شناسهٔ خبر: 27495619 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

هاشمی عنوان کرد:

غلبه معنا بر فرم در عکاسی مشرق‌زمین/حمایت از عکاسی معنوی در کشور بی‌معناست

گروه هنر ــ این یک اصل فلسفی در مقولات هنری است که عکاسی نیز از آن مستثنی نیست؛ هنر غرب بر متریال و ماده تکیه دارد اما در هنر شرقی و هنر حاکم بر ایران متأثر از تفکر شرقی، غلبه معنا بر فرم و قالب و ساختار فیزیکی را داریم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ امروز 28 مرداد مطابق با 19 آگوست، مصادف با روز جهانی عکاسی است. رشته‌ای هنری آمیخته با صنعت و تکنولوژی که در زیرشاخه‌های گوناگونی از عکاسی خبری گرفته تا عکاسی تبلیغاتی، عکاسی هنری تا عکاسی مفهومی و چیدمان و... تعریف می‌شود.

اما اگر در حیطه‌های گوناگون عکاسی جستجوگر باشیم شاید بتوان به عرصه‌ای از عکاسی وارد شد که به شکل موضوعی و در گذر از زیرشاخه‌های گوناگون آن، هدف و قصدش این باشد که ساختار و ماهیت ظاهری سوژه عکاسی را سپری کرده و  بیشتر بر مفهوم و محتوای آن متمرکز شود؛ یکی از این مفاهیم در چنین شکلی از عکاسی، عکس معنوی است که در آن عکاس با سوژه قرار دادن یک پدیده مادی به عمق مفهوم و معنای تنیده شده در باطن و روح آن نقب می‌زند.

در چنین صورتی اگر به طور مثال از بنای یک مسجد عکاسی شود، هرچند که ممکن است در ابتدا به ساکن قصد عکاس مقهور و مسحور کردن چشمان مخاطب به عظمت و جلال و جبروت ساختار و اصالت معماری آن باشد اما در واقع توجه و مقصود اصلیش قداست و معنویتی است که در گذر ایام به واسطه تردد انسان‌هایی دیندار و خداجو در فضای نورانی آن حاصل شده است.

خلاصه آنکه بد ندیدیم تا به بهانه چنین روزی با یکی از هنرمندان جامعه عکاسی که اتفاقاً سالهاست به عکاسی معنوی مشغول است و با برپایی نمایشگاه‌هایی سعی در تجلی مفاهیم قرآنی در طبیعت و معماری ایرانی و اسلامی داشته است، گفت‌و‌گویی داشته باشیم.

سیدروح‌الله هاشمی، عضو انجمن عکاسان میراث فرهنگی، عکاس جوان و خوش‌ذوقی است. او سال‌ها از هنر خود همانطور که اشاره شد در رسیدن به معنا و مفهوم قدسی و قرآنی از منظر دوربین عکاسی، استفاده کرده است که البته ثمره آن برپایی دو نمایشگاه با نام‌های «ترانه‌های چشم من» و «شعائر» بوده است.

در ادامه گفت‌و‌گوی ایکنا با این هنرمند عکاس را می‌خوانید:

ـ وضعیت یک هنرمند عکاس در داخل کشور و نه در نسبت با وضعیت عکاسی در جهان را چگونه توصیف می‌کنید؟

به نظر من البته برپایه استنباط شخصی از سال‌ها فعالیت در عرصه عکاسی باید بگویم که عکاسان ایرانی هیچ محدودیتی از نظر تکنولوژی و در اختیار گرفتن ابزار و ادوات به‌روز عکاسی در دنیا نداشته و ندارند ضمن آنکه با سهولتی که در زمینه دسترسی به منابع علمی از طریق فضای مجازی وجود دارد ‌اتفاقاً در جریان آخرین دستاوردها، شیوه‌های نوین و طرح مباحث زیربنایی و کلیدی در زمینه عکاسی نیز قرار می‌گیرند.

ـ اگر خواسته باشید میان یک عکاس ایرانی و شرقی با یک عکاس خارجی و غربی فرقی قائل شوید، این تفاوت در چیست؟

چیزی که می‌خواهم به آن اشاره کنم یک اصل در فلسفه هنر و کار هنری است که تصور می‌کنم هنر عکاسی نیز از آن مستثنی نیست و آن اینکه هنر غرب بر متریال و ماده تکیه دارد اما در هنر شرقی و هنر حاکم بر ایران متأثر از تفکر شرقی، غلبه معنا بر فرم و قالب و ساختار فیزیکی را داریم. در مورد نوعی از عکاسی که غالب هنرمندان عکاس ایرانی نیز به آن مشغولند می‌توان به وضوح شاهد تحقق این امر بود و آن اینکه هنرمند ابزار موجود را در خدمت ثبت و بسط مفهوم و معنایی می‌کند که در قالب ساختار مادی یک پدیده شکل گرفته است ود سعی او بر آن است که مخاطب را از فرم و ساختار به عمق معنای نهفته در یک پدیده متمایل سازد.

خوشبختانه حداقل در بالغ بر دو دهه اخیر در گونه عکاسی موسوم به عکاسی هنری و مفهومی شاهد تبلور این گرایش بینشی عکاس بوده‌ایم که در گذر از کالبد مادی سوژه در پی یافتن اصل و اصالت موجود در پدیده‌های پیرامون خود بوده است و عکاسی را به سمتی گرایش داده که شاید بتوان آن را به عکاسی معنوی موسوم کرد.

در چنین جهان‌بینی هنری از منظر عکاسی، اولویت شناخت ماهیت درونی و باطنی هر پدیده‌ای است که باید با استفاده از ابزار و متریالی که در خدمت عکاس است، با ثبت عکس مخاطب را نیز به این سمت رهنمون ساخت؛ توجه می‌کنید که چنین انتقال تفکری و اندیشه‌ای از منظر عکاس تا نگاه مخاطب و اینکه او بتواند به طور دقیق ذهنش را منطبق با استدلال و استنباط عکاس کند، تا چه حد به درک عمیق و شناخت دقیق از ماهیت وجودی سوژه‌ای که قصد عکاسی آن را دارد، مرتبط است.

ـ شما از جمله عکاسانی هستید که طی سال‌های اخیر در پی اتصال ماهیت و موجودیت پدیده‌های اطراف خود که آن را سوژه عکاسی قرار می‌دهید با منبع و منشأ قدسی و باور دینی آن بوده‌اید و حداقل در دو نمایشگاهی که برپا کردید، مخاطب را با تجلی مفاهیم قرآنی در طبیعت و معماری قرابت بخشیدید، با چنین دغدغه‌ای در طرح هنر معنوی و قرآنی به واسطه عکاسی، انتظار می‌رود که شما علاوه بر حمایت و راهبری نهادهای تخصصی و انجمن‌های هنری، مورد توجه، حمایت و پشتیبانی نهادها و سازمان‌های قرآنی، دینی و... قرار بگیرید، آیا چنین حمایت درخوری را شاهد بودید؟

واقعیت این است که برخلاف همه تبلیغات و سر و صداهایی که در زمینه پرداختن به هنر دینی و معنوی می‌شود و بسیاری از مراجع خود را داعیه‌دار آن می‌دانند اما در عرصه عمل، شاهد اعمال کوچکترین حمایتی از سوی ایشان هستیم.

من در ادامه تحقق دغدغه‌هایم در زمینه عکاسی معنوی، چاپ و انتشار کتاب عکس «سرای دوست» شامل عکس از 40 مسجد تاریخی را در دست دارم اما با کمال تأسف بگویم که نامهربانی‌های زیادی را در این مسیر دیده‌ام که این امر تا اندازه زیادی شخص من را که بیش از 5 سال تمام وقت، زندگی، خانواده و تخصص خود را برای ثبت درخور چنین بناهایی در قالب چند فریم عکس هزینه کرده‌ام، دلسرد و دل‌آزرده کرده و اکنون بیش از هر زمان دیگری احساس تنهایی می‌کنم.

این نامهربانی‌ها حتی در زمان تولید اثر نیز به شکلی پُررنگتر وجود دارد، من به عنوان یک عکاس وقتی با مشقت فراوان خود را در دورترین مکان این کشور به مسجدی که از نظر تاریخی و معماری زبانزد است می‌رسانم و باید بدون دغدغه و با آرامش خیال عکاسی کنم همچنان باید به دنبال کارهای اداری به منظور صدور مجوز عکاسی نیز شخصاً از این سازمان به آن سازمان بروم و ضمن آنکه هیچ فرد حقیقی، حقوقی و یا سازمانی نیست که به شرط حضور من در طبیعت، جنگل و بسیاری از اماکنی که مخاطرات خاص خود را داراست؛ آن هم برای گرفتن چند فریم عکس از مظاهر الهی و مخلوقات منحصر به فرد آن  تا به لحاظ قرابت معنایی میان آنها و آیات قرآنی ارتباط برقرار کنم، حمایت و پشتیبانی از من داشته باشد، در چنین شرایطی آیا انگیزه‌ای برای ادامه کار باقی می‌ماند؟!

گفت‌و‌گو از امیرسجاد دبیریان

انتهای پیام

  

 

 

   

برچسب‌ها:

نظر شما