شناسهٔ خبر: 27548591 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

گزارش میدانی جام‌جم از حاشیه‌های اجرای طرح جمع‌آوری اتباع غیرمجاز در قوچ حصار

3 روایت از تراژدی «قوچ حصار»

30 سال پیش از کراچی، حیدرآباد، پنجاب، پیشاور و گجرات خودشان را رسانده‌اند به تهران، به پایتخت کشور همسایه. 30 سال پیش از مرز گذشته‌اند و جایی در حوالی شهرری در حاشیه زمین‌های کشاورزی و مزارع ذرت قوچ حصار برای خودشان خانه ساخته‌اند؛ خانه‌‌هایشان اما چهاردیواری‌هایی کوچک و پراکنده است با سقف‌هایی کوتاه، سیاه و دود زده‌؛ خانه‌هایی بی‌آب آشامیدنی، گاز شهری و برق؛ خانه‌هایی که مرزشان مشخص نیست، همگی یک اتاق کوچکند دیوار به دیوار همدیگر، آشپزخانه؟ اتاق‌خواب؟ پذیرایی؟ همه اینها هم خلاصه می‌شود در همان چهارتا دیوار زخم خورده و کوتاه. خانه‌ها حمام و سرویس بهداشتی هم ندارند. تن بچه‌ها اگر هوا گرم باشد همین اطراف کنار جوی آب شسته می‌شود و بزرگ‌ترها خودشان را به نظرآباد می‌رسانند برای حمام. سرویس بهداشتی هم بین چند خانه مشترک است؛ یک چهاردیواری کوچک‌تر که دورتر از خانه‌ها ساخته شده، بی‌آب و برق ؛ با پرده‌ای ضخیم که جای در را گرفته. حالا اما بیشتر از سه‌هفته از ویرانی تعدادی از این خانه‌ها می‌گذرد.

صاحب‌خبر -
خانه‌ها حمام و سرویس بهداشتی هم ندارند. تن بچه‌ها اگر هوا گرم باشد همین اطراف کنار جوی آب شسته می‌شود و بزرگ‌ترها خودشان را به نظرآباد می‌رسانند برای حمام. سرویس بهداشتی هم بین چند خانه مشترک است؛ یک چهاردیواری کوچک‌تر که دورتر از خانه‌ها ساخته شده، بی‌آب و برق ؛ با پرده‌ای ضخیم که جای در را گرفته. حالا اما بیشتر از سه‌هفته از ویرانی تعدادی از این خانه‌ها می‌گذرد.

قرار بود با این ویرانی، قوچ حصار برای جمعیت پاکستانیهای مهاجری که این منطقه را برای زندگی انتخاب کرده بودند، تمام شود. قرار بود فقر و فلاکت و بدبختیشان با اجرای این طرح شخم بخورد و محو شود، قرار بود جمعیتشان پراکنده شود و دیگر اثری از آنها اینجا نباشد، اما این اتفاق نیفتاد!

آنها که رفته بودند حالا تکوتوک، دوباره برگشتهاند و میان ویرانهها دنبال بقایای زندگیشان میگردند؛ زندگی ای که خیلی وقت پیش اینجا ساختهاند. آنها آمدهاند وسایلشان را ببرند، دارو ندارشان را، همه آن چیزهایی که از چنگ لودرها جان سالم به در برده، با گذشت بیش از سه هفته از اجرای طرح جمعآوری اتباع غیرقانونی و تخریب کپرهای پاکستانیها در این منطقه، حالا قوچ حصار، پراز بازماندههایی است که جرات کردهاند دوباره به محل زندگیشان برگردند، به همانجایی که قبلا خانه و زندگیشان بود و حالا هر چقدر نگاه میکنند کوچکترین شباهتی به قبل ندارد. چشمشان از دور به ماست، غریبههایی که به خلوتشان پا گذاشتهایم و آنها غریبهها را دوست ندارند.

علی بلوچ یکی از همانهاست؛ 24 ساله است و همین جا در قوچ حصار به دنیا آمده، همین جا بزرگ شده، همین جا ازدواج کرده و برای خودش زن و زندگی دارد. علی روز حادثه را خوب به یاد دارد: چهارشنبه بود که ریختند اینجا، ما هم از ترس فرار کردیم، هیچ وسیلهای هم برنداشتیم. ما اصلا خبر نداشتیم که میخواهند بیایند! حمزه مرد درشت اندام دیگری که لباس محلی پاکستانی پوشیده، حرفهای او را تایید میکند: به ما هیچ هشداری نداده بودند، فقط یک روز قبل آمده بودند برای بازدید میگفتند میخواهند به بچهها واکسن بزنند که آن را هم نزدند اصلا ما همینجا راحتیم، چکار به ما دارند؟ ما که کاری به کار کسی نداریم... فقط نمیخواهیم برگردیم پاکستان.

آنها ایران را دوست دارند

حرف علی بلوچ و حمزه به یک نقطه مشترک میرسد، به اینکه آنها اینجا را دوست دارند، اینجا این کپرهای کوچک و پراکندهای که با کمترین امکانات ابتدایی زندگی، این نقطه حاشیهای از تهران، روی زمین قد کشیدهاند، برایشان بهتر از پاکستان است. چرایش را ما میپرسیم و آنها میگویند: چون آنجا هوا خیلی گرم است، از گرما میمیریم. آنجا که میگویند منظورشان شهرشان است در پاکستان، جایی که گرمایش قابل تحمل نیست و امنیت هم ندارد!

شهریار .ص، در قوچ حصار قدیم که حالا خیلیها به اسم گل حصار آن را میشناسند راننده آژانس است، یکی از ایرانیهای ساکن در این محله. روایت ماجرای آن روز را از زبان او هم بخوانید: صبح بود ساعت حدود 6 که من سرویس داشتم، دیدم حدود 15 تا اتوبوس شرکت واحد و 8 تا ماشین نیروی انتظامی با سرباز و مامور ریختهاند اینجا. اول فکر کردم بهخاطر قهوهخانهای که اینجاست، آمدهاند بعد دیدم هرچه پاکستانی بود سوار ماشین کردند و بردند، البته به آنهایی که کارت اقامت داشتند، کاری نداشتند.

شهریار البته مثل خیلی از اهالی دیگر این منطقه از حضور پاکستانیها ناراضی است، دلیلش را که میپرسیم میگوید: «گدایی در قوچ حصار واقعا زیاد شده بود و این موضوع خیلی مردم را اذیت میکرد و حالا در این مدت این مساله خیلی کمتر شده. علاوه بر این پاکستانیها در وضعیت بهداشتی خیلی بدی زندگی میکردند و شرایط سختی را در منطقه بهوجود آورده بودند.»

رویا منوچهری مدیر خانه ایرانی شهرری هم این موضوع را تایید میکند، او هم به ما میگوید سبک زندگی اتباع پاکستانی در شهرری به صورت کاملا کپری است با حداقل بهداشت. منوچهری میگوید: دوسال پیش که ما در منطقه شهرری آمار گرفتیم، بالای 200 خانواده پاکستانی فرم پرکردند و هرکدام میانگین حدود پنج نفر بودند که اگر حساب کنیم جمعیت کمی نیستند. البته ما قبول داریم سبک زندگی اینها اصلا مناسب نیست و باید یک نظارتی وجود داشته باشد و اهرم فشاری باشد تا اینها خودشان را با شرایط جامعه ما وفق دهند، اما اجرای این طور طرحها، فقط پاک کردن صورت مساله است، آنها از مرز رد میشوند و خودشان را به اینجا میرسانند کما اینکه الان هم همین کار را کردهاند.

سرنوشت عجیب
چند کودک پاکستانی

حاشیه‌های اجرای طرح ساماندهی اتباع بیگانه در حاشیه شهر‌ری اما هنوز بعد از گذشت سه هفته ادامه دارد؛ هنوز در فضای مجازی حرف از گمشدن تعدادی از کودکان پاکستانی است، از گمشدن محسن، موسی، معصومه،عیسی و خاتون؛ بچه‌هایی که می‌گویند از صبح روز حادثه از خانواده‌‌هایشان دور افتاده‌اند و هنوز خبری از آنها نیست.

مالکان مزارع اطراف منطقه سکونت پاکستانی‌ها، برای ما از همین بچه‌ها می‌گویند، چندنفری که صبح تا از خواب بیدار شدند، برای این‌که سوار اتوبوس نشوند، فرار کردند به سمت مزارع ذرت و در دریایی از ذرت گم شدند. آنها می‌گویند هنوز هم نیروی انتظامی در اطراف مزرعه‌ها دنبال این بچه‌هاست‌.

هدایت‌ا... جمالی‌پور، معاون استاندار تهران و فرماندار ویژه شهرستان ری اما این موضوع را رد می‌کند. جمالی پور به ما می‌گوید: روش کار کلا به این صورت است که وقتی در اردوگاه می‌خواهند تبعه‌ای را تحویل بگیرند، از او اظهار می‌گیرند و اگر بگوید عضوی از خانواده‌اش در ایران مانده، موضوع طرد او متوقف می‌شود و در این طرح هم هیچ بچه گمشده‌ای وجود ندارد.

فرماندار شهر‌ری، درباره طرحی که به گفته خودش ضربتی نبوده و همیشه درحال اجراست و امکان دارد تا پایان سال ده مرتبه دیگر هم اجرا شود، می‌گوید: ما در وزارت کشور و نیروی انتظامی طرحی را با عنوان جمع‌آوری اتباع غیرمجاز داریم، فرقی هم نمی‌کند اتباع کدام کشور، پاکستان افغانستان عراق یا حتی انگلیس! این طرح باهمکاری نیروی انتظامی در حوزه اتباعش و اداره کل اتباع هر استان صورت می‌گیرد و گاهی هفتگی است، گاهی ماهانه و گاهی هم به‌صورت فصلی اجرا می‌شود و روال کار به این شکل است که اینها ماموریت دارند به منطقه‌ای که از قبل شناسایی شده که محل سکونت اتباع غیرمجاز است، بروند و آنها را جمع‌آوری کنند.

جمالی‌پور توضیح می‌دهد: این طرح در اولین روزهای مرداد ساعت 7 صبح شروع شده و اتفاقا تعداد اتباع پاکستانی جمع‌آوری شده از افغان‌ها کمتر بوده، ما حتی اتباع بنگلادشی هم در میان‌شان داشتیم.

فرماندار شهرری، با اعلام این‌که در این طرح برای اولین بار ماشین حمل اثاثیه هم همراه با اتباع بوده، می‌گوید: همزمان با سوار شدن اتباع خارجی، اسباب و وسیله‌‌هایشان هم جداگانه به قسمت بار تحویل داده می‌شد تا با آنها از کشور خارج شود. جمالی‌پور درباره تخریب خانه‌های کپری اتباع پاکستانی هم می‌افزاید: این املاکی که می‌گویند تخریب شده، دوتا مشکل داشتند، اول املاکی بودند که کاربری کشاورزی داشتند و به صورت غیرقانونی در آنها کپر درست شده بود، دوم این‌که اتباع غیرمجاز در اینها کارگری می‌کردند که طبق قانون هم رفتار این اتباع بیگانه، هم رفتار کشاورزانی که آنها را به کار گرفته‌اند خلاف است. البته با بررسی اسناد تعدادی از خانه‌های تخریبی، این خانه‌ها مجهول المالک تشخیص داده شده‌اند.

از فرماندار شهرستان ری درباره آمار مهاجران پاکستانی ساکن حاشیه‌های شهر‌ری که می‌پرسیم می‌گوید: چون این اتباع خارجی بیشتر غیرمجاز هستند، آماری از آنها ثبت نشده و امکان شمارش و آمایش آنها وجود نداشته، اما بر اساس آخرین برآوردها در سطح شهرستان ری، نزدیک به 150هزار تبعه خارجی مجاز و غیر مجاز داریم که نزدیک به 60هزارنفرشان مجاز هستند و حدود 90 هزار نفر هم به صورت غیرمجاز اینجا زندگی می‌کنند که ادامه این روند نه به مصلحت مردم منطقه است نه به مصلحت خودشان.

جمالی‌پور ادامه می‌دهد: وقتی یک تبعه، اصالت، هویت و سند شناسایی ندارد، می‌تواند تهدید باشد و نباید از این موضوع بسادگی گذشت؛ سکونت چندین ساله این مهاجران در حاشیه شهر‌ری، ملاک ماندگاری آنها نیست و باید برای ادامه حضورشان تمهیداتی جدی اندیشیده شود، اگر قوانین کشور اجازه داد این مهاجران می‌توانند مجوز سکونت بگیرند و به آنها برای ادامه زندگی در ایران کمک شود، اما اگر قوانین اجازه نداد همه آنها باید به کشورشان برگردند.

گزارش نشده

مراد مرادی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ درباره شایعه گم شدن شش کودک پاکستانی در حین جمعآوری کپرهای پاکستانی در شهر ری به فارس گفت: هنگام عملیات هیچگونه درگیری رخ نداد که شخصی فرار کند؛ همچنین هیچکدام از اتباع بیگانه که وارد اردوگاه شدهاند تا این لحظه از مفقودی بچههای خود گزارشی ندادهاند؛ همچنین هیچکدام از کلانتریها هم از اعلام مفقودی کودک پاکستانی گزارشی نداشتهاند.

مراد مرادی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ درباره شایعه گم شدن شش کودک پاکستانی در حین جمعآوری کپرهای پاکستانی در شهر ری به فارس گفت: هنگام عملیات هیچگونه درگیری رخ نداد که شخصی فرار کند؛ همچنین هیچکدام از اتباع بیگانه که وارد اردوگاه شدهاند تا این لحظه از مفقودی بچههای خود گزارشی ندادهاند؛ همچنین هیچکدام از کلانتریها هم از اعلام مفقودی کودک پاکستانی گزارشی نداشتهاند.

حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اما معتقد است، پاکسازی محلات در حوزه انسانی و اجتماعی طرحی محکوم به شکست است. او به ما میگوید: درحال حاضر ما با این واقعیت مواجهیم که اتباع خارجی چه به صورت مجاز و چه به صورت غیرمجاز در کشور حضور دارند. اما اجرای طرح ضربتی محلات از حضور آنها، تکرار تجارب ناموفق قبلی است. ما قبلا یک تجربه مشابه را در خاک سفید تهران داشتیم و دیدیم نهتنها این طرح به پاکسازی منطقه کمک نکرد بلکه باعث شد دامنه آسیبهای اجتماعی به محلات دیگر هم تسری پیدا کند. چلک تاکید میکند: جنس مشکلات این محلات از جنس تخریب و تخلیه مناطق نیست. آیا در بحث تخریب خاک سفید غیر از اینکه ما این منطقه را گستردهتر کردیم کار دیگری صورت گرفت؟! ما در این محلهها موضوع را حل نمیکنیم بلکه صورتمساله را پاک میکنیم. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه میدهد: طبق آمارها میدانیم که بین 5/2 تا 3میلیون اتباع بیگانه غیرمجاز در کشور زندگی میکنند که جمعیت کمی نیستند و با این نوع برخوردها نمیتوانیم روی پیشگیری از آسیبها یا وقوع جرم، موفقیتی به دست بیاوریم.

مینا مولایی
بهنام اکبری

خانه‌ها حمام و سرویس بهداشتی هم ندارند. تن بچه‌ها اگر هوا گرم باشد همین اطراف کنار جوی آب شسته می‌شود و بزرگ‌ترها خودشان را به نظرآباد می‌رسانند برای حمام. سرویس بهداشتی هم بین چند خانه مشترک است؛ یک چهاردیواری کوچک‌تر که دورتر از خانه‌ها ساخته شده، بی‌آب و برق ؛ با پرده‌ای ضخیم که جای در را گرفته. حالا اما بیشتر از سه‌هفته از ویرانی تعدادی از این خانه‌ها می‌گذرد.

نظر شما