دگرخوان
صاحبخبر - سرمقاله «در زمین دشمن بازی نکنید» این روزها در فضای مجازی فیلم کوتاهی از سخنان یک خطیب خوشنام، خوش سابقه و نام آشنا دستبهدست میشود که خلاصه آن، زیر صفر نشان دادن نمره کارنامه نظام جمهوری اسلامی است. دیدن این فیلم و شنیدن این سخنان، هر انسان با انصاف و مطلعی را به تعجب وامی دارد. اگر شرایط امروز جامعه ما قابل قبول نیست، این شرایط بحرانی نباید ما را وادار به نادیده گرفتن آنهمه خدمات نظام جمهوری اسلامی به این ملت و این کشور کند. اگر فقط خدمات بزرگ امام خمینی در منقرض ساختن رژیم وابسته و منحط شاهنشاهی، بازگرداندن استقلال به ایران و دادن روحیه اعتماد به نفس به مردم را در نظر بگیرید، باید اعتراف کنید که بینظیرترین کارنامه را این روحانی بزرگ در تاریخ این کشور برجا گذاشته است... شما اگر فقط از دست دادن بحرین در زمان محمدرضا شاه به دستور انگلیس را که سرشار از نفت و گاز و مروارید است و از نظر موقعیت سوقالجیشی برای ایران اهمیت زیادی داشت را در کارنامه رژیم پهلوی در نظر بگیرید و آن را با حفاظت از وجب به وجب خاک ایران توسط نظام جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس مقایسه کنید به این نتیجه روشن خواهید رسید که این نظام کارنامهای درخشان و سراسر افتخار دارد. یادداشت «ملاحظاتی درباره دولت روحانی و جریان های سیاسی»، سید مسعود رضوی بلاتکلیفی که سبب شده است بسیاری از متخصصان و سرمایهداران و تحصیلکردگان کشور، افق درازمدتی نبینند و سالانه بین۱۵۰ تا۲۰۰ هزار نفر مهاجرت کنند و تعجب نکنید اگر بگویم هزینه پویش و تربیت و بارآوری این نیروها از حیث کیفی و کمی، بیش از یک سوم تولید ناخالص ملی سالانه کشور است به غیر از آنکه زمینه را از تخصص و درایت و توسعه تهی میکند و جامعه از فرزندان و نخبگان خود جدا و دچار افت میشود... پس از خروج یکجانبه امریکا و ترامپ از معاهده برجام، دولت روحانی در شرایط بسیار دشواری قرار گرفت. فشار امریکا و توطئههای متحدان و مستعمراتش از یک طرف و مخالف خوانی و کارشکنی و زد و بندهای دولتشکن در داخل از طرف دیگر، این دولت را در وضعی دشوار و سخت قرار داد. موازنه قوا در جانب اصولگرایان تندرو و معتدل مشخص است و مواضع آنها نسبت به دولت و رئیسجمهوری هم قابل درک است و هم قابل نقد. اما اصلاحطلبان و جماعات و فراکسیونهای متفرق ایشان، معلوم نیست که دقیقاً کدام اهداف را جستوجو میکنند یا خود را در نسبت با این دولت چگونه تعریف کردهاند! اینها نکاتی است که ذیل آن مقدمه تاریخی مورد بحث قرار خواهم داد. آیا دولت روحانی هم از آفت تکافتادگی و بلااثری آسیب خواهد دید؟ یادداشت «مشتی که نمونه خروار است»، عباس عبدی بحث فساد و مبارزه با آن به یکی از مهمترین محورهای خبری و تحلیلی تبدیل شده است. ولی در این میان به قول معروف دو صد گفته چو نیم کردار نیست. تقریباً در میان کارشناسان مسأله فساد اتفاقنظر است که یکی از شرطهای لازم برای مبارزه با فساد، بحث شفافیت و نیز رسانههای آزاد و مستقل برای اطلاعرسانی هستند. در همین چارچوب هنگامی که آقای یاشار سلطانی اقدام به انتشار نامه مربوط به آنچه معروف به املاک نجومی کرد، انتظار میرفت که با تشویق مواجه شود ولی نه تنها چنین نشد، بلکه دچار حبس و بازداشت شد و پس از مدتی که با قرار آزاد شد، هفته گذشته آخرین دادگاه وی نیز برگزار شد و منتظر صدور حکم است و این همان نیمکرداری است که باید منتظرش باشیم. این در حالی است که هنوز از سرنوشت اصل آن واگذاریهای غیرقانونی و احکام صادره خبری نیست.اکنون از دو حال خارج نیست؛ یا آنکه دادگاه حکم بر محکومیت وی میدهد که در این صورت شایسته است کلیه مستندات حکم و نیز اصل حکم دادگاه منتشر شود تا مردم بدانند که چرا وی محکوم شده است؟ به چه جرمی؟ اگر افشاگری و انتشار یک سند عادی جرم محسوب میشود، خب همه حساب کار خودشان را بکنند و دیگر دنبال مبارزه با فاسدان نروند و اگر دلایل دیگری در این محکومیت وجود دارد آن را نیز بیان کنند. مگر نه اینکه اخیراً اجازه برگزاری علنی دادگاههای مربوط به پروندههای فساد گرفته شده است، چرا از همین مورد آغاز نشود؟ سرمقاله «سوگواری برای گردنه باجگیری!»، محمد صرفی پنجشنبه 25 مرداد، مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا در نشستی خبری از تشکیل «گروه اقدام ایران» در این وزارتخانه خبر داد و گفت هدف از ایجاد این گروه هماهنگی و اجرای سیاست واشنگتن در برابر ایران، در دوره پس از خروج امریکا از توافق هستهای، با هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی است... یکی از مهمترین نکات درباره این پست جدید در وزارت خارجه امریکا آن است که دولت ترامپ و شخص پمپئو در زمینه سیاست خارجی بشدت تحت فشارهای داخلی هستند. روابط و نشست ترامپ با ولادیمیر پوتین – رئیس جمهوری روسیه، مذاکرات مبهم و نافرجام وی برای خلعسلاح کرهشمالی (به رغم هیاهوی اولیه درباره موفقیت نشست سنگاپور)، جنگ تجاری و حملات لفظی ترامپ به متحدان اروپایی و ناتو و بالاخره خروج یک طرفه از توافق هستهای با ایران به امید دستیابی به امتیازات بیشتر از جمله محورهای این انتقادات هستند.... تشکیل «گروه اقدام ایران» به ریاست هوک تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر این سردرگمی و نمایش انسجام و تمرکز در دستگاه دیپلماسی امریکاست. هوک 45 روز پیش نشستی خبری برگزار و در آن سیاستهای دولت ترامپ درخصوص ایران را تشریح کرد. مروری بر سخنان وی، نشاندهنده مأموریت آینده او در پست جدید است. «گروه اقدام ایران» در عمل دو رویکرد جاری امریکا را دنبال خواهد کرد؛ نخستین مأموریت در حوزه تحریمی با تشدید رایزنیهای دیپلماتیک با سایر کشورها برای قطع یا کاهش روابط تجاری با ایران است و مأموریت دوم گسترش عملیات روانی با مخاطب قرار دادن مردم ایران است. سرمقاله «چرا جنگ نمیشود؟»، عبدالله گنجی راهبرد امریکایی مبتنی بر سه گزاره «فشار اقتصادی و روانی» به منظور «نارضایتی اجتماعی و اقتصادی» با هدف «بیثباتسازی سیاسی و امنیتی» است. علاوه بر آن سه عبارت «مشکلات معیشتی مردم ایران»، «فساد در حاکمیت» و «هزینه هنگفت ایران در منطقه» را با هدف تبدیل گزاره براندازی به فروپاشی بهکار میبرند؛ بنابراین راهبرد آنان نظامی نیست اما تلاش میکنند گزینه جنگ را برای ادراک ما معتبرسازی و فرآیند تسلیم و مذاکره را بهزعم خودشان شروع نمایند... رئیسجمهور امریکا اهل هزینه و فایده اقتصادی است و از هزینه ۷هزار میلیاردی امریکا در منطقه بشدت ناراحت است و از اعراب میخواهد هزینه تأمین امنیتشان در مقابل ایران را پرداخت نمایند و هزینه ماندن در کردستان سوریه را نیز از عربستان گرفت؛ بنابراین او اهل هزینه نیست و پولی را صرف جنگ نخواهد کرد... قدرت بازدارندگی ایران عامل بسیار مهمی در پیشگیری از جنگ است و امریکاییها از این قدرت مطلع هستند و میدانند دوران «بزن و دررو» گذشته است و ممکن است حیثیت ابرقدرتیشان دچار آسیب جدی شود... ایران از قرن هجدهم میلادی (پایان افشاریه) تاکنون صرفاً در موضع دفاع بوده و به هیچ کشوری حمله و تجاوز نکرده است. این راهبرد همچنان باقی است و دکترین جمهوری اسلامی صرفاً دفاعی است بنابراین ایران نیز هیچوقت آغازگر یک جنگ نخواهد بود؛ بنابراین «جنگ نخواهد شد» یک گزینه معتبر هم برای دشمن و هم برای ملت ما است.∎
نظر شما