شناسهٔ خبر: 27493002 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

«نشنال‌اینترست» بررسی کرد

دلایل بی‌میلی ایران به مذاکره با ترامپ

دنیای‌اقتصاد : اظهارات تند دونالد ترامپ و حسن روحانی علیه یکدیگر در روز‌های اخیر منجر به آن شد تا گمانه‌زنی‌‌های زیادی درباره احتمال برگزاری یک نشست دوجانبه مشابه با آنچه میان ترامپ و کیم‌جونگ‌اون، رهبر کره‌شمالی رخ داد صورت گیرد. این در حالی است که ترامپ در ماه مه آمریکا را از برجام خارج کرد. این گمانه‌زنی‌ها با توجه به اعلام آمادگی کاخ سفید برای مذاکره با ایران ازسوی ترامپ و چند عضو برجسته دولت او تقویت شده ‌است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، نشریه آمریکایی نشنال‌اینترست در گزارشی در رابطه با چرایی بی‌میلی ایران به مذاکره با دولت ترامپ نوشت: اگرچه پاسخ رسمی ایران با توجه به برخی درخواست‌ها مبنی‌بر پذیرش مذاکره با آمریکا یک «نه» واضح بوده است، اما رهبر ایران بیش از آنکه به شخصیت و رفتارهای ترامپ اهمیت دهد نگرانی خود را از سیاست‌های خصمانه آمریکا در قبال ایران اعلام کرده ‌است. در سال ۲۰۱۵ نیز زمانی که رهبری ایران به دولت روحانی مجوز مذاکره را داد بی‌‌اعتمادی خود را نسبت به آمریکا اعلام می‌کرد. آیت‌الله خامنه‌ای همواره در برخی از سخنرانی‌های خود نسبت به سابقه طولانی مدت آمریکا در بدعهدی هشدار داده است. این موضع‌گیری در واقع ناشی از تلاش دولت جورج دبلیو‌بوش برای برهم زدن توافق هسته‌ای میان ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) می‌شود.

مواضع رهبری ایران نشان می‌داد که او از ابتدا تا چه اندازه نسبت به مذاکره با آمریکا و دستیابی به یک توافق بلندمدت بدبین است. رهبری ایران به این موضوع آگاه است که دستیابی به یک توافق با ترامپ نیز نمی‌تواند به مشکلات با آمریکا پایان دهد. درصورتی‌که حتی ایران با ترامپ به یک توافق دست یابد به‌ویژه اگر این توافق به مانند سندی باشد که میان کیم و ترامپ امضا شد در آن صورت دو طرف با عدم حمایت قانونگذاران خود چه در کنگره و چه در مجلس شورای اسلامی مواجه خواهند بود.هیچ تضمینی وجود ندارد که این توافق ازسوی طیف‌های سیاسی آمریکا مورد موافقت قرار بگیرد. اینکه حتی ممکن است رئیس‌جمهوری آتی آمریکا نیز همان رفتاری را که ترامپ با برجام داشت، انجام دهد؛ چراکه این توافق می‌تواند به منزله یک پیروزی سیاست‌خارجی و میراث او دراین زمینه تلقی شود و این خود دلیل دیگری برای آن است تا رئیس‌جمهوری آتی به‌دنبال لغو توافق با ایران باشد. با اثبات این احتمالات برای ایران به‌نظر نمی‌رسد که رهبری ایران مجوز آغاز مذاکرات با آمریکا را به دولت بدهد و این از نتایج رفتارهای کوته‌بینانه ترامپ است.

ازسوی دیگر ایران قادر خواهد بود تا چند سال دیگر در برابر دور جدید تحریم‌ها مقاومت کند. با وجود کاهش ارزش ریال که در واقع تا حدودی واکنش به خروج آمریکا از برجام بود، اقتصاد ایران اکنون در شرایط بحرانی به‌سر نمی‌برد؛ چراکه با توجه به فقدان یک ائتلاف بین‌المللی برای همراهی با تحریم‌های آمریکا، ایران همچنان قادر خواهد بود تا کالاهای اساسی موردنیاز خود را از بازارهای جهانی وارد کند و تجارت خود را با شرکت‌های متوسط و اروپایی و شرق آسیا که ارتباط مالی ناچیزی با آمریکا دارند ادامه دهد.

هدف اعلام شده ازسوی دولت ترامپ برای متوقف ساختن صادرات نفت ایران نیز بعید است که عملی شود حتی با وجود اینکه به‌تازگی صادرات نفت ایران با کاهش روبه‌رو بوده است. به‌علاوه ارزیابی می‌شود که ارزش ذخایر طلا و ارز خارجی ایران اکنون بیش از ۱۳۲ میلیارد دلار باشد که زمان دو یا سه ساله را به ایران برای ادامه این وضعیت حتی بدون فروش یک بشکه نفت می‌دهد. از همین رو صادرات ایران در سال ۲۰۱۶ بالغ‌بر ۵۴ میلیارد دلار بوده است. بنابراین بسیار بعید است که ترامپ بتواند تا پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ ایران را به زانو درآورد. ایرانی‌ها نیز به‌خوبی از این موضوع آگاه هستند که تسلیم شدن در برابر فشارهای ترامپ پیش از انتخابات آتی می‌تواند حمایت‌های سیاسی موردنیاز او را در داخل ایجاد کند. ایرانی‌ها شانس خود را بر شکست ترامپ در انتخابات آتی قرار داده‌اند. اگر ترامپ یکبار دیگر در انتخابات آمریکا پیروز شود باید تا ژوئن ۲۰۲۱ و انتخاب رئیس‌جمهوری جدید ایران منتظر بماند.

تحریم‌های فلج‌کننده نیز به‌نظر نمی‌رسد بتواند رفتارهای ایران را در راستای سیاست‌های منطقه‌ای و منافع آمریکا قرار دهد؛ بلکه برخلاف تصور این تحریم‌ها می‌تواند با واکنش‌های شدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مواجه شود. نباید فراموش کرد که ورود ایران به بحران سوریه درست در زمانی انجام شد که تحریم‌های شدید باراک اوباما علیه ایران اعمال شده بودند. احتمال اینکه قمار ترامپ در برابر ایران به نتیجه برسد بسیار اندک است، البته شاید خود او نیز این موضوع را درک کرده باشد. او یکی از موفق‌ترین دستاوردهای دیپلماسی در چند دهه اخیر را از بین برد تا آن را با یک سیاست‌ خصمانه و تغییر رژیم در ایران جایگزین کند.

نظر شما