شناسهٔ خبر: 27492397 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: ورزش۱۱ | لینک خبر

مادر و دختری که فوتبال به احترامشان 90 دقیقه سکوت کرد!

امیر دریکوند / مرکز خبر ورزش 11

اختصاصی | تصویری به جای مانده از دیدار تراکتورسازی تبریز و سایپا عمیقا فوتبال ایران و جهان را تحت تاثیر قرار داد تا در کنار هزاران هوادار مشتاق مادر و فرزندی در پشت آن هیاهو ها در رویای تماشای فوتبال بنشینند.

صاحب‌خبر -

ورزش 11 -  ماجرای فوتبال برای دهه هاست که قشر عظیمی از مردمان سطح های مختلف را از هر رنگ و نژاد و از هر جنسیتی به خود درگیر کرده تا دل مشغولی هایشان چون یک خوراک لذیذ در ظرفی سبز با اشتهای پایان ناپذیر شادی، مقابلشان قرار بگیرد! چه کسی می تواند به چنین ضیافتی دست رد بزند؟

 

شادی حق همه است، عشق بنیان آدمی بوده و برپایه آن زنده است، مگر می شود ماهی را از آب جدا کرد؟ مگر می شود گل را از خاک گرفت و ستاره را از آسمان جدا کرد؟ پس چطور می شود که برای علایق و سلایق مرزبندی قائل می شویم و محدودیت بر عشق باطنی آدمی را در دسته باید ها و نباید ها قرار می دهیم؟ مگر می شود باطن مردمانی که عاشقانه از فوتبال لذت می برند را شست؟

 

هواداران تراکتورسازی
هواداران تراکتورسازی

 

شب گذشته تاریخ فوتبال یکی از زیباترین و عاشقانه ترین ها را به خود دید؛ جمعی آرام و خصوصی، خلوت مادر  و دختری نوجوان به همراه فلاسک چای و دو لیوان میزبان برای رفع عطش و استرس و اضطراب تماشای فوتبال تیم محبوب خود بر روی بام و بلوک های سیمانی سقفی غبار زده که چشمانشان از لابه لای جیغ و فریاد های هزاران هوادار و  نرده هایی بلند و قطور به دنبال یافتن توپ در زمین بازی می گشت!

 

فوتبال از منت این عشق و این صحنه دیدنی به خجالت آمده بود برایشان به مدت 90 دقیقه سکوت اختیار  کرده بود تا چشم درچشمانشان بدوزد و سیل این عشق دو نفره مادر و دختر را بر تار و پود خود حس کند؛ اسمشان را چه بگذاریم؟ ملاقات گران توپ های پشت نرده، یا عاشقان از کاروان به جا مانده؟ چه جمله ای می تواند لیاقت این تصویر دیدنی و مجذوب کننده را داشته باشد؟

 

مادر و دختر تبریزی
مادر و دختر تبریزی

 

کاش از آنها تصویری واضح تر می داشتیم، کاش می شد چهره هایشان در این لحظات بر ما آشکارا بود و می توانستیم کمی هم نگاه های عاشقانه به زندگی و فوتبال را بیاموزیم، البته آنها آنقدر فتوژنیک نشان داده اند که می توانیم هزاران تصویر سازی ذهنی را در آن لحظات صورت دهیم.. شاید در آن لحظات که مادر سرش گرم رد و بدل شدن توپ در میدان است و با خود آشوب پیروزی تراکتورسازی و دعا و نجوا های زیر لب را در دلش حل می کند و دخترک از او می پرسد: مادر کی درب های استادیوم باز می شوند؟!

سایت ورزش 11، بصورت کاملا خصوصی فعالیت می کند و هیچگونه وابستگی به ارگان و یا سازمان دولتی ندارد، جهت حمایت از این سایت مردمی، ما را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید.

نظر شما