نگذاریم دود آخرین نفسهای هورالعظیم باشد
صاحبخبر - حمیدرضا خدابخشی معاون سابق سازمان آب و برق خوزستان هورالعظیم به معنای تالاب بسیار بزرگ، یکی از بزرگترین تالابهای جهانی با تنوع پوشش گیاهی و جانوری منحصربفردی است که به علت وجود اختلافات تاریخی با کشور عراق هیچوقت در کنوانسیون رامسر ثبت نشد. این تالاب در مرزهای ایران و عراق مشترک است، بهطوری که حدود یک سوم این تالاب در ایران و دوسوم آن در کشور عراق است. قبل از جنگ تحمیلی، مردم بومی حاشیهنشین این تالاب ارزشمند با مشاغلی همچون گاومیش داری، صید ماهی، صیدپرندگان، حصیر بافی، نی بری و کشاورزی زندگی آرام و بیدردسری داشتند و براحتی امرار معاش میکردند. معاشرتها و وصلتهای خانوادگی و فرهنگی بین ساکنین این تالاب در ایران و عراق جاری بود اما با آغاز جنگ و تبدیل شدن هور به کانون عملیاتهای جنگی دو طرف، مردم منطقه مجبور به مهاجرت به سایر نقاط کشور شدند. در این تالاب هنوز هم مهمات عمل نکرده فراوانی وجود دارد. دیگر برای مردم منطقه منفعتی ندارد، به غیر از معدود کسانی که هنوز با نی بری و صیادی به سختی از آن امرار معاش میکنند. علیرغم حضور شرکت نفت و منابع نفتی ارزشمند در اراضی زیر پای مردم بومی بر اساس اطلاعات بهدست آمده اغلب روستاهای حاشیه هورالعظیم مثل حسچه، لولیه، عمه، کسر، مچریه، محیره، سیدیه، ابوچلاچ، مشیمشیه، جرایه، طبر، شط علی، زهیریه، برگه و برص و... خالی از سکنه شده و حاشیهنشین شهرها با مشاغل کاذب شدهاند. با آتشسوزیهای اخیر این تالاب، کمکم جوامع شهرنشین دشت آزادگان در حال کوچ از دیار و آبادی خود هستند. چنانچه از منظر محیط زیستی هم به آن ننگریم به لحظ پدافندی و امنیتی امر پذیرفتهای نیست و باید برای آن چارهای اندیشیده شود. تمام مصیبتهای رفته بر این تالاب رو به نابودی ازآنجا آغاز میشود که در نبود دیپلماسی آبی و انجام ندادن مطالعات ارزیابی محیط زیستی در زمانی که سازمان حفاظت محیط زیست ایران بهترین بودجهها را برای انجام مطالعات در اختیار داشت و واقف نبودن یا بیتوجهی به اهمیت این پهنه آبی متعادلکننده دما و هوای منطقه و مؤثر بر جلوگیری از تغییرات اقلیم، هیچ اهتمامی از سوی دولتها برای ثبت آن در کنوانسیون رامسر صورت نگرفت و به این تالاب همواره بهعنوان تهدیدی ژئوپولیتیکی بین دو مرز نگاه شد نه بهعنوان وزنه ثبات و صلح منطقه. اکنون هورالعظیم بینوا خسته از دستکاریهای بشری، آخرین نفسهای خود را میکشد و هر روز از گستره آن بخصوص در بخش عراقی و با اجرای سد سازیهای متعدد طرح گاپ در ترکیه کمتر میشود. پوشش گیاهی خشک و تر آن هرازگاهی به بهانههای مختلف امنیتی، احصای اراضی مستعد کشاورزی یا استحصال نی تازه خوراک دام، دستخوش آتشسوزی میشود. گاهی نیز تغییرات اقلیمی و افزایش دما بخشهای تهی شده از آب را مستعد تولید گاز متان و خودسوزی مینماید که دود آن تا کیلومترها آن طرفتر شهرها و روستاهای استان خوزستان را متأثر از خود کرده و نفس خوزستانیها را بند آورده. این دود مصیبتی شده افزون برآلودگی ریزگردها وگاز فلورهای صنایع نفت و گاز، افزایش دما و خشکسالی که مقامات را وامانده از تصمیمی درست و اقدامی سریع کرده است. از آنجا که رهاسازی آب از سد کرخه با توجه به جغرافیای ناحیه درگیر آتشسوزی تالاب هورالعظیم و وجود خاکریزهای بین مرز و شیب غالب از شمال به جنوب نمیتواند کمکی به خاموش کردن آتشسوزی در بخش عراقی تالاب کند، مسئولین با اعلام شرایط اضطراری باید مدیریت بحران آتشسوزیها را با اقداماتی نظیر آگاهسازی جوامع تحت تأثیر دود - برای مصون ماندن خطراتی که برای سلامتی دارد-، در اختیار قرار دادن خدمات رایگان درمان، رایزنیهای فوری بینالمللی و تحت فشار قرار دادن دولتهای ترکیه و عراق، برای رهاسازی سیلابی آب در رودخانههای دجله و فرات، وارد کردن آب حاصل از سیلاب رها شده در منطقه درگیر آتشسوزی و جلوگیری از سدسازیهای بیشتر در بالادست رودهای دجله و فرات را در دستور کار خود قرار دهند. سازمانهای مسئول در بهداشت و محیط زیست نیز مطالعات و اقدامات جامعی را برای برآورد خسارت در بخش سلامت و پیشگیری از بروز امراض ریوی انجام دهند. کنشگران محیط زیستی نیز باید با مشارکت خود و تشویق مردم در پویش نجات «میانرودان» امضاهای آن را به بیش از یک میلیون نفر رسانده تا امکان پیگیری آن از سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی مسئول فراهم آمده تا پشتیبانی از اقدامات دیپلماسی خارجی دولتمردان فراهم آید.∎
نظر شما