شناسهٔ خبر: 27454548 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: فردا قدیمی | لینک خبر

انفرادی مدرنی به نام ICU!

دستورالعمل‌های بالینی در سراسر جهان به منظور مقابله با «سندروم ICU» در حال تغییر است، اما در ایران همچنان اصرار بر طبابت جسمی بدون توجه به روح بیمار موجب پدیدآمدن نوعی اختلال روانی در بیماران بخش‌های ویژه شده است

صاحب‌خبر -

روزنامه جوان: در حالی که سازمان بهداشت جهانی سلامت معنوی را به عنوان یکی از ابعاد چهارگانه سلامت در کنار سلامت جسمی، روحی و اجتماعی به طور رسمی پذیرفته است، اما در مراکز درمانی کشور موضوعاتی نظیر سلامت معنوی و سلامت روانی کمتر با اقبال مواجه می‌شود.

مدت‌هاست تنها صدایی که به گوشش رسیده، صدای بوق کوتاه و مستمر دستگاه‌های مانیتورینگ حیات است؛ تنها صدایی که به او یادآوری می‌کند، هنوز زنده است و نفس می‌کشد. چشمان کم‌رمقش را هم که باز می‌کند، به جز دستگاه‌های معمول بخش مراقبت‌های ویژه و گاهی چهره سرد و بی‌روح پرستار یا پزشک‌بخش که برای بررسی وضعیت سلامتی‌اش از روی دستگاه‌ها به سراغش می‌آیند، چیز دیگری را لمس نکرده است. شیشه‌های قطور اتاق مانع از لمس نگاه مهرآمیز و شنیدن تپش قلب اعضای خانواده‌اش می‌شود؛ کسانی که در ساعات ملاقات به امید دیداری هر چند کوتاه به دیدنش می‌آیند و با نگاهی مضطرب تنها حضورش را روی تخت ICU می‌بینند. در حالی که لمس حضورشان می‌تواند، توانی دوباره برای بازگشت به سلامتی او بدهد. به همین خاطر است که در بسیاری از کشور‌های پیشرفته دنیا، نگاه به بخش مراقبت‌های ویژه از محیطی بسته و ملاقات ممنوع به محیطی با خط مشی «ملاقات باز» تبدیل شده و پژوهش‌های فراوانی در تأیید این دیدگاه انجام گرفته است.

در حالی که سازمان بهداشت جهانی سلامت معنوی را به عنوان یکی از ابعاد چهارگانه سلامت در کنار سلامت جسمی، روحی و اجتماعی به طور رسمی پذیرفته است، اما در مراکز درمانی کشور موضوعاتی نظیر سلامت معنوی و سلامت روانی کمتر با اقبال مواجه می‌شود. نتیجه چنین امری، ارتباطی مکانیکی میان بیمار و کادر درمان را شکل داده، اما این مدل ارتباط می‌تواند مانعی جدی در روند بهبود بیمار به شمار رود، به گونه‌ای که بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان که زمان بستری طولانی‌تری دارند، به‌واسطه قوانین سختگیرانه‌ای که برای ملاقات در این بخش حاکم است تا مدت‌ها نمی‌توانند با اعضای خانواده ارتباط عاطفی برقرار کنند و از سوی دیگر فضای خاص حاکم بر این بخش بیمارستانی موجب بروز نوعی اختلال روانی در بیماران می‌شود که به سندروم ICU مشهور است.

سندروم ICU
واحد مراقبت‌های ویژه یا ICU بخشی از بیمارستان است که مخصوص مراقبت از افراد دچار بیماری‌ها یا جراحات شدید یا تهدیدکننده حیات است که نیاز به نظارت دقیق، مداوم و حمایت به‌وسیله تجهیزات و دارو‌های اختصاصی دارند تا کارکرد‌های طبیعی بدن در آنان حفظ شود. با وجود این، شمار تخت‌های واحد‌های مراقبت‌های ویژه در امریکا تا ۲۰ درصد تخت‌های بیمارستانی را تشکیل می‌دهد، اما در انگلیس این میزان فقط تا ۲ درصد است. علت این تفاوت زیاد این است در انگلیس فقط هنگامی که فرد شدیدترین وضعیت بیماری را داشته باشد، پذیرش در ICU انجام می‌شود.


دلیل این نگاه متفاوت هم عوارضی است که خود بخش مراقبت‌های ویژه برای بیماران دارد. سندروم ICU یکی از این عوارض است.
پذیرش در بخش مراقبت‌های ویژه خود‌به‌خود استرس‌زاست و با درد، اختلال در عملکرد فیزیولوژی و عاطفی، محرومیت از خواب، محدودیت حرکتی و محدودیت ملاقات همراه است.

مطالعات نشان می‌دهند که این مسائل به علت محدودیت‌های حسی و اشکال ارتباطی با پرسنل درمان، شدید‌تر می‌شود و می‌تواند منجر به سندروم ICU و هذیان در این بیماران شود. درمان در بخش مراقبت‌های ویژه نه تنها برای بیمار، بلکه برای خانواده‌اش نیز استرس‌زاست. به همین خاطر هرگونه مداخله‌ای که تأثیر این تنش‌ها را در خانواده کاهش دهد، به طور مستقیم به نفع بیمار خواهد بود؛ چراکه کاهش استرس خانواده باعث بهبود مراقبت و حمایت عاطفی بیمار توسط اعضای خانواده می‌شود و احتمال بروز مشکلاتی، چون سندروم ICU را در بیمار کاهش می‌دهد.


این سندروم حالت‌هاى درونى مداومى از درد، ترس و بى‌خوابى به‌علت چراغ‌هاى روشن، دستگاه‌هاى مانیتورینگ و صداى مداوم منشأ مى‌گیرند و باعث ایجاد یک اختلال روانى به‌نام سایکوز ICU می‌شود. هنگامى که فرآیندهاى ادراکى کلاً مختل مى‌شوند، بیمار دچار دلیریوم (هذیان) می‌شود که تظاهرات آن عبارتند از: اختلال بینایی، شنوایی و لمس، گیجی، بى‌قرارى و ناتوانى در تمییز واقعیت از رؤیا. با جدا کردن بیمار از محیط نامناسب، کاهش سروصداى محیط، خواب کافى و خارج کردن بیمار از ICU به محض امکان، مى‌توان از این عارضه جلوگیرى کرد. شاید به همین خاطر است که در تمام دنیا رویکرد متفاوتی نسبت به بخش مراقبت‌های ویژه در حال اتخاذ شدن است.

ملاقات باز ضرورتی برای بیمار و خانواده
مطالعات بسیاری نشــان می‌دهد که خط مشی «ملاقات باز» به عنوان یک نیاز ضروری برای بیماران و خانواده‌ها در بخش مراقبت‌های ویژه مطرح است. دستورالعمل‌های بالینی در بسیاری از کشورها، سیاست ملاقات باز را در بخش مراقبت‌های ویژه در راستای مراقبت‌های خانواده‌محور توصیه می‌کنند. سیاست ملاقات باز و انعطاف‌پذیر می‌تواند، تأثیر مثبتی بر شرایط بیمار و نهایتاً خانواده‌ها داشته باشد و به آن‌ها کمک کند که خود را با این بحران سازگار کنند و احساس رضایت بیشتری داشته باشــند. مطالعات مبتنی بر شواهد نشان می‌دهد، خط مشی ملاقات برای بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه باید براساس نیاز بیماران باشد و هیچ محدودیتی در زمان ملاقات، طول مدت و یا تعداد ملاقات‌کنندگان وجود نداشته باشد.

ساعات ملاقات باز اعتماد را در خانواده‌ها قوت می‌بخشد و ارتباط‌کاری بهتری را بین پرسنل بیمارستان و اعضای خانواده ایجاد می‌کند و به رغم نگرانی پرسنل درمان از افزایش بار کاری‌شان در عمل موجب تسهیل در روند بهبود بیمار می‌شود. موضوعی که کمتر در کشورمان مورد توجه قرار گرفته است.

نظر شما