شناسهٔ خبر: 27429985 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

آزاده‌ کرمانشاهی که 10 سال در اسارت عراقی‌ها بود:

مسئولان اجرایی کشور پا جای پای شهدا نگذاشتند /شرایط امروز را در خواب هم نمی‌دیدیم

آزاده سرافراز کرمانشاهی که 10 سال در اسارت عراقی‌ها بوده از وضعیت کنونی کشور گله‌مند است و می‌گوید این وضعیت را در خواب هم نمی‌دیدیم.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛  به نقل از مرصاد ،10 سال از بهترین روزهای زندگی‌اش را در اسارت بعثی‌ها گذرانده است؛ از اولین روزهای آغاز جنگ تحمیلی و جزو اولین گروه‌هایی مقاومت در برابر دشمن بوده که در دشت ذهاب به اسارت درآمده است.

اول مهرماه سال 59 و جزو افراد تیم شهید دکامی بوده و 29 مردادماه سال 69 چیزی حدود 10 سال در اردوگاه موصل 4 در بند عراقی‌ها روزگارش را گذرانده است؛ مهدی حسینی آزاده سرافراز کرمانشاهی از روزهای اسارتش می‌گوید و خاطراتی که با مرحوم سیدعلی‌اکبر ابوترابی مشهور به سیدالاسرا داشته است.

اوایل حمله همه‌جانبه صدام بود و ما در تیم شهید دکامی بودیم در تنگه ترش‌آوه دشت ذهاب اسیر شدم و مدتی از اسارت را با حاج آقا ابوترابی در یک اردوگاه بودیم که اکثر اسرا و آزاده‌ها با ایشان خاطره دارند.

ایشان همیشه در فکر و اندیشه این بود که آزادگان بدون هیچ اثر روحی و روانی به سلامت زندگی کنند و اگر احیانا آزادی هم در کار بود به سلامت به وطن برگردند.

در یکی از سخنرانی‌های شان اسرا را به عنوان سربازان امام خمینی (ره) معرفی کردند و گفتند که هر کسی باعث شود کوچکترین نگرانی در اینها ایجاد شود یا سختی مازاد بر سختی اسارت بر اینها بگذرد روز قیامت پاسخگو باشد. ما هم سعی می‌کردیم حرکات و سکناتمان طوری باشد که خدای نکرده کسی آنجا اذیت مازادی نبیند.

هرکجا به دلیل تندروزی‌ها وحرکات سنگین ما کنترل ایرانی‌ها از دست عراقی‌ها خارج می‌شد حاج‌آقا ابوترابی را به آنجا می‌فرستادند و به همین دلیل است که اکثر آزاده‌ها وی را می‌شناسند.

ایشان حتی با صحبت‌های متینشان عراقی‌ها را متقاعد می‌کردند که باید طوری با اسرا رفتار کنند که سالم به وطن بازگردند.

ایشان با وجود اینکه بسیار مقید به نماز اول وقت و جماعت بود، اما با این وصف گاهی اوقات هنگام نماز می‌رفت وسط اردوگاه و دست در دست نیروهای استخبارات می‌گذاشت با آنها صحبت می‌کرد تا ما نمازمان را به جماعت بخوانیم. ایشان به عقیده من دست در دست هرکس می‌گذاشت به نوعی هیپنوتیزم می‌شد چون من بارها برایم این حالت پیش‌ آمده بود و احساس آرامش عجیبی می‌کردم.

حاج‌آقا ابوترابی از جمله افرادی که به اندازه‌ای که روی ایرانی‌ها تاثیرگذار بود روی رفتار عراقی‌ها هم به همان اندازه موثر بود.

شرایط جامعه برعکس چیزی است که انتظار داشتیم

حالا اما شرایط امروز جامعه درست برعکس آنچیزی است که ما دنبالش بودیم و به خاطرش سختی کشیدیم و اتفاقاتی که رخ داده راهیچکس از آنهایی که اسلحه به دست گرفتند و از کشور دفاع کردند را حتی در خواب هم نمی‌دیدند که اینطور بشود.

البته در تاریخ هم سرگذشت انبیا و ائمه معصوم نشان می‌دهد در زمانی که آنها در اوج بودند و به جایی رسیدند، از خودی‌ها بیشتر خوردند؛ مثل آنهایی که بر روی حضرت علی (ع) و پیامبر(ص) شمشیر کشیدند و خودشان را بزرگتر احساس کردند. سامری هم که شاگرد حضرت موسی بود ولی بلای جانش شد.

حالا تاریخ به نوعی زیبا و آشکار تکرار شده همانطور که در نهج‌البلاغه هم به آن اشاره شده و این همان اتفاقاتی است که انسان باید منتظرش باشد؛ اگر روزی ما تلنگر بخوریم، روزی هم شیرینی عسل این زهر را خواهیم چشید مثل خاندان رسول خدا.

امروز شرایط سخت شده و البته انسان‌ها باید غربال شوند تا نااهلانشان مثل کف آب بالا بیایند و بروز کنند و البته دلسوزان مردم هم مشخص شوند. این سختی ها خواهد گذشت و آخرش هم معلوم می‌شود بانی آن و دامن زدن به این اتفاقات چه کسانی بوده‌اند.

هیچکدام از مسئولان اجرایی کشور پا جای پای شهدا نگذاشتند

هیچکدام از مسئولانی که چرخ‌های اقتصاد و اجرایی مملکت را می‌چرخانند پا جای پای شهدا نگذاشتند؛ اما بدانند که مسئولیت‌ها فرصت‌هایی است که خداوند در اختیار بندگانش قرار داده و همانطور که حضرت علی (ع) می‌فرماید این فرصت‌ها مثل ابر می‌گذرد و در قرآن کریم هم خطاب به قارون می فرمایند آنچه به تو دادیم آخرتت را با آن تامین کن.

مسئولان هم اگر آخرت خود را با خدمت صادقانه به مردم تامین کنند، در دنیا هم ارزش و قرب خواهند داشت؛ آنها باید دستشان را در دست ائمه و شهدا بگذارند و خدمت کنند نه اینکه هر روز با کارهایشان فاصله بین مردم و نظام ایجاد کنند.

امروز چون اعتقادمان کمتر شده اعمال و کارها هم زیر سوال رفته است.فرصت‌ها اگر برای کمک به دیگران باشد هم خدا راضی می‌شود هم مردم و هم یک اقناع درونی ایجاد می‌شود. با این حال اگر کاری برای دیگران انجام دهی هر حرکتی انجام بدهید عبادت است حتی معامله اقتصادی.

مسئولان اگر روزهای سخت جبهه و جنگ را فراموش نکنند به امید خدا نتیجه می گیرند، نگران هم نباشند کسی جای آنها را نمی گیرد.

فرزندت کجاست؟

دو پسر 27 و 25 ساله دارم که هر دو بیکار هستند و قسمشان داده ام دنبال کار دولتی نباشند؛ در حال حاضر هم در مرکز پرورش ماهی خودم کمکم می کنند کار خاصی ندارند.

خودم را با آقازاده‌ها مقایسه نمی‌کنم

همه می‌گویند وضعت معیشتی‌ام خراب است اما وضع من نسبت به مقتدایم علی (ع) و مولایم امام راحل  قابل قیاس نیست وضع من هزاران بار بهتر از آنهاست.

اگر با این آقازاده‌ها مقایسه کنیم که هیچ، اما من خودم را با رهبر و ولی‌ام مقایسه می کنم...

ا

شماره 10 در عکس بالا مهدی حسینی آزاده سرافرازی است که 10 سال در اردوگاه موصل 4 در اسارت بوده است.

ا

نظر شما