شناسهٔ خبر: 28126897 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بانی فیلم | لینک خبر

در کنار بی علاقگی وزیر ارشاد به صحبت درباره این سریال ویدئویی، دو مدیر سینمایی توضیحاتی ارائه دادند

«ممنوعه»، مستهجن یا هشداردهنده؛خطر توقیف در کمین؟!

صاحب‌خبر -

قضاوت مضمونیِ یک طرفه درباره سریالی که تنها سه قسمت آن توزیع شده چندان حرفه ای به نظر نمی رسد
بانی فیلم، گروه سینمای ایران، هادی داداشی: نه این رسمش نیست! اینکه به تصویر هر رابطه نامتعارف و حتی خارج از ضوابط قانونی را در آثار نمایشی مان انگ کپی برداری از سریالهای ترکیه ای بزنیم و به کل آنرا برانیم. روابط و مناسباتی که چه بخواهیم و چه نخواهیم ، زیر پوست همین شهر با شکل و قیافه های جورواجوری وجود دارند و مصرانه به حیات خود ادامه می دهند. اینکه تلویزیون نمی خواهد یا نمی تواند وارد حوزه برخی از آسیبهای اجتماعی و مسایل مبتلابه جامعه شود، نباید حمل بر نبودن آنها شود. آسیبهایی که چه خوشمان بیاید یا نه، نمونه های نگران کننده و تکان دهنده آنها در صفحات حوادث روزنامه های همین شهر، قابل دستیابی هستند.
سریال ویدئویی«ممنوعه» که تاکنون سه قسمت آن توزیع شده، به مثابه آینه ای گرفته شده مقابل برخی از همین مشکلات با تکیه بر نشانه های تماشاگر پسند در آغاز مسیر گرفتار انتقادهای تندی شده است. نقدهایی که یکشنبه هفته گذشته پای آنها به اختتامیه دوازدهمین جشنواره موسیقی جوان هم رسید تا سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل پرسشهای خبرنگاران درباره این سریال ترجیح دهد سکوت کند.
آخر هفته گذشته اما دو مدیر سینمایی در این باره تصمیم به توضیح گرفتند و از مجوزهای داده شده توسط زیر مجموعه شان دفاع کردند.
هر چند نباید انکار کرد که این سریال در مواردی خیلی تند رفته و پا را از حدود و خطوط قرمز فراتر گذاشته است.
توضیحات دو مدیر سینمایی درباره «ممنوعه»
محمد مهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی با حضور در برنامه «شهرفرنگ»، در پاسخ به سوالی درباره حواشی سریال «ممنوعه» توضیح داد: «دوستانی که از روی علاقه و دغدغه محتوای فرهنگی را دنبال می کنند به اقتضائات هر اثر نیز توجه کنند.موضوع مسائل و آسیب های اجتماعی مساله‌ای است که طی دو سال اخیر مسئولین به آن می پردازند. موضوع این سریال هم یکی از آسیب‌های اجتماعی است که جوان های ما را تهدید می کند، البته با نشان دادن یک امر غلط بنا نیست آن‌را اشاعه دهیم و پرداختن به یک آسیب اجتماعی در یک سریال الزاما به معنای اشاعه آن نیست، فقط طرح موضوع است. قصد سازندگان این است تا نشان دهند کسانیکه نسنجیده راه نادرستی را می روند چه عواقب شومی در انتظارشان است. این ها وظایف ما است که در تلویزیون و در شبکه نمایش خانگی به آن بپردازیم و این سریال هم جز این دسته است.در مورد سریال «ممنوعه» گزارش هایی را از معاون سازمان، مدیرکل سازمان و شورایی که بررسی کرده ،گرفتم. با توجه به حساسیت ها مقرر شد تولید تمام شود و بیش از ۱۰ قسمت آماده شود. توفیق تهیه کننده و کارگردان نتیجه گیری درست از این آسیب های طرح شده در قسمت های اول است که امیدوارم ادامه آن در روند درستی ساخته و عرضه شود.»
ابراهیم داروغه زاده معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی نیز در این باره گفت‌: «به طور طبیعی وقتی موضوع یک سریال درباره آسیب های اجتماعی است و در این سریال بطور خاص ولنگاری و کژ رفتاری تعدادی جوان مطرح است، فیلمنامه نویس ناگزیر است برای پی ریزی شخصیت و شالوده فکری آنها رفتارهای را طراحی کند که در زمره تخلفات و کنش های غیر متعارف است و البته آنچه که مشاهده می شود مصداق اشاعه ابتذال نیست و جنبه عبرت آموز آن مورد تاکید است.به همین خاطر بیننده باید با بردباری در انتظار قسمت های بعدی مجموعه باشد تا فرجام و عاقبت سوء رفتار شخصیت ها و یا اصلاح و انابه آنها را در پرتو ارشادات و دلسوزی های خیرخواهانه شخصیت های مصلح داستانی نظاره گر باشد. واکنش اخیر جمعی از مخاطبان در گذشته برای بعضی از سریال های تلویزیونی پخش شده مثل «خط قرمز» و «میوه ممنوعه» هم دیده شده بود که خوشبختانه در ادامه دیدگاه آنان تغییر کرد.سریال ممنوعه نیز از این امر مستثنی نیست و با اطمینان از اینکه مراقبت های نظارتی لازم نسبت به آن اعمال شده است، در ادامه امیدواریم دغدغه خاطر و نگرانی مخاطبان محترم را بر طرف کند».
اعتراض های رسانه های اصولگرا به سریال
اعتراضهای اصلی اما از سوی یکی – دو رسانه اصولگرا این سریال را در هفته گذشته نشانه گرفتند.
روزنامه جوان درباره این سریال نوشت:«در اوایل قسمت یکم سریال «ممنوعه»، چند دختر و پسر جوان را می‌بینیم که در ویلایی در شمال کشور مشغول بازی هستند؛ ورق‌های بازی بین افراد پخش می‌شود، در این بخش حاکم که پسری از اعضای گروه است حکم می‌کند شماره ۳ و ۵ باید امشب باهم بخوابند!این روز‌ها حال و هوای فرهنگ به همان اندازه وخیم است که حال و هوای اقتصاد! محصولات فرهنگی بیش از پیش به سمت ابتذال می‌رود و مسئولان و مدیران وزارت ارشاد گویا در خواب عمیقی به سر می‌برند».
رجا نیوز دیگر رسانه ای بود که به این سریال تاخت:«سازندگان این مجموعه با بیان این گزاره که دارند مسائل و آسیب‌های اجتماعی را مورد بررسی قرار می‌دهند، هر چه را دلشان می‌خواهد، برای فروش بیشتر به مبتذل‌ترین شکل به تصویر می‌کشند.این ادعا زمانی روشن‌تر می‌شود که مدیر تولید این سریال در مصاحبه با روزنامه جام‌جم نکته قابل تأملی را به زبان می‌آورد، او در پاسخ به سؤال‌های جام جم نسبت به جنسی و مبتذل بودن سریال پاسخ‌های متفاوتی می‌دهد و در آخر از خبرنگار جام‌جم می‌خواهد که درباره آن‌ها خوب بنویسد و در ادامه می‌گوید: «برای اینکه این صنعت زنده بماند باید بفروشیم. هر قدر فروش بد باشد و پایین‌تر بیاید، این صنعت هم زمین خواهد خورد.»!از همین جمله می‌شود فهمید که این حجم از ابتذال در سریال از کجا آب می‌خورد؛ تولیدکنندگان این مجموعه به دنبال افزایش مخاطب و فروش بیشتر هستند و چه چیزی جذاب‌تر و بفروش‌تر از مدل سریال‌های ترکیه‌ای و مبتذل.نکته جالب این است که مدیر تولید این سریال در پاسخ به این سؤال جام جم که این صحنه ترویج رابطه ضربدری و ابتذال است، می‌گوید: «خب مگر بعدش را دیده‌ایم؟! انجام کار را دیده‌ایم؟»!گویا ابتذال از منظر مدیر تولید این سریال تنها به تصویر کشیدن رابطه جنسی است و بیان این مسائل و عادی‌سازی این مدل از زندگی ابتذال به حساب نمی‌آید!»
مصاحبه ای که رجا نیوز از آن فکت آورده، مطلبی بود که به سرعت توسط سازندگان طی جوابیه ای به جام جم تکذیب شد و در آن برای مدیر تولید در ارائه توضیحات محتوایی درباره سریال حقی قائل نشده بودند.
از سوی دیگر سایت ایکنا نیز در مقام منتقد ین سریال ظاهر شد و در بخشی از مطلبی با عنوان«اعتراض به ابتذال/ ممنوعه؛ سریالی که گوی فضاحت را از شبکه‌های ماهواره‌ای ربوده است» آورد:«ممنوعه درصدد به تصویر کشیدن روایت سه نسل گوناگون است که در شرایط امروز جامعه دچار تعارض شده‌اند و در گروهی که جوانان محور سریال هستند نوعی بی‌قیدی مطلق و گرایش به لمپنسیم در معرض نمایش قرار می‌گیرد. در نسل دوم شاهد زن و شوهری هستیم که زن با خیانت شوهرش روبروست و همسر درصدد دیوانه جلوه دادن او برای فرار از پرداخت مهریه است و نسل سوم؛ پدر و مادرانی هستند که در مواجهه با فرزندان خود و نسل‌های بعدی خود دچار تحیرند.این سریال با وجود ضعف‌های گوناگون در بحث محتوا، از لحاظ فنی همچون صدابرداری و قاب‌بندی از ساختار بسیار ضعیفی نیز رنج می‌برد. بیننده در روند داستان شاهد وقایعی ازجمله تصادف برکه(الهه حصاری) و روند بیماری او پس از تصادف و روبرو شدن سامی با او یکی از لحظاتی که به علت روایت سطحی و گریم نامناسب خنده را بر لبان مخاطب می‌نشاند».
اندکی صبر…
نگارنده با پیش زمینه ذهنی ناشی از این انتقادات به تماشای سه قسمت توزیع شده نشست. ضمن اینکه فکر نمی کردم امیرپورکیان به عنوان تهیه کننده ای که فیلم های متوسطی در سینما تهیه کرده، توانسته باشد کار نزدیک به متوسطی را کارگردانی کرده باشد. ضمن اینکه بعید می دانستم در دوره ظهور و یکه تازی کمدی های سخیف و بی مایه، سریالی با این ویترین بتواند گلیم خود را از آب بیرو نبکشد یا حتی کوچک ترین دغدغه اصلاح طلبانه ای در قبال مسائل جامعه داشته باشد. در مرور دفاعیات دو مدیر سینمایی هم بیشتر برداشتم نوعی حمایت ناگزیرصنفی بود که در پس پرده خطاب به سازندگان تبدیل به زبان تهدید می شود و اولتیماتوم می دهد.
«ممنوعه» اما جدا از کاستی های یک کارگردان کار اولی در انتخاب شماری از نماها و میزانسنهای شلخته و نامناسبی که البته تلاش شده در تدوین به نتیجه ای منطقی و آبرومندانه برسند، قطعا یک سریال مبتذل نیست. البته اگر قائل به این باشیم که زدودن زشتی ها و منکرات، دست کم بدون نمایش گوشه هایی از تبعات آنها قابل باور و شدنی است، شاید دیگر جای بحثی باقی نباشد. چیزی شبیه به آنچه در سریالهای امروز تلویزیون می بینیم و بیننده در خودسانسوری برنامه ساز و معذوریتهای خودساخته یا تحمیلی مدیر مافوق، باید بخشی از ماجرا را در ذهن خود بازسازی کند تا سر از روایت و مراوده های آدمهایش دربیاورد.
اگر به مدیران سینمایی اعتماد شده و قدرت اعطای مجوز به آنان داده ایم،«ممنوعه» را باید تاب بیاوریم تا ضمن طرح معضل، عواقبش را در جریان پیشبرد روایت به تصویر بکشد و هشداردهنده و گزنده عمل کند.
سریالی که اتفاقا ترکیبِ در وهله اول نامتناسب بازیگرانش شاید توی ذوق بزند، اما در مواجهه با آنان این ذهنیت به هم می ریزد. میلاد کیمرام به خوبی روی نقش سامی نشسته و بازی اش شبیه به تماشای بریده ای از زندگی آدمهایی است که بلاتکلیفی و سرخوردگی شان از آنان فردی خود ویرانگر و سلطه جو را ساخته. بقیه کاراکترها هم اگر در ادامه، شناسنامه قابل دفاعی داشته باشند و بازیگرانشان بتوانند از پس تصویر آن برآیند، می توانند در روایت کارکرد درستی بیابند. مثل خلیل با بازی نیما شعبان نژاد که فعلا در حد کاریکاتور است و منفعل. یا یکی دو نفر از دخترهای گروه که سایه ای خنثی و بی اثر بیشتر نیستند.
تاختن به سریالی که در تنگناهای مالی امروز و گریز مخاطب می تواند پتانسیل جذب تماشاگر داشته باشد، جز فراری دادن سرمایه گذاران، بی اعتمادی بینندگان و دلسردی هنرمندان تاثیری نخواهد داشت. چه خوب است کمی منتظر بمانیم و با تداوم ماجراها و بررسی سیگنالهای ساطع شده از کلیت آن، قضاوت دقیق وهمه جانبه ای از این سریال داشته باشیم.
شاید بهتر باشد در قسمت های آتی در کنار بی اخلاقی های کازاکترها به صورت آنی تبعاتی نیز گنجانده شود تا از ابهامات بکاهد.بانی فیلم، گروه سینمای ایران، هادی داداشی: نه این رسمش نیست! اینکه به تصویر هر رابطه نامتعارف و حتی خارج از ضوابط قانونی را در آثار نمایشی مان انگ کپی برداری از سریالهای ترکیه ای بزنیم و به کل آنرا برانیم. روابط و مناسباتی که چه بخواهیم و چه نخواهیم ، زیر پوست همین شهر با شکل و قیافه های جورواجوری وجود دارند و مصرانه به حیات خود ادامه می دهند. اینکه تلویزیون نمی خواهد یا نمی تواند وارد حوزه برخی از آسیبهای اجتماعی و مسایل مبتلابه جامعه شود، نباید حمل بر نبودن آنها شود. آسیبهایی که چه خوشمان بیاید یا نه، نمونه های نگران کننده و تکان دهنده آنها در صفحات حوادث روزنامه های همین شهر، قابل دستیابی هستند.
سریال ویدئویی«ممنوعه» که تاکنون سه قسمت آن توزیع شده، به مثابه آینه ای گرفته شده مقابل برخی از همین مشکلات با تکیه بر نشانه های تماشاگر پسند در آغاز مسیر گرفتار انتقادهای تندی شده است. نقدهایی که یکشنبه هفته گذشته پای آنها به اختتامیه دوازدهمین جشنواره موسیقی جوان هم رسید تا سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل پرسشهای خبرنگاران درباره این سریال ترجیح دهد سکوت کند.
آخر هفته گذشته اما دو مدیر سینمایی در این باره تصمیم به توضیح گرفتند و از مجوزهای داده شده توسط زیر مجموعه شان دفاع کردند.
هر چند نباید انکار کرد که این سریال در مواردی خیلی تند رفته و پا را از حدود و خطوط قرمز فراتر گذاشته است.
توضیحات دو مدیر سینمایی درباره «ممنوعه»
محمد مهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی با حضور در برنامه «شهرفرنگ»، در پاسخ به سوالی درباره حواشی سریال «ممنوعه» توضیح داد: «دوستانی که از روی علاقه و دغدغه محتوای فرهنگی را دنبال می کنند به اقتضائات هر اثر نیز توجه کنند.موضوع مسائل و آسیب های اجتماعی مساله‌ای است که طی دو سال اخیر مسئولین به آن می پردازند. موضوع این سریال هم یکی از آسیب‌های اجتماعی است که جوان های ما را تهدید می کند، البته با نشان دادن یک امر غلط بنا نیست آن‌را اشاعه دهیم و پرداختن به یک آسیب اجتماعی در یک سریال الزاما به معنای اشاعه آن نیست، فقط طرح موضوع است. قصد سازندگان این است تا نشان دهند کسانیکه نسنجیده راه نادرستی را می روند چه عواقب شومی در انتظارشان است. این ها وظایف ما است که در تلویزیون و در شبکه نمایش خانگی به آن بپردازیم و این سریال هم جز این دسته است.در مورد سریال «ممنوعه» گزارش هایی را از معاون سازمان، مدیرکل سازمان و شورایی که بررسی کرده ،گرفتم. با توجه به حساسیت ها مقرر شد تولید تمام شود و بیش از ۱۰ قسمت آماده شود. توفیق تهیه کننده و کارگردان نتیجه گیری درست از این آسیب های طرح شده در قسمت های اول است که امیدوارم ادامه آن در روند درستی ساخته و عرضه شود.»
ابراهیم داروغه زاده معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی نیز در این باره گفت‌: «به طور طبیعی وقتی موضوع یک سریال درباره آسیب های اجتماعی است و در این سریال بطور خاص ولنگاری و کژ رفتاری تعدادی جوان مطرح است، فیلمنامه نویس ناگزیر است برای پی ریزی شخصیت و شالوده فکری آنها رفتارهای را طراحی کند که در زمره تخلفات و کنش های غیر متعارف است و البته آنچه که مشاهده می شود مصداق اشاعه ابتذال نیست و جنبه عبرت آموز آن مورد تاکید است.به همین خاطر بیننده باید با بردباری در انتظار قسمت های بعدی مجموعه باشد تا فرجام و عاقبت سوء رفتار شخصیت ها و یا اصلاح و انابه آنها را در پرتو ارشادات و دلسوزی های خیرخواهانه شخصیت های مصلح داستانی نظاره گر باشد. واکنش اخیر جمعی از مخاطبان در گذشته برای بعضی از سریال های تلویزیونی پخش شده مثل «خط قرمز» و «میوه ممنوعه» هم دیده شده بود که خوشبختانه در ادامه دیدگاه آنان تغییر کرد.سریال ممنوعه نیز از این امر مستثنی نیست و با اطمینان از اینکه مراقبت های نظارتی لازم نسبت به آن اعمال شده است، در ادامه امیدواریم دغدغه خاطر و نگرانی مخاطبان محترم را بر طرف کند».
اعتراض های رسانه های اصولگرا به سریال
اعتراضهای اصلی اما از سوی یکی – دو رسانه اصولگرا این سریال را در هفته گذشته نشانه گرفتند.
روزنامه جوان درباره این سریال نوشت:«در اوایل قسمت یکم سریال «ممنوعه»، چند دختر و پسر جوان را می‌بینیم که در ویلایی در شمال کشور مشغول بازی هستند؛ ورق‌های بازی بین افراد پخش می‌شود، در این بخش حاکم که پسری از اعضای گروه است حکم می‌کند شماره ۳ و ۵ باید امشب باهم بخوابند!این روز‌ها حال و هوای فرهنگ به همان اندازه وخیم است که حال و هوای اقتصاد! محصولات فرهنگی بیش از پیش به سمت ابتذال می‌رود و مسئولان و مدیران وزارت ارشاد گویا در خواب عمیقی به سر می‌برند».
رجا نیوز دیگر رسانه ای بود که به این سریال تاخت:«سازندگان این مجموعه با بیان این گزاره که دارند مسائل و آسیب‌های اجتماعی را مورد بررسی قرار می‌دهند، هر چه را دلشان می‌خواهد، برای فروش بیشتر به مبتذل‌ترین شکل به تصویر می‌کشند.این ادعا زمانی روشن‌تر می‌شود که مدیر تولید این سریال در مصاحبه با روزنامه جام‌جم نکته قابل تأملی را به زبان می‌آورد، او در پاسخ به سؤال‌های جام جم نسبت به جنسی و مبتذل بودن سریال پاسخ‌های متفاوتی می‌دهد و در آخر از خبرنگار جام‌جم می‌خواهد که درباره آن‌ها خوب بنویسد و در ادامه می‌گوید: «برای اینکه این صنعت زنده بماند باید بفروشیم. هر قدر فروش بد باشد و پایین‌تر بیاید، این صنعت هم زمین خواهد خورد.»!از همین جمله می‌شود فهمید که این حجم از ابتذال در سریال از کجا آب می‌خورد؛ تولیدکنندگان این مجموعه به دنبال افزایش مخاطب و فروش بیشتر هستند و چه چیزی جذاب‌تر و بفروش‌تر از مدل سریال‌های ترکیه‌ای و مبتذل.نکته جالب این است که مدیر تولید این سریال در پاسخ به این سؤال جام جم که این صحنه ترویج رابطه ضربدری و ابتذال است، می‌گوید: «خب مگر بعدش را دیده‌ایم؟! انجام کار را دیده‌ایم؟»!گویا ابتذال از منظر مدیر تولید این سریال تنها به تصویر کشیدن رابطه جنسی است و بیان این مسائل و عادی‌سازی این مدل از زندگی ابتذال به حساب نمی‌آید!»
مصاحبه ای که رجا نیوز از آن فکت آورده، مطلبی بود که به سرعت توسط سازندگان طی جوابیه ای به جام جم تکذیب شد و در آن برای مدیر تولید در ارائه توضیحات محتوایی درباره سریال حقی قائل نشده بودند.
از سوی دیگر سایت ایکنا نیز در مقام منتقد ین سریال ظاهر شد و در بخشی از مطلبی با عنوان«اعتراض به ابتذال/ ممنوعه؛ سریالی که گوی فضاحت را از شبکه‌های ماهواره‌ای ربوده است» آورد:«ممنوعه درصدد به تصویر کشیدن روایت سه نسل گوناگون است که در شرایط امروز جامعه دچار تعارض شده‌اند و در گروهی که جوانان محور سریال هستند نوعی بی‌قیدی مطلق و گرایش به لمپنسیم در معرض نمایش قرار می‌گیرد. در نسل دوم شاهد زن و شوهری هستیم که زن با خیانت شوهرش روبروست و همسر درصدد دیوانه جلوه دادن او برای فرار از پرداخت مهریه است و نسل سوم؛ پدر و مادرانی هستند که در مواجهه با فرزندان خود و نسل‌های بعدی خود دچار تحیرند.این سریال با وجود ضعف‌های گوناگون در بحث محتوا، از لحاظ فنی همچون صدابرداری و قاب‌بندی از ساختار بسیار ضعیفی نیز رنج می‌برد. بیننده در روند داستان شاهد وقایعی ازجمله تصادف برکه(الهه حصاری) و روند بیماری او پس از تصادف و روبرو شدن سامی با او یکی از لحظاتی که به علت روایت سطحی و گریم نامناسب خنده را بر لبان مخاطب می‌نشاند».
اندکی صبر…
نگارنده با پیش زمینه ذهنی ناشی از این انتقادات به تماشای سه قسمت توزیع شده نشست. ضمن اینکه فکر نمی کردم امیرپورکیان به عنوان تهیه کننده ای که فیلم های متوسطی در سینما تهیه کرده، توانسته باشد کار نزدیک به متوسطی را کارگردانی کرده باشد. ضمن اینکه بعید می دانستم در دوره ظهور و یکه تازی کمدی های سخیف و بی مایه، سریالی با این ویترین بتواند گلیم خود را از آب بیرو نبکشد یا حتی کوچک ترین دغدغه اصلاح طلبانه ای در قبال مسائل جامعه داشته باشد. در مرور دفاعیات دو مدیر سینمایی هم بیشتر برداشتم نوعی حمایت ناگزیرصنفی بود که در پس پرده خطاب به سازندگان تبدیل به زبان تهدید می شود و اولتیماتوم می دهد.
«ممنوعه» اما جدا از کاستی های یک کارگردان کار اولی در انتخاب شماری از نماها و میزانسنهای شلخته و نامناسبی که البته تلاش شده در تدوین به نتیجه ای منطقی و آبرومندانه برسند، قطعا یک سریال مبتذل نیست. البته اگر قائل به این باشیم که زدودن زشتی ها و منکرات، دست کم بدون نمایش گوشه هایی از تبعات آنها قابل باور و شدنی است، شاید دیگر جای بحثی باقی نباشد. چیزی شبیه به آنچه در سریالهای امروز تلویزیون می بینیم و بیننده در خودسانسوری برنامه ساز و معذوریتهای خودساخته یا تحمیلی مدیر مافوق، باید بخشی از ماجرا را در ذهن خود بازسازی کند تا سر از روایت و مراوده های آدمهایش دربیاورد.
اگر به مدیران سینمایی اعتماد شده و قدرت اعطای مجوز به آنان داده ایم،«ممنوعه» را باید تاب بیاوریم تا ضمن طرح معضل، عواقبش را در جریان پیشبرد روایت به تصویر بکشد و هشداردهنده و گزنده عمل کند.
سریالی که اتفاقا ترکیبِ در وهله اول نامتناسب بازیگرانش شاید توی ذوق بزند، اما در مواجهه با آنان این ذهنیت به هم می ریزد. میلاد کیمرام به خوبی روی نقش سامی نشسته و بازی اش شبیه به تماشای بریده ای از زندگی آدمهایی است که بلاتکلیفی و سرخوردگی شان از آنان فردی خود ویرانگر و سلطه جو را ساخته. بقیه کاراکترها هم اگر در ادامه، شناسنامه قابل دفاعی داشته باشند و بازیگرانشان بتوانند از پس تصویر آن برآیند، می توانند در روایت کارکرد درستی بیابند. مثل خلیل با بازی نیما شعبان نژاد که فعلا در حد کاریکاتور است و منفعل. یا یکی دو نفر از دخترهای گروه که سایه ای خنثی و بی اثر بیشتر نیستند.
تاختن به سریالی که در تنگناهای مالی امروز و گریز مخاطب می تواند پتانسیل جذب تماشاگر داشته باشد، جز فراری دادن سرمایه گذاران، بی اعتمادی بینندگان و دلسردی هنرمندان تاثیری نخواهد داشت. چه خوب است کمی منتظر بمانیم و با تداوم ماجراها و بررسی سیگنالهای ساطع شده از کلیت آن، قضاوت دقیق وهمه جانبه ای از این سریال داشته باشیم.
شاید بهتر باشد در قسمت های آتی در کنار بی اخلاقی های کازاکترها به صورت آنی تبعاتی نیز گنجانده شود تا از ابهامات بکاهد. البته به شکلی که بدل به سریال «کلید اسرار» نشود!

نظر شما