شناسهٔ خبر: 27399789 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

مجله مهر گزارش می‌دهد؛

#زابل؛ هشتگ بی‌توجهی/ کسی به یاد ما نیست!

نام زابل که می‌آید، نگرانی‌هایی در ارتباط با آب و هوای آن وجود همه را فرا می‌گیرد. تصمیمات اشتباهی که سال‌های قبل گرفته شده، همچنان روی زندگی این منطقه تاثیرگذار است.

صاحب‌خبر -

مجله مهر: زابل، سیستان، جنوب شرق ایران، دریاچه هامون، مرز ایران با افغانستان، گرد و غبار، کمبود آب، طوفان، گرد و خاک. اینها کلیدواژه‌هایی هستند که در اخبار، فضای مجازی، توئیت‌ها و ... زیاد می‌خوانیم و می‌بینیم. اما این‌بار پای صحبت‌های فرد دیگری بنشینیم، نه مسئول است، نه خیریه دارد و نه قرار است وعده‌های آن‌چنانی بدهد. یک شهروند دغدغه‌مند است که فضای مجازی را شناخته و برای رساندن صدای مشکلات منطقه زندگی‌اش از آن استفاده کرده است.

علی ملایی با نام مستعار علی سیستانی، اهل زابل و دبیر فیزیک دبیرستان است، خودش می‌گوید دو سال قبل و وقتی در کانال‌ها می‌بیند توئیت‌های مردمی بازنشر می‌شوند، به این فکر می‌افتد که خودش وارد توئیتر شود؛ جایی که بتواند حرف‌هایی درباره منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کند، بزند. می‌گوید در مدت حضورش بازخوردهای خوبی هم گرفته و با کمک دوستان دیگری در همین فضا شناخته شده و هشتگ‌هایی را راه‌اندازی کرده‌ است. هشتگ‌هایی که حتی باعث شده پای مسئولان به زابل باز شود.

با علی سیستانی درباره اوضاع و حال و روز زابل هم‌صحبت شدیم، حرف‌ها را از زبان خودش بشنویم و ببینیم آن‌هایی که در منطقه زندگی می‌کنند، چه می‌گویند و این سال‌ها با چه قول‌هایی قرار بوده اوضاع‌شان درست شود.

شاخصی با نشانگر ۵۰۰

«اینجا وقتی آلودگی می‌شود، شاخص به ۵۰۰ می‌رسد. وقتی از آن رد می‌شود، دیگر کسی اعلام نمی‌کند و می‌گویند آلودگی چند برابر شده است. این میزان از آلودگی بستگی به آب دارد، هر زمان که بارندگی هست، هم مردم کشاورزی می‌کنند و هم پوشش گیاهی روی خاک می‌آید و جلوی این میزان از حضور خاک در هوا را می‌گیرد. 

به هر حال باد جزوی از طبیعت زابل و منطقه سیستان است. اما وقتی پوشش گیاهی و آب نباشد، چون بادها سرعت زیادی دارد، این گرد و خاک مردم را اذیت می‌کند. در حقیقت آب که وارد می‌شود، می‌تواند خاک را مهار کند.»

سرچشمه هیرمند با پیمان رضاشاه از دست رفت

علی سیستانی فعال فرهنگی اهل زابل می‌گوید: «اوضاع بارندگی اصلا خوب نیست، مخصوصا دو سال گذشته که بیشتر هم خودش را نشان داده است. اما هیرمند منبع مهمی از آب در منطقه است. سرچشمه هیرمند در افغانستان است و مانند کارون دائمی است. البته افغانستانی‌ها روی آن سد زده‌اند و باید به خاطر سدی که در  ۵۰۰ کیلومتری مرز ایران است، حق‌آبه بدهند، اما این اتفاق نمی‌افتد. به نظر می‌رسد این اتفاق بیشتر به خاطر گروکشی‌ نفت در مقابل آب باشد. خود افغانستان روی این منطقه هیچ مدیریتی ندارد و معلوم نیست چه راهکاری برای این منطقه می‌توان داد. چون همین الان مقدار زیادی از آب پشت سد ذخیره شده که به این طرف نمی‌رسد و این ماجرا در دو سال گذشته بدتر از قبل هم شده است.

براساس پیمان که در تیرماه سال ۱۳۱۶ میان چهار کشور ایران، افغانستان، عراق و ترکیه بسته شد، ایران بخشی از «ناامید» که در مرز کشور با افغانستان بود را واگذار کرد، بخشی که همراه با سرچشمه هیرمند نیز بود. به همین دلیل امروز با ماجرای حق‌ابه بیش از پیش روبرو هستیم.

در زابل گاهی بارندگی می‌شود، اما درصد آن به قدری نیست هامون را پر کند، در فصول بارندگی تنها ۴۰ درصد از هامون پُر می‌شود. از طرفی بارندگی در دشت نتیجه‌ای به جز راه افتادن سیل ندارد.

اگر آب این منطقه تامین شود، بیشتر مشکلات درست می‌شود، هم شغل‌ها برمی‌گردند هم مشکلات آب و هوایی حل می‌شود. دریاچه هامون آب داشته باشد، هم گرد و خاک بلند نمی‌شود، چون پوشش گیاهی دارد، هم اینکه می‌تواند دما را پایین آورد.»

آیا خط لوله آب برای زاهدان لازم است؟

علی سیستانی می‌گوید: «آب شربی که در منطقه سیستان مورد استفاده است از آب چاه‌نیمه‌هاست، اما نکته‌ای که در این میان وجود دارد، این است ۱۰ سال قبل خط لوله ۱ را از زابل برای تامین آب زاهدان کشیدند و قرار بود استفاده متعادل باشد، این خط لوله مشکلی نداشت، اما حالا مدتی است که ساخت خط لوله شماره ۲ را راه‌انداخته‌اند و اصلا معلوم  نیست چرا با شرایطی که امروز زابل دارد، این کار را انجام می‌دهند.

از طرفی خاش آب و هوای متفاوتی دارد و اتفاقا با توجه به کوهستانی بودن و حاصلخیزی که دارند، پرآب هم هست، اما باز هم از زابلی آب می‌گیرند که خودش مشکل دارد. اعتراض‌هایی هم که بوده چیزی را تغییر نداده و کارشان همچنان ادامه دارد.»

ماجرای آب شیرین‌کن

«در جنوب استان ما دریای آب شور است، یک آب شیرین کن در چابهار  وجود دارد که می‌تواند بخشی از آب شرب را تامین کند، اما آن‌هم به دلیل برقی بودن مشکلاتی دارد،  اگر آب‌شیرین‌کن داشته باشیم و با گاز هم کار کند، بخشی از مشکلات منطقه حل می‌شود.»

چرا مهاجرت؟

این فعال فجازی مجازی اهل استان سیستا و بلوچستان می‌گوید: «خبرهای زیادی از مهاجرت افراد در این منطقه به گوش می رسد، فکر می‌کنم باید به مردم هم حق داد، ولی شغلی نباشد، کم‌کم همه می‌روند. حتی این منطقه لوله گاز ندارد و ما هنوز از کپسول گاز استفاده می‌کنیم. خط لوله گاز تا زاهدان رسیده، اما آن هم کامل نیست.

در این منطقه دامداری، کشاورزی و صیادی رونق زیادی داشت،دریاچه هامون منبع ماهیگیری و علوفه بوده است. من هنوز هم یادم هست که اواخر سال ۷۰ و زمانیکه هامون آب زیادی داشت، قایق‌ها پر از ماهی سفید که مخصوص منطقه است، می‌شد. مردم هم آن‌ها را می‌فروختند و زندگی خوبی داشتند. از طرفی با دامداری و محصولاتی که از آن بدست می‌آمد هم زندگی را می‌گذراندند.  حتی در روزگاری زابل انبار غلات کشور بود و گندم کشت می‌کرد. اما امروز و با توجه به اینکه آب در منطقه نیست، همه این‌ها از بین رفته‌اند، البته برخی روستاها چاه دارند و از همان آب برای کشاورزی استفاده می‌کنند، اما خیلی ناچیز است.»

تکنولوژی آب‌های ژرف راه‌حلی قطعی است؟

علی سیستانی که دانش‌اموخته فیزیک است در این گفتگو می‌گوید: «نکته دیگری که درباره سیستان وجود دارد، استفاده از تکنولوژی آب‌های ژرف است، آب‌های ژرف به آب‌های جوانی گفته می‌شود که در عمق ۵۰۰ تا ۳ هزار متری زمین است و بر اساس مطالعات مشخص شده در سیستان امکان استخراج از آن‌ها وجود دارد. البته نکته‌ای که در استفاده از آب‌های ژرف وجود دارد این است که چقدر امکان جایگزین کردن این اب‌ها وجود دارد. از طرفی این پروژه راه افتاده اما هنوز معلوم نیست نتیجه آن چه می‌شود.»

 جاده‌ای که هنوز احیا نشده است

این شهروند زابلی تصریح می کند: «در کنار همه این‌ها بد مسیر بودن و سختی دسترسی به زابل را هم باید در نظر گرفت؛ جاده زابل-نهبندان-کرمان وجود دارد، اما نیاز به احیا دارد تا دوباره مورد استفاده قرار بگیرد. چون جاده زابل به دلیل حضور تریلی‌های کانتینربر که راننده‌های آن‌ها عمدتا افغانستانی هستند ترافیک بالایی دارد. از طرفی این ترافیک و نابلدی راننده‌ها باعث شده در این جاده که به «جاده مرگ» معروف شده، تصادف‌های زیادی اتفاق می‌افتد.

همچنین ریل راه‌آهن تا زاهدان آمده، اما به زابل نرسیده، این مسیر ۲۰۰ کیلومتر است و اگر راه بیفتد، می‌تواند زابل را از بن‌بست خارج کند و خیلی از رفت‌و آمدها به جای جاده با قطار انجام شود. نکته دیگری که در این منطقه وجود دارد به بندر چابهار برمی‌گردد، این بندر منطقه آزاد است اما فعالیت خاصی نمی‌کند، اگر منطقه آزاد سیستان هم تصویب شود، امکان صادرات از آن وجود دارد.»

نظر شما