شناسهٔ خبر: 27549227 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

عربستان و روسيه ظرفيت پر کردن جاي خالي نفت ايران را ندارند

صاحب‌خبر - پيش از اين، بخش اول ميزگرد امکان‌سنجي صفر شدن صدور نفت و اهرم‌هاي ايران با نگاه به قراردادهاي جديد نفتي در خبرگزاري جمهوري اسلامي، با حضور سيدمهدي حسيني، معاون اسبق بين‌الملل وزير نفت و مذاکره‌کننده ارشد ايران در لاهه و طراح الگوي جديد قراردادهاي نفتي و اسدالله قره‌خاني،‌ نماينده مجلس شوراي اسلامي و سخنگوي کميسيون انرژي منتشر شد. در ادامه بخش دوم اين ميزگرد را مي‌خوانيد. بخش ديگر اين ميزگرد نيز، روزهاي آينده منتشر خواهد شد. ايرناپلاس: اخيراً ايران شکايتي را به ديوان دادگستري لاهه برده که بر اين اساس، بازگشت تحريم‌ها از سوي آمريکا را غيرقانوني مي‌داند. در همين مورد نيز رئيس ديوان، نامه‌اي به آمريکا نوشته و خواسته تا به‌منظور روشن شدن موضوع، ‌تحريم‌هاي ايران به تعويق بيفتد. به نظر شما اين امر مي‌تواند به ايران براي حفظ صادرات نفت کمک کند؟ حسيني: اين شکايت از سوي ايران براساس کنوانسيون وين تنظيم شده است. کنوانسيون وين،‌ کنوانسيوني ناظر بر اجراي خوب معاهدات بين دولت‌هاست. در ماده 66 کنوانسيون وين سال 69 آمده است که اگر کشوري بخواهد از معاهده‌اي خارج شود، در ابتدا بايد شرايطي را طي کند، اخطار دهد،‌ سه ماه صبر کند و در نهايت اگر خارج شد و طرف مقابل معترض بود، مي‌تواند به دادگستري لاهه شکايت کند. به‌موجب ماده 72 کنوانسيون وين و به‌موجب نامه‌اي که رئيس ديوان با همين استناد نوشته، ‌حتي اگر آمريکا حق هم مي‌داشت که نداشته است از برجام خارج شود، حق ندارد تحريم‌ها را برقرار کند. بنابراين، اين بحث که «بايد هر دو طرف دعوا حضور داشته باشند تا صلاحيت ديوان احراز شود»، موضوعيت ندارد؛ زيرا در اين مورد که آمريکا يک‌طرفه از معاهده برجام خارج شده ايران مي‌تواند يک‌طرفه شکايت کند و ديوان شرايط را احراز خواهد کرد. زيرا اين ماده تأکيد مي‌کند که اگر کسي از يک معاهده خارج شد نبايد دست به اقداماتي بزند که شانس بازگشت به آن معاهده را از بين ببرد. و از آنجا که ايران و آمريکا کنوانسيون وين را امضا کرده‌اند و به آن متعهدند، برقراري تحريم‌ها بر اساس اين کنوانسيون غيرقانوني خواهد بود. همچنين در خود برجام در بخش حل و فصل در ماده 65 مي‌گويد که اگر اعتراضي در اجراي آن وجود داشت طبق ماده 33 منشور ملل متحد مي‌توان به ديوان دادگستري لاهه شکايت کرد. لازم به ذکر است که ماده 33 سازمان ملل متحد، اساسنامه ديوان دادگستري در منشور ملل متحد است. بنابراين کنوانسيون وين از سوي ايران و آمريکا امضا شده و ‌مورد قبول است. با توجه به اين موارد بسيار اميدوارم از اين راه به نتيجه برسيم. بخش خصوصي کشورها عمدتاً نگران سرمايه‌هاي خود در آمريکا هستند و برخي حتي سهامداران آمريکايي دارند و از اين‌رو ممکن است با بازگشت تحريم‌ها از ايران خارج شوند. حال راه‌حل چيست؟ از آنجا که دولت‌ها همراه ايران هستند اما بخش خصوصي در شک و ترديد است بايد اين شک و ترديد را از طريق جنگ حقوقي که با آمريکا به راه انداخته‌ايم کاهش دهيم، زيرا تصميم آمريکا موکول به تصميم نهاد ديگري مي‌شود و نتيجه آن مبهم خواهد بود و اگر درست عمل کنيم براي ايران فرصت ايجاد مي‌کند. **آمريکا رودرروي جهان ايستاده است حسيني: نگراني درخصوص تأمين کافي و به‌موقع نفت تا آنجاست که برخي کشورهاي مصرف‌کننده به‌عنوان فاينانسور اکتشاف و افزايش توليد در پروژه‌هاي نفتي سراسر دنيا حاضر مي‌شوند. به‌عنوان مثال، يکي از کشورهاي مصرف‌کننده نفت، ژاپن است. اين کشور 100 درصد انرژي‌اش وارداتي است و امنيت اين کشور به امنيت عرضه انرژي بازمي‌گردد و اين موضوع را به‌خوبي درک کرده است. به همين دليل به شرکت‌هاي نفتي خود مانند اينپکس اعلام کرده که هر کجاي دنيا کار اکتشافي انجام دهند، فاينانس مي‌شود. زيرا خود توليد نفت براي ژاپن اهميت دارد. بنابراين هيچ کشوري نمي‌تواند درباره نگراني‌هاي عرضه انرژي بي‌تفاوت باشد و اگر کسي در دنيا مانند آمريکا اعلام کرد که جلوي توليد،‌ عرضه و بازار را مي‌گيريم خود را با دنيا رودررو مي‌کند. من با ژاپني‌ها زماني که معاون بين‌الملل وزير نفت بودم در رابطه با ميدان آزادگان مذاکره کردم. مذاکرات خاصي بود. ما اعلام کرديم به ژاپن به دليل کاري که در پتروشيمي انجام داد و کار را رها کرد اعتماد نداريم. از سوي ديگر، ما اولين مذاکرات باي بک را با ژاپني‌ها آغاز کرده بوديم و اين کشور در پاي مذاکره براي ميدان سيري و بلال با توجه به فشارهاي آمريکا قرارداد نبست. در جريان مذاکرات اين امر را متذکر شديم و از آن‌ها خواستيم اعتمادسازي کنند. به آن‌ها اعلام شد ايران پنج ميليارد دلار پول دريافت مي‌کند تا مذاکرات انجام شود. چند ماه مذاکرات زمان برد تا 4.2 ميليارد دلار پول گرفتيم و به حساب نيکو منتقل شد تا فاينانس طرح‌هاي نفتي انجام شود. البته اين پول وام نيم درصد بود، اما پول نقد بود. اين در حالي بود که کل قرارداد ما با ژاپني‌ها 2 ميليارد دلار بود. در اواسط مذاکرات موضوع هسته‌اي ايران مطرح و مذاکرات قطع شد. ما مي‌دانستيم ژاپن به انرژي احتياج دارد و نمي‌خواهد ميدان 30 ميليارد بشکه‌اي را رها کند. دوباره مراجعه کردند و اعلام کرديم به‌جاي گفت‌وگو با ما،‌ به واشنگتن برويد و از آن‌ها مجوز بگيريد و قرارداد بسته شد. بنابراين مسأله امنيت انرژي براي يک کشور تا اين حد مهم است و پاي آن مي‌ايستند. **رشد تقاضاي نفت در بازارهاي سنتي ايران از سوي ديگر، نکته مهمي که مي‌تواند سبب شود تا آمريکا به هدف خود مبني بر صفر کردن صادرات نفت ايران نرسد، اين است که بازارهاي سنتي نفت ايران رو به رشد است. چين، هند، آسياي شرقي،‌ کره جنوبي و... بازار سنتي نفت ما هستند. اروپا نيز به دليل اختلافات و به دليل تحقيري که از سوي آمريکا شده‌اند (‌سه نفر از رجال کشورهاي اروپايي تقاضاي حفظ برجام را داشتند اما رئيس‌جمهور آمريکا پاسخي نداد) مي‌خواهند برجام بماند و از سوي ديگر به نفت ما نياز دارند بنابراين دنيا به آمريکا در اين مورد فشار مي‌آورد. با اين حال اگر تحريم‌ها راه بيفتد بخش‌هايي از بخش خصوص اروپايي و آسيايي که نگران سرمايه‌هاي خود در آمريکا هستند، مي‌روند و خريد نفت ايران را کاهش مي‌دهند. بنابراين صادرات نفت ايران تا حدي کم مي‌شود اما اينکه صادرات نفت ايران به صفر برسد با اطمينان مي‌گويم در بدترين شرايط ممکن است به حدي که در تحريم‌هاي گذشته بود، يعني بين يک تا 1.2 ميليون بشکه برسد. **دنيا بدون نفت ايران نمي‌تواند زندگي کند دنيا بدون نفت ايران نمي‌تواند زندگي کند البته مي‌گويند ساير کشورها مانند عربستان توليد نفت خود را افزايش مي‌دهند که مي‌تواند جايگزين نفت ايران باشد، اما بايد به اين نکته توجه شود که عربستان امروز با تمام توان خود نفت توليد مي‌کند و در سال 2017 به بالاي 11 ميليون بشکه در روز رسيده است. بنابراين اينکه تصور کنيم ظرفيت 4 تا 5 ميليون بشکه‌اي مازاد در عربستان وجود دارد و با يک دکمه مي‌تواند توليد خود را تا اين ميزان افزايش دهد خلاف واقع است. حتي اگر اين ظرفيت را هم داشت باز هم براي راه‌اندازي آن مسائلي وجود خواهد داشت. روسيه نيز در چند ماه اخير خوب عمل نکرده و با تمام توان نزديک 11 ميليون بشکه توليد مي‌کند. عراق نيز 4.1 ميليون توليد مي‌کند و 3.8 ميليون صادر مي‌کند که اين عدد خيلي بالاست. بنابراين در بهترين حالت، تعداد کمي عربستان تا چند صد هزار بشکه به توليد اضافه مي‌کند. امارات نيز در نهايت مي‌تواند 100 هزار بشکه به توليد خود بيفزايد. اعداد تا اين حد است و عدد 2.8 ميليون يا 3 ميليون بشکه‌اي صادرات نفت ايران را نمي‌توانند جبران کنند. **تجربيات گذشته، راهگشاي تصميمات آينده قره‌خاني: ارتباط آمريکا و ژاپن و تعهداتي که به هم دارند کاملاً مشخص است. زماني که ژاپن از آزادگان خارج شد در زمان تحريم‌هاي اوليه، ملاقاتي را با سفير ژاپن داشتم. در آن زمان بالغ بر 10 ميليارد دلار با ژاپن مراودات داشتيم و اعلام کردم اين رقم، رقم کوچکي نيست که شما به‌راحتي از آن خارج مي‌شويد. سفير ژاپن گفت ما هم مرعوب آمريکاييم و اگر قرار باشد دو صف تشکيل شود که يک صف آمريکا و يک صف ايران باشد، ما در صف آمريکا مي‌ايستيم. تنها تفاوت ما با کشورهايي مانند کانادا و انگليس و... اين است که جزو نفرات اول نيستيم بلکه در انتهاي صف قرار داريم. بنابراين در اين مرحله هم نمي‌توانيم از ناحيه دولت‌ها متکي به ژاپن و حتي کره جنوبي باشيم. اما از مسيرهاي ديگري مي‎توان ورود پيدا کرد که در اين مسير تجربيات گذشته تحريم‌ها، مي‌تواند راهگشاي تصميمات آينده باشد. **اروپا در کنار ايران است نکته ديگري که متفاوت از گذشته است اين است که در تحريم‌هاي گذشته، اروپا کاملاً در کنار آمريکا ايستاد و به‌طور کامل نفت ايران را بايکوت کردند. اما شرايط فعلي متفاوت است و چيزي در حدود 400 تا 600 هزار بشکه نفت در روز به اروپا صادر مي‌کنيم. اکنون آن‌ها به دنبال راهکاري هستند تا براي حفظ شأن، اقتدار، منزلت و استقلال خود اين ميزان نفت را از ايران بخرند. شايد بتوانند اين حجم نفت را از جاي ديگري تأمين کنند، اما اگر بخواهند به سراغ گزينه‌هاي ديگري بروند در حقيقت همه چيز خود را باخته‌اند. اين مورد شانس ايران را براي مقابله با به صفر رساندن صادرات بالا مي‌برد. همچنين اکنون عربستان و برخي کشورهاي ديگر حداکثر توليد خود را دارند. در جلسه اخير اوپک، عربستان و روسيه و بعضي کشورها اراده کرده بودند نفت جديدي را توليد کنند تا جايگزين نفت ايران شود. در اين جلسه وزير نفت ايران پيشنهادي را ارائه داد. بر اين اساس اعلام شد با توجه به مجوز 30 نوامبر 2016 مبني ‌بر ميزان توليد،‌ چرا کشورها، همان ميزان را اعمال نمي‌کنند و اين در حالي است که مانعي براي آن ميزان توليد وجود ندارد. بنابراين اگر توليدکنندگان نفت مجوز ديگري بخواهند نشان‌دهنده هدف ديگري است و آن‌ها پذيرفتند؛ زيرا ديدند منطق ايران منطق درستي است. در واقع اين کشورها به اين دليل براي دريافت مجوز افزايش توليد اصرار داشتند که بتوانند خيال دنيا را مبني ‌بر خروج نفت ايران از بازار راحت کنند. اين در شرايطي است که خود عربستان 200 هزار بشکه کمتر از مقداري که به آن سهميه داده بودند توليد داشته است و ونزوئلا نيز شرايط مشابهي دارد. در حال حاضر بر اساس اخبار، اطلاعات و داده‌ها، اين کشورها توان افزايش توليد آن‌چناني که جايگزين دو ميليون بشکه نفت ايران شود، ندارند. همچنين روسيه حداقل در نفت ثابت کرده قابل‌اعتماد نيست، با اين حال حتي روسيه هم اين توان را ندارد. گزارش از حوري قاسمي **اداره کل اخبار چندرسانه‌اي**ايرناپلاس** انتهاي پيام /*

نظر شما