یادداشت خبر مهمی است که دو روز پیش منتشر شد: پل منفورت، رئیس سابق کارزار انتخاباتی ترامپ، با پذیرش جرائم خود در ازای دریافت تخفیف از دادستان‌ها، تصمیم به همکاری با تحقیقات بازپرس ویژه، رابرت مالر گرفته است. معنای این خبر فراتر از آن است که در نگاه اول به نظر می‌رسد.

منفورت، آن طور که از دادگاهش مشخص است، سال ‌های طولانی مشغول عبورومرور از زیر رادار دستگاه مالی و قضایی آمریکا بوده است. در واقع او، شاید مثل مایکل کوهن وکیل شخصی ترامپ، دیوید پکر، مالک Nationa- Enquirer و چند نفر دیگر از میان اطرافیان ترامپ، در صورتی که او در انتخابات شرکت نمی‌کرد و برنده نمی‌شد، شاید می‌توانستند خوشحال باشند که عمری را خارج از محدوده‌های قانونی گذرانده و با ثروت و قدرتی که در این مدت اندوخته‌اند، دم به تله دستگاه قضایی هم نداده‌اند. در فرایند تحقیقات مالر در پرونده‌های دخالت روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2016 آمریکا و نیز اتهام اطاله دادرسی به رئیس‌جمهور بود که مالر به سراغ اقدامات سیاسی و مالی و رسانه‌ای این‌ها رفت و ناگهان اسناد و مدارک سال‌ها جرم در دسترس مقامات قضایی و امنیتی آمریکا قرار گرفت.

منفورت، در دادگاه ‌های اتهامات مالی‌اش کاملاً شکست خورده است و مجازات طولانی‌مدت پیش روی اوست. از این رو، او امید چندانی به جدال حقوقی برای اتهامات دیگرش از جمله اتهامات مربوط به لابی‌گری خارجی و تعاملات با دولت‌های دیگر ندارد، چون سودی متوجه او نمی‌شود. توافقی که او با دادستان‌ ها کرده متضمن این معناهاست:
1. منفورت اطلاعاتی دارد که برای دادستان‌ها به اندازه کافی ارزشمند بوده تا آن ‌ها را قانع کند در ازای دریافت این اطلاعات در مجازات او تخفیف بگیرند. با توجه به اینکه پرونده‌های منفورت نیز تا حد زیادی مسیر خود را طی کرده‌اند، این اطلاعات به احتمال زیاد در پرونده‌های مالر و ترامپ کارآیی دارند.
2. منفورت تا همین جا هم اطلاعاتی در اختیار دادستان‌ها گذاشته است. فرایند کسب تخفیف از دادستانی به این شکل نیست که فرد تنها با ادعای اطلاعات بتواند امتیازی بگیرد. او سرنخ‌هایی از اطلاعات خود را در اختیار دادستان‌ها گذاشت تا آن‌ها را به ارزش اطلاعات خود قانع کند.
3. او حالا با توافقی که با دستگاه قضایی دارد، تمام اطلاعات خود را در اختیار آنان قرار خواهد داشت یا به عبارت دقیق‌تر، باید به همه سوالات آن‌ها پاسخ بدهد. در حالت عادی فرایندهای قانونی هستند که به فرد اجازه می‌دهند از پاسخ به سوالی خودداری کند اما کسی که وارد چنین توافقی با دادستان‌ها شده خود را از این حق محروم می‌کند. او اگر در پاسخ به این سوالات دروغ بگوید، خود را در دردسر قضایی بزرگی می‌اندازد که اگر حاضر بود به خاطر ترامپ آن را تحمل کند، توافق را نمی‌پذیرفت و حکم دادگاه را تحمل می‌کرد. وضعیت فعلی منفورت وضعیت کسی است که می‌خواهد زندگی بهتری برای خود و خانواده‌اش در سال‌های طولانی مجازات رقم بزند.
این یعنی حالا علاوه‌ بر وکیل قدیمی رئیس‌ جمهور و دوست قدیمی و مهمش که وظیفه ساکت‌کردن دردسرهای حقوقی و رسانه‌ای او را بر عهده داشته‌اند، عضو ارشد کارزار انتخاباتی‌اش که اتفاقا در جریان کامل ماجرای جلسه معروف در برج ترامپ هم بوده، کاملاً تسلیم دستگاه قضایی شده اند و آنچه می‌دانند را برای نجات خود در اختیار آن‌ها قرار خواهند داد. فقط شرح آن جلسه توسط منفورت دردسر بزرگی خواهد بود.

این همکاری ‌ها در کنار پرونده‌ هایی مثل استورمی دنیلز، تصویر تاریکی را پیش روی ترامپ می‌گذارند که در آن او و اعضای مهمی از تیم و دولتش، رسما مجرم یا متهم شناخته خواهند شد. ابزارهای پیش روی او چیستند؟

** عفو دیگر به کار نمی‌آید، مگر...
از زمان آغاز پرونده تا امروز گزینه عفو حکومتی که در اختیار رئیس‌ جمهور آمریکاست مطرح بوده. زمانی که کوهن همکاری را پذیرفته بود اما منفورت هنوز چنین نکرده بود، تصور می‌شد او به امید دریافت عفو چنین می‌کند و ترامپ هم این حکم را خواهد داد. تعداد بالای عفوهایی که ترامپ در این مدت صادر کرد، برای شخصیت‌هایی از درگذشتگان سال ‌های دور گرفته تا کلانتر نژادپرست محبوبش، جو آرپایو، پیام او برای اعضای تیمش تلقی می‌شد که در مقابل مالر مقاومت کنند تا ترامپ نجاتشان دهد. صدور چنین عفوی البته به طور بالقوه ممکن بود ترامپ را به اطاله دادرسی و تلاش برای اخلال در روند رسیدگی به اتهامات خودش متهم کند و از این رو وکلای ترامپ این گزینه را مدام به تعویق می‌انداختند.

حالا اما دیگر عفو هم فایده ندارد. اگر منفورت عفو شود، همچنان باید به سوالات دادستان‌ها پاسخ دهد یا با خودداری از پاسخ به دادگاه، به جرم تازه‌ای متهم شود. مالر آنچه می‌خواهد را از منفورت و دیگران خواهد گرفت، حتی اگر رئیس‌ جمهور آن‌ها را عفو کند. گزینه عفو شاید هنوز برای یک نفر اما پتانسیل کارآیی داشته باشد، شخص رئیس ‌جمهور...

** کاوانا وارد می‌شود
عفو رئیس ‌جمهور مستقر در کاخ سفید توسط رئیس‌جمهور مستقر در کاخ سفید، نه در قانون اساسی آمریکا و نه در هیچ جای دیگر تا پیش از ترامپ پیش‌بینی نشده بود، لااقل نه به صراحت غیرقابل‌انکار. مراحل بعد از صدور این حکم تقریباً قطعی هستند: ترامپ خودش را عفو می‌کند، دادستان‌ ها و قضاتی پیدا می ‌شوند که این حق را نقض کند و نهایتاً کار به دادگاه عالی می‌کشد که تصمیم بگیرد اولین رئیس‌جمهور ترامپ‌طور آمریکا در مقابل دستگاه قضایی باید پاسخگو باشد یا نه. درست در میانه همین ماجراهاست که آنتونی کندی کرسی دادگاه عالی را رها می‌کند تا ترکیبی که پیش از این هم به سود بود، مهیای تغییری مطلوب برای ترامپ شود. برت کاوانا که در دوران فعالیت حقوقی در تیم جمهوری‌خواهان بوده، مهم‌ترین موضع حقوقی ‌اش، برخلاف واکنش اولیه لیبرال ‌ها نه مخالفت با حق سقط جنین که مخالفت با امکان اقامه دعوی علیه رئیس قوه مجریه است. ترامپ با انتخاب کاوانا، عملاً قاضی دادگاه خود را انتخاب می‌کند که رای پنجم محافظه‌کار را در دادگاه 9 نفره عالی تامین کند و همه چیز را به نفع رئیس‌جمهور تمام کند. اگر کاوانا تایید شود، فرایند حقوقی که علیه ترامپ شکل گرفته، اگر چه اطرافیانش را مثل برگ خزان یکی یکی می‌ریزد، به خود رئیس‌ جمهور دسترسی نخواهد داشت و تنها به وجهه‌اش ضربه می‌زند، یعنی ضربه ‌ای که در دنیای سیاسی معنادار می‌شود. اینجاست که به ابزارهای طرف مقابل ترامپ می‌رسیم

** مقاومت دمکرات ‌ها در مقابل کاوانا
نزدیک‌ترین قدمی که دمکرات ‌ها به نظر در حال برداشتنش هستند، جلوگیری از نشستن کاوانا بر کرسی دادگاه عالی و خالی‌نگه‌داشتن کرسی تا بعدتر است. در ترکیب مجلس، به نظر می‌رسد آن‌ ها راهی برای این کار نداشته باشند. آن‌ها در سنا در اقلیت هستند و سناتورهای جمهوری‌ خواه فعلاً انگیزه کافی برای مقاومت در مقابل گزینه‌ای که عملاً مطلوب خودشان هم هست، ندارند. حتی حسابی که روی مقاومت احتمالی سناتور کالینز به خاطر حق سقط جنین هم باز شده بود کم‌کم بسته شده است. با این حال دمکرات‌ها با تمام وجود در مقابل او صف‌آرایی کرده‌اند. شاید گزینه‌ای که آن‌ها در نظر دارند نابودکردن وجهه اوست تا در اولین فرصت، یعنی در اولین اکثریت دمکرات در سنا، اولین استیضاح موفق قاضی دادگاه عالی را کلید بزنند. برای آن کار اما اگر مهمات کافی داشته باشند، احتمالاً باید از پس تاییدنشدن او هم بربیایند.

فعلاً تنها راه شکست کاوانا، روشدن سند یا پرونده‌ای است که آن قدر آبروریز باشد که حداقل چند جمهوری‌خواه را، آن هم در آستانه انتخابات، ناچار کند از کاوانا فاصله بگیرند. این فرایند معلوم نیست به نتیجه برسد اما فعلاً خبری که پتانسیل ایجاد این انفجار را دارد منتشر شده: برت کاوانا آخرین چهره قدرتمند صحنه سیاسی آمریکاست که به آزار جنسی متهم شده است. اما از کاوانا هم گذشته، راه اصلی کناررفتن رئیس‌جمهور نه از مسیر حقوقی که از مسیر سیاسی می‌گذرد.

** دردسر استیضاح قبل و بعد از انتخابات
استیضاح فرایندی طولانی و پرهزینه است. این هزینه به هر کدام از دو حزب ممکن است تحمیل شود. در حال حاضر دمکرات‌ها حاضر به روبه ‌روشدن با دردسر استیضاح نیستند. آن‌ها اکثریت لازم را در سنا ندارند و با پیش‌ کشیدن استیضاح در حال حاضر، فقط خودشان را مسخره کرده‌اند و البته دو دردسر بالقوه را هم برای خودشان پیش کشیده اند. اولین مشکل انتخابات نزدیک پیش روست. اگر دمکرات‌ها در رقابت‌های انتخاباتی تابلوی «ما استیضاح می‌کنیم» را بالا ببرند، عملاً فرصت خوبی به حزب جمهوری‌خواه می‌دهند که مشکل مهم انگیزش رای‌دهندگان را حل کند. در نظرسنجی‌ها فاصله بین دمکرات‌ها و جمهوری‌ خواهان در رقابت‌های کنگره به دورقمی ‌شدن نزدیک می‌شود اما کافی است این پیام صادر شود که دمکرات‌ها قطعاً به‌ دنبال زمین ‌زدن رئیس ‌جمهور هستند، رای‌دهندگان زیادی از قهر با صندوق جمهوری ‌خواه برمی‌گردند. در واقع در صحنه انتخاباتی این بیشتر جمهوری ‌خواهان هستند که از استیضاح حرف می‌زنند و اگر دمکرات‌ها دم به این تله بدهند، تاکتیک تبلیغاتی آن‌ها موفق‌تر هم خواهد بود.

مشکل بعدی این است که جایگزین ترامپ در صورت برکناری مایک پنس است که خبر خوبی برای دمکرات‌ها نیست و اصلاً به دردسرش نمی‌ارزد. پنس یک جمهوری‌خواه تندروست که هیچ کدام از خبط و خطاهای روزمره ترامپ را ندارد که سوژه دست دمکرات‌ها بدهد. او قطعاً برای جمهوری ‌خواهان هم رئیس‌جمهور مطلوب ‌تری و با نگاه بلندمدت، در 2020 هم رهبر بهتری برای جمهوری ‌خواهان خواهد بود. استیضاح در این شرایط برای دمکرات‌ها فقط بخش تندروتر فعالان سیاسی را راضی می‌کند و سود چندان دیگری ندارد.

جمهوری ‌خواهان هم مثل زمان نیکسون و مثل دمکرات‌های زمان کلینتون، به این زودی‌ها دور رئیس‌جمهورشان را خالی نمی‌کنند؛ مگر... وقتی چاره‌ای جز استیضاح نباشد. این جمله تکراری را یک بار دیگر اینجا بخوانید: استیضاح فرایندی سیاسی است، نه حقوقی.

استیضاح فعلاً برای دمکرات‌ ها دردسر اضافی با فایده اندک است. جمهوری‌خواهان هم که کاخ سفید را در اختیار حزب خود دارند. استیضاح‌کردن الان گزینه بدی برای هر دو طرف است. آن‌ها زمانی حاضر خواهند بود به سراغ این گزینه بروند که گزینه مقابل دردسرزاتر شود، یعنی زمانی که استیضاح‌نکردن، برای دو حزب یا لااقل برای یک حزب و بخش کافی از حزب دیگر، هزینه ‌زا شود.

این اتفاق زمانی می‌افتد که بدنه رای‌ دهنده جامعه، آن قدر از رئیس ‌جمهور ناراضی شوند و بدنه حامی‌اش آن قدر از دور او فاصله بگیرند که نمایندگان و سناتورها و به طور کلی احزاب را، این بار به خاطر پرهیز از استیضاح مجازات کنند. حتی شاید فضای برای رقابت در انتخابات اولیه کنگره سال 2020 ایجاد شود از کاندیداهایی که «برخلاف فلانی، برای استیضاح ترامپ اقدام خواهند کرد». این نیازمند این است که کف قدرتمند عدد حمایت از ترامپ در میان بدنه جامعه و شاید از آن مهم‌تر در میان جمهوری ‌خواهان از بین برود و درصد ترامپ از محدوده بوش، به محدوده نیکسون برود.

ترامپ بخش اعظم کارهایی که یک سیاستمدار را به دردسر می‌اندازد را اصلاً پیش از انتخابات انجام داده و در فاصله بین 2016 تا امروز هم بخش زیاد دیگری را پوشش داده است. این‌ ها هم برای مردم آمریکا بخشی از ترامپیت ترامپ شده‌اند و تاثیری ندارند. تنها چیزی که باقی مانده و می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا را برای تعداد کافی از رای‌ دهندگان آمریکایی منفور کند، صرف‌نظر از یک فاجعه ناگهانی از جنس جنگ با کره شمالی، در پرونده مالر است؛ البته تا حدی در روند رسیدگی به طوفان فلورنس هم پتانسیل ضربه‌زدن به ترامپ را دارد. ماجراهایی مثل کتاب ‌های وودوارد هم به کار زمینه ‌سازی می‌آیند.

در حالی که کمتر از دو ماه به انتخابات فاصله است، شاخص حمایت از ترامپ در روزهای اخیر دره‌هایی بی‌سابقه را پشت سر گذاشته و زیر40 درصد هم رفته است و در عین حال، حمایت از تحقیقات مالر در نظرسنجی‌ها روبه‌افزایش است. ترامپ تا اینجا در تحقیقات مالر نزدیک‌ترین دوستانش را از دست داده و همه شواهد حاکی از این است که مالر همه راه‌ها را باز کرده تا هر چه لازم دارد به دست بیاورد. مالر که با دقت تمام و در راستای روند قضایی و حقوقی کارش همه درزها را بسته و هیچ اطلاعاتی بروز نداده است، با قدرت و سرعتی که در میان بازپرس‌ های ویژه پرونده ‌های این چنینی بی‌سابقه است پیش می‌رود. تیم ترامپ یکی‌یکی به دام او افتاده اند و کم‌کم کسی جز ترامپ برای شلیک بعدی مالر باقی نخواهد ماند. تیک، تاک!

*منبع: روزنامه همدلی؛ 1397،6،25
**گروه اطلاع رسانی**9117**9131

نظر شما