شناسهٔ خبر: 27406382 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

مصونيت تحصيلي حق دانشجو است

صاحب‌خبر - در اين ميان اما برخي موانع موجود، دانشگاه و دانشجو را از مسير اصلي پرسشگري و مطالبه گري دور ساخته و به نوعي فضاي حاکم بر آن را به سوي انفعال و کم تحرکي سوق مي دهد. خبرنگار گروه دانشگاه ايرنا با هدف واکاوي فضاي کنوني حاکم بر دانشگاه ها و بايد و نبايد هاي مطالبه گري دانشجويان با «مقصود فراستخواه » استاد جامعه شناسي و عضو هيات علمي موسسه پژوهش و برنامه‌ ريزي آموزش عالي گفت وگو کرد. فراستخواه معتقد است دانشجويان بايد از نوعي مصونيت تحصيلي که به موجب آن بتوانند به راحتي چالش هاي جامعه را به نقد بکشند، برخوردار باشند چرا که نقد دانشگاه و دانشجو علمي و کارشناسانه است. ** دانشجو بايد مصونيت تحصيلي داشته باشد فراستخواه با تاکيد بر لزوم حمايت استادان و دانشگاه از دانشجوي منتقد و ايجاد امکان ادامه تحصيل او، گفت: به رغم نبود فضاي عمومي آزاد براي گفت وگو در زمان رژيم پهلوي، زماني که دانشجويان معترض توسط رژيم دستگير مي شدند دانشگاهيان سعي مي کردند وي را از چنگال حکومت آزاد کنند و دو باره با آغوش باز در کلاس درس پذيراي وي بودند. اين استاد دانشگاه با اشاره به درنظرگفتن احکام سنگين دانشجويان در ناآرامي هاي دي ماه 96، افزود: اين دانشجويان اعتراضي کردند که ضمن اينکه ناشي از فشار بود، به نبود راهي درست براي بيان نقد و مشارکت بازمي گردد. احکام صادره يا رفتارهاي تند و امنيتي برازنده رفتار با يک دانشجو نيست. اين جامعه شناس با بيان اينکه معافيت تحصيلي پسران از خدمت سربازي تا زماني که در حال تحصيل هستند نشان از اهميت آموزش عالي دارد، عنوان کرد: در واقع زماني که دانشجويي اعتراض مي کند، پليس بايد بداند که او دانشجو و در حال تحصيل است. شايد رشته تحصيلي وي ايجاب مي کند که به مسائل زيست محيطي، اجتماعي يا اقتصادي به گونه اي ديگر بنگرد. مگر سياست جز اين است که از دل نقد برمي آيد. نقد به مديريت آب يا برنامه ريزي شهري است که به توسعه و بهبود شرايط منجر مي شود. ** رئيس دانشگاه را بايد دانشگاهيان انتخاب کنند فراستخواه در تحليل فضاي حاکم کنوني بر دانشگاه ها گفت: در دهه هاي اخير امر سياسي بر امر علمي و آکادميک در جامعه ما سيطره يافته است. به عبارت ديگر، دانشگاه به تصرف سياست درآمده است. به نظر من مسائل و موانع موجود از همين دليل نشات گرفته است. اگر دانشگاه استقلال داشته باشد، بسياري از مسائل و مشکلات حل مي شود. دانشگاه بايد استقلال آکادميک داشته باشد؛ رئيس دانشگاه توسط دانشگاهيان انتخاب شود. وي با تاکيد بر اينکه استادان دانشگاه با الگوهاي دانشگاهي و حرفه اي بايد براي خود رئيس انتخاب کنند، ادامه داد: در حال حاضر انتخاب رئيس دانشگاه توسط غيردانشگاهيان صورت مي گيرد. همين مساله بر انتخاب اعضاي هيات علمي نيز اثرگذاشته است به گونه اي که به شيوه هاي آشکار و پنهان، ملاحظاتي در انتخاب اعضاي هيات علمي وجود دارد. ** انتقاد از وضعيت جذب دانشجو دکتري به گفته اين استاد دانشگاه، چنين شرايطي براي دانشجو نيز وجود دارد؛ گروه هاي آموزشي دانشگاه اختيار زيادي در باره جذب دانشجو به ويژه در مقطع دکتري ندارند. نتيجه چنين شرايطي، جاي خالي مولفه اي به نام شهرونديِ دانشگاهي است. فراستخواه معتقد است: اگر شهرونديِ دانشگاهي نباشد، زندگي دانشجويي نيز مختل مي شود. در زندگي دانشجويي احساس مسئوليت نسبت به جامعه و مشکلات آن وجود دارد چرا که دانشجو احساس مي کند در مکاني است که به او تعلق دارد و توسط استادان اداره مي شود. اين استاد جامعه شناسي، دانشگاه را همچون سرزميني مي داند که نهادي شناخته شده و به مثابه يک اقليم است. فراستخواه ادامه داد: دانشگاه يک جمهوريت مستقل علمي است که به انتخاب دانشگاهيان رئيسي دارد. دانشگاه يک سرزمين است که قوانين خاص خود را دارد و بايد استقلال داشته باشد. وي بر اين باور است: اگر دانشگاه به معناي واقعي دانشگاه شود، ساختارهاي کشور دانشگاه را به رسميت بشناسند و امور علم و دانش را به دانشگاهيان بسپارند، در آن زمان دانشگاه به وضعيت پايدار خود مي رسد و دانشجو و استاد در کنار توليد علم، پژوهش و فناوري به مسائل اجتماعي و دردهاي جامعه مي پردازند. ** حساسيت نسبت به مسائل کشور ذات دانشگاه است فراستخواه با تصريح بر اينکه دانشگاه ها بايد نسبت به مسائل کشور حساسيت داشته باشد، اظهارکرد : کنگشري اجتماعي براي استادان و دانشجويان مهم است. انتظار مي رود دانشجويان آرمان خواه باشند، تغيير بخواهند، مطالبه گر و کنشگر باشند. در حالي که تمامي انتظارات را به جنبش دانشجويي و اينکه دانشجو جبران کننده کمبودهاي حوزه عمومي و مدني در کشور باشد، معطوف مي سازيم. اين استاد جامعه شناسي تصريح کرد: اگر فعاليت نهادهاي حزبي و گردش نخبگان در جامعه اي شکل بگيرد و سياست تبديل به امري در حوزه عمومي شود، در آن صورت دانشگاه نيز سهم ويژه خود را خواهد يافت و مي تواند نخبه پروري، پرورش دانشجويان و تربيت نسلي جوان و حساس به مسائل اجتماعي را در پيش گيرد. ** دانشجو ارزان نيست فراستخواه معتقد است: اگر شرايطي را فراهم کنيم تا احزاب به شکلي حرفه اي فعاليت کنند، در آن شرايط به طور طبيعي سهم دانشجويان و دانشگاه ها نيز مشخص مي شود. وي ادامه داد: خلاء نهادهاي حزبي و سازمان هاي حرفه اي سياسي به شکل آزاد به اندازه اي احساس مي شود که تمام انتظاراتمان متوجه دانشجو مي شود و گمان مي کنيم که دانشجو ارزان است و بايد هزينه بدهد. يک دانشجو چقدر بايد هزينه سياسي بدهد در حالي که سازمان هاي حزبي آزاد و توسعه يافته فعاليتي ندارند؟ به گفته فراستخواه، در شرايط کنوني انتظار از دانشجو، تحمل تمامي کمبودها است در حالي که به دليل وجود برخي خلاءهاي مدني، بار سياسي به دوش دانشگاه افتاده شده است. اين خود يک تهديد ملي و لطمه اي به آينده سرزميني است که دانشگاه براي آن حکم تفکر، نقد، آموزش و پژوهش دارد. ** خطر تبديل شدن دانشگاه به سازمان اداري فراستخواه با اشاره به اينکه دانشگاه محل بيان دردهاي اجتماعي است، گفت: اقدامات صورت گرفته در دهه هاي گذشته دانشگاه ها را به سوي تبديل شدن به سازمان هاي اداري وابسته سوق داد. چه انتظاري داريم که يک سازمان اداري وابسته حساسيت عميق، خلاق و سازنده نسبت به مسائل اجتماعي داشته باشد؟ اين جامعه شناس با اشاره به تقليل جايگاه دانشگاه در کشور، افزود: دانشگاه ها به سازمان هاي اداري وابسته اي تبديل شده اند که ساختارهاي دولتي در همه امور آن ها به صورت آشکار و پنهان دخالت مي کنند در حالي که دانشگاه بايد منطقه آزاد باشد. فراستخواه با اشاره به نيازمندي جامعه به نقد دانشگاهي، گفت: نقد دانشگاه نقدي ريشه اي با بنيان هاي معرفتي، قوي و روشمند در باره دردهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و محيط زيست است بنابراين با بقيه نقدها تفاوت مهمي دارد. ** توسعه سرمايه انساني، راهي براي رقابت با جهان فراستخوان نتيجه آفت انفعال در دانشگاه را به مثابه يک تهديد بزرگ ملي عنوان کرد و افزود: ايران مزيتي رقابتي در دنيا دارد و آن هم سرمايه انساني است که بخش بزرگي از آن را دانشجويان تشکيل مي دهند بدون توسعه اين سرمايه انساني نمي توانيم با دنيا رقابت کنيم. وي با انتقاد از به روز نشدن نظام آموزش عالي در کشور در پايان گفت: لازمه توسعه سرمايه انساني اين است که دانشگاه را به دانشگاهيان بسپاريم و اجازه دهيم دانشگاه آزادانه با جامعه در تعامل باشد. برنامه هاي درسي رشته ها را نيز با نياز روز بازار کار داخلي و خارجي تنظيم کنيم. در اين شرايط دانشجو نيز با علاقه درس ها را دنبال کرده و ديگر مدرک گرايي و روحيه دلزدگي در شرايط دانشگاه حاکم نخواهد شد. **9283**1601** انتهاي پيام /*

نظر شما