شناسهٔ خبر: 27404384 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

حاشیه‌های یک گفت‌وگو/ چه کسی اصحاب تفکیک را «وهابی» خواند؟

گروه اندیشه ــ انتشار گفت‌وگوی ایکنا با حجت‌الاسلام حسن اسلامی در خصوص نقد مکتب تفکیک و هشدار وی نسبت به خطر ایجاد جریان شبیه به وهابیت در مکتب تشیع در اثر گسترش اندیشه تفکیکی واکنش‌هایی را در پی داشت که از جمله آنها انتقادات حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی است که در ادامه از نظر می‌گذرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایکنا؛ چندی پیش سیدحسن اسلامی اردکانی، استاد تمام و مدیر گروه فلسفه اخلاق دانشگاه ادیان و مذاهب در گفت‌وگو با ایکنا به توضیح درباره آخرین اثر تألیفی خود با عنوان «سودای تفکیک» پرداخت که چندی پیش روانه بازار نشر نشده است.
اسلامی در این مصاحبه عنوان کرد: «در واقع رویکردی که نقطه عزیمت من در نقد مکتب تفکیک است رویکرد اخلاقی و معرفت‌شناختی است. مکتب تفکیک جریانی است که ادعای معرفی و ارائه اسلام خالص را دارد و در این مسیر کار‌هایی را انجام می‌دهد؛ از جمله نقادی فلسفه، نقادی عرفان، ارائه دیدگاه‌های بدیل و تأکید بر نوعی فهم سوسیالیستی در فهم قرآن و نظام اقتصادی اسلام. آنچه در کار تفکیکی‌ها برجسته است این است که این جریان پروای حقیقت و درست و نادرست را ندارد.»

وی در این مصاحبه تأکید کرد: «اگر پروژه مکتب تفکیک به سرانجام برسد و موفق شود که نمی‌شود، اسلام و تشیعی عرضه خواهد شد که در آن نه عرفان است و نه فلسفه است. یعنی یک نوع تفکر شبیه به وهابیت ترویج می‌شود، یک نوع ظاهرگرایی و صورت‌گرایی و اخباری‌گری که بدتر از اخباری‌گری سنتی است؛ چراکه اخباری‌گری سنتی صرفا به تمسک به اخبار در فروعات فقهی معتقد بود، اما این‌ها این رویکرد به حوزه عقاید هم تسری داده‌اند.»

هشدار حسن اسلامی نسبت به خطر ایجاد جریان شبیه به وهابیت در مکتب تشیع در اثر گسترش اندیشه تفکیکی بهانه‌ای بود تا این گفت‌وگو با عنوان «خطر ایجاد جریان شبه‌وهابیت شیعی در امتداد تفکرات مکتب تفکیک» منتشر شود.

صراحتی که در این عنوان نهفته بود حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، از اساتید به‌نام کلام شیعه در قم، و از نزدیکان به اندیشه این مکتب را واداشت تا با انتشار یادداشتی به رد اتهام وهابیت اهل تفکیک و دفاع از آموزه‌های مکتب معارفی خراسان بپردازد؛ این در حالی است که حسن اسلامی هرگز ادعا نکرده است پیروان مکتب تفکیک «وهابی» هستند، بلکه تأکید ایشان در آن گفت‌وگو بر این نکته بود که اگر اندیشه اسلامی را از فلسفه و عرفان که دو نماد برجسته عقلانیت شیعی هستند تهی کنیم جریانی شبیه به جریان وهابیت ایجاد خواهد شد.

مشخص است جان‌مایه کلام حسن اسلامی بر انتقاد از «تفکر اسلامی عاری از تفکر» مبتنی است و ذکر عنوان «وهابیت» در کلام او از باب تقریب به ذهن و تعیین مصداق است. به تصریح حسن اسلامی: «تمدن اسلامی که ما می‌شناسیم و وارث آن هستیم چند پایه دارد. یک پایه‌اش قرآن و وحی است؛ یک پایه‌اش تفسیری است که فلاسفه و متکلمان از وحی ارائه کرده‌اند؛ یک پایه‌اش هم کاری است که عرفا در خصوص این سنت وحیانی انجام داده‌اند. در واقع ما وارث وحی‌ای هستیم که از طریق فق‌ها، عرفا و فلاسفه تفسیر شده است. هر کدام از این سه رویکرد نقاط قوت و ضعف دارند. بنده معتقدم هر جرانی بخواهد یکی از این سه پایه را حذف کند و کنار بگذارد یکی از پایه‌های تمدن اسلامی را کنار گذاشته است.»

حجت‌الاسلام اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا بر این نکته تأکید کرد که «بنده هرگز نگفتم آنها وهابی هستند». ایشان ضمن انتقاد از اقدام حجت‌الاسلام سبحانی مبنی بر انتشار اشکالات خود در فضای مجازی، این فضا را شایسته بحث علمی ندانست و از منتقدان خود درخواست کرد اشکالات خود را به صورت مقاله در نشریات رسمی منتشر کنند.

واکنش‌های حجت‌الاسلام سبحانی

سبحانی در جوابیه خود خطاب به حسن اسلامی ضمن غیر اخلاقی دانستن اظهارات او، در خصوص ادعای وهابی دانستن تفکیکیان چنین عنوان کرد: «اولاً اینکه مکتب تفکیک موفق شود یا نشود، با هیچ معیار معرفت‌شناختی قابل اثبات نیست. مگر وهابیت و سلفی‌گری در عمق دنیای مدرن موفق نشده است و مگر شما این تفکیکیان ملعون را وهابی‌صفت نمی‌دانید؟ پس چرا اینان توفیق نیابند؟!

ثانیاً این‌که موفقیت مکتب تفکیک به معنای نفی یا حذف مطلق فلسفه و عرفان است، با کدام مستند قابل اثبات است؟ از قضا بسیاری از منتقدان تفکیک، آن را یک عرفان یا فلسفه می‌دانند و آثار میرزای اصفهانی را شاهد می‌آورند.

ثالثاً، منظور شما از «تفکر شبیه به وهابیت» چیست؟ بی‌گمان منظورتان نفی توسل و زیارت قبور که نیست، و ‌حتماً نمی‌خواهید بگویید که منظورتان از وهابی، اخباری است که بین این دو فاصله بسیار است، پس حتماً می‌خواهید بگویید که آنها اهل تکفیر هستند و جمود و تحجر را حاکم می‌کنند! می‌پرسم که شما این ادعا را از فقه آنان فهمیدید و یا از احکام کلامی آنها و یا سیره و حیات بزرگان این مکتب را بررسی کرده‌اید؟!»

وی همچنین تأکید کرد: «اگر منظورتان از «شبیه وهابیت» این است که آنان مثل وهابیان، فلسفه و عرفان کنونی را رد می‌کنند اولاً این سخن توتولوژیک است چون از نظر شما تفکیک به معنای کسی است که فلسفه و عرفان کنونی را نمی‌پذیرد و ‌ثانیاً در این اتهام که تفکیکیان، فلسفه و عرفان کنونی را نمی‌پذیرند، با بسیاری از فقیهان و متکلمان بزرگ نظیر شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، علامه حلی و صدها فقیه و متکلم و حتی عارف دیگر شریک هستند و باید آنان را هم شبیه وهابیت بنامیم!»

از این عبارات روشن می‌شود تلقی حجت‌الاسلام سبحانی از اظهارات حجت‌الاسلام اسلامی تلقی نادرستی است و اشکالات مطروحه توسط ایشان ناظر به سخنان حسن اسلامی نیست؛ چراکه وجه شباهت وهابیت و اندیشه تفکیکی در نظر حسن اسلامی در مسئله «نفی عقلانیت» نهفته است. حسن اسلامی هرگز چنین ادعایی ندارد که پیروان مکتب تفکیک واجد تمام اوصاف و ویژگی‌های جریان ضالّه وهابیت هستند.

سبحانی در پیام دیگری که در فضای مجازی منتشر کرد تصریح کرد: «این قیافه حق به جانب در اصحاب فلسفه را بسیار دوست می‌دارم و به گمانم ریشه‌های معرفتی هم دارد. نمونه این قیافه را در فرمایشات جناب اسلامی هم دیدم که یک کلاس درس اخلاق را در دفاع از روش و رویکردی کاملا غیراخلاقی افاضه فرمودند.

انصاف پیشه کنیم و اعتراف کنیم که این اصحاب تفکیک بوده‌اند که در طول سه دهه گذشته آماج انواع اتهامات سیاسی و غیر سیاسی از اخباری، حجتیه‌ای، ضدانقلاب، سلفی و غیره بوده‌اند و‌آخرینش هم فرمایشات اخلاقی دکتر اسلامی بود که آنان را «وهابی» خواندند.»

حجت‌الاسلام سبحانی در بخش دیگری از بیانیه خود عنوان کرد: «ایشان استاد حکیمی را به عنوان همه هویت تفکیک گرفته و به جای نقد اندیشه تفکیک به نقد شخصیت و آثار استاد حکیمی پرداخته است، حال آن‌که نه خود حکیمی چنین ادعایی دارد و نه اصحاب معارف خراسان ایشان را نماینده نوع نمون اندیشه مدرسه خراسان می‌دانند. روشن است که از منظر روش نقد، یک مکتب را از دریچه آرای اساطین آن می‌شناسند.

جناب اسلامی ادعا می‌کند که «این جریان پروای حقیقت و درست و نادرست را ندارد. به همین دلیل هر نسبتی را به هرکسی می‌دهند». نمی‌دانم که این حکم کلی، با کدام ضابطه اخلاقی سازگار است؟! مثلاً کسی که بزرگانی نظیر حضرات آقایان میرزا جواد تهرانی، شیخ حسنعلی مروارید، شیخ علی نمازی شاهرودی، سید کاظم مهدوی دامغانی و... و از گذشتگان کسانی چون میرزا مهدی اصفهانی، شیخ مجتبی قزوینی و شیخ هاشم قزوینی و از موجودین آیت‌الله سید جعفر سیدان و استاد حکیمی را اندک آشنایی داشته باشد، آیا می‌تواند به این کلام تفوه کند؟!

همچنین فرموده‌اند: «هدف سلبی مکتب تفکیک آن است که نشان دهد سه راه برای معرفت وجود دارد: یکی راه دل است که سر از عرفان درمی‌آورد؛ یکی راه تعقل است که سر از فلسفه درمی‌آورد؛ یکی هم راه وحی است که سر از قرآن درمی‌آورد». معلوم نیست که مستند ایشان در این قول کدام‌یک از عبارات اصحاب معارف است؟ آیا کسی از آن‌ها بر لب رانده است که «راه دل به عرفان است» و «راه تعقل به فلسفه»؟!»

اما واکنش‌های سبحانی به انتشار این بیانیه خاتمه نیافت. وی چندی پیش مطلب دیگری را در کانال تلگرامی خود منتشر ساخت که بیانگر مناظره مکتوب ایشان با یکی از منتقدان مکتب تفکیک است. از آنجا که این گفت‌وگو در پی مناظره سبحانی و اسلامی شکل گرفته است گزیده‌ای از آن نقل می‌شود:

«به دنبال نقد استاد سبحانی بر استاد اسلامی در خصوص مکتب تفکیک، در یکی از گروه های مجازی در همین‌باره گفت‌و‌گویی رخ داد و یکی از فضلا با طرح بحثی در همین‌باره، ابعاد دیگری از این موضوع مورد مباحثه قرار گرفت:

ف: به نظر من باید در صحنه عمل نشان داد که مکتب تفکیک چیزی برای عرضه ندارد مستقلا و اگر هم چیزی به چشم می‌خورد یا ماخوذ از دیگران است یا آنقدر نامفهوم و مغلق که چند پهلوان بیکار مشغول شوند چند سالی توضیح درباره‌اش ببافند. البته پیش از نیز حقیر مواردی را نشان دادم. یاد آن ایام بخیر! اما اینکه این وهابیت می‌شود یا نم‌یشود و امثالها دردی دوا نمی‌کند و فایده‌ای ندارد.

سبحانی: شما که باز رجز خواندید برادر! این حکم کلی شما سوالات چندی را پیش روی می‌گذارد:

یک، این حکم کلی را به استقراء یافتید یا به قیاس؟
دو، مگر تفکیکیان گفته‌اند که ما این مطالب را مستقلا خودمان درآورده‌ایم؟ آنها که معتقدند هر چه گفته‌ایم پیشتر در میراث وحیانی وجود دارد و ما چیز جدیدی نداریم.
سه، اینکه مطالب آنها مفهوم و مغلق است، برای شما نامفهوم است یا از دیگران هم پرسیده‌اید که برای آنها هم معلق بوده است؟ از کدام اساتید تفکیک از این اغلاق‌ها پرسیدید و پاسخ آنها شما را از ابهام بیرون نیاورد؟
چهار، راستی شما پیشتر چه مواردی را نشان دادید؟ (آدرسش را لطف کنید) و بر فرض که چند موضوع مبهم از نظر خودتان را گفته‌اید، آیا حکم کلی فوق اثبات می‌شود؟
این سؤالات را مطرح کردم که در داوری دقیق باشید. اگر فلسفه یک ادعای درست داشته باشد، دعوت به دقت‌ورزی و هماهنگی میان ادعا و دلیل است که متاسفانه امروز سخن فلسفه دوستان ما از این ویژگی نیز تهی است.»

واکنش دانشگاه ادیان و مذاهب

در پایان یادآور می‌شود خبرگزاری ایکنا در راستای انجام رسالت حرفه‌ای خود پذیرای آرای انتقادی اصحاب حوزه و دانشگاه در این موضوع است.


گزارش از مصطفی شاکری
انتهای پیام

نظر شما