سفیر اسبق کشورمان در اردن با بیارتباط دانستن دو مسئله رفتار مناسب سعودیها با حجاج ایرانی و آغاز تحولات در روابط دو جانبه گفت: همواره یکی از اصول سیاست خارجی عربستان در ارتباط با ایران جدا کردن سه مقوله روابط دوجانبه، نفت و حج بوده است؛ سعودیها تلاش دارند که مسئله حج، سیاسی نشود تا ایران در جهان اسلام از آن بهرهبرداری نکند و از جهت دیگر هدف آنها این است که ایران از اهرم حج در ارتباط با مسائل سیاسی و رقابتهای خود با عربستان استفاده نکند تا آنها ناچار به امتیازدهی به ایران گردند.
رفتار مناسب عربستان سعودی با حجاج ایرانی در حج تمتع امسال باعث گمانهزنیهائی در خصوص آغاز برخی تغییر و تحولات در روابط ایران و عربستان گردیده است. در این میان تأکیدات مقامات عالیرتبه کشور مبنی بر تمرکز روابط خارجی بر توسعه روابط با همسایگان و سخنان وزیر امور خارجه مبنی بر بسته نبودن درهای مذاکره سیاسی با عربستان، این گمانهها را تقویت کرده هر چند موارد نقضی نیز در این خصوص وجود دارد که نشان میدهد عربستان همچنان در حوزه روابط سیاسی رویکرد خصمانهای نسبت به ایران داشته و بر شدت آن افزوده است؛ مانند فشار بر عمان برای کاهش و قطع روابط با ایران.
در این راستا با نصرتالله تاجیک، دیپلمات و سفیر سابق ایران در اردن، گفتوگویی انجام شده که متن آن به شرح ذیل است:
آیا میتوان رفتار مناسب سعودیها با حجاج ایرانی را به عنوان نقطه آغازی بر تحول در روابط ایران و عربستان تحلیل و ارزیابی کرد؟
متأسفانه احساس میشود گوش شنوا وجود ندارد و آخرین امیدها به رسانههاست که کمی واقعبینی را در جامعه رواج دهند. شاید مسئولین و دستاندرکاران سیاست خارجی هم هوشیار شوند. زیست سیاسی اجتماعی عربستان هم روی چند گسل عمده قرار دارد و دولتمردان این کشور برای این شرایط جدید خود را تنظیم و برخوردهایشان را برنامهریزی میکنند. عربستان کنونی عربستان یک دهه گذشته نیست. اما همواره یکی از اصول سیاست خارجی عربستان در ارتباط با ایران جدا کردن سه مقوله روابط دوجانبه، نفت و مسائل سیاسی مربوط به آن و تصمیمگیریها مربوط به تحولات جهانی و تنظیم روابط با مصرفکنندگان بزرگ آن همچون غرب و سومین مسئله حج و هم تنظیمات جهان اسلام آن و هم جلوگیری از سیاسی شدن آن میباشد.
این جداسازی شاید از منظری عقلایی به نظر برسد برای اینکه تمام معادلات منطقهای و بینالمللی به دلیل رقابت ایران و عربستان به هم نریزد. اما از جنبه دیگر میتوان گفت عربستان با این کار اهرمهای ایران را از دستش خواهد گرفت و ایران به راحتی نمیتواند از یکی بهعنوان اهرم علیه دیگری استفاده کند و یا به تنظیم و توازن بین انها بپردازد. لذا باید با توجه داشت که سعودیها اصرار دارند مسئله حج را به دلیل اینکه خود را در جایگاه خادمالحرمینی میبینند از سایر مسائل مرتبط با ایران جدا کنند و همینطور نفت را به دلیل اینکه همپیمانان غربی خود و مخصوصا آمریکا را از خود نرنجانند.
به عبارتی چه در دوران شکوفایی روابط دوجانبه و چه در دوران سخت، سعودیها تلاش میکنند مسئله حج و نفت را در مسائل دوجانبه دخیل نکنند. یعنی مسئله حج برای سعودیها هم یک خاستگاه تئوریک دارد و هم فرصتی برای استفاده از اهرمهای سیاسی علیه ایران است. خاستگاه تئوریک از این منظر است که سعودیها تلاش دارند که مسئله حج، سیاسی نشود تا ما در جهان اسلام بهرهبرداری نکنیم و از جهت دیگر هدف آنها این است که ایران از اهرم حج در ارتباط با مسائل سیاسی و رقابتهای خود با عربستان استفاده نکند تا آنها ناچار به امتیازدهی به ایران باشند.
اما مسئله نفت بیشتر حول صنایع و گردش چرخ آن در غرب و مخصوصا صنایع تسلیحاتی مفهوم پیدا میکند. به عبارتی دیگر عربستان با جداسازی این دو مسئله از روابط دوجانبه هم این روابط را در محدوده خاصی بسته نگه میدارد و از سایر بخشها امتیازی به ایران نمیدهد و هم اجازه بهرهبرداری ایران از روابط دو جانبه در زمینه دو مقوله دیگر را نمیدهد.
بهعلاوه از منظر نفت سعودیها معتقدند مسائل تخصصی را باید در اوپک و سایر سازمانهای مربوطه دنبال کنند و نه روابط دو جانبه. البته سعودیها همواره مسائل سیاسی نفت و تأثیرات آن بر مسائل جهانی، اقتصاد غرب و تعاملات خود با آمریکا و اروپا را مد نظر قرار میدهند و سعی میکنند مسائل نفت را در روابط دوجانبه دخیل نکنند تا به راحتی اهداف خود را به پیش ببرند و اجازه ندهند تخریب روابط دوجانبه باعث شود این عنصر وارد شده و یا بالعکس، تا ما نتوانیم از اهرمهای ایجابی و سلبی آن استفاده کنیم.
سومین مسئله، روابط سیاسی دوجانبه ایران و عربستان است. روابط دوجانبه یک سری ظرفیتها و چالشها دارد. متأسفانه ما در منطقهای توسعهنیافته قرار گرفتهایم که مسائل سیاسی سریعا به مسائل بغرنج امنیتی و پس از آن به مسائل نظامی و تهدیدات امنیتی تبدیل میشود. در این زمینه و بستر، مشکل اصلی در روابط دوجانبه، تأثیرات مخرب عنصر و عامل خارجی است. چون این دو کشور در این منطقه با هم رقابت، دوستی و دشمنی داشتند و از زمانی که دولت سعودی تشکیل شد این مشکلات بین دو کشور از صد سال پیش تاکنون وجود داشته و ادامه خواهد یافت. اختلاف در بین دو کشور طبیعی است اما نحوه حل و مدیریت اختلافات مهم است. اگر نحوه حل اختلافات به فاز امنیتی و نظامی کشیده شود جز عامل خارجی به نفع هیچکس نخواهد بود. عربستان از این منظر پیش قدم و بهدلیل قدرت تخریبی سیاست خارجی و اندوخته ارزی که دارد و استفاده از آن برای حذف رقیب به هر قیمت ولو امنیتی و نظامی به سرعت پدیدههای سیاسی علیه خود را امنیتی ترجمه و موضعگیری میکند.
این امر بعد از نسیم بهار عربی در خاورمیانه که عربستان برای از سر گذراندن آن به پروژههای خارجی مانند اقداماتش در سوریه و نیز دشمنتراشی خارجی برای ایجاد انسجام داخلی شدت گرفت. به همین دلیل پس از اینکه عربستان در صحنه خاورمیانه نقش منفی و سلبی بازی کرد و سیاستهایش مخصوصا در سوریه با شکست مواجه شد، الان دوران زمامداری ترامپ و سیاستهای ضد ایرانی وی را به مثابه فرصتی برای خود تلقی میکند که روابط دوجانبه را کاملا قفل کند و اجازه تحرک به روابط دوجانبه نمیدهد. درست است که کشورها دارای منافع، اهداف و مطامعی هستند اما اینکه نتوان مسائل و اختلافات را با گفتوگو حل کرد نیازمند بررسی و مطالعه به صورت علمی و آکادمیک دارد تا ابعاد مختلف آن بررسی شود.
آیا با این ایده که در دوران بن سلمان، عربستان وابستگی شدیدی به آمریکا پیدا کرده و عربستان قادر نیست بدون مجوز آمریکا به ایران نزدیک شود، موافق هستید؟
خیر چنین نظری را چندان قبول ندارم. هر کشوری و از جمله عربستان دارای یک استقلال نسبی بوده و به دنبال تأمین منافع خود است. نسل جدید حاکمان سعودی نیز تفاوتهای عمدهای با حاکمان قبلی به لحاظ رفتار، رویکرد، سیاستها، تعاملات جهانی و اهداف دارند و این طبیعی است. لذا از این جنبه مشکلی نیست بلکه مشکل آنجاست که عربستان دارای گسلهای متفاوتی است و از فعال شدن آنها توسط هر قدرت داخلی و خارجی هراس دارد! از سوی دیگر عربستان هم دارای یک ظرفیت تخریبی است و هم جامعه عربستان در حال پوستاندازی است و طبیعی است که این پوستاندازی سیاستهای جدیدی را میطلبد. در همین راستا بیشترین تلاش هیئت حاکمه جدید بهبود چهره و زیبا نشان دادن عربستان در سطح جهانی است.
هزینههایی که بن سلمان برای مسائل مربوط به روابط عمومی و بهبود چهره عربستان در غرب کرده نشان از آن دارد که عربستان میخواهد چهرهای پویا و در حال گذار از جامعه خود ارائه کند. اما متأسفانه اقدامات تخریبی ترامپ، که باعث شده توازن چهره ژئوپلیتیکی منطقه بهم بخورد و عربستان تصور کند میتواند با استفاده از توان قدرت خارجی، تعادل و توازن منطقه را به نفع خودش برگرداند اشتباهی استراتژیک است و لذا هم قدرتهای خارجی باید مسئولانهتر برخورد کنند و هم ایران انتظار گذشته را از عربستان نداشته باشد.
به عبارتی تحولات منطقهای و جهانی به سمت و سویی رفته که میتوانیم از اهرمهای قدرت خودمان و پیامها و ایدههای مربوط به همزیستی مسالمتامیز در منطقه، استفاده کرده و اجازه ندهیم قدرتهای خارجی براساس منافعشان منطقه را بهم بریزند یا الگوبندی ایجاد کنند.
آیا بهبود و گسترش روابط ایران با برخی کشورها مانند پاکستان، به ویژه در دوره نخستوزیری عمران خان، ، میتوان نقش محرکی در کاهش ستیزهجویی عربستان داشته باشد یا بالعکس میتواند درجه خصومت را بالاتر ببرد؟
مسائل ایران با عربستان مسائل مشخصی است و گسترش روابط با کشوری مانند پاکستان نمیتواند مشوق یا انگیزه برای بهبود روابط ایران و عربستان باشد. اما بهبود روابط ایران با همه کشورها شرایطی را به وجود میآورد که پروژه ایرانهراسی و منزوی ساختن ایران را به حاشیه میبرد و مقبولیت پیامها، اقدامات و عملکرد ایران میتواند در حقیقت تأثیر غیرمستقیمی بر عربستان بگذارد تا وزن ایران را در معادلات منطقهای و جهانی، یک وزن واقعی قلمداد کرده و در محاسبات خود وارد کند.
ما متأسفانه از روشهای نوین دیپلماسی و یا تعامل با دنیا و منطقه استفاده کافی نمیکنیم و بیشتر روابط را در چارچوبهای سنتی و بین مسئولان دو کشور خفه میکنیم و لذا کمتر نتیجه میگیریم. امروز ابزار، روشها و تکنیکهای علمی در تنظیم تعاملات خارجی و از جمله سیاست خارجی بوجود امده است و خوب است تعریف الگوی تعاملات ما به همسایگان و از جمله عربستان در دستور کار قرار گیرد. این منهای توجه به دغدغههای کشورهاست که باید وزن پررنگی در تنظیم راهبردهای سیاست خارجی ما داشته باشد. نه ما باید انتظار داشته باشیم که کشورها با خنجر در پهلو در کنار ما راهی طولانی و پر سنگلاخ را طی کنند و نه آنها از ما انتظار داشته باشند که قدرت و اهرمهای ما در سیاست خارجی و نقش مسئولانهایی که ما می توانیم ایفاء کنیم را نادیده بگیرند! انشاالله!
گفتوگو از: مهدی مخبری
منبع: ایکنا مورخ ۹۷.۶.۱۴ با عنوان؛ جدا کردن مسئله نفت، روابط دوجانبه و حج، از اصول سیاست خارجی عربستان در ارتباط با ایران است
نظر شما