شناسهٔ خبر: 27397853 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نسیم | لینک خبر

گزارش تسنیم|مخالفت‌های گسترده با اتصال خزر به دریای آزوف با حفر کانال جدید اوراسیا

کانال جدید اوراسیا که با ظرفیتی معادل ۲ برابر کانال ولگا- دُن، دریای خزر را به دریای آزوف متصل می‌سازد، اعتراضات و مخالفت‌های گسترده‌ای را در میان روس‌ها به‌وجود آورده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از «یوریژیان دیلی مانیتور»، تلاش چین و برخی کشورهای آسیای مرکزی برای ساخت کانال جدیدی که دریای خزر را به دریای سیاه متصل می کند، مخالفت های زیست محیطی و قومیتی بسیاری را پیش از حفر نخستین مرحله این کانال، برانگیخته است.

ریشه های این پروژه بزرگ را می توان در دوره استالین جست و جو کرد؛ گونه هایی از «خدمات عمومی» که در دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین دوباره تجربه شده اند.

مسیرهای آبی فعلی برای این که به لحاظ اقتصادی مورد توجه قرار بگیرند، همچنان با کمبود ظرفیت مواجه هستند. با این حال، هر کانال دیگری که بخواهد به لحاظ بزرگی با مسیر فعلی رقابت کند، نه تنها بسیار گران تمام خواهد شد –حداقل 10 میلیارد دلار هزینه- بلکه آثار زیست محیطی مخربی را نیز بر جای خواهد گذاشت. از این رو، ساکنین مناطقی که این کانال از آن جا می گذرد -به ویژه قومیت کالمیک ها که اخیراً به شدت فعال شده اند- و رهبران سیاسی آن ها مخالفت فزاینده ای را نسبت به این طرح ابراز داشته اند.

بسیاری از فعالین زیست محیطی روسیه نیز بر همین عقیده بوده و اعتراضاتی را صورت داده اند، اما به نظر می رسد در کرملین برخی هنوز بر این تهدید باور ندارند. گفته می شود پروژه های عظیمی همچون حفر این کانال میزان قابل توجهی از بودجه های عمومی را در دستان گروه های الیگارشی قرار می دهد.

این مسیر کریدور رودخانه ایِ بسیار سر راست تر و مستقیم تری در مقایسه با ارتباط فعلی دریای سیاه و دریای خزر فراهم می آورد. مسیری که شمالی تر بوده و با تنها 6 سد، می تواند مسیر 1000 کیلومتری پیشین کانال ولگا- دُن- که 17 سد در مسیر آن قرار داشت را به 700 کیلومتر در کانال «اوراسیا» کاهش دهد.

علاوه بر این، کانال اوراسیا می تواند کشتی های باری بزرگ تری را –با وزنی معادل 10 هزار تُن و آبخوری تا 10 متر- فراهم آورد. در صورتی که در کانال پیشین ولگا- دُن این ظرفیت 5 هزار تن و 5 متر آبخور بوده است. این امر ظرفیت سالانه کشتی رانی را تا 45 میلیون تُن افزایش می دهد.
اصلی ترین حامیان امروز این طرح نورسلطان نظربایف، رئیس جمهوری قزاقستان و دولت چین هستند. نظربایف می گوید که این کانال به میزان قابل توجهی تجارت خارجی قزاقستان با اروپا را به ویژه در محموله های حجیمی همچون زغال سنگ، به میزان زیادی افزایش می دهد.

در این راستا وی معتقد است بین ایجاد تحول برای تبدیل شدن به یک ستاره درخشان اقتصادی و یا باقی ماندن در منطقه ای دورافتاده و اتکاء صرف به آن، یک انتخاب وجود دارد. دیگر جمهوری های آسیای مرکزی هم به همین میزان علاقه مند به این موضوع هستند، لکن تمرکز آن ها بر روی این پروژه کمتر از قزاقستان است.

دولت چین هم از این طرح حمایت خود را اعلام کرده است. این کانال برای پکن نه تنها ضروری است، بلکه سیاستی تضمینی برای مشکلات موجود در اقیانوس هند، به منظور صادرات کالاهایش به بازارهای اروپایی از مسیرهای دریایی است.

یکی از تحلیل گران مسائل روسیه و قزاقستان اشاره می کند که چین هرگز نمی خواهد صرفاً به یک مسیر متکی باشد و لذا، تلاش می کند مجموعه ای از ارتباطات میان خود و اروپا را فراهم آورد. کانال جدید و بزرگی که آسیای مرکزی و اروپا را از طریق دریای خزر و سیاه به یکدیگر متصل می سازد، بخش الزامی استراتژی بزرگ تر چین است.

دولت روسیه در حال حاضر حمایتی از این طرح از خود نشان نداده است. همچنان بسیاری از روس ها در مسکو علاقه ای برای دست یابی کشورهای آسیای مرکزی -و به ویژه قزاقستان- به اروپا از مسیری غیر از قسمت های اروپایی روسیه (شمال غربی) ندارند. به ویژه زمانی که دولت روسیه بیشترین هزینه را برای آن صرف کند.

در واقع مسائل و مشکلات مالی در دهه 1930 یک بار این پروژه را متوقف کرده بود. از سوی دیگر، بسیاری از مقامات روسیه امروز نگرانی های بسیاری را برای پیامدهای زیست محیطی این طرح –علاوه بر نتایج سیاسی آن- ابراز داشته اند که می تواند منجر به نادیده گرفتن این پروژه از سوی آن ها شود.

تشخیص علت این موضوع زیاد سخت نیست: در اوایل دهه 1980 میلادی، فشارهای مسکو در خصوص تغییر مسیر رودخانه سیبری به میزان گسترده ای حمایت روس ها از دولت شوروی را کاهش داد و در نهایت مقامات وقت را وادار به توقف آن پروژه بزرگ، گران قیمت و به لحاظ زیست محیطی مخرب، کرد.

تحلیل گرانی از روسیه و قزاقستان عامل اصلی بروز این هراس ها بوده اند. آن ها دریافته اند درحالی که یک کانال جدید می تواند فرصت های تجاری را توسعه دهد، در عین حال می تواند بسیار گران قیمت بوده و آثار زیست محیطی مخربی را بر مناطق قفقاز شمالی روسیه برجای بگذارد، که در حال حاضر نیز با مشکلات مربوط به کمبود آب مواجه است. برای حفر چنین کانال بزرگی منابع آبی بیشتری بنا بر نیازهای متعددی همچون مصارف انسانی، باید تغییر جهت دهد. برخی از این تحلیل گران طرح این کانال را با عباراتی همچون «احمقانه» و یا عبارات بدتری توصیف می کنند.

مخالفت های فعلی و تجربه تاریخی روس ها در پروژه رودخانه سیبری برای متوقف کردن این پروژه کافی است، اما هنوز دلایلی برای نوشتن درباره این موضوع وجود دارد: تعهدات دولت پوتین برای اجرای پروژه های بزرگ اینچنینی همچون پلی که اخیراً در کریمه ساخته شد و یا پل جزیره ساخالین که ساخت آن اخیراً آغاز شده است.

واضح است که حتی اگر محدودیت های بودجه ای منجر به کسری هایی در خدمات مهم تری همچون بیمارستان ها، مدارس و حقوق بازنشستگان شود، باز هم کرملین در این پروژه های عظیم مشارکت خواهد کرد. پوتین امیدوار است حمایت روس ها را از این سرمایه گذاری، که سهم بسزایی در نقش آفرینی جغرافیایی روس ها ایفا می کند، جلب کند. وی همچنین به خوبی می داند اگرچه فعالین مبارزه با فساد اسنادی را از المپیک سوچی تا جام جهانی و پل کرچ به ثبت رسانده اند، چنین پروژه هایی با منابع مالی جدی می تواند حمایت دوستانش را جلب کند.
همه این ها بدان معناست که مسکو احتمالاً این پروژه را با صرف بودجه قابل توجهی که از طریق الیگارش ها تامین شده، آغاز می کند، اما در نهایت ممکن است دولت در نتیجه مخالفت های فزاینده ای که روز به روز قوی تر می شوند، عقب نشینی کند.

منبع: تسنیم

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

برچسب‌ها:

نظر شما