شناسهٔ خبر: 27937500 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

با حجاج از فرش تا عرش؛

حج برنامه تكامل است اگر نتيجه‏ گيرى آموخته باشیم

گروه جامعه ــ‌ حال که به عنایت خداوند، موفق به اتمام صورت اعمال حج شده‏‌ایم، باید در خود بنگریم که آیا از نظر معنى و روح نیز حرکتى کرده و سیرى انجام داده و حج جوهرى بجا آورده‏‌ایم؟

صاحب‌خبر -
جمعه//حج برنامه تكامل است اگر نتيجه‏ گيرى آموخته باشیم
به گزارش ایکنا؛ صورت اعمال حج و تمام عبادات در واقع، تشریح مقامات روحى و تحلیل سیر عبودى انسان‏‌هاى کامل است که چگونه مراحل و منازل بندگى را        مى‏‌پیمایند و سرانجام به مقام قرب حضرت رب و منبع کمال مى‏‌رسند و حیات طیبه و زندگى سعادتمندانه‏‌اى به دست مى‏‌آورند؛ حیاتى که هم در دنیا قرین عزت، شرف اجتماعى، طهارت روحى و اخلاقى هستند و هم در آخرت، متنعم به نعم باقى و سعادت مى‏‌شوند.

حال که به عنایت خداوند، موفق به اتمام صورت اعمال حج شده‏‌ایم، باید در خود بنگریم که آیا از نظر معنى و روح نیز حرکتى کرده و سیرى انجام داده و حج جوهرى بجا آورده‏‌ایم؟ یا خیر، از حیث روح و جان، همچنان جامد و بى‏‌حرکت در عالم ظلمانى مانده و در لجنزار هواپرستى‏‌ها و ارضاى تمنیات نفسانى، دست و پا     مى‏‌زنیم؟ هنوز تنها این بدن را از نقطه‏‌اى حرکت داده‏‌ایم و به منا، عرفات و مشعر برده‏‌ایم و در محل طواف کعبه و محل سعى چرخانده‏‌ایم و اینک با چمدان‏‌هاى پر از سوغات و با جان خالى از معارف آسمانى و بهره‏‌هاى معنوى، به وطن بر مى‏‌گردیم؟

مردم عصر جاهلیت نیز حج بجا مى‏ آورده‏ اند

در روایات تفسیرى آمده است که عادت عرب قبل از اسلام، چنین بود: در موسم حج بعد از انجام مراسم متداول در بین خود و کشتن قربانى، در منا مجتمع       مى‏‌شدند و به تفاخرات نسبى و ارائه تعینات دنیایى خود مى‏‌پرداختند و هریک به داشتن پدرى چنین و جدى چنان، بر دیگران افتخار مى‏‌کردند. دیگر آن‏که اهمیت اقتصاد و بیع و شراء و خرید و فروش اموال تجارتى و به دست آوردن پول و ثروت و مکنت دنیایى، در وجودشان چنان راسخ گشته بود که حتى در همان مجامعى که در عرفات و منىا به نام حج تشکیل مى‏‌دادند، در فکر تأمین مال و ثروت و رونق دادن به شئون مادى و بالابردن القاب و عناوین غرورانگیز و تعینات نخوت‏‌آور اجتماعى بودند و هر کس سراپرده‏‌اى مجلل و شمشیرى آبدار و هیکلى جسیم و جام‌ه‏اى ثمین داشت، در انظار مردم بزرگ و باشخصیت و عالى‏ مقام  مى‏‌آمد. آنچه اصلا در مخیله آن جمعیت خطور نمى‏‌کرد و مفهومى براى آنان نداشت، کمال معنوى و فضایل اخلاقى بود. هرگز این مطلب در مغز آنان رسوخ   نمى‏‌کرد که انسان به معناى واقعى، غیر این موجودى است که اینان هستند و زندگى انسانى غیر این لجنزار متعفنى است که این‌ها به وجود آورده‏‌اند.
 
درست مصداق این آیه شریفه قرآن بودند: «بگو آیا خبر بدهیم به شما که زیانکارترین مردم کیانند؟ آن‌ها که سعى و فعالیتشان، در مسیر زندگى به راه خطا افتاده و در ضلالت و گمراهى جلو مى‏‌روند و در عین حال چنین مى‏‌پندارند که کار نیک انجام مى‏‌دهند و به راه ثواب مى‏‌روند».
 
مردم عصر جاهلى بعد از انجام مراسم به قول خود «عبادى» و وقوف در مشاعر عظیم الهى، همه، با همان جهالت فکرى و آلودگى روحى و اخلاقى که آمده بودند برمى‏‌گشتند. نه معرفتى کسب کرده بودند و نه رذیلتى را تبدیل به فضیلت کرده بودند بلکه همان موجودات جاهل القلب فاسد الاخلاق قبیح الاعمال قبل از حج بودند که بعد از حج به شهر و دیار خود مراجعت مى‏‌کردند. به همین جهت قرآن کریم به منظور توجه دادن مردم جاهل غافل به وظیفه انسانى و ردع و زجر آنان از ادامه سنت جاهلانه حیوانى، مى‏‌فرماید: «بعد از این که از اعمال حج فارغ شدید، آن‏چنان به یاد خدا باشید که گویى به یاد پدرانتان هستید و بلکه بیش از این مقدار، خدا را یاد کنید.»

یعنى این‏قدر که به یاد پدران خود هستید و به آن‌ها مى‏‌بالید و انتساب خود را به آنان، مایه افتخار و مباهات خود مى‏‌دانید، آن‌ها براى شما چه کرده‏‌اند و به شما چه داده‏‌اند؟ جز این‏که مقدمه وجود شما بوده‏‌اند و احیاناً حق تربیتى نسبت به شما پیدا کرده‏‌اند و بالاخره ثروت و مکنتى از خود، بجا گذاشته‏‌اند. اما فکر نمى‏‌کنید که تمام اینها، ریشه از من‏ گرفته است و سرچشمه این همه اسباب و مسببات و مقدمات و نتایج و آبا و اجداد و اموال و تعینات و دیگر شئون هستى، من‏ هستم.
 
خانه، خانه‏ من‏ است و نعمت، نعمت‏ من‏. شما و پدران شما، همگى مخلوق و مصنوع دست قدرت‏ من‏ هستید؛ مخصوصاً نعمت هدایت به رموز سعادت با ارسال رسل و انزال کتب، موهبتى بزرگ از ساحت اقدس‏ من‏ است. بنابراین، آیا من‏ و توجه به‏ من‏، باید دل‏ هاى شما را پر کند و بر سراسر وجود شما مستولى شود و شما را مشغول به خود سازد و به اصلاح اعمال و تهذیب اخلاق و تأمین حیات جاودان وادارتان کند، یا یاد پدران مشرکِ بى‏ هرگونه کمال پوسیده در دل خاک؟

آیا حتى در این مواقف و مشاعرى که صرفاً براى توجه به خدا و تأمین حیات عُقبى‏ تأسیس شده است، پول و ثروت دنیا باید محور افکار شما باشد و آهنگ سود و زیان زندگى مادى در فضاى جان شما طنین افکند و حزن و فرح در قلوب شما ایجاد کند یا نام خدا و نغمه ‏هاى روح‏ افزاى اللَّه‏ اکبر و لا اله الّا اللَّه و سبحان اللَّه؟

حال اى زائران بیت محرم‏

حال، اى زائران بیت محرم، به خود آیید که این نداى آسمانى قرآن، هم‏ اکنون با سطوت و هیبت مخصوص به خود، در گوش جان ما طنین انداز است که هان اى قاصدان خانه حق که جامه دنیا از تن کنده و لبیک‏ گویان به سوى خانه معبود آمده‏‌اید، اى گروه وقوف‏ کننده در منى‏ و عرفات و مشعرالحرام، اى سنگسارکنندگان شیطان و اتباع شیطان، اى ذبح‏ کنندگان گوسفند نفس اماره به امر خالق سبحان، اى کسانى که با تراشیدن موى سر و چیدن ناخن، رذایل اخلاقى و افکار شیطانى را از سر ریخته و چنگال خود را از حرام کارى و حرام خوارى کوتاه کرده‏‌اید و با طهارت جسمى و روحى دور خانه حق چرخیده و با استلام حجر، دست بیعت به دست خدا داده و پیمان وفادار ماندن بر عهد بندگى و اطاعت فرمان، با خدا بسته‏ اید، به هوش باشید که این «مواقف» را از یاد نبرید و عهد میثاق را فراموش نکنید.

خداوند در آیه ۲۰۰ سوره بقره می‌فرمایند: «بعد از قضا، مناسک و بازگشت به وطن‏ ها و اهل و عیال خود، بیش از همه‏ کس به یاد خدا باشید و یاد خدا را در هیچ‏  جا و در هیچ حال از صفحه خاطر نزدائید و الى الابد، حلیف ایمان و اسلام و خاضع در برابر فرمان خدا بوده و در وفاى به پیمان، ثابت بمانید و پیوسته این آیه قرآن را نصب العین خود قرار دهید.»

همچنین در آیه ۱۹۷ سوره بقره نیز می‌فرمایند: «اوقات حج، ماه‏ هاى معلوم است. هر کس که فریضه حج را در اوقات خودش انجام بدهد باید بداند که شهوت رانى و فسق و منازعه، در حج روا نمى‏ باشد و هر کار خوبى که انجام دهید خدا آن را مى‏‌داند. توشه بردارید که بهترین توشه، تقوا و پرهیزکارى‏ است. از عذاب من برحذر باشید و رعایت جانب من بنمائید اى خردمندان.»

انتهای پیام

 

برچسب‌ها:

نظر شما