این روزها مصادف است با هفته دولت و پاسداشت یاد و خاطره شهیدان بزرگ خدمت به مردم، رجایی و باهنر و بهانه و فرصتی است برای گزارشدهی دولت به مردم از اقدامات و برنامههای انجام شده.
طی ماههای گذشته در داخل و خارج کشور سایتهای مختلفی راجع به دولت و مردم و مسائل آنها سخن گفتهاند، چه از سر نقد یا بازگویی خدمات و معارضین نیز کما فیالسابق به سیاهنمایی پرداختند تا کام مردم را در چهلمین سال پیروزی انقلاب تلخ کرده و از این راه به اهداف خود نزدیک شوند. به نظر میرسد هفته دولت علاوه بر اطلاعرسانیهای معمول، فرصت خوبی است برای بازخوانی وظایف دولت و ملت در حکومت اسلامی با تأکید بر اندیشهها و آموزههای اسلامی تا معیاری باشد برای تحلیلهای راهگشا و تعالی بخش.
روشن است این نظریات و یادداشتها باید کمک کنند تا مردم و دولت بتوانند مسیر همراهی و همدلی محکمتری پیدا کنند. به همین جهت در این نگاه گذرا به این موضوع مهم میپردازیم تا بهانهای شود برای اقداماتی علمیتر توسط اهل تحقیق و نخبگان جامعه تا انشاءالله بتوانیم با رفع نواقص به سوی آیندهای موفقتر حرکت کنیم.
لازم به توضیح است که در این نوشتار هدف از به کار بردن واژه دولت، تنها قوه مجریه نیست، بلکه مجموع ساختار مسئول و پاسخگو در مقابل مردم در کشور که به نوعی در تدبیر امور کشور دخیل هستند.
دولتها یک پدیده معلق و رها نیستند، بلکه در درون جوامع با ارزشها و سنتهای خاص خودشان موجودیت مییابند، بنابراین رابطه بین دولت و محیط اجتماعی و مردم امری پذیرفته شده و متناسب با ساختارهای حکومتی نظام است.
گروههای مختلف جامعه براساس دیدگاهها و مطالبات خود، به روشهای مختلف تکالیفی بر عهده دولت میگذارند و از سویی دیگر افکارعمومی طبقات مختلف جامعه و اصناف فعال در بدنه اجتماع، دولتها را مجبور به تنظیم مناسبات و روابط بین اقشار مختلف مردم حتی در حوزه فعالیتهای روزمره میکنند، بنابراین دولتها علاوه بر وظایف خود در تعاریف کلاسیک همانند حفظ امنیت و تمامیت ارضی و تنظیم روابط خارجی، نقش مهمی در تنظیم مناسبات و روابط با مردم جامعه خود نیز برعهده دارند که منحصر به گروه خاصی نیست، بلکه کلیت یک جامعه با همه اقشار و صنوف را باید در خود جای دهد.
واضح است که دولتها و نوع شکلگیری و روند اعمال حاکمیت آنها تابع فرهنگ، باورها و ارزشهای حاکم بر آن جامعه است که این سازگاری را میتوان برآیندی از فرهنگ آن جامعه تلقی کرد. در نتیجه این فرهنگ، میتوان شاهد کنش جمعی مردم در مسائل مختلف بود. کنش جمعی بدین معنا که یک روش مشترک و ملموس که افراد منفرد با هدف مشترک بدان دست میزنند؛ امری فراتر از کارکردهای حزبی و جنبشهای اجتماعی، چرا که در کنش جمعی نمیتوان شاهد یک سازماندهی از قبل پیشبینی شده دقیق بود، بلکه بر اثر یک فرهنگ پسزمینهای که ممکن است به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه در ذهن افراد جا خوش کرده باشد و در مواقعی که با موضوعی مواجه میشوند، این پسزمینه منجر به ظهور یک سری رفتارهای جمعی میشود.
از این رو است که شناخت، تبیین و ترویج وظایف و تکالیف دولت و ملت در مقابل هم در یک نظام بسیار ضروری به نظر میرسد.
با این مقدمه، چنانچه بخواهیم به وظایف و رابطه دولت و ملت در ایران اسلامی بپردازیم، ابتدا باید اشارهای کوتاه به مبانی فکری تشکیل الگوی حکومتی در جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم.
در حکومت دینی- مردمی و به تعبیر امروزی، جمهوری اسلامی، حق مردم است که در اداره جامعه سهیم باشند و آرای آنها محترم شمرده شود؛ خواه در سطح عمومی و یا در نهادهای برخاسته از متن جامعه و با گزینش مردم.
بر این اساس حضرت علی (ع) در این باره تأکیدات فراوانی دارند و میفرمایند: «و الزموا السوادَ الأعظم، فإنّ یدَاللّه معالجماعه» با انبوه مردم همگام باشید، زیرا دست عنایت الهی بر سر انبوه ملت است و نیز میفرمایند: «اِلزموا ما عُقد علیه حَبْلُ الجماعه» به آنچه بافت انبوه امت بر آن است، چنگ بزنید؛ بنابراین میتوان به راحتی متوجه شد که چرا در اول انقلاب، حضرت امام (ره) با صراحت تمام روی عنوان «جمهوری اسلامی» ایستادگی میکند و اعلام میدارد که جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر و آن را نیز از طریق همهپرسی به انتخاب ملت میگذارد. ایشان از سویی بر مبنای اندیشههای اسلامی خود، حکومت را از آن خداوند میدانست که در زمان غیبت از طریق فقهای عادل و جامع الشرایط «ولایت مطلقه فقیه» باید اعمال گردد و از طرف دیگر جایگاه مردم و تأثیر آنها را در شکلگیری حکومت اسلامی امری لازم و ضروری بر شمردند و تحمیل بر مردم را امری نا صواب و اقدامی مخالف مشی انقلاب میدانستند. «ما بنای این نداریم که یک تحمیلی بر ملتمان بکنیم؛ و اسلام به ما اجازه نداده است... ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داده، ما هم از آن تبعیت میکنیم... بلکه ممکن است گاهی وقتها ما یک تقاضا از آنها بکنیم؛ تقاضای متواضعانه؛ تقاضایی که خادم یک ملت از ملت میکند.» (صحیفه امام، ج. ۱۱، ص. ۳۴)
بنابراین از دیدگاه امام راحل، از بین فقهای جامعالشرایط، فقیهی حق ولایت دارد که اقبال عمومی با او همراه باشد و این همان حفظ مشروعیت در کنار مقبولیت است که معنای آن تبلور «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر است.
از منظر امام راحل، بدون همراهی مردم امکان تحقق و استمرار حکومت اسلامی وجود ندارد و در واقع حضور مردم مقدمهای لازم برای شکلگیری دولت اسلامی است.» پشتوانه یک حکومت ملت است. اگر یک ملتی پشتوانه حکومت نباشد، این حکومت نمیتواند درست بشود؛ این نمیتواند برقرار باشد.» (صحیفه امام، ج. ۱۱، ص. ۴۵۹)، همانطور که امام علی (ع) علت پذیرش حکومت را اجتماع مردم بیان میفرمایند و حکومت بدون حمایت مردم را بیارزش میشمارند.
ادامه این اندیشه را میتوان در مفهومی همچون «مردم سالاری دینی» در بیانات حکیم انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب جستوجو کرد. ایشان نیز به جهت مشرب فکری خود که ملهم از اندیشههای ناب پیامبر گرامی اسلام (ص)، ائمه معصومین (ع) و امام راحل است، مردم و نقش آنان را در ماندگاری نظام ضروری دانسته و مردمسالاری دینی را ضرورت و لازمه تداوم و قوت نظام اسلامی میدانند.
در چنین نظامی رابطه بین دولت و ملت و وظیفه متقابل آنها را باید در سیره و بیانات ائمه معصومین (ع) و قانون اساسی جستوجو کرد، در واقع در نگاه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، مبنای تعامل حکومت و مردم را قوانین تعیین میکنند، چراکه قوانین در جمهوری اسلامی ایران برگرفته از آموزههای اسلامی و ملهم از قرآن و سنت است که در تدوین قانون اساسی مبنای عمل قرار گرفته است.
طبیعتاً همانطور که همگان میدانیم یکی از وظایف اصلی شورای نگهبان تطبیق مصوبات مجلس شورای اسلامی با قوانین اسلامی و قانون اساسی است و این شورا موجودیت خود را از مبانی فکری اسلامی گرفته است.
***
پس در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی پس از ۴۰ سال مقاومت و به دستآوردن پیروزیها و دستاوردهای بزرگ در کنار مشکلات و ناکامیها به ثمر نشسته است ضروری است برای تقویت همبستگی ملی جهت دستیابی به آیندهای بهتر، به ارتقای درک مفهومی از وظایف دولت و ملت به صورت دقیق کمک کنیم تا با هم افزایی و هم مسیر شدن ظرفیتها برای رسیدن به آیندهای بهتر، الگوی شایستهای از حکومت اسلامی برای الهامبخشی به جهانیان ارائه کنیم. هفته دولت فرصت مناسبی است برای پرداختن به رابطه دولت و ملت و ایجاد پویشی مثبت در این مسیر؛ ما را در این پویش انقلابی دنبال و کمک کنید.
طی ماههای گذشته در داخل و خارج کشور سایتهای مختلفی راجع به دولت و مردم و مسائل آنها سخن گفتهاند، چه از سر نقد یا بازگویی خدمات و معارضین نیز کما فیالسابق به سیاهنمایی پرداختند تا کام مردم را در چهلمین سال پیروزی انقلاب تلخ کرده و از این راه به اهداف خود نزدیک شوند. به نظر میرسد هفته دولت علاوه بر اطلاعرسانیهای معمول، فرصت خوبی است برای بازخوانی وظایف دولت و ملت در حکومت اسلامی با تأکید بر اندیشهها و آموزههای اسلامی تا معیاری باشد برای تحلیلهای راهگشا و تعالی بخش.
روشن است این نظریات و یادداشتها باید کمک کنند تا مردم و دولت بتوانند مسیر همراهی و همدلی محکمتری پیدا کنند. به همین جهت در این نگاه گذرا به این موضوع مهم میپردازیم تا بهانهای شود برای اقداماتی علمیتر توسط اهل تحقیق و نخبگان جامعه تا انشاءالله بتوانیم با رفع نواقص به سوی آیندهای موفقتر حرکت کنیم.
لازم به توضیح است که در این نوشتار هدف از به کار بردن واژه دولت، تنها قوه مجریه نیست، بلکه مجموع ساختار مسئول و پاسخگو در مقابل مردم در کشور که به نوعی در تدبیر امور کشور دخیل هستند.
دولتها یک پدیده معلق و رها نیستند، بلکه در درون جوامع با ارزشها و سنتهای خاص خودشان موجودیت مییابند، بنابراین رابطه بین دولت و محیط اجتماعی و مردم امری پذیرفته شده و متناسب با ساختارهای حکومتی نظام است.
گروههای مختلف جامعه براساس دیدگاهها و مطالبات خود، به روشهای مختلف تکالیفی بر عهده دولت میگذارند و از سویی دیگر افکارعمومی طبقات مختلف جامعه و اصناف فعال در بدنه اجتماع، دولتها را مجبور به تنظیم مناسبات و روابط بین اقشار مختلف مردم حتی در حوزه فعالیتهای روزمره میکنند، بنابراین دولتها علاوه بر وظایف خود در تعاریف کلاسیک همانند حفظ امنیت و تمامیت ارضی و تنظیم روابط خارجی، نقش مهمی در تنظیم مناسبات و روابط با مردم جامعه خود نیز برعهده دارند که منحصر به گروه خاصی نیست، بلکه کلیت یک جامعه با همه اقشار و صنوف را باید در خود جای دهد.
واضح است که دولتها و نوع شکلگیری و روند اعمال حاکمیت آنها تابع فرهنگ، باورها و ارزشهای حاکم بر آن جامعه است که این سازگاری را میتوان برآیندی از فرهنگ آن جامعه تلقی کرد. در نتیجه این فرهنگ، میتوان شاهد کنش جمعی مردم در مسائل مختلف بود. کنش جمعی بدین معنا که یک روش مشترک و ملموس که افراد منفرد با هدف مشترک بدان دست میزنند؛ امری فراتر از کارکردهای حزبی و جنبشهای اجتماعی، چرا که در کنش جمعی نمیتوان شاهد یک سازماندهی از قبل پیشبینی شده دقیق بود، بلکه بر اثر یک فرهنگ پسزمینهای که ممکن است به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه در ذهن افراد جا خوش کرده باشد و در مواقعی که با موضوعی مواجه میشوند، این پسزمینه منجر به ظهور یک سری رفتارهای جمعی میشود.
از این رو است که شناخت، تبیین و ترویج وظایف و تکالیف دولت و ملت در مقابل هم در یک نظام بسیار ضروری به نظر میرسد.
با این مقدمه، چنانچه بخواهیم به وظایف و رابطه دولت و ملت در ایران اسلامی بپردازیم، ابتدا باید اشارهای کوتاه به مبانی فکری تشکیل الگوی حکومتی در جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم.
در حکومت دینی- مردمی و به تعبیر امروزی، جمهوری اسلامی، حق مردم است که در اداره جامعه سهیم باشند و آرای آنها محترم شمرده شود؛ خواه در سطح عمومی و یا در نهادهای برخاسته از متن جامعه و با گزینش مردم.
بر این اساس حضرت علی (ع) در این باره تأکیدات فراوانی دارند و میفرمایند: «و الزموا السوادَ الأعظم، فإنّ یدَاللّه معالجماعه» با انبوه مردم همگام باشید، زیرا دست عنایت الهی بر سر انبوه ملت است و نیز میفرمایند: «اِلزموا ما عُقد علیه حَبْلُ الجماعه» به آنچه بافت انبوه امت بر آن است، چنگ بزنید؛ بنابراین میتوان به راحتی متوجه شد که چرا در اول انقلاب، حضرت امام (ره) با صراحت تمام روی عنوان «جمهوری اسلامی» ایستادگی میکند و اعلام میدارد که جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر و آن را نیز از طریق همهپرسی به انتخاب ملت میگذارد. ایشان از سویی بر مبنای اندیشههای اسلامی خود، حکومت را از آن خداوند میدانست که در زمان غیبت از طریق فقهای عادل و جامع الشرایط «ولایت مطلقه فقیه» باید اعمال گردد و از طرف دیگر جایگاه مردم و تأثیر آنها را در شکلگیری حکومت اسلامی امری لازم و ضروری بر شمردند و تحمیل بر مردم را امری نا صواب و اقدامی مخالف مشی انقلاب میدانستند. «ما بنای این نداریم که یک تحمیلی بر ملتمان بکنیم؛ و اسلام به ما اجازه نداده است... ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داده، ما هم از آن تبعیت میکنیم... بلکه ممکن است گاهی وقتها ما یک تقاضا از آنها بکنیم؛ تقاضای متواضعانه؛ تقاضایی که خادم یک ملت از ملت میکند.» (صحیفه امام، ج. ۱۱، ص. ۳۴)
بنابراین از دیدگاه امام راحل، از بین فقهای جامعالشرایط، فقیهی حق ولایت دارد که اقبال عمومی با او همراه باشد و این همان حفظ مشروعیت در کنار مقبولیت است که معنای آن تبلور «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر است.
از منظر امام راحل، بدون همراهی مردم امکان تحقق و استمرار حکومت اسلامی وجود ندارد و در واقع حضور مردم مقدمهای لازم برای شکلگیری دولت اسلامی است.» پشتوانه یک حکومت ملت است. اگر یک ملتی پشتوانه حکومت نباشد، این حکومت نمیتواند درست بشود؛ این نمیتواند برقرار باشد.» (صحیفه امام، ج. ۱۱، ص. ۴۵۹)، همانطور که امام علی (ع) علت پذیرش حکومت را اجتماع مردم بیان میفرمایند و حکومت بدون حمایت مردم را بیارزش میشمارند.
ادامه این اندیشه را میتوان در مفهومی همچون «مردم سالاری دینی» در بیانات حکیم انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب جستوجو کرد. ایشان نیز به جهت مشرب فکری خود که ملهم از اندیشههای ناب پیامبر گرامی اسلام (ص)، ائمه معصومین (ع) و امام راحل است، مردم و نقش آنان را در ماندگاری نظام ضروری دانسته و مردمسالاری دینی را ضرورت و لازمه تداوم و قوت نظام اسلامی میدانند.
در چنین نظامی رابطه بین دولت و ملت و وظیفه متقابل آنها را باید در سیره و بیانات ائمه معصومین (ع) و قانون اساسی جستوجو کرد، در واقع در نگاه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، مبنای تعامل حکومت و مردم را قوانین تعیین میکنند، چراکه قوانین در جمهوری اسلامی ایران برگرفته از آموزههای اسلامی و ملهم از قرآن و سنت است که در تدوین قانون اساسی مبنای عمل قرار گرفته است.
طبیعتاً همانطور که همگان میدانیم یکی از وظایف اصلی شورای نگهبان تطبیق مصوبات مجلس شورای اسلامی با قوانین اسلامی و قانون اساسی است و این شورا موجودیت خود را از مبانی فکری اسلامی گرفته است.
***
پس در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی پس از ۴۰ سال مقاومت و به دستآوردن پیروزیها و دستاوردهای بزرگ در کنار مشکلات و ناکامیها به ثمر نشسته است ضروری است برای تقویت همبستگی ملی جهت دستیابی به آیندهای بهتر، به ارتقای درک مفهومی از وظایف دولت و ملت به صورت دقیق کمک کنیم تا با هم افزایی و هم مسیر شدن ظرفیتها برای رسیدن به آیندهای بهتر، الگوی شایستهای از حکومت اسلامی برای الهامبخشی به جهانیان ارائه کنیم. هفته دولت فرصت مناسبی است برای پرداختن به رابطه دولت و ملت و ایجاد پویشی مثبت در این مسیر؛ ما را در این پویش انقلابی دنبال و کمک کنید.
نظر شما