شناسهٔ خبر: 27373115 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

حذف اين 13 نکته براي موفقيت شما الزامي است

صاحب‌خبر - گاهي بايد براي رسيدن به بعضي چيزها نبايد تلاش کنيم تا موفق شويم‎ گاهي وقت ها براي رسيدن به راز موفقيت يا به قول معروف «همان آدمي که مي توانستيم بشويم ولي نشديم»، نبايد همه چيز را گردن روزگار بيندازيم و بگوييم مقصر زندگاني بود و من که تمام تلاشم را کردم. گاهي مواقع بايد به اين موضوع برسيم که براي رسيدن به بعضي چيزها نبايد تلاش کنيم و در حقيقت بي خيال آن ها بشويم تا موفق شويم. بعضي از اين مسايل را مي شود حتي يک روزه قيدشان را زد و برخي ديگر را بايد کمي باهاشون دست و پنجه نرم کرد تا بتوان رهايشان کرد. اما در هر دو صورت بهتر است که لااقل اين 13 مورد را را بيخيالشان شويد. 1- بيخيال زندگي ناسالم شويد مي دانيد اصل و شرط اول موفقيت، سلامت خودتان است. اگر به سلامت خودتان نينديشيد يعني اينکه بي خيال موفقيت شديد. خيلي سخت است که يکباره دست از يک سري تغذيه برداريد و يا تن پروري را کنار بگذاريد و ورزش کنيد. براي همين آسه آسه شروع کنيد و به غذايي که مي خوريد اهميت دهيد و کمي هم فعاليت فيزيکي داشته باشيد. تغذيه را به خصوص جدي بگيريد، در ايران ما غذاي سالم کم پيدا مي شود و حتي مواد غذايي آماده هم گاهي کاملا ناسالم هستند. 2- اهداف کوتاه مدت داشتن را بي خيال شويد اين درست که به قول آقاي جيمز باند شما تنها يک بار زندگي مي کنيد ولي همين يک بار هم اگر درست زندگي کنيد به نظر کافيست. اينکه براي شش ماه بعد خود برنامه بريزيد في نفسه چيز بدي نيست ولي اينکه دايما تلاش هايتان براي هدف هاي کوتاه مدت باشد، خيلي روي مخ است. اين هدف هاي کوتاه مدت به همراه خود عادت هاي کوتاه مدت هم مي آورد که ذره ذره وجودمان را مي خورد و خودمان نمي فهميم. مي دانيد خيلي بين اين دو جمله تفاوت است که : من ورزش ميکنم تا امسال فلان شخص حاضر به معاشرت با من شود! يا من ورزش مي کنم براي سلامت خودم. هر دو هدف دارند اما اين کجا و آن کجا! 3- دست از سر روياهاي کوچک برداريد اينکه بخواهيد در اين دنياي پهناور، دست خالي بازي کنيد و يا کوچک در برابرش ظاهر شويد؛ ضررش فقط و فقط به خودتان مي رسد و بس. در اين حالت تحليل مي رويد و پيش چشم افرادي که با قدم هاي بزرگ خود دارند در زندگي پيش مي روند آب مي شويد. اگر فرصت هاي بزرگ زندگي را از دست بدهيد و يا از ترس و استرس به آن ها وارد نشويد؛ در حقيقت روياي يک زندگي عالي و درخشان شدن پتانسيل ها و توانايي هاي خود را از دست داده ايد. دنيا نمي ايستد و خيره شما را نگاه کند تا خودتان را برسانيد، اين شما هستيد که بايد بدون ترس از مسايل پا پيش بگذاريد و با تمام موارد پيرامون آن کنار بياييد. 4- دست از سر بهانه جويي برداريد موضوع اين نيست که با چه ورقي در بازي حکم بازي مي کنيد (البته طبعا شما بدون شرط بندي بازي مي‌کنيد، مگر نه؟) مهم اينست که چطور بازي کنيد. مردم موفق مي دانند که خودشان بابت زندگي شان بايد جواب پس بدهند و گذشته و اشتباهاتش نه به دست تقدير رخ داده و نه حکمتي در آن بوده؛ بلکه تنها و تنها تقصير خودشان بوده. همين که درک کنيد که شما مسئول هرچه که اتفاق افتاده و مي افتد و خواهد افتاد هستيد، زندگي تان را جذاب تر مي کند و بيشتر براي آن تلاش مي‌کنيد. در اين حالت، بيشتر به يک فرد موفق نزديک مي شويد چرا که بهانه جويي و گردن اين و آن انداختن مشکلات فقط و فقط جلوگيري از حرفه اي شدن و موفقيت شخصيت ما را در پي دارد و لاغير! لب کلام آنکه خودتان بدهکار زندگيتان هستيد نه کس ديگر 5- دست از سر افکار بازسازي شده برداريد رابرت گرين جامعه‌شناس مي گويد که آينده در درستان فردي است که ياد ميگيرد چطور مهارت هايش را در راه هاي خلاقانه به کار بگيرد و از ترکيب آن ها به غايت اعلاي زندگي برسد. افرادي که تفکراتي غيرجديد دارند (به اصطلاح سيستماتيک فکر مي کنند) تصور دارند که فقط و فقط از يک سري روش و الگوي خاص مي شود به موفقيت رسيد و باقي موارد به قعر زندگي خواهد رسيد. اما خب راستش را بخواهيد آنها اشتباه فکر مي کنند. افراد موفق اين رازي را که الان با شما در ميان ميگذارم مي دانند، آنها روزانه بر روي ايده ها و تفکرات خود فکر مي کنند و دانش خود را بالاتر مي برند و سپس با تغييراتي در آنها و انعظاف پذيري تفکري شان (يعني اينکه نمي گويند حتما بايد فلان جور موضوع پيش برود!) زندگي شان را مي سازند. يادتان نرود که چيزي امروز هستيد لزوما نبايد همان چيزي باشد که فردا هستيد. 6- يک شبه ره صد ساله را طي کردن و اين مزخرفات را از ذهن خود دور بياندازيد يک شبه پيروز شدن و يک شبه ره صد ساله را طي کردن بيشتر شبيه به يک افسانه مي ماند تا واقعيت. اکثر مردم موفق هر روز براي رسيدن به جايي که رسيده اند تلاش کرده اند و نتايج کار خودشان را بعد از مدت ها کار کرد به چشم ديدند نه اينکه يک شب بخوابند و صبح بيدار شوند. حتي آن دسته از باهوش هاي اقتصادي که بيت کوين خريدند و الان ميليونر شدند هم کم کم يک سالي صبر کردند تا بيت کوين به اينجا رسيد! از اين حرفها بگذريم، بايد توجه کنيد که چيزي به نام يک شبه موفق شدن وجود ندارد، شما اسپايدرمن نيستيد که يک عنکبوت بيايد و انگشتتان را بگزد و بعد قدرت مافوق انساني دست پيدا کنيد. در خلال آنکه آينده نگري مي کنيد، به همين امروزتان و کارهايي که همين الان انجام مي دهيم هم فکر کنيد و براي آن‌هم برنامه بچينيد. بيخيال زندگي ناسالم شويد‎ 7- ايده آليسم بودن را کنار بگذاريد خوانندگان عزيز، بدانيد و آگاه باشيد که هيچ چيز بي نقص نيست! همه چيز بالاخره يک باگي در خودش دارد. از شکست هراس داشته باشيد و بدانيد که ممکن است در راه در کمينتان نشسته باشد. اگر بخواهيد صبر کنيد تا همه چيز راست و ريست شود و بعد برويد سراغش، از قافله عقب مانديد. شما خودتان را در جريان کار بيندازيد، بعد به فکر درست کردن جز به جز آن باشيد. 8- دور هدف هاي چندگانه داشتن خط بکشيد چرچيل، سياستمدار مشهور انگليسي که دنيا را دور يک انگشتش مي چرخاند مي‌گويد: «اگر بخواهيد سر راهتان به هر سگي که رسيديد يک تکه سنگ پرتاپ کنيد، عمرا به مقصد برسيد.» مردم موفق هم در راستاي همين صحبت آقاي سياستمدار اهداف زيادي انتخاب نمي کنند و بر روي دو سه هدف خاص تمرکز مي کنند و عبارت «حالا بقيه اهداف را بگذار براي بعد» سرلوحه زندگي خود قرار مي دهند. حالا اين هدف هرچي مي تواند باشد از اينکه روزي يک ساعت بروم باشگاه يا با فلاني در ارتباط باشم و…. 9- باور کنيد شما لازم نيست همه چي را کنترل کنيد! فيلسوفان بزرگ يونان باستان مثلي دارند که در آن مي فرمايند: بعضي چيزها از ماست که برماست و برخي چيزها هم برما نيست و طبيعتا از ما نيست. تفاوت اين دو چيز ذکر شده در فرمايشات اين عزيزان يک دنياست! لازم نيست که فکر کنيد در طي يک فرايند که در ذهن خود نقشه آن را به تصوير کشيديد، اين شما هستيد که بايد همه چيز را کنترل کنيد و در همه جا تصميم گيري کنيد. مديران بزرگ برندها و غولهاي بازار هم اينجوري نيستند و کلي معاون و زيردست دارند که بسياري از انتخاب هايشان بدون هماهنگي با بالادستي صورت مي گيرد(بله ميدانم اين تفکر در ايرانمان کمي نامانوس است) برويد سراغ مسايلي که مي توانيد کنترل کنيد و روي آن احاطه داريد و همان فرمان را برويد جلو. اينگونه زودتر از جاده موفقيت عبور مي کنيد و سريع تر به جايي که ميخواهيد مي رسيد. 10- از جواب مثبت دادن به خرده کارهايي که هيچ ربطي به هدف شما ندارند هم دست بکشيد رودربايستي را کنار بگذاريد و به همه چيز بله نگوييد. قدرت نه گفتن را بياموزيد و وقتي مي بينيد ماموريت يا مرحله اي به شما محول شده که اصلا ربطي به اهداف زندگيتان ندارد آن را رها کنيد. ولو اين کار از سمت دوست و خانواده و نزديکان شما به شما داده شده باشد. دنيا صبر نمي کند تا شما فاميل بازي کنيد و بعد کاپ جهاني موفقيت را به شما بدهد. مي‌گوييد انسانيت چه مي شود پس؟ مي توانيد کمکشان کنيد و راهنماي راهشان باشيد ولي نه اينکه کار و زندگي خود را بر روي مشکل آنها بگذاريد. البته در برخي موارد همان کمک جزيي هم را بايد چشم پوشي کنيد و در حقيقت به اصطلاح مديريتي، کمي قرباني در راه موفقيت خود بدهيد. اولش شايد کمي سخت باشد و با خود فکر کنيد که کاش اين کار را نمي کرديد، ولي باور بفرماييد که به بعدش مي ارزد. 11- از افراد واگير دار حذر کنيد! افراد واگيردار در حقيقت آدمهايي سمي هستند که چيزي جز مرض و درد براي شما به همراه ندارند. جيم راهن يکي از مديران برجسته آمريکايي حرف جالبي در اين باره مطرح کرده : هر انسان خلاصه شده مجموعه 5 نفري است که با آن ها بيشتر مي گردد. در زندگي شما هم افراد زيادي قرار دارند که در دو بخش زندگي حرفه اي و غير حرفه اي شما جا مي گيرند. اما افرادي هم هستند که دايم پيش شما هستند و در تصميمات شما اثربخشي دارند و اصولا روي شما تاثيرگذار هستند. ميانگين نظرات اين افراد مي‌شود بن مايه تفکرات شما. اگر اين افراد را درست انتخاب نکرده باشيد توي بد مخمصه اي مي افتيد. اين صحبت به آن معنا نيست که حتما بايد با آدم‌ حسابي‌ها بگرديد ولي سعي کنيد در زندگي تان هر طور که شده با افرادي بگرديد که تاثير مثبتي در شما بگذارند و زندگيتان را خراب نکنند. خيلي موارد اطرافيانمان در ظاهر آدم حسابي هستند و بعد تو زرد در مي آيند، بهتر است که خوب آنها را بشناسيد و بعد وارد يک رابطه حرفه اي يا غيرحرفه اي با آنها شويد. 12– بي خيال طعنه ها و تيکه هاي افراد زندگيتان شويد اگر مي‌خواهيد از شر مزاحم ها رها شويد بهترين کار بي اعتنايي به آنهاست. به قولي شما پيتزا نيستيد که همه را راضي نگه داريد، در اين صورت بايد دست از سر يک سري از افراد که با شما حال نمي کنند (به هر دليلي) بر داريد. لازم هم نيست بنشينيد و زانوي غم بغل بگيريد که مشکلتان از کجاست که اين آدم‌ها اينجوري مي کنند؛ اصلا نمي ارزد. وقتي که قدم در راه موفقيت گذاشتيد بايد قبل از آن اين فرضيه را پيش بيني مي کرديد که رکاب زدن در اين جاده، قطعا مخالفان و افرادي که از شما نفرت داشته باشند را پديد مي آورد. هرچه قدر تعداد اين افراد بيشتر شود، معنيش اين است که شما موفق تر شده ايد. (البته مثلا اين قضيه همه جا صدق نمي کند و اميرحسين مقصودلو را مي شود نقض اين مثال به ميان آورد!) 13- از اعتياد خود به شبکه هاي اجتماعي و رسانه ها دست برداريد مشکل اينجاست که همگي فکر ميکنيم هميشه وقت داريم. بعد که کار از کار گذشت به اين نتيجه مي‌رسيم که گويا آنقدرها هم وقت نداشتيم! ديدن فيلم و سريال و دنياي وب خيلي هيجان انگيز است و حوصله آدم را سر نمي برد ولي نبايد اينها باعث شود تا از هدف اصلي زندگيتان دور شويد. حتي اگر در اين صنايع کار مي کنيد و صبح تا شب به نوعي درگيرش هستيد، يک تايم مخصوصي را لااقل بي خيال آنها شويد. حتي اگر هدفتان مطرح شدن در فضاي مجازي است، باز هم در نهايت وقت آزادي براي خود بتراشيد. بهترين راه اين است که يک بالانس براي اين موارد تعيين کنيد و زندگيتان را درست پيش ببريد. اصولا در زندگيتان همه چيز را رعايت کنيد و يک حد براي آن بگذاريد. گذاشتن حد نشان از محدوديت ندارد که به افکار برخي بر بخورد و فکر کنند خود را اسير زندگي کرده‌اند، اينجوري فکر کنيد که اين کار(حدگذاري) صرفا باعث مي شود تا بتوانيد بهتر از همه چيزهاي زندگي بهره ببريد. منبع: روزياتو 

نظر شما