روز گذشته روزنامه فرهیختگان چند نمونه از اشعار مورد مناقشه را منتشر کرد. تصور ما در گروه فرهنگی جامجم این بود که شاید اشعار منتشر شده فقط بخشی از سرودههای کتاب مورد استدلال باشد.
پیگیری نشان داد اشعاری که به دفتر موسیقی ارائه شده عین همانهایی است که در کتاب هم منتشر شده است. با این اوصاف حالا اصولا صورت مساله دیگر عوض شده بود. سواد ادبی بالایی نمیخواهد که با مرور کردن بعضی ابیات اشعار مورد نظر متوجه شویم محتوای اروتیک آن خیلی توی ذوق میزند. خب وقتی چنین قضاوتی داشته باشیم لاجرم باید حق را هم به مسئولان وزارت ارشاد بدهیم و استدلالی که علی ترابی، مدیرکل دفتر موسیقی این وزارتخانه داشته است: «بعضی اشعار چاوشی چارهای جز حذف یا اصلاح ندارند!»
حالا در کنار همه دعواهایی که تا پیش از این بود این سوال هم پیش میآید که این اشعار اگر از جانب اعضای شعر و ترانه وزارت ارشاد مشکل مضمونی دارند پس چرا بخش دیگری از همین وزارتخانه در معاونت فرهنگی آن برای کتابی که حاوی این ابیات و اشعار است مجوز صادر کرده و آن را حائز شرایط انتشار عمومی تشخیص داده است؟ موضوعی که در ابتدا به نوعی تناقض شبیه است و همین شباهت هم کافی است تا دستاویز چاوشی و تیم تولیدش قرار گیرد. بهترین مرجع برای پاسخ به این موضوع همان کسانی هستند که به برای کتاب مورد نظر مجوز انتشار دادهاند. همین هم شد رفتیم سراغ دکتر اسماعیل امینی که مدیر گروه ممیزی شعر اداره کتاب وزارت ارشاد است، چندی قبل در گفتوگو با نشریه الکترونیکی بنیاد شعر و ادبیات داستانی گفته بود. قضیه جالب شده بود و پاسخهای دکتر امینی هم آن را جذابتر و جالبتر کرد. دیدگاههای یکی از ممیزان اداره کتاب وزارت ارشاد را در این صفحه و صفحه 10 بخوانید تا متوجه شوید چاوشی در حال موجسواری روی چه مغلطههایی است.
محمدصادق علیزاده
روزنامهنگار
نظر شما