شناسهٔ خبر: 27401203 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

روایت کوتاه هیچ گاوی جای ایلگنر را نمی گیرد

یک- بودو ایلگنر ملی‌پوش آلمانی در اولین ماه‌های حضور در رئال مادرید چندان محبوب هواداران نبود. او بعدها از آن هفته‌ها به‌عنوان یکی از سخت‌ترین دوره‌های زندگی‌اش یاد می‌کرد. یکی از جملات مشهور او در این باره این بود که: «وقتی درون دروازه‌ای فقط لازم است به تو اعتماد داشته باشند.

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /    عشق و علاقه بعداً به وجود می‌آید. اگر نیاید هم مهم نیست. فقط باید قبولت داشته باشند.» به‌نظرم جمله ایلگنر بسیار کلیدی است. عبدالله ویسی گفته بود داشتن یک گلر خوب برای تیم از داشتن پدر و مادر خوب هم مهمتر است! اما حق با ایلگنر است. ما گلری می‌خواهیم که به او اعتماد داشته باشیم. که بتوانیم ته زمین را به او بسپریم و خیالمان راحت باشد. ته زندگی را به او واگذار کنیم و بتوانیم در هجده قدم حریف برای خودمان خوش بگذرانیم. اینها را کسانی که روی سکوهای ملتهب فوتبال نشسته‌اند خوب می‌فهمند. کسانی که برای فوتبال دیوانگی کرده‌اند. اما درکش برای بقیه هم نباید سخت باشد. زندگی‌تان را به کسی بسپارید که خیالتان از او راحت است، نه به کسی که فقط عاشقانه ستایش­‌اش می‌کنید.

دو- می‌گویند ایرانی‌ها اعتمادشان را به همه‌کس و همه چیز از ‌دست داده‌اند. می‌گویند بی‌اخلاقی و فساد و سوءاستفاده‌ها همه را بدبین کرده و دیگر کسی به برادرش هم حاضر نیست اعتماد کند. می‌خواهم بگویم نه. این‌طور نیست. هنوز هم هموطنان ما ساده‌دل‌تر و خوش‌خیال‌تر از این حرف‌ها هستند. فقط کافی است زبان چرب و نرمی داشته باشید و رگ خواب‌شان را به دست آورید. باور نمی‌کنید؟ این را از همه کلاهبردارهایی بپرسید که با آگهی دادن در دیوار و روزنامه، ملت را به امید وام و خودروی ارزان سرکیسه می‌کنند. از کسانی بپرسید که پیر و جوان را به هوای برنده شدن در مسابقه خام می‌کنند و می‌برند پای عابر بانک و حساب ملت را خالی می‌کنند. این را از رندهایی بپرسید که در نقش عاشق دل‌خسته و به اسم ازدواج پا جلو می‌گذارند و دار و ندار خانواده دختر دم‌بخت را به تاراج می‌برند. از مجری‌های تلویزیونی بپرسید که برای یک خودرو یا چند میلیون جایزه مردم را هوایی می‌کنند و میلیون‌ها اس‌ام‌اس از ملت می‌گیرند. کی می‌گوید ملت اعتماد نمی‌کنند؟ پس این همه مالباخته از کجا آمده‌اند؟ ملت اگر دلشان خوش نبود و ساده نبودند یک بابایی برای هشت سال به اسم یارانه و مسکن مهر همه را سر کار نمی‌گذاشت. کسی که هنوز هم حرفش خریدار دارد و ملت چشم‌شان به دست اوست که بیاید باز هم یارانه بدهد.
سه- یکی نوشته بود، هرشب خبر تلویزیون که تمام می‌شود و گوینده خبر می‌گوید «شب خوش»، می‌روم بیرون نگاه می‌کنم ببینم واقعاً شب است یا نه. بس که اخبار را باور نمی‌کنیم. بس که گوینده خبر و آن رسانه را باور نداریم. از من بپرسید می‌گویم حتی به روزنامه‌ها هم نباید اعتماد کرد. به نویسنده‌ها و خبرنگارهایش هم. این همه خبر نادرست را کی به خورد جماعت می‌دهد؟ این همه وعده که درست از آب درنمی‌آیند. که بعداً تکذیب می‌شوند. آدم به هیچ‌کس نباید اعتماد داشته باشد، جز همان بودو ایلگنر زندگی‌اش که توی دروازه ایستاده تا نگذارد توپی از خط رد شود. جز همان بودو ایلگنری که اگر نباشد، باید بیایی بچسبی به چارچوب دروازه زندگی‌ات که همه چیز را نبازی. که آخرش می‌بازی. زندگی بدون بودو ایلگنر چند دقیقه دوام خواهد آورد؟
چهار- به گاوها هم اعتماد نکنید. گاوها عقل ندارند. شاخ هم دارند. برای همین هیچ‌وقت به درد دروازه‌بانی هم نمی‌خورند.
 

کلمات کلیدی

برچسب‌ها:

نظر شما