شناسهٔ خبر: 27989146 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خرداد | لینک خبر

مهاجری: صداوسیمای ضرغامی در 84 دنبال پیروزی قالیباف بود

صاحب‌خبر -
خرداد:محمد مهاجری در گفت و گوی خود با «پروژه تاریخ شفاهی ایرنا» از موضع علی لاریجانی در دور دوم انتخابات 84، پشت پرده برنامه صندلی داغ قالیباف و ملک زاده، خاطره ای از دوران دانشجویی احمدی نژاد و قدرت اغواگری بالای او سخن می گوید.

به گزارش خرداد ،مهاجری همچنین موضع گیری صدا و سیما در انتخابات 84 را در جهت پیروزی شخص قالیباف می داند. او می گوید اصلاح طلبان شانسی برای رفتن هاشمی و احمدی نژاد به دور دوم انتخابات قایل نبودند. 
در امتداد این مقدمه، بخش پایانی گفت و گوی گروه پژوهش اخبار ایرنا با این فعال رسانه ای و سیاسی اصولگرا می آید. 

ایرنا: ستاد لاریجانی در مرحله دوم انتخابات از احمدی نژاد حمایت کرد؟ 
مهاجری : خیر. وقتی مرحله نخست انتخابات به پایان رسید ستاد لاریجانی در پاسخ به این سوال که طرفدارانش به هاشمی رای بدهند یا احمدی نژاد؛ سکوت اختیار کرد. 
اما افراد ستاد قالیباف که پیوند عمیقی با طیف احمدی نژاد داشتند از احمدی نژاد که نامزد جامعه ایثارگران و جامعه اسلامی مهندسین بود حمایت کردند. 
نصرت الله تاجیک که زمانی سفیر ایران در اردن بود و بعدها در انگلیس بازداشت شد می گفت: پیش از انقلاب کسی در دانشگاه علم و صنعت احمدی نژاد را تحویل نمی گرفت. او در جمعی بود که هاشمی ثمره قطب و همه کاره اش بود. حتی در سال 58 که لانه جاسوسی تسخیر شد انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت از این تسخیر حمایت نکرد و به طور مشخص احمدی نژاد گفته بود برویم سفارت شوروی را بگیریم. 

ایرنا: نگفته بود چرا باید سفارت شوروی را گرفت؟ 
مهاجری: نمی دانم تحلیلی در این باره داشتند یا خیر. اتهامی هم به کسی وارد نمی کنم. این را باید از هم دوره ای های ایشان پرسید. 
منظور اینکه احمدی نژاد فرد مطرحی در سیاست کشور نبود. مدتی هم استاندار اردبیل بود. یکبار هم عکس ایشان به عنوان شاکی یا تماشاچی در دادگاه روزنامه سلام منتشر شد. برای خود من این سوال مطرح بود که چرا احمدی نژاد به عنوان یک رجل سیاسی شناخته و صلاحیتش تایید شد؟ 
دلیلش البته از نظر من معلوم است؛ او در یک سالی که شهردار تهران بود حتی قاپ شورای نگهبان را هم دزدید. بعدا که رییس جمهور شد و به سازمان ملل رفت و قصه هاله نور را برای بزرگان مذهبی قم تعریف کرد و آنها را نیز اغوا کرد. احمدی نژاد قدرت اقناع بالایی نداشت بلکه اغواگر بزرگی بود و آن هم نشات گرفته از قدرت بازیگری و هنرپیشگی اش بود. همانطور که «رضا کیانیان» طوری می تواند نقش یک روحانی یا یک مامور امنیتی را بازی کند که شما آن را باور کنید احمدی نژاد هم چنین خصلتی داشت و دارد. 
یعنی بزرگترین هنر احمدی نژاد این است که آنقدر نقشش را خوب بازی می کند که برای جامعه باور پذیر است. البته الان تا حدودی دستش رو شده است ولی تا سال 90- 91 هنوز خیلی ها باورش می کردند. 
من تعبیری را برای دوران احمدی نژاد به کار می برم. حضرت یوسف(ع) خواب هفت گاو فربه را دید و در تعبیر آن به عزیز مصر گفت که هفت سال فراوانی کشور را فرا می گیرد. 
سالهای ریاست جمهوری احمدی نژاد همان 7 سال فراوانی تاریخ جمهوری اسلامی است. ما از زمان جنگ تا روی کار آمدن احمدی نژاد اصلا سالهای فراوانی و ثروت نداشته ایم و همیشه با افت و خیر درآمد نفتی دست به عصا پیش رفته ایم. اما احمدی نژاد حدود هفت سال کشور را با درآمد نفتی بشکه ای 150 دلار اداره کرد. 
اینجا تحلیل کوچکی را هم به این اضافه کنم که چه طور احمدی نژاد از اصولگرایان کولی گرفت؟ او در اوایل رییس جمهوری اش تقریبا ضد جناح اصولگرا حرفی نزد. از همه شان تشکر می کرد و در دیدارهایش با همه شان خوب بود. تا سال 88 این روند ادامه یافت یعنی وقتی که بیشتر جریان اصولگرا به خاطر مخالفت با هاشمی و جریان اصلاح طلب یکپارچه از نامزدی احمدی نژاد حمایت کردند. 
حتی اصولگرایان منتقد احمدی نژاد هم سکوت می کردند و حرفی نمی زدند. تیپ هایی مثل غلامعلی حداد عادل هم تمام قد پشت احمدی نژاد ایستاده بودند. در مجلس هشتم احمدی نژاد دوست داشت که حداد رییس مجلس شود، اما نشد. لاریجانی شد و این دو به تیپ هم زدند. البته احمدی نژاد می توانست هر دقیقه فیلمی بازی کند و با این بجنگد و با دیگری رفیق شود. 
قبل از 88 هم بسیاری از اصولگرایان از احمدی نژاد خوششان نمی آمد اما چون هر انتقادی از او بازی در زمین اصلاح طلبان خوانده می شد سکوت کردند. حتی در جریان انتخاب مشایی به عنوان معاون اول و دعوایی که بعدا سر برکناری حیدر مصلحی پیش آمد با وجود خبرهای پشت پرده ای که داشتند باز هم در مقابل احمدی نژاد سیاست سکوت را پیشه کردند. 
بعد از قهر یازده روزه هم برخی اصولگرایان همچنان معتقد بودند باید همچنان از احمدی نژاد حمایت کرد مانند اتفاقاتی که در جریان بنی صدر رخ داد. هنگامی که می گفتند هر چند بنی صدر با شهید بهشتی بد است اما چون رییس جمهور است باید از او حمایت کرد. که در مصاحبه اخیر شما با آقای صلواتی هم به آن اشاره شد. 
حتی اعضای نهضت آزادی هم در آن جلسه به بنی صدر رای ممتنع دادند چون حرفشان این بود که در این جامعه نباید فضای ضد رییس جمهوری درست کرد. 
به احمدی نژاد برگردیم. اگر شما خاطرات آن افرادی که طی آن 11 روز نزد احمدی نژاد رفتند و با او حرف زدند را ببینید همه شان می گفتند ما او را دوست داشتیم و می خواستیم مساله را حل کنیم و هیچ کس نمی گوید ما از احمدی نژاد خوشمان نمی آمد. 
البته آنها متوجه نبودند که احمدی نژاد نقش را عوض کرده و مشغول بازی کردن فیلمی تازه است. یعنی به جایی رسیده بود که می گفت نظام و حاکمیت در من خلاصه می شود. به عبارتی کیش شخصیت داستان زندگی سیاسی احمدی نژاد را عوض کرد. 
ایرنا: به برنامه صندلی داغ برگردیم. 
مهاجری: بله. سال 83 از قالیباف برای حضور در این برنامه دعوت کردیم. شایعاتی مطرح بود که او قرار است نامزد ریاست جمهوری شود چون ایشان آن موقع هنوز فرمانده ناجا بود. 
آخرین روزهای اسفند بود و ما در حال ضبط آخرین برنامه های صندلی داغ بودیم تا برای ایام نوروز هم برنامه داشته باشیم. چند برنامه ضبط و از یکدیگر خداحافظی کردیم تا پس از سیزده بدر برنامه ها را از سر بگیریم. یک روز به ما زنگ زدند که یک برنامه هم می خواهیم درباره قالیباف ضبط کنیم. تا جایی که یادم هست مرحوم آخوندی گفت که عزت الله ضرغامی رییس وقت صدا و سیما دستور این کار را داده است. حالا ممکن است ضرغامی بگوید من چنین دستوری ندادم ولی بهر حال مطلبی بود که هم آخوندی کارگردان برنامه و هم علیرضا جلالی تهیه کننده آن به خود من گفت. چون چنین رویه ای از قبل هم وجود داشت. برخی از میهمانها دستوری بودند از جمله محمد شریف ملک زاده که بعدها رییس سازمان میراث فرهنگی در دوران احمدی نژاد شد. 
با اینکه همان موقع هم افراد متعددی به ما می گفتند این افراد را به برنامه نیاورید چون برای شان در انتخابات ریاست جمهوری تبلیغ می شود. اما به هر صورت دستور این طور بود. 
بله. قالیباف با دستور به برنامه آمد. اتفاقا او فرمانده پلیس بود و انصافا در زمان صدارتش بسیار موفق بود. شخصا اعتقاد دارم دوران ریاست ناجا عصر طلایی زندگی حرفه ای قالیباف بود و ای کاش ایشان هیچ وقت ردای شهرداری یا نامزدی ریاست جمهوری را بر تن نمی کرد. قبل از ضبط برنامه شخصی که نمی دانم چه کاره او بود پرسش هایی را به ما داد و گفت اینها را از دکتر بپرسید. 
من پاسخ دادم ببخشید ما هر معمولا هر چه خودمان دلمان بخواهد می پرسیم ولی اگر شما هم پیشنهادی دارید بگویید. 
ایشان چند پیشنهاد داشت ولی من تنها یکی از آنها را پذیرفتم و آن هم اینکه از قالیباف بپرسم شغل پدرش چیست؟ و همین را هم از ایشان سوال کردم. 
در صحنه ای از این برنامه؛ صحنه ای از برادر شهید ایشان نشان داده شد. این فیلم را هم نه ستاد قالیباف به ما داده بود نه شخص او. بلکه خود آخوندی با تفحص از بچه های جبهه و جنگ آنرا پیدا کرده بود. 
ما یک آیتمی در صندلی داغ داشتیم که فیلمی را به مهمان نشان می دادیم و از او می خواستیم نظرش را نسبت به آن بگوید. دیدم آخوندی به فیلمبرداران گفت که واکنش قالیباف را در مقابل مشاهده فیلم برادرش زیر نظر بگیرند. 
بلافاصله که فیلم پخش شد ما دیدیم که قالیباف به هم ریخت و شروع به گریه کرد. بعدا هم خودش به ما گفت که من هیچ وقت گریه نمی کنم ولی نمی دانم در استودیو و موقع تماشای این فیلم چه حالی به من دست داد که اشکم درآمد. 
نظر شخصی خود من این است که قالیباف مانند احمدی نژاد توان هنرپیشگی نداشت و هنوز هم ندارد و اشکش واقعی بود. اتفاقا این گریه اش در فیلم انتخاباتی اش هم مورد استفاده قرار گرفت و شنیدم که این صندلی داغ که البته از تلویزیون پخش هم شد سی دی آن در تیراژی میلیونی در سطح کشور پخش شد. 
البته در همین برنامه از محمد رضا باهنر هم دعوت کردیم. داشتیم در استودیو با هم چای می خوردیم که گفت شما اینجا گاز اشک آور دارید که هر که می آید گریه اش را در می آورید. 
آخر در این برنامه تصاویری از شهادت محمد جواد باهنر برادر آقای باهنر هم نشان ایشان دادیم که او هم گریه کرد. 

ایرنا: در این برنامه دیگر چه کسانی را دعوت کردید؟ راستی مجری آن که بود؟ 
مهاجری: ابتدا مدتی بعد داریوش کاردان و بعد مرحوم منوچهر نوذری مجری شد. مجری بعدی و آخر هم احمد نجفی بود. در این برنامه افراد شاخصی را دعوت کردیم. یادم است که برنامه های حجت الاسلام علی اکبر محتشمی پور و دریادار شمخانی خیلی خوب درآمد. 

ایرنا: اینکه شایع شد که قالیباف در اعتراض به کوچ ناگهانی نیروهایش چند روز مانده به انتخابات بعد از پیروزی احمدی نژاد قهر کرد و به فرانسه رفت واقعیت دارد؟ 
مهاجریفکر نمی کنم. تا جایی که من شنیده ام برای تکمیل دوره خلبانی اش مدتی پس از انتخاب شدن احمدی نژاد به فرانسه رفت. ولی این را از خودشان بپرسید. 

ایرنا: پس حالت قهر نداشت؟ 
مهاجری: گمان نمی کنم. قالیباف اگر قدری هوشمند عمل می کرد متوجه می شد که نیروهایی که در ستاد او فعالیت می کردند همان هایی بودند که همزمان در ستاد احمدی نژاد هم فعال بودند. قبلا هم گفتم که بسیاری از نیروهای ستادی هر سه نامزد اصولگرایان مشترک بودند. این احمدی نژاد بود که عالمانه و عامدانه و یا از روی اتفاق، بمبی را بین اصولگرایان منفجر کرد که این جریان را از داخل متلاشی کرد. البته نمی گویم این جریان قبل از سال 84 هیچ اختلافی در درون خود نداشت ولی اجماع های جدی بر سر مسائل مختلف در آن وجود داشت. او در سال 84 ریشه نفاقی در این جریان کاشت که در سالیان 88، 92 و 96 هم ادامه یافت. هر چند در سال 88 بیشتر گروههای این جریان برای پیروز نشدن موسوی و کروبی با یکدیگر متحد شدند. 

ایرنا: یعنی احمدی نژاد اصولگرایان را فریب داد؟ 
مهاجری: بالاتر از فریب. 

ایرنا: شما بعد از انتخابات با لاریجانی صحبت نکردید؟ 
مهاجری: نه من بعد از آن دیگر ایشان را ندیدم. 

ایرنا: با قالیباف چه؟ 
مهاجری: نه. ماجرای رفتن من به ستاد لاریجانی به خاطر علاقه شخصی به ایشان و عرق جناحی ام بود. چرا که معتقدم جریان افکارعمومی در خارج از ستادها هدایت می شود. 

ایرنا: مثلا کجا؟ 
مهاجری: احزاب، گروههای فشار، گروههای مداحان، دانشگاهها، وعاظ و گعده های مذهبی. 

ایرنا: موضع صدا و سیما در انتخابات 84 چه بود؟ بین نامزدهای مختلف اصولگرا به کدام بیشتر گرایش داشت؟ 
مهاجری: سعی می کرد بی طرف برخورد کند ولی بیشتر به نفع قالیباف کار می کرد. 

ایرنا: خبرگزاری های منتسب به جناح اصولگرا چه؟ 
مهاجری: البته کفه خبرگزاری مهر به سمت قالیباف سنگینی می کرد و فارس به سمت احمدی نژاد. خبرگزاری مهر شاید به این خاطر که خود خاموشی رییس وقت سازمان تبلیغات همشهری قالیباف بود به این سمت او چرخیده بود. 

ایرنا: برداشت شما از امکان رای آوردن اصلاح‌طلب‌ها در سال 84 رأی چه بود؟ 
مهاجری: تحلیل من این بود که چهار قطبی که داشتند دخلشان را خواهد آورد. 

ایرنا: ولی در ابتدا صلاحیت معین و مهرعلیزاده رد شد و آنها دو نامزد بیشتر نداشتند؟! 
مهاجری: باشد. ولی حتی حضور کروبی در مقابل هاشمی باعث می شد آنها رای نیاورند. البته اگر همه نامزدها به نفع هاشمی کنار می کشیدند انتخابات هرگز به دوردوم کشیده نمی شد و اصلاح طلبها در همان مرحله اول هاشمی را به پاستور می فرستادند. به نظر من بزرگترین خیانتی که اصولگرایان به خود و انقلاب کردند انتخابات 84 بود. آنها باعث روی کار آمدن احمدی نژاد شدند و البته بسیاری از اصولگراها هم از او حمایت کردند. هر چند اصلاح طلبها ناخواسته با این پراکندگی نامزدها عملا در زمین احمدی نژاد بازی کردند. 

ایرنا: چطور؟ 
مهاجری: اصلاح طلبها یقین داشتند که انتخابات به دور دوم می رود. تصورشان این بود که هم کروبی به دور دوم خواهد رفت و قالیباف. آنها نه رفتن هاشمی به دور دوم را پیش بینی می کردند نه در مخیله آنها می گنجید که احمدی نژاد نامزد نهایی اصولگرایان باشد. هر چند شنیدم که احمدی نژاد از مدتها قبل و در زمان شهرداری اش گفته بود من رییس جمهور بعدی ایران هستم. 

نظر شما